چند ماه دیگر مردم باید آستینها را برای انتخابات مجلس یازدهم بالا بزنند. بدون تعارف مجلس دهمیها اعم از اصولگرا و اصلاحطلب نتوانستند رضایت مردم را آنگونه که باید و شاید جلب کنند. تا آنجا که احمد توکلی به «فرهیختگان» میگوید مجلس دهم ضعیفترین مجلس شورای اسلامی بوده و از این نظر در میان سایر مجالس بیسابقه است.
این نماینده خوشسابقه ادوار مجلس، لیست امید را «خطای تاریخی خاتمی» میخواند و از سوی دیگر از نمایندگانی میگوید که گویی در چارچوب در ایستادند و منتظرند تا به هر سمتی بروند که برایشان بهصرفهتر باشد... توکلی در لابهلای گفتوگو از شروران یقهسفیدی میگوید که در برخی کمیسیونهای مجلس و برخی بنگاههای اقتصادی بزرگ و برخی بانکها و برخی کارخانهها و برخی سازمانها و... حضور دارند و با یک خط دستور صدها هزار خانواده را زمینگیر میکنند.
با این اوصاف و با توجه به عملکرد مجلس دهم برخی معتقدند شعارها دیگر در انتخابات مجلس یازدهم کمتر کارایی خواهد داشت و مردم دیگر با حرف و شعاردرمانی به جریانهای سیاسی و تَکرارهایشان اعتماد نخواهند کرد. شاید بتوان این مساله را حتی به حساب بلوغ سیاسی بیش از پیش مردم گذاشت و از این رو شاید بیش از آنکه عنوان جریانهای سیاسی بتواند در انتخابات نظر مردم را جلب کند این ایده حکمرانی است که باید پا به میدان رقابت بگذارد. رئیس هیاتمدیره دیدهبان شفافیت و عدالت در این خصوص هم شنیدنیهای بسیاری دارد و تاکیدش بر این است که امروز اولویت مهم مبارزه با فساد است.
برخی معتقدند وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور بهگونهای است که جریانات سیاسی برای کسب موفقیت در انتخابات مجلس ۹۸ نیاز به یک بازنگری کلی دارند و این بار دیگر نخواهند توانست تنها بر اساس شعار نظر مردم را به خود جلب کنند. از این رو معتقدند در انتخابات پیش رو جریانهای سیاسی رنگ میبازند و از ضرورت ارائه «ایده حکمرانی» و برنامه عملیاتی برای برونرفت از مشکلات توسط احزاب و جریانهای سیاسی سخن میگویند. به نظر شما تا چه اندازه این امر ضروری است؟
در حال حاضر صددرصد اثرگذار و نتیجهبخش نیست. این را هم باید در نظر گرفت که عموم مردم طرح برنامه و اهداف را نمیدانند. افرادی که چربزبان باشند میتوانند اینها را با هم قاطی کنند و طرح و برنامه و شعار بیاساس را جای همدیگر بفروشند. جمهوری اسلامی خود قانون اساسی دارد، در تاریخ ایران و اسلام تجربه حکومتی بسیار خوبی داشتیم. ایده جمهوری اسلامی خود بهترین ایده حکمرانی است.
البته به لحاظ منطقی این حرف درستی است که باید جریانها و افراد با ایده و برنامه وارد انتخابات شوند و بدانند میخواهند چه کنند. اما وقتی حزب نداریم، افراد خود وارد صحنه میشوند، خود باید رای جمع کنند و وعدههایی میدهند که در عمر چهارساله آنها قابلیت وصولشان مشخص نیست، درواقع به امور جزئی میپردازند و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حالی که باید در تراز ملی عمل کنند تبدیل به کارپردازان حوزه انتخابیه میشوند.
پس به اعتقاد شما این نقص با وجود احزاب قوی جبرانپذیر است؟
بله، اگر حزب باشد عمر حزب بیشتر از عمر نماینده است. اگر نمایندهای از یک حزب با رای اکثریت مواجه و انتخاب شود وظیفه پیدا میکند که به قول خود عمل کند. اگر به وعده خود عمل نکند عرصه را از دست میدهد. بنابراین اینکه نمایندگان باید از نظر حکمرانی ایده داشته باشند حرف خوبی است ولی مابهازای بیرونی ندارد که قابل عرضه در ایام انتخابات باشد.
به نظر شما بر مبنای همان ایده جمهوری اسلامی در حال حاضر چه گفتمانی باعث برونرفت از مشکلات فعلی میشود و در اولویت قرار دارد؟
به نظر من اولویت مبارزه با فساد است؛ فساد مالی و فساد قدرتی، یعنی توزیع قدرت در هرم دولت و حکومت بر اساس لیاقت و رقابت انجام نمیشود. افراد دوست و رفیق خودشان را بر سر کار میآورند، تبارگرایی و قومگرایی میکنند و اقوام مختلف سعی میکنند همشهریان خود را وارد عرصه کنند. تمام اینها در جامعه مصداق دارد و همه نیز مصادیق آن را دیدهاند و نمونههایی از این مصادیق را سراغ دارند. اگر در توزیع قدرت لیاقت ملاک حوزه عمل نباشد، فساد و منشأ فساد است. اگر توزیع ثروت هم بر اساس قانون و شرع نباشد، فساد است و منشأ فساد سیاسی هم هست. از این رو فکر میکنم اولویت اصلی مبارزه با فساد است.
در مجلس دهم اقدامی در راستای مبارزه با فساد صورت گرفت؟ بهطور کلی ارزیابیتان از عملکرد مجلس دهم چیست؟ این مجلس را موفق میدانید؟
کل مجلس اراده و حساسیت کافی نسبت به مبارزه با فساد و اینگونه مسائل نشان نداد، چراکه مجلس دهم، مجلس ضعیفی بود و شاید این میزان ضعف در میان سایر مجالس بیسابقه باشد. یکی از خطاهای تاریخی آقای خاتمی این بود که وقتی میخواست لیست اصلاحطلبان را ارائه دهد، چهارنفر از افرادی را که تجربه بیشتری نسبت به نمایندگانی که در لیست امید قرار گرفتند، انتخاب نکرد و در لیست قرار نداد. قرار نگرفتن افراد باتجربه در لیست اصلاحطلبان به این بهانه بود که توسط شورای نگهبان رد میشوند، در حالی که اینها افرادی دارند که هم توسط شورای نگهبان صلاحیتشان تایید میشود و هم افراد لایقی هستند. با این حال آن افراد توانمند را انتخاب نکردند و افراد کمتجربه و بعضا مسالهدار را انتخاب کردند. به همین جهت تهران که همواره پیشگام اداره کشور در مجلس بود از حیز انتفاع ساقط شد.
مثلا چه کسانی میتوانستند باشند؟
اجمال آن روشن است. عمده افراد لیست امید افراد کمشهرت هستند به دلیل اینکه برجستگی و خصوصیت خاصی نداشتند. نه اینکه برجسته و توانمند بودند ولی مردم نمیشناختند. البته من که نمیخواهم به افراد نمره بدهم. کلا لیستی که اصلاحطلبان دادند پرخطا بود و لطمه زیادی به آبروی مجلس زد. معنی سخن من این نیست که این ۳۰ نفر نمایندگان تهران آدمهای بدی هستند، حرف من این است که حداقل برای تهران باید بیشتر مایه میگذاشتند که افراد به اصطلاح استخواندارتری وارد مجلس شوند.
عملکرد اصولگرایان مجلس دهم را چطور ارزیابی میکنید؟
آنها باز به نظر با پرستیژتر هستند. خود اصولگرایی تنوع را کم میکند، ولی در کل به نظر من نه اصولگرایان مجلس قدرت کافی دارند و تفرق بین آنها هست و نه اصلاحطلبان قدرت کافی دارند. اصولگرایان مجلس دهم دوشقه شدند؛ برخی گویی سر درگاه نشستهاند که اگر لازم بود بمانند اگر لازم نبود بیرون در بروند. خداوند به اینگونه افراد در قرآن (آیه ۱۱ سوره حج) میگوید «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یعْبُدُاللَّه عَلَى حَرْفٍ» یعنی مردمی که گویی در چارچوب و درگاه در میایستند و خدا را به زبان میپرستند. گویی در چارچوب در منتظرند هر وقت داخل رفتن یا بیرون آمدن برایشان بهصرفه باشد آن را انتخاب میکنند.
به هر حال مجلس ما حمیت سازمانی که ندارد حداقل اگر حمیت فکری داشته باشد غنیمت است، چراکه در آن حالت تکلیفها مشخص روشن است. ولی اگر حمیت فکری هم نباشد و افتخار نماینده این باشد که من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم به درد نمایندگی نمیخورد. گاهی افراد برای مشورت با من میآیند با افتخار میگویند ما عضو هیچحزب و گروهی نیستیم. میگویم پس چرا میخواهید به مجلس بیایید؟! در مجلس اگر بخواهید یک طرح بدهید باید حداقل ۱۴ نفر همراه داشته باشید. بخواهید استیضاحی انجام شود حداقل ۹ نفر همراه باید داشته باشید. مجلس یک کار جمعی است. افتخار به فردیت کردن به درد نمایندگان مجلس نمیخورد.
بین مجالس شورای اسلامی اول تا دهم به نظر شما کدام یک از وزن بالاتری برخوردار بودند و بهتر عمل کردند؟
به نظر من مجلس اول بهتر بود. هر چه جلوتر آمد وضع ما نامناسبتر شد. در حال حاضر در مجلس برخی افراد فاسد و مفسد هستند که اینها آبروی مجلس و خوبان را میبرند. اکثریت نمایندگان آدمهای خوبی هستند و پاکدستند با اینکه ممکن است نماینده خوبی نباشند ولی آن نمایندگان فاسد آبروی آنها را هم میبرند. ممکن است آدمهای خوبی باشند اما نماینده خوبی نباشند.
چه چیزی باعث شد که به قول شما هر چه پیش رفتیم مجلس شورای اسلامی پسرفت داشت و در حال حاضر خود نمایندگان تصریح دارند که با پول بهعنوان مثال استیضاح و طرح سوال از وزرا تغییر میکند؟
امیرالمومنین میفرمایند وقتی امر به معروف و نهی از منکر تعطیل شود، اشرار حاکم میشوند. امر به معروف و نهی از منکر بین یکسری از مسئولان تعطیل شده است. به یکدیگر «تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» و امر به معروف و نهی از منکر نکردهایم، از این رو در حال حاضر اشرار در برخی جاها حاضر شدند از جمله در برخی بنگاههای اقتصادی بزرگ، برخی بانکها، برخی کارخانهها، برخی سازمانها و برخی کمیسیونها در مجلس! اینها شرور یقهسفید هستند، نه شرور یقهآبی که با کارد علنی به یک نفر حمله میکند. شرور یقهسفید با یک خط دستور صدها هزار خانواده را زمینگیر میکند. اینها باید چوب محکمتری بخورند.
توکلی خطاب به لاریجانی: نمایندگان فاسد را از ورود به مجلس منع کنید
رئیس هیاتمدیره دیدهبان شفافیت و عدالت در نامهای از رئیس مجلس خواست با اصلاح فوری آییننامه داخلی مجلس، متهمان به فساد و خیانت را تا محکومیت یا برائت، از ورود به خانه ملت منع کند.
احمد توکلی رئیس هیات مدیره دیدهبان شفافیت و عدالت در نامه ای از رئیس مجلس خواست با اصلاح فوری آیین نامه داخلی مجلس، متهمان به فساد و خیانت را تا محکومیت یا برائت، از ورود به خانه ملت منع کند. متن این نامه بدین شرح است:
برادر ارجمند جناب دکتر علی لاریجانی
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم
درباره نماینده ابهر و نماینده زنجان که اخیرا بازداشت شده بودند و موضعگیری جنابعالی، دیده بان شفافیت و عدالت نکات زیر را در خور توجه شما و سایر نمایندگان محترم میداند:
هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان بر اساس قانونی تشکیل شده است که فلسفه تصویب آن در خود آن ذکر شده است. فلسفه تصویب آن قانون، حفظ شأن و منزلت نمایندگان و نظارت درباره امور دوران نمایندگی بود. بدین معنا که اگر نمایندهای تخلف کرد با جدا ساختن وی از جمع نمایندگان و اعمال مجازات قانونی درباره وی، شأن و منزلت کل نمایندگان را حفظ کنند؛ نه آنکه برای نمایندگان متهم، شأن و منزلت قائل شوند.
تذکر جنابعالی مبنی بر اینکه بازداشت دو نماینده، نباید موجب هتک حرمت همه مجلس شود موضع حقی است، ولی مقدمات و مقارناتی بوده و هست که باعث انتقاد از مجلس شده است. اینکه شما هم وساطت کنید که ۲ بازداشتی تا رسیدگی قضایی آزاد شوند، حتی اگر تاثیر در مبلغ وثیقه نگذاشته باشد، باز در شأن رئیس مجلس نیست. آیا صلاح است رئیس مجلس برای دو نمایندهای توصیه کند که از یک سال پیش از آن، از اتهامات کثیف مالی آن دو باخبر بوده است؟ دو نمایندهای که با اعمال نفوذ به نفع مجرمان خائن و اخلالگر در بازار خودرو شریک در جرمشان هستند و با دادن کارت بانکی خود به آن دو اخلالگر، اجازه دادند آن دو مجرم با دارایی آنها (از کجا آورده بودند؟) سوداگری و اخلال در بازار سکه و طلا را نیز انجام دهند تا بر ثروت حرام دو طرف بیفزایند.
کار هیئت نظارت بر نمایندگان شگفتآور بود. نایب رئیس محترم هیئت نظارت با اشاره به نامه دادستان وقت تهران به جنابعالی که حاکی از سوءاستفاده از موقعیت سیاسی و اعمال نفوذ بازداشتشدگان به نفع چند چپاولگر منافع مردم در بازار خودرو بود، قضاوت هیئت نظارت را چنین گزارش میکند که «اقدامات آن نمایندگان خارج از مصادیق ایفای وظیفه نمایندگی تشخیص داده نشده است»! (۱۶/۱۱/۹۷)
مسئله مشارکت دو نماینده بازداشتشده در سوداگری طلا نیز مطرح است که دادستان وقت تهران به اطلاع جنابعالی رسانده بود. ما مطلع هستیم که جنابعالی در حاشیه نامه نوشتهاید که مسئله روشنتر از آن است که نظر هیئت را احتیاج داشته باشد. حق با شما بود ولی عجیب است که درباره آن دو خائن توصیه کردید و اعضای هیئت نظارت به آن تشخیص شگفتآور رسیدند.
در یکی دو سال گذشته مواضع مشابه ولی رقیقتر به جانبداری از نمایندگان توهینکننده به ماموران در حین خدمت، از هیئت نظارت دیده شده است.
یکی از سنن پسندیده در کشورهای غربی این است که وقتی مسئولی متهم به فساد مالی می شود بلافاصله استعفا میدهد یا وادار به استعفا میشود سپس رسیدگی آغاز میگردد. کنار گذاشتن فوری متهم از سمتش، لااقل سه نتیجه ارزشمند دارد: یک) فردی که صلاحیتش زیر سوال میرود امانتی در دستش باقی نمیماند. دو) اگر فردی که متهم به خیانت مالی است در موضع قدرت باشد برای از بین بردن اسناد مربوط یا جعل اسناد تازه یا لابی بین صاحبان قدرت تواناتر است و ممکن است سیر رسیدگی قضایی را مخدوش سازد. سه) متهم بهمحض ورود اتهام به او، باید به همان نسبت، مجازات آبرویی ببیند تا همگنانش نیز از موضع تهمت بپرهیزند. متاسفانه اینجا متهم صاحب قدرت طلبکار میشود و به مجلس بر میگردد و برای سرنوشت مردم که گاهی با یک رای این ور و آن ور میشود، رأی میدهد! اگرچه آییننامه در این باره ساکت است ولی جنابعالی قدرت فضاسازی برای جلوگیری از این وقاحت را داشتهاید و ای کاش از آن استفاده میکردید. حالا با این سیر مسئلهدار بهتر نیست به جای ملامت منتقدان و حتی مغرضان، زمینههای انتقاد و غرضورزی را کاهش دهید؟
مشکل از آنجا پیدا شده است که قانون در باره سلب صلاحیت از نمایندگان پس از تصویب اعتبارنامه ساکت است و نظارت به گروهی از خود نمایندگان سپرده شده که دچار تعارض منافع هستند. کار باید به ناظری بیرونی واگذار شود که نهتنها اختیار تعلیق عضویت بلکه صلاحیت سلب عضویت نماینده را هم بهطور کاملا شفاف، داشته باشد. بند ۱۳ سیاستهای کلی انتخابات نیز صراحتا به این نقیصه اشاره دارد. با توجه به این که در دوران صدارت جنابعالی طی سه دوره، مکرراً اصلاح آییننامه به فوریت انجام شده است، دیدهبان شفافیت و عدالت پیشنهاد میکند در طرح یک فوریتی آییننامه را اصلاح فرمایید تا بتوانید متهمان به فساد و خیانت را تا محکومیت یا برائت، از ورود به خانه ملت باز دارید. اصل هشتادوششم قانون اساسی، حکمی مترقی برای حفاظت از نمایندگان مردمی و حقطلب در برابر اصحاب قدرت است، نه کسانی که از قدرت امانتی مردم، علیه منافع مردم سوءاستفاده میکنند. بلکه بر اساس فرهنگ قضایی و سیاسی اسلام، حق این است که قوه قضائیه باید با آنها شدیدتر از افراد عادی برخورد کند. پیشنهاد دوم دیدهبان به جنابعالی این است که به عنوان رئیس قوه مقننه از قوه قضائیه بخواهید به این فرهنگ علوی عمل نماید.
احمد توکلی
رئیس هیئتمدیره سازمان مردمنهاد
دیدهبان شفافیت و عدالت
- 11
- 1