به گزارش توسعه ایرانی، رئیس جمهور در سفر اخیر خود به سوریه تاکید کرد: «همانطور که در روزهای سخت کنار دولت و ملت سوریه ایستادیم، در دوران بازسازی هم کنار آنان خواهیم بود.»
اما به نظر میرسد افکار عمومی ایران از این موضوع که معمولا مشارکت کشورها در بازسازی کشور دیگر سود کلانی دارد، اطلاع چندانی ندارد یا آن قدری به اعتماد عمومی خدشه وارد شده که نسبت به مشارکت جمهوری اسلامی در بازسازی سوریه با دیدی مثبت نگاه نمیکند. موضوعی که در روزهای گذشته در شبکههای اجتماعی قابل مشاهده بود.
چرا کاخ اسد پلمب نشد؟!
چرا مناطق محروم داخل بازسازی نشوند؟
مقایسه موضوع جنجالی فروش جزایر برای پرداخت حق و حقوق بازنشستگان با سخنان رئیسجمهور در خصوص بازسازی سوریه، واکنش اکثر کاربرانی بوده که به سفر اخیر دولت پرداختهاند.
برخی سلبریتیها نیز در لزوم بازسازی مناطق محروم داخل کشور سخن گفته بودند یا به حواشی دیگر سفر رئیسجمهور مثل دیدار او با زنان بیحجاب کابینه دولت اسد و لبخندش پرداخته بودند و حتی کاربری زیر پست انتقادی پرویز پرستویی کامنت حمایتی گذاشته بود: چرا به خاطر حضور این بیحجابها، کاخ اسد را پلمب نمیکنند؟!
کاربر دیگری هم در نقطه مقابل نوشته است: حالا خوب بود رئیسجمهور رویش را برمیگرداند و جواب سلام این زنان سوری کابینه اسد را نمیداد؟! باز شما سلبریتیها داد نمیزدید متحجرها آبروی ایران را بردید؟
بنابراین به نظر میرسد حواشی این سفر برای افکار عمومی ایران جالبتر از اصل و متن آن بوده تا جایی که احساس و عواطف در این واکنشها بیشتر از منطق ریاضی و دو دو تا چهارتای سود و زیان غلبه دارد. طوری که انگار اصل موضوع فراموش شده. اصل اینکه ایران به عنوان حامی اسد حالا باید سهم ویژه در اقتصاد سوریه و بازار بلاد شام داشته باشد اما تاکنون نداشته و اگر دولت رئیسی بتواند این سهم را احیا کند و افزایش دهد، اقدام مفیدی به حال اقتصاد ایران خواهد بود.
منافع فراموش شده ایران در بازسازی سوریه
بازسازی سوریه نیاز به پیمانکار و سرمایهگذار دارد و درآمدزاست؛ اما تاکنون سهم روسیه، چین و ترکیه خیلی بیشتر از ایران بوده است. صدای آمریکا در وبسایت خود در این مورد میگوید: «حتی سهم کشورهای اروپایی و عرب مخالف اسد در جنگ داخلی اخیر سوریه هم بیشتر از سهم ایران برای مشارکت در این بازسازی است و یکی از دلایل سهم ناچیز ایران، تحریمهاست.»
روزنامه فرهیختگان به تازگی صادرات ترکیه به سوریه را ۱۰ برابر ایران اعلام کرده و نوشت: بررسیها نشان میدهد برخلاف روابط عمیق امنیتی-سیاسی بین ایران و سوریه در تعاملات اقتصادی روابط محدودتری داشتهاند؛ بهطوریکه میانگین صادرات ایران طی ۱۰ سال اخیر به سوریه ۱۸۸ میلیون دلار بوده که این رقم برای ترکیه حدود یک میلیارد و ۸۴۷ میلیون دلار بوده است. در این خصوص مهمترین موانع توسعه تجارت ایران و سوریه عمدتا در سه بخش؛ ۱- بخش حملونقل لجستیک، ۲- انتقال پول به دلیل تحریم دو کشور و ۳- مشکلات تعرفهای است.
خبر وزیر اقتصاد از جزئیات اقتصادی سفر رئیسی به سوریه
همراهی ایران با دولت بشار اسد در سالهای سخت جنگ داخلی و بینالمللی باعث شده که مقامات سوریه بارها از اهمیت نقش ایران و مدیون بودن این دولت به تهران سخن بگویند، اما در فرآیند بازسازی سوریه، هنوز ایران سهم بزرگی به خود اختصاص نداده و از این رو سفر رئیسجمهور به دمشق میتواند گامی مهم در مسیر این همکاریها باشد.
از همین روی، روز پنجشنبه احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد درباره همین منافع اقتصادی ایران در سوریه توضیحاتی داد. وزیر اقتصاد گفت: چند اتفاق اقتصادی خوب ایجاد شد که دوره جدید اقتصادی را بین ایران و سوریه رقم خواهد زد. دیدارهای خوبی با مقامات اقتصادی سوریه داشتیم و برای رفع موانع مالی و بیمهای و گمرکی صادرکنندگان ایرانی توافق کردیم تا راه برای شرکتهای ایرانی بهویژه شرکتهای دانشبنیان باز شود. از ظرفیتهای منطقهای برای رشد صادرات و رشد اقتصادی ایران استفاده خواهیم کرد.
سوریه بدهیاش را به ایران بپردازد، بازسازی پیشکش!
اخیرا رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره سفر رئیسجمهور به سوریه گفته است: «امیدوارم تکلیف بدهی تقریبی ۳۰ میلیارد دلاری سوریه به ایران مشخص شود.»
حشمتالله فلاحتپیشه، بر این باور است که اولویتهای سیاست خارجه دولت رئیسی با روحانی فرق دارد؛ تمرکز روحانی روی برجام بود و اولویت رئیسی، روی منطقه است.
به نوشته تجارت نیوز گویا اتفاقی که برای سهم ایران در بازار سوریه افتاده پیش از این نیز در عراق سابقه داشته و با اینکه ایران حمایتهای زیادی در حوزه سیاسی و نظامی از عراق داشت اما در عرصههای اقتصادی کشورهای دیگر مانند عربستان، چین و ترکیه جایگاه ایران را در عراق قبضه کردند.
برای سوریه این ماجرا عمق بیشتری دارد. حتی ایران طلبهایی از دولت متحد خود در سوریه دارد که هنوز پرداخت نشده است.
قرار بوده سوریه با روشهای دیگر بدهی خود را پرداخت کند. تعهد دولت سوریه برای در اختیار قرار دادن بخشی از معادن فسفات این کشور در محدوده زمانی ۵۰ ساله که ایران بتواند از این معادن برداشت کند ولی گویا در عمل ایران برای خارج کردن فسفات از این معادن با منع مواجه شد. قرار بود ایران از بندر طرطوس، فسفات را صادر کند، اما روسها این بندر را قرق نظامی کردند و اجازه استفاده را به ایران ندادند. سوریه از ایران خواست که در بندر لاذقیه این کار را انجام دهد. اما این بندر زیرساخت لازم را نداشت.
راهکار دیگر، چاههای نفتی است که قرار بود ایران به عنوان بخشی از مطالبات از آن استفاده کند. اما این موضوع هم نتیجهای نداشت، زیرا که این چاهها فقط کشف شده بود و هیچ زیرساختی نداشت. حتی دولت سوریه این موضوع را مطرح کرده که ایران استخراج از این چاهها را انجام دهد ولی در شرایطی که ایران برای مخازن مشترک نفت خود هم سرمایه لازم را ندارد، برداشت از چاههای سوریه هم صورت نمیگیرد.
همچنین چندی پیش اقتصاد آنلاین با اشاره به نقش تحریمها در اینکه ایران نتواند سهمی از بازار سوریه را کسب کند، نوشت: به دلیل تحریمها، سوریه چندان حاضر نیست به صورت مستقیم از ایران فولاد بخرد بنابراین تاجرهای ایرانی ناچار میشوند فولاد را «با تخفیف زیاد به ترکیه بفروشند و ترکیه فولاد ایران را به سوریه صادر کند.
حتی سهم مصالح ساختمانی ایران برای بازسازی شهرکها و شهرهای تخریب شده سوریه زیاد نیست درحالی که به گفته فعالان حوزه تولید مصالح ساختمانی با اتخاذ تدابیر هوشمندانه و همگرایی هر چه بیشتر، میتوان ضریب ساخت و ساز هر چه بیشتری را در استانهای مخروبه دیگر سوریه، بر عهده گرفت و ضمن آبادسازی سوریه، ایران را از منافع اقتصادی این فعالیت منتفع کرد.
سوریه هم مثل عراق ایران را دور میزند
نگاهی به تحلیلهای واقعبینانهای که در دو سه سال گذشته در رسانههای فارسیزبان داخل و خارج کشور پیرامون سهم ایران در بازسازی عراق و سوریه منتشر شده است، نسبت به اینکه از نمد سوریه کلاهی نصیب ایران شود، خوش بینی چندانی وجود ندارد.
سوریه اگرچه متحد ایران بوده و هست و با اینکه دولت اسد از میان علویان شام برخاسته، اما در نهایت این کشور نیز مانند عراقِ شیعه به هویت عربی خود نیز چنگ میزند و بر آن تاکید دارد. موضوعی که بسیاری از تحلیلگران سیاسی و حتی اقتصادی را به این باور کشانده که چه بسا این کشور نیز مانند عراق تنها از ایران خیرات طلب میکند و در نهایت به دامان کشورهای عرب رقیب ایران بیافتد و در نهایت نفع و خیر و سودش را کشورهای عرب منطقه خواهند برد. در این میان کشورهای غیر عرب مثل روسیه و چین نیز برای بهره بردن از معادن سوریه، برش و توان بیشتری نسبت به ایران دارند تا جایی که در میانه هجوم گرگها، جایی برای گربه ایران نمانده است.
حسام الدین اسلاملو
- 12
- 1
کاربر مهمان
۱۴۰۲/۲/۱۶ - ۲۳:۵۹
Permalink