روزنامه شرق در گفت وگو با ابوالقاسم دلفی سفیر پیشین ایران در فرانسه و بلژیک،موضوع برجام را به بحث گذاشته است.
بخشهایی از مصاحبه را میخوانید.
فضای مذاکرات دوباره به نقطه ابهام بازگشته است. از نگاه شما اساسا دلیل یا دلایل این وضعیت مبهم برای مذاکرات چیست؟ چرا هر بار که زمزمه احیای برجام و حصول توافق به گوش میرسد، شاهد یک کلاف سردرگم و بنبست در مسیر گفتوگوها هستیم؟
این مسئله ناشی از دو دلیل عمده است؛ اول نبود یک اراده جدی و محکم برای احیای برجام و حصول توافق بهویژه در ایران. البته همین نکته درباره آمریکا هم صدق میکند؛ چراکه بایدن هم توان و اراده لازم برای تقابل با جریان مخالف توافق و جریان ضدبرجامی با محوریت اسرائیل و حزب جمهوریخواه را آن هم در آستانه انتخابات کنست و انتخابات میاندورهای کنگره ندارد. به همین دلیل چون اراده و تمایل جدی در تهران و واشنگتن برای حصول هرچه زودتر توافق مشاهده نمیشود، ما شاهد این وضعت مبهم و فرسایشی در مذاکرات هستیم. اما برخلاف این دو بازیگر (ایران و آمریکا)، باید گفت سه کشور اروپایی عضو برجام و نیز اتحادیه اروپا به دلایل مختلف تمایل و ارادهای جدی برای به نتیجه رساندن مذاکرات، حصول توافق و احیای برجام دارند. مشکل دوم و شاید بتوان گفت چالش اصلیتر به نحوه مذاکره و گفتوگوها بهویژه از جانب ایران بازمیگردد که یک شیوه اشتباه بود.
اشکال و انتقاد شما به شیوه گفتوگو و مذاکره تیم ایرانی ناظر بر چه مسئلهای است؟
مشکل و نقد من به تیم ایرانی آن است که متأسفانه مذاکرهکنندگان مشخصا در آخرین دور گفتوگوهای وین بر اساس استانداردها و قواعد بینالمللی پیش نرفتند.دو اشکال عمده در کار تیم مذاکرهکننده ایران وجود داشت؛ اولا از زمانی که جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا متن پیشنویس توافق خود را در دور اخیر مذاکرات به دو طرف ایران و آمریکا ارائه داد، قرار بر این بود که تهران و واشنگتن نظر خود را درباره متن اتحادیه اروپا عنوان کند. پس قرار نبود بعد از این متن مورد ادعای اتحادیه اروپا دوباره مطالبه جدیدی اضافه شود و متن مذکور دچار تغییر شود؛ اما جمهوری اسلامی ایران بعد از توقف در مذاکرات وین و تأخیری حدود ۱۰روزه تغییرات گستردهای را در متن بورل ذیل پاسخ مکتوب خود ایجاد کرد و همین مسئله سبب شد آمریکاییها که پیش از این پاسخ مثبت خود را به متن اتحادیه اروپا عنوان و رسما بیان کرده بودند با احیای برجام در سایه این پیشنویس موافقاند، از موضع خود عدول کنند؛ چراکه تغییرات مدنظر ایران در پیشنویس بورل باعث شد ما شاهد فرصتسوزی و تأخیر ۱۰روزه دیگری از جانب آمریکا برای ارسال جواب آنها به پاسخ مکتوب ایران باشیم؛ پاسخی که جزئیات آن در دست نیست، اما به نظر میرسد با تمام درخواستهای ایران موافقت نشده است و احتمالا باید دور جدید مذاکرات در وین برای چانهزنی مجدد بر سر نقاط اختلافی شکل بگیرد. پس من معتقدم دیگر چیزی به نام متن اتحادیه اروپا و جوزپ بورل در دستور کار نیست، بلکه دوباره به نقطه ابتدایی مذاکرات بازگشتهایم.
دو نکته خلاف تحلیل شما را نشان میدهد؛ نخست اینکه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا عنوان کرد درخواستهای ایران کاملا منطقی است و درثانی سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا عنوان کرده اگرچه اختلافات تهران و واشنگتن بر سر احیای برجام به قوت خود باقی است، اما در سایه پیشنویس اتحادیه اروپا و حتی پاسخ ایران باز حصول توافق به مراتب در دسترستر از چند هفته پیش است. پاسخ شما به این دو نکته چیست؟
اولا گفتههای من لزوما به معنای آن نیست که درخواستهای ایران و پاسخ مکتوب تهران درخواستهایی غیرمنطقی است؛ اما اقدام تیم مذاکرهکننده ایرانی برای تغییرات در این متن باعث شده مذاکرات دوباره به نقطه ابهام بازگردد. آنچه در پاسخ به سؤال قبلی گفتم، ناظر بر این واقعیت بود که اتحادیه اروپا و شخص جوزپ بورل عنوان کردند این متن یک متن نهایی است و قرار بود در دور اخیر مذاکرات وین در همان فرمت دوحه یعنی در چارچوب مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا نهایتا تهران و واشنگتن روی این متن نظر بدهند.
خب ایران هم نظر خود را داد
نظر بدهد، اما نه اینکه به نام نظردهی به توافق بورل، ایران مجددا درخواستهای قبلی خود را به نام پاسخ مکتوب به پیشنهاد متن پیشنویس اتحادیه اروپا ارسال کند. اتفاقا در تأیید نگاه من میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات وین در توییتی نوشت: «هرگونه پیشنهاد جدید برای تهیه پیشنویس، مذاکرات وین در مورد برجام را بهطور عینی طولانی میکند. ممکن است مایه تأسف باشد، اما شرکتکنندگان این حق را دارند که مطابق با رویه عادی دیپلماسی چندجانبه، تغییراتی را در متن درخواست کنند. باید صبور باشیم». قطعا این تغییرات این واکنش آمریکاییها را به دنبال میداشت. پس شرایط کنونی نتیجه این شیوه نادرست در مذاکرات تیم ایرانی در دور اخیر گفتوگوهای وین بود. ما در دور اخیر مذاکرات وین بهواقع بر اساس قواعد گفتوگوها و مذاکرات عمل نکردیم. نکته دیگر که نباید فراموش کرد، این است که فضای کنونی بهمراتب بهتر از چند هفته پیش است که شاهد بنبستی پنجماهه در مذاکرات وین بودیم. اما ازسرگیری گفتوگوهای وین به معنای حصول توافق نیست؛ کمااینکه دور اخیر مذاکرات وین هم این مسئله را نشان داد و اکنون هم پس از پاسخ مکتوب ایران و جواب آمریکا دوباره به همان نقطه اول بازگشتهایم. باید دوباره به وین بازگشت و مذاکره کرد.
انتقاد دوم شما به نحوه مذاکرات دور اخیر در وین چیست؟
مشکل دیگری که در شیوه گفتوگوهای تیم مذاکرهکننده ایرانی برای دور اخیر مذاکرات وجود داشت، این بود که زمانی که تهران بعد از توقف گفتوگوهای وین در یک بازه زمانی ۱۰روزه قرار بود جواب خود را به متن اتحادیه اروپا بدهد، هنوز آمریکا پاسخی برای جوابیه تهران نداشت و بعد از ارسال نظرات ایران و آگاهی آمریکا به جزئیات آن بود که دولت بایدن نظر نهایی خود را داد. بنابراین این شیوه گفتوگو برای مذاکراتی که به شکل غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در جریان است، یک شیوه کاملا غلط بود. ما باید از یک قاعده روشن و منطقی در این مذاکرات بهره ببریم؛ چون این قواعد به ما کمک میکند طرفین از نظرات همدیگر سوءاستفاده نکنند. درصورتیکه آمریکا از این شیوه غلط مذاکرات ما نهایت سوءاستفاده را کرد.
چه سوءاستفادهای؟
متأسفانه ایران با ارسال پاسخ مکتوب خود، نظراتش را به آمریکا، سه کشور اروپایی، روسیه، چین، اتحادیه اروپا و علیالخصوص اسرائیل ارائه کرد؛ چون آمریکا نهایت همکاری و هماهنگی را با تلآویو در قبال برجام دارد. این وسط گویا تنها افکار عمومی و مردم ایران بود که از جزئیات آن خبر نداشت و نامحرم بوده و هستند. هرچند اخباری در این خصوص از رسانههای داخلی و منطقهای منتشر شد، اما در نهایت نظر ایران به طرفین ارسال شد و بعد از آن بود که جریان ضدبرجامی با محوریت اسرائیل در یک هجمه گسترده سیاسی، دیپلماتیک و رسانهای سعی کرد مانع از حصول توافق و جواب مثبت دولت بایدن به پاسخ ایران شود.
- 17
- 5