تمام ابهام‌های مرگ «قاضی منصوری»؛ آیا قاضی فراری زنده است؟

«مرگ غلامرضا منصوری با خشونت همراه بوده است»؛ این قسمتی از نتیجه کالبدشکافی جنازه قاضی متواری است که با سقوط از پنجره هتل سه ستاره دوک در بخارست کشته شد. مرگ قاضی منصوری که از همان ابتدا مشکوک بنظر میرسید و اعلام خودکشی بیشتر نشان از یک پاسخ شتاب زده از طرف دولت رومانی داشت، با سخنان شاهدان عینی از روز حادثهبه شدت با تردید روبرو شده بود و اینک هم با اعلام نتیجه کالبدشکافی جنازه از سوی دولت رومانی به ایران ظن قتل او تقویت شده است. 

هرچند هم چنان بعضی در رسانه های اجتماعی با انتشار تصاویر روز حادثه و ماشین حمل جنازه اصل مرگ او را نیز زیر سوال برده اند. حتی کوچک زاده، نماینده سابق مجلس نیز ادعا کرده عکس های منتشرشده از حمل جنازه مشکوک است و منصوری با حیله خودکشي توانسته بگریزد و اسناد مورد استناد وی هم فیلم و عکس های حمل جنازه در روز حادثه است که تا به حال سروصدای بسياري هم ایجاد کرده است.

به در جواب دادستانی رومانی آمده است: «کالبدشکافی غلامرضا منصوری نشان می دهد مرگ او با خشونت و شتابزدگی بوده است». دادستانی بخارست در ادامه آورده است «مرگ منصوری به جراحات ناشی از اصابت شیء سختی بوده که در حالت طبیعی رخ نداده است».

 تفسیر خودکشي با خشونت و شتاب زدگی کار متخصصان پزشکی قانونی و کارآگاهان پلیس است ولی نمی توان این مسأله را نادیده گرفت که وقتی شخصی مثل یک قاضی ملبس به لباس روحانیت است، چرا باید خودکشی کند و حتی اگر تصمیم خودکشی داشته باشد، تلاش می کند در آرامش و بدون خشونت آن انجام دهد؛ البته که تمام فرض ها و بررسی صحت و سقم ادعاهای مطرح شده با پلیس است و نمی توان تا تکمیل نتیجه تحقیقات قضاوتی كرد.

با به اقدامات منصوری در روز حادثه مثل حضور در پایگاه پلیس برای امضای برگه حضور و غیاب خود و تسویه بخشی از هزینه های هتل و دیدار با یک جوان و صحبت چند دقیقه ای با وی در لابی هتل همگی حاكی از روال عادی زندگی این قاضی است و کم تر روان جنایی یا حقوق کیفری می چنین مواردی را قبل خودکشی یک متهم فراری به یاد آورد. تحلیل رفتار منصوری در روز حادثه و ادعای مکرر وکیلش از تصمیم او برای بازگشت به کشور ایران و حضور در دادگاه نیز دلیل دیگری برای نادیده ادعای خودکشی است. او تنها متهمی است که هم با برگزاری جلسه اول دادگاه فیلمی از خود منتشر کرد و گفت به دستگاه قضائی کشور اعتماد دارد و برای برقراری عدالت به ایران بازمی و تقریباً بدون رد اتهاماتش مدعی فرصت دفاع از خود را در دادگاه از دست نخواهد داد. وی که از بیماری لاعلاجش سخن گفته بود، باز هم انگیزه و امید برای ادامه حیات داشت و عزمش را برای برگشت به کشور جزم کرده بود.

 بر اساس اطلاعاتی که در فضای مجازی منتشر شده است، او در پیشنهاد تقاضا تابعیت برای عدم استرداد به ایران نیز مقاومت کرده و خود شرایط استرداد را پذیرفته بود.این قاضی متهم به دریافت رشوه های میلیاردی برای اعمال نفوذ در پرونده های مفسدان بزرگ اقتصادی و همکاري با باند اکبر طبری به گفته وکیلی حرف های بسياري برای گفتن داشت. به کم نیستند افرادی که خبر مرگ او سبب آرامششان شده است. او اگر می آمد، نام افرادی که برایشان عدالت را زیر پا گذاشته و اعمال نفوذ کرده بود، به زبان می آورد، پرونده های بسیاری باید تشکیل می شد و پرده از چهره بسیاری می افتاد. او که روزی خیابان بخارست تهران قلمرواش بود، در در یکی از خیابان های بخارست رومانی به کام مرگ فرورفت و علت مرگ وی هر ابعاد جدیدی پیدا می کند و بر ابهام ها افزوده می شود. مرگ منصوری یک مرگ ساده برای تبعه ایرانی خارج نشین نیست زیرا او در قلب باند فساد تازه کشف شده قوه قضائیه قرار دارد و اگر زنده می بود اعترافاتش ابعاد پنهان پرونده طبری را نیز هویدا می هرچند هم چنان اصل مرگ او با تردیدهای جدّي روبرو است.