احمد زیدآبادی در كانال خود نوشت: قرنطینه همان حصر خانگی است و این چیزی است که اکنون بسیاری از ایرانیان از جمله مسئولان کشور فشار روانیاش را بر خود کاملاً لمس میکنند!
با این حساب، رنج و مشقت ناشی از بیش از ده سال حصر خانگیِ شیخ مهدی کروبی و مهندس میر حسین موسوی و خانم زهرا رهنورد برای تصمیمگیران قعدتاً باید قابل درک شده باشد! من نمیدانم سران جمهوری اسلامی، حصر کاندیداهای معترض انتخابات سال ۸۸ را تا به کجا میخواهند ادامه دهند؟ آیا اصولاً برای آن تقویم و انتهایی قائلاند یا اینکه در نظر دارند سرنوشت دکتر محمد مصدق برای محصوران تکرار شود؟
هر کس ذرهای از روشنبینی برخوردار باشد، به عیان میبیند که با توجه به تشدید تحریمهای بینالمللی، آثار شیوع ویروس کرونا بر معیشت خانوادهها و سقوط بیسابقۀ بهای نفت در بازارهای جهانی، چشمانداز تیره و تاری در انتظار اقتصاد ایران در سال آینده است؛ وضعیتی که در کنار دیگر مشکلات ساختاری اقتصاد کشور، از شهریور ۲۰ به این سو سابقه نداشته است.
در مواجهه با چنین وضعیتی، عقل سلیم اقتضاء میکند که نظام سیاسی اگر قادر به کاهش فشارهای مادی و معیشتی بر مردم نیست؛ حداقل از فشارهای روانی بر جامعه بکاهد. یکی از ابزارهای کاهش فشار روانی بر جامعه، پایان حصر سه چهرۀ معروف سیاسی کشور است. برخی افراد و نهادها مدعیاند که نظام سیاسی تاکنون در چند مقطع، در صدد پایان دادن به حصر برآمده است، اما برخی اقداماتِ محصوران و یا احزاب هوادار آنها، مانع از رفع حصر و سبب تداوم آن شده است.
به جای مناقشۀ بیهوده بر سرِ این گزارۀ ابطالناپذیر، به نظرم اگر تصمیم گیران نظام واقعاً در پی فرصتی برای رفع حصر هستند، شرایط کنونی کشور بهترین فرصت را در اختیار آنها قرار داده است! حتی اگر بخواهیم از موضعی محاجّهجویانه، همۀ نگرانیهای بیمورد و ناموجه نهادهای تصمیم گیر در امر حصر را هم به رسمیت شناسیم، شیوع کرونا در سرتاسر کشور تمام آن نگرانیها را به خودی خود تا اطلاع ثانوی رفع کرده است.
بنابراین، با توجه به این واقعیت، هرگونه تداوم حصر کروبی و موسوی و رهنورد به معنای آن است که ادعای برخی از افراد و نهادها مبنی بر فرصتسوزی محصوران و هواداران آنها برای رفع حصر، هیچ بنیاد و اساس واقعی نداشته و این دستگاه حاکم است که کمترین تمایل و انگیزهای برای پایان دادن به این تراژدی در هیچ صورتی ندارند!
- 18
- 4