طی چند روز گذشته اروپاییها که ماهها وعده سازوکار مالی جدید با ایران را میدادند پس از فراز و فرودهای بسیار سرانجام پنجشنبه گذشته طی بیانیهای که به قرائت هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان درآمد از ثبت سازوکار مالی اروپا با نام INSTEX خبر دادند.
در این بیانیه آمده است که ایران برای برخورداری بهتر از قبل این سازوکار باید لوایح تحت FATF را بپذیرد. ثبت این سازوکار با واکنشهای حمایتی بسیاری از سوی مقامات داخلی و خارجی مواجه شد که بازتاب وسیع بینالمللی آن بسیار چشمگیر بود؛ از بیانیه حمایتی موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تا حمایت وزرای خارجه اتریش، چین، ترکیه و سایر کشورهای اروپایی.
از سوی دیگر اخیرا بحثی بر سر حذف صفر از پول ملی ایران مطرح شد که این موضوع تاکنون چندین بار و در سالهای ۷۲ و ۸۶ هم در گذشته مطرح بوده اما هیچگاه اقدامات اجرایی به صورت جدی در راستای آن انجام نشد. در سال ۹۵ هم برای نخستین بار حذف چهار صفر از پول ملی به طور جدیتری از سوی مسئولان وقت پیگیری شد تا جایی که در جلسه هیات وزیران واحد پول ایران تومان و برابر با ۱۰ ریال تعیین شد. در همین راستا گفتوگویی با حیدر مستخدمین حسینی اقتصاددان و قائم مقام اسبق بانک مرکزی داشتیم که در ادامه میخوانید.
نظر شما درباره قرار دادن شرط برای لزوم پیوستن ایران به FATF برای INSTEX تاچه اندازه جدیت دارد؟
طی ۹ ماه مذاکرات با اتحادیه اروپا و اقدام عملی برای SPV در نهایت منتج به INSTEX شد.INSTEX یک شرط اصلی تعیین کرده و آن پیوستن ایران به FATF بوده است. به نظر میآید که به هر حال همانگونه که پیشبینی میشد اتحادیه اروپا در هیچ شرایطی حجم گردش مالی حدود ۸۰۰ میلیارد دلار را رها نمیکند که براساس خواسته ایران تن دهد و آن ساختاری که ایران مد نظر دارد را به مورد اجرا بگذارد. در اینجا باید نکاتی اشاره کنم که بسیار حائز اهمیت است.
در این دولت یا حتی قبل از آن یعنی از سال گذشته که دولت آمریکا بسیار روشن و شفاف بیان کرده بود که از مدت دیگری تحریمهای جدیدی را بر ایران حاکم و حتی نفت را به پایینترین حد حتی تا صفر خواهد رساند ما اقدام کارکردی را در روابط بینالمللی به حرکت آوردیم. آن چیزی که بیان میشود و اطلاعاتی که در اختیار قرار میگیرد براساس این است که تأملی صورت گیرد تا اتحادیه اروپا نظرات خود را در ارتباط با روابط ایران بیان کند.
در بحث مربوط به تحریمی که آمریکا لحاظ کرده و حتی برخی از بانکها را هم سوئیفتشان را نبسته که اگر اشتباه نکنم مربوط به ۱۱ بانک است که سوئیفتشان را نبسته اینها در واقع مجموعههایی بودند که میتوانستند برای واردات دارو و نهادههای کشاورزی و غذا اقدام کنند، یعنی اقلامی که به عبارتی عوامل انسانی یعنی آن چیزی که ارتباط پیدا میکند به عوامل انسانی آن را در لیستی که منتشر شد و تحریم را در ظاهر قضیه اعمال نکرده بودند بنابراین بحثی که در حال حاضر مطرح و تحت عنوان مقدمه کار به تصویر کشیده میشود آن است که اگر ایران FATF را بپذیرد تازه این سیستم INSTEX پاسخگوی بحثهای عوامل انسانی مانند دارو، غذا یا نهادهای کشاورزی و امثالهم خواهد بود و بحثهای جدیدی را در برنمیگیرد و آن را محول کرده به اینکه آغاز کار شروع شود و اطمینان را از سوی ایران شاهد باشند تا اقدامات دیگر انجام شود.
فرمودید اقدامات دیگری از سوی اروپاییها شکل میگیرد. تا چه اندازه اقدامات در سطحهای بعدی با خواسته ایران از جمله رفع تحریمها وجود دارد؟
این بحثی است که دولت و وزارت خارجه باید درباره آن توضیح دهند، چرا که کارشناسان در مذاکرات حضور نداشتند و اطلاعی از توافقی که صورت گرفته نداریم و اینکه اتحادیه اروپا شرکتهای متوسط و کوچک آنها که میتوانند ارتباطی از لحاظ سهامداری آمریکا داشته و از لحاظ گردش مالی با آمریکا نداشتند و محدوده فعالیت خود کشورهای اروپایی و احتمالا کشورهای دیگری غیر از آمریکا بوده است.
در این قسمت آیا گردش جدید مالی شکل میگیرد یا خیر؟
در ابتدای نشستها مواضعی مطرح میشد که مکانیزم مالی میان ایران و اتحادیه اروپا بتواند شرکتهایی را در برگیرد که هیچ کارکرد، گردش مالی با شرکتهای آمریکایی ندارند و این یک موضوع بسیار مهم بود. دوم آنکه سهامدار آمریکایی هم نداشته باشند. حال این موضوع را آیا اتحادیه اروپا که اگر آن شرکتها با ایران کارکرد داشته باشند را مورد حمایت یا پوشش قرار میدهند یا خیر؟ در بیانیه جدیدی که صادر شد شاهد چنین موضوعی نبودیم و بنابراین انعکاسی هم به دنبال نداشت و تنها قید شد که کار با ایران در این محدوده غذا و دارو یا عوامل انسانی آغاز میشود به شرط آنکه ایران به FATF ملحق شود و بعد از آن تصمیمگیری خواهد شد. باید ذکر کنم که به عنوان کارشناس در این دامنه اطلاعاتی در اختیار نداریم که آیا این موضوعات تحقق پیدا میکند یا خیر؟ باید دولت و وزارت امور خارجه پاسخگوی این مذاکرات باشند. پس از ۹ ماه مذاکره به این موضوع رسیدهاند.
تحریم در کشور ما یک عامل نهادینه شده چرا که طی چهار دهه گذشته در بندهای مختلف مورد تحریم بودیم. درست است که شدت تحریمها قابل قیاس با دورههای گذشته نیست بلکه افزایش هم پیدا کرده است اما نکتهای که وجود دارد آن است که عوامل انسانی مورد تحریم نبوده و ظاهرا مکانیزم در دوران قبل انجام شده بود. اینگونه موضوعات حداقل سازوکاری بود که دولتهای ما تدوین کرده بودند که به مواد غذایی و دارو میرسید.
قبول INSTEX از سوی ایران دارای چه مزیتهایی است؟
شرکتهای ایران با این موضوع میتوانند با شرکتهای متوسط، زیر متوسط و کوچک اصطلاحا روابط مالی برقرار کنند و واردات را از آن طریق که نیازهایی برای بحثهای صنعت، معدن و خدمات از طریق آن شرکتهای متوسط، زیر متوسط یا کوچک تامین کنند. این لایه کار را باید دولت توضیح دهد و وزیر امور خارجه که در کوران مذاکرات حضور داشت یک تصویر شفافتری از آن بسازد و از برقراری مبادلات مالی با اتحادیه اروپا تصویر واضحی ارائه دهد.
اخیرا برخی از رسانههای مخالف INSTEX مطرح کردهاند که با وجود این سازوکار مالی از ایران دیگر هیچ نفتی خریداری نمیشود.
طی بیانیهای که سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس ارائه و مصاحبههای بعدی که انجام دادند هیچ تعهدی یا هیچ قولی برای خرید نفت ارائه نشده است؛ حتی مطرح شده است که این موضوع مقدمه کار است. برخی از مسئولان دولتی ما هم عنوان کردند که کار INSTEX با این حجم و بخش شروع خواهد شد و در آینده نزدیک و سناریوی بعدی مورد توجه قرار میگیرد و باید تایید کنم که در این موضوع هیچ صحبتی از خرید نفت وجود نداشته است. اتحادیه اروپا حدود ۸۰۰ میلیارد دلار گردش مالی و حجم مبادلاتش در دولت آمریکا است.
اگر این حجم فعالیت را در مقابل عدد پایینی که ایران با اتحادیه اروپا دارد مقایسه کنیم میبینیم آن رقم درشت را فدای رقم کوچک نمیکنند و ما هم انتظار چنین حرکتی را از اتحادیه اروپا نداریم که حجم معاملات خود در مقایسه با آمریکا را در ایران قرار دهد. در حال حاضر به روشنی عنوان کردند که INSTEX را راهاندازی کردیم برای یک عامل انسانی که در آن عامل انسانی بحث غذا، دارو و محصولات کشاورزی مطرح است و به عامل دیگری هیچ اشارهای نشده است. حتی حجم برخورد را هم به پذیرش FATF معطوف کردند.
اخیرا شاهد این موضوع بودید که پذیرش یا رد FATF به مجمع تشخیص مصلحت واگذار شده است.
بله. پذیرش FATF در مجمع تشخیص مصلحت است و این مجمع به طور حتم در چارچوب مصلحت نظام این موضوع را مورد بررسی قرار خواهد داد و خواهند دید و مانند تمام معاهدات یا معاملات بینالمللی که ایران هم در بسیاری از معاهدات بینالمللی، حوزههای بازارهای مالی، مانند پیوستن ایران در سالهای گذشته و حتی حق عضویتی که در حال حاضر پرداخت میکند به بانک جهانی در واقع بانک توسعه بینالملل، به صندوق بینالمللی پول، به بحثهای محیط زیست و امثالهم که تعدادشان کم هم نیست و این حق عضویت را به صورت مرتب و مدون با یک برنامه دیگر سالیانه پرداخت میکند و بحث مربوط به FATF هم پیشبینی میشود که در همین راستا قرار گیرد و این ساختار مجمع با صلاحدید آن را در نظر میگیرد؛ به نظر میآید که در انتها به نفع برخی از شبههها و ابهاماتی که اعضای محترم مجمع میبینند آن را به تصویب میرسانند اما در INSTEX بحثی که وجود دارد آن است که در کنار سوئیفت یک بحث مبادلات مالی مانند INSTEX فراهم میشود خود یک عامل رو به جلوست که میتواند در فرآیندهای بعدی اتحادیه اروپا برخی از کشورهایی دیگر مانند کشورهای آسیایی و کشورهای آفریقایی را از طریق مسائل مالی حل کند که تبادل ارتباط ایران با دنیا و غیر از آمریکا بتواند فراهم شود.
بنابراین ما نباید دیدمان به شکلگیری آن منفی باشد که هیچ تغییری اتفاق نیفتاده است حداقل آن است که این روش مبادلهای شکل گرفته و مورد تایید اتحادیه اروپا بوده بزرگترین کشورهای اتحادیه اروپا هم پشت این صحنه هستند. این موضوع در آغاز راه است و در راههای بعدی هم قطعا به اتحادیه اروپا نخواهد شد و به سایر کشورهای دیگر مانند آفریقا هم میتوانند از این مکانیزم بهره گیرند و مراودات را در ایران برقرار کنند. در آن چارچوبی که حتی تحریمها قرار داده به شرط آنکه اگر آمریکا نخواهد آنها را اذیت کند مربوط به شرکتهایی بشود هم در اتحادیه اروپا و هم در آسیا و هم در آفریقا و سایر جاها که دو عامل نداشته باشد ابتدا سهامدار آمریکایی آن شرکت نداشته باشد و دوما اینکه مراوده مالی هم با آمریکا نداشته باشیم که البته این موارد کم هم نیست و این موضوعات در آغازین راه است که باید فعالان و بنگاههای اقتصادی حتی دولت و وزارت امور خارجه باید در این کانال حرکت کنند و بتوانند مراودات تجاری را غیر از شرکتهای بزرگ و برنددار با شرکتهای متوسط و زیرمتوسط برقرار کنند.
اخیرا بحثهایی مبنی بر وجود مشکلات در نظام بانکی مطرح شده است، این موضوع تا چه اندازه در کشور با مشکل روبهرو خواهد شد؟
تهدید بانکها و کلید زدن پروسه بیاعتماد کردن مردم به نظام بانکی بخشی از اهدافی است که در قالب جنگ اقتصادی پیگیری میشود چرا که در این دوره اقتصاد در تیررس دشمنان قرار گرفته است. فشارها در ناحیه اقتصاد متمرکز شده است و به نظر میرسد که وابستگی بیش از حد اقتصاد به نظام بانکی و بانکمحور بودن اقتصاد ایران باعث این موضوع شده که خط پررنگ برای بیاعتماد کردن مردم به نظام بانکی تدارک دیده شود.
به هر حال هیچ خطری در حوزه ورشکستگی بانکها را تهدید نمیکند و باید تاکید کنم که با هوشیاری بسیار باید بدانیم افرادی که بانکها را در تیررس خود قرار دادهاند هدف اصلیشان اقتصاد ایران است و اینگونه موضوعات بخشی از اهدافی است که در قالب جنگ اقتصادی پیگیری میشود، چرا که در این دوره اقتصاد در تیررس دشمنان قرار گرفته است. فشارها در ناحیه اقتصاد متمرکز شده است و به نظر میرسد وابستگی بیش از حد اقتصاد به نظام بانکی و بانک محور بودن اقتصاد ایران سبب شده است این خط پررنگ برای بیاعتماد کردن مردم به نظام بانکی تدارک دیده شود والا با وجود مشکلاتی که در بانکها به چشم میخورد، هیچ خطری در حوزه ورشکستگی بانکها را تهدید نمیکند.
مستحضر هستید که اقتصاد وابستگی بسیار زیادی به بانکها دارند. این موضوع را تا چه اندازه مضر برای کشور میدانید؟
وابستگی بالای اقتصاد به بانکها عاملی برای شکنندگی و تهدید اقتصاد است. این مقطع در واقع موقعیت خوبی است که بانک مرکزی، دولت و مجلس آستین بالا زده و اصلاح نظام بانکی را عملیاتی کنند. به لحاظ کارکردی، انتظارات، اهداف و جایگاه بانکها در اقتصاد باید از وضعیت متمرکز خارج شوند؛ بیتردید اکنون بهترین زمان برای اصلاح نظام بانکی را میتوانیم رقم بزنیم تا خطی که به دنبال تضعیف نظام بانکی و اقتصاد کشور است، ماهیت کارکردی خود را از دست بدهد. من همیشه یکی از منتقدان نظام بانکی بودم.
تجربه نشان میدهد از آغاز شکلگیری بانکها در ایران اعتماد مردم به این نهاد بسیار بالا بوده و تغییر و تحولات نیز خدشهای به این اعتماد وارد نکرده است اما حالا با هدف ساماندهی جنگ اقتصادی و دستیابی به اهداف طراحی شده، برخی این بانکها را نشانه گرفتهاند تا کلیت اقتصاد را زیر سئوال ببرند اما خوشبختانه مشکلی در این سیستم نیست و با اطلاع رسانی بانک مرکزی، خدشهای به این اعتماد وارد نشده است. در همین جا باید تاکید کنم که وابستگی اقتصاد به بانکها باید کاهش یابد؛ محور اصلی اقتصاد متاسفانه بانکها هستند. هر دولتی که آغاز به کار کرد قصد اصلاح این روند را داشت اما هیچ قدمی برنداشت. با این وجود تحرکات اخیر نشان از اهمیت ورود به این مساله میدهد.
اخیرا بحث بر سر حذف صفر از پول ملی بود. ارزیابی شما چیست؟
سابقه حذف صفر از پول ملی را میتوان به دوران بعد از جنگ جهانی دوم یاد کرد. تاکنون ۵۰ کشور دنیا این اقدام را انجام دادهاند. علت اصلی انجام آن نیز بدهیهای مالی این کشورها بعد از جنگ جهانی دوم و افزایش نقدینگی و نرخ تورم بوده است. در ایران هم این اقدام با توجیه تورم و حجم بالای نقدینگی صورت میگیرد. تبعات حذف چهار صفر از پول ملی را میتوان در چند موضوع یاد کرد، تا زمانی که ساختار اقتصاد به تعادل نرسد، نقدینگی به سمت عوامل تولید نرود و موانع کسب و کار برداشته نشود، حذف صفر از پول ملی هیچ کمکی به بهبود شرایط اقتصادی نمیکند.
اقتصاد در شرایط متعادلی قرار ندارد. در چنین شرایطی تهیه این طرح از سوی بانک مرکزی نمیتواند کمکی به بهبود شرایط بکند. دولت بهتر است در این شرایط تمرکز را روی طراحی و اجرای سیاستهایی که مشکلات واقعی را نشان گرفته قرار دهد و از توان کارشناسی موجود برای کاهش سطح واقعی قیمتها و کنترل تورم استفاده کند. همچنین باید بگویم با حذف چهار صفر از پول ملی فقط مردم را برای مدتی سرگرم کردهایم. در ونزوئلا هم چندین صفر از پول ملی حذف شد اما عملا کمکی به حل مشکلات آنها نکرد.
- 10
- 6