روزنامه هم میهن نوشت: اگر مرگ یوگنی پریگوژین، رئیس واگنر و چند تن از فرماندهان ارشد این گروه مزدور در سانحه هوایی روز پنجشنبه واقعاً عمدی و توسط ولادیمیر پوتین هدایت شده باشد، میتوان گفت که رئیسجمهور روسیه اقتدار خود را با روشهایی شبیه مایکل کورلئونه در فیلم پدرخوانده تثبیت کردهاست.
در ماههای منتهی به شورش واگنر، شکست پوتین در فرونشاندن اختلاف شدید و علنی بین پریگوژین و سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه، موجب تضعیف وجهه او در میان نخبگان روسیه شد. امروز و بعد از مرگ پریگوژین تعداد معدودی از افراد در روسیه نسبت به توانایی پوتین برای بیرحمی و قاطع بودن، تردید خواهند کرد. ماجرای واگنر یک شکست جدی در استراتژی دیرینه پوتین برای مدیریت نخبگان بود. جدای از اینکه پوتین اغلب در رسانههای غربی بهعنوان یک چهره خودکامه استالینیستی تصویر میشد، عموماً شبیه به یک رهبر قوی بود که میتوانست نزاعهای داخلی را بهخوبی مدیریت کرده و موقعیت خود را با ایجاد تعادل میان یک جناح نخبه در مقابل جناح دیگر، حفظ کند. او با توسل به این شیوه، از مسلط شدن بیش از حد هر فرد یا گروهی جلوگیری کرد و همچنین مانع از این شد که بروز اختلافات میان جناحهای مختلف، آنهم در ملأ عام، وجهه و ثبات رژیم او را تهدید کند.
اگر در یک مورد خاص پوتین به نفع یک طرف تصمیم میگرفت، بازندهها نابود نمیشدند، بلکه بهعنوان نیروی ذخیره نگه داشته میشدند و در عین حال با ناراحتیشان با دادن مناصب سطحپائینتر جبران میشد. برای مثال اگر فردی نمیتوانست مدیر گازپروم باشد، میتوانست مدیریت روسنفت را بهدست آورد. اینطور جایزه دادن روش بدی نیست اما این کار تا زمانی جواب میدهد که نخبگان علناً به پوتین وفادار بوده و احترام میگذاشتند و اجازه نمیدادند نارضایتیشان علنی شود.
همانطور که پوتین در مورد اولیگارش سابق، میخائیل خودورکوفسکی نشان داد، هر چهره نخبهای که بهعنوان یک رقیب بالقوه مستقل برای پوتین ظاهر شود، به هر طریقی حذف میشود. سیر دقیق وقایعی که منجر به مرگ پریگوژین شد مشخص نیست و احتمالاً هرگز مشخص نخواهد شد. هیچ مدرکی مبنی بر اقدام عمدی در قتل پریگوژین توسط کرملین یا سرویس امنیتی روسیه ارائه نشده است.
ما فقط میتوانیم حدس بزنیم که پوتین در قتل پریگوژین ممکن است چه انگیزههایی داشته باشد. شاید او توافقی را که به موجب آن پریگوژین مورد عفو قرار گرفت، موجب تحقیر و تضعیف تصویرش میدانست. شاید پریگوژین با بازگشت به روسیه، آنهم به جای اقامت بیسروصدا در بلاروس، شرایط قرارداد را زیر پا گذاشته بود. این ترکیب از اقتدار و انعطاف از سوی پوتین، عموماً مورد استقبال نخبگان روسیه قرار گرفته است. یکی از ویژگیهای کلیدی سیاست در روسیه در نسل گذشته، بیاعتمادی عمیق نخبگان به تواناییشان برای مدیریت و محدود کردن اختلافات خود، آنهم بدون پوتین یا شخصیتی مانند او بوده است. در ساختاری که در سیاست کرملین ساخته شده، پوتین در مرکز همه چیز و حلال مشکلات است.
نخبگان سیاسی روسیه میترسند که اگر پوتین از قدرت کنار برود و یا اینکه به شدت تضعیف شود، رقابتها و اختلافات آنها آشکار شود و به این ترتیب و کل نظم دولتی که موقعیت و ثروت خودشان به حفظ آن بستگی دارد، نابود خواهد شد. بدون شک، بسیاری از نخبگان روسیه افسوس خواهند خورد که کار به جایی رسیده که قتل پریگوژین اجتنابناپذیر بوده و از ماهیت ناگهانی این اقدام شوکه خواهند شد. با این حال، ممکن است عده کمی از این نخبگان از تقویت قدرت کرملین در پی مرگ پریگوژین، ناراضی باشند.
در مورد آینده واگنر باید گفت که قصد پوتین به وضوح این است که این گروه مزدور بهعنوان نماینده روسیه در آفریقا، سوریه و احتمالاً در بلاروس عمل کند. تنها دو روز پیش از مرگ پریگوژین، معاون وزیر دفاع روسیه در لیبی با خلیفهحفتر، فرمانده شورشیان لیبی، دیدار کرد. این دیدار نشانهای از این است که کرملین از قبل به دنبال اطمینان دادن به مشتریان واگنر در آفریقا بوده و قصد داشته به آنها اطمینان دهد که حمایت روسیه از آنها کاهش نخواهد یافت. به نظر میرسد که از این پس، واگنر بهطور قطع تحت کنترل شدید دولت روسیه خواهد بود و احتمالا کرملین برای کنترل واگنر یکی از چهرههای مورد اعتماد خود و حامی پوتین را بهعنوان فرمانده این گروه انتخاب خواهد کرد تا نظارت دقیقی بر این گروه اعمال شود. بعید است پایان خشونتآمیز زندگی رهبران ارشد واگنر تأثیر زیادی بر جنگ در اوکراین داشته باشد. اکثر جنگجویان درجه یک واگنر اکنون با ارتش روسیه قرارداد امضا کردهاند.
اگرچه روسیه در سال ۲۰۲۲ بهشدت به نیروی انسانی و توان رزمی واگنر وابسته بود، اما هنگامی که مسکو بسیج نیروی نظامی را از اواخر سال گذشته تکمیل کرد و دهها هزار نیروی تازه به اوکراین فرستاد، اهمیت واگنر برای عملیات جنگی روسیه بسیار کمتر شد. پوتین در طول نبرد خونین در باخموت به بهرهبرداری از جنگندههای واگنر و تخصص آنها در نبردهای شهری بسنده کرد، اما ارتش روسیه اکنون در موقعیت خوبی قرار دارد تا استراتژی فرسایشی خود در اوکراین را بدون نیاز به حمایت واگنر ادامه دهد.
مرگ پریگوژین این امید را که حکومت پوتین ممکن است در نتیجه عملیات جنگی روسیه در اوکراین بهزودی توسط آشفتگی داخلی تضعیف شود، از بین میبرد. در حال حاضر، هر گونه فرضی مبنی بر کشته شدن پریگوژین توسط پوتین باعث دلسردی رقبای سیاسی پوتین در کرملین خواهد شد. همراه با برکناری اخیر ژنرال سوروویکین، فرمانده نیروی هوافضای روسیه که به عنوان هوادار پریگوژین شناخته میشد و دستگیری ایگور استرلکوف، منتقد ملیگرا و تندروی پوتین، کرملین سیگنالهایی قوی به جناح راست و ناآرام روسیه ارسال و تاکید کرده که مخالفت با دولت تحمل نخواهد شد.
با این حال، فصل آخر این داستان هنوز نوشته نشده است. اگرچه پوتین بر چالش نافرجام واگنر غلبه کرده است، اما سرنوشت سیاسی او در درازمدت هنوز مشخص نیست. یک عامل بسیار بیشتر از همه عوامل دیگر در تعیین این آینده نقش ایفا میکند و آن عمل روند بسیار نامشخص جنگ در اوکراین است.
***
قدرت نمایی پوتین
آرمین منتظری در روزنامه هم میهن نوشت: روز ۲۳ آگوست، یک فروند هواپیمای امبرائر ERJ-135 با شماره دم RA-02795 که در اختیار پریگوژین بود بر فراز منطقه تور روسیه، جایی بین مسکو و سنپترزبورگ، منفجر شده و سقوط کرد. سازمان هوانوردی روسیه اعلام کرد که پریگوژین و معاون او دیمیتری اوتکین مسافر این هواپیما بودند. منابع مرتبط با گروه واگنر ادعا کردند که هواپیما پس از شلیک یک سیستم ضدهوایی منفجر شده و یک مقام غربی به روزنامه فایننشالتایمز گفته که هواپیما توسط یک سامانه موشکی ضدهوایی روسی سرنگون شده است. با این حال، دیگر منابع رسانهای روسی ادعا کردند که لاشه هواپیما نشانهای از اصابت شلیک یک سیستم ضدهوایی را نشان نمیدهد و در عوض این احتمال وجود دارد که یک بمب در هواپیما منفجر شده باشد. در ابتدا کانال تلگرام مرتبط با گروه واگنر تایید کرد که پریگوژین و اوتکین هر دو کشته شدهاند. ساعاتی بعد نیز کرملین این موضوع را تائید کرده و ولادیمیر پوتین نیز در تائید مرگ پریگوژین سخنانی را مطرح کرد. سقوط هواپیمای حامل پریگوژین تقریباً دو ماه پس از شورش پریگوژین در ماه ژوئن رخ داد و جدای از کشته شدن پریگوژین و اوتکین، پنج نفر از فرماندهان بلندپایه واگنر به اضافه سه خدمه هواپیما کشته شدند.
مرگ پریگوژین احتمالاً تروری با برنامهریزی کرملین بهمنظور بازدارندگی و ارعاب رقبا و از میان بردن تصورات نخبههای سیاسی روسیه و کشورهای دیگر، از ضعف ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ است. از زمان وقوع شورش گروه واگنر در اواخر ماه ژوئن، کرملین از این شورش به منظور افشا و خنثی کردن انتقادات پرسنل نظامی و مقامات و شخصیتهای مظنون به همدردی با انتقادات پریگوژین از مدیریت کرملین در جنگ اوکراین، استفاده کردهاست. البته شورش پریگوژین با توافقی برای اعزام پرسنل واگنر به بلاروس پایان یافت، اما از همان ابتدا مشخص بود که پوتین تنها تا زمانی به این توافق پایبند خواهد ماند که این توافق در خدمت منافع او باشد. اساساً چه کسی باور میکند که شخصی با خصوصیات پوتین برای همیشه به توافق با فردی که علیه او شورش کرده و احتمالاً قصد سرنگونی او را داشته، پایبند بماند! چنین تصوری نهتنها در خصوص پوتین بلکه در چارچوب شیوه حکمرانی و داینامیک قدرت در کرملین، غیرقابل باور است. در نتیجه، زمانی که پریگوژین به اندازه کافی به حاشیه رانده شد و دولت روسیه زمینه را فراهم کرد تا گروه واگنر تحت یک رهبری جدید فعالیتهایش را تحت نظارت کرملین ادامه دهد، پریگوژین نیز از صحنه حذف شد. چراکه هیچ اعتمادی میان کرملین و پریگوژین وجود نداشت و کرملین هر لحظه بیم داشت مبادا پریگوژین زیر توافق امضاشده بزند. بنابراین کرملین پیشدستی کرده و کار را تمام کرد.
مرگ یوگنی پریگوژین، فرمانده گروه شبهنظامی واگنر روسیه، بهطور قطع موجب میشود که کرملین بتواند کنترل سیاسی خود را تحکیم و تثبیت کرده و نفوذ خود بر گروه واگنر را که در آفریقا و اوکراین متمرکز هستند، بیشتر کند. احتمالاً هدف از مرگ پریگوژین این بوده که پوتین بتواند نمایش قدرتی داشته باشد و تصور ضعف کرملین در افکار عمومی داخل و خارج را از میان ببرد. تا پیش از این، تصور غالب این بود که فردی مانند پریگوژین دست به شورش مسلحانه علیه ولادیمیر پوتین زده است اما پوتین در نهایت به او اجازه داده تا جان و مال و موقعیت خود را بهرغم آسیبی که به اعتبار کرملین و وحدت ملی روسیه رسانده با خود بردارد و ببرد. اما پوتین نشان داد که راه فراری وجود ندارد و پریگوژین در نهایت میبایست با تبعات اقدام خود مواجه شود. برخی معتقدند که مرگ پریگوژین تاثیر مثبتی بر ساختار سیاسی روسیه نخواهد داشت و نخواهد توانست ضعف سیاسی پوتین را جبران کرده یا بپوشاند. اما شناخت از تاریخ و شیوه حکمرانی در روسیه و داینامیک عملکرد چهرههای سیاسی در این کشور، حداقل در طول ۱۰۰ سال گذشته، ثابت میکند که مرگ پریگوژین احتمالاً حکومت پوتین را از مواجه شدن با چالشهای مشابه تا حدود زیادی ایمن خواهد کرد. روسیه در سال ۲۰۲۴ انتخابات ریاستجمهوری را در پیش دارد بنابراین مرگ پریگوژین میتواند روسیه را از روبهرو شدن با بیثباتیهای احتمالی در سیاست داخلی، نجات دهد.
الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهوری بلاروس ادعا کرده بود که یک معامله غیررسمی که او میانجیاش بود، موجب شد که شورش گروه واگنر پایان یابد و این معامله شامل ارائه ضمانت از سوی کرملین برای امنیت و حفظ جان پریگوژین بود. حالا پریگوژین به این شکل کشته شده است، بهطور طبیعی همه مخالفان پنهان و آشکار پوتین این واقعیت را در ذهن خواهند داشت که پوتین همیشه حفظ قدرت را در اولویت قرار میدهد. مرگ پریگوژین این پیام را در خود دارد که پوتین و حامیانش این قدرت را دارند که برای مهار هرگونه فشار و شورش داخلی، قبل از انتخابات سال آینده، از هر ابزاری استفاده کنند.
این مسئله در فحوای سخنان پوتین درباره مرگ پریگوژین به وضوح دیده میشود. پوتین با اشاره به گروه واگنر گفته است:«این افرادی بودند که سهم قابلتوجهی در موضوع مشترک ما برای مبارزه با رژیم نئونازی در اوکراین داشتهاند ما این موضوع را به خاطر میآوریم، میدانیم و فراموش نمیکنیم». پوتین سپس با اشاره به شخص پریگوژین سعی کرد پیام خود را به مخالفان داخلیاش ارسال کند. او گفت:«او مردی با سرنوشتی پیچیده بود که در زندگی خود اشتباهات جدی مرتکب شد اما نتایج مورد نیاز خود را گرفت.»
و اما وقتی که کار به آینده گروه واگنر میرسد باید گفت که مرگ پریگوژین و اوتکین، آینده این گروه را در هالهای از ابهام قرار خواهد داد. احتمالا کرملین سعی خواهد کرد سربازان واگنر را به آفریقا و اوکراین بفرستد. کانالهای تلگرامی مرتبط با گروه واگنر گفتهاند که این سازمان در روزهای آینده نشست فوقالعاده فرماندهان خود را تشکیل میدهد. این احتمال وجود دارد که در نتیجه این نشست، سرویسهای امنیتی روسیه، تسلط بیشتری بر فرماندهان گروه واگنر به دست آورند. وحدت فرماندهی و تمرکز مسئولیت سیاسی در گروه واگنر، نوسانات عملیاتی مرتبط با شیوه رهبری پریگوژین و اوتکین را کاهش خواهد داد. مرگ اوتکین و دیگر فرماندهان واگنر به این معنی است که فرماندهان باقیمانده این سازمان، باید دست به انتخابهای جدیدی بزنند و به نظر میرسد که این انتخاب جدید، نزدیکشدن بیشتر به کرملین باشد. از سوی دیگر بعید به نظر میرسد که اگر کرملین دستی در ترور پریگوژین داشته باشد، بدون زمینهچینی قبلی در خصوص گروه واگنر، دست به این کار زده باشد. این احتمال وجود دارد که فرماندهان باقیمانده واگنر اعلام کنند که همان رویه پریگوژین را در تمرکز بر آفریقا و فعالیت در آفریقای مرکزی، لیبی، مالی، سودان و احتمالا بورکینافاسو ادامه خواهند داد. علاوه بر این، برخی گزارشها درباره اعزام سربازان واگنر به نیجر منتشر شده است.
یکی دیگر از ابعاد مرگ پریگوژین این است که نقش بلاروس و لوکاشنکو را در آینده این گروه به نقشی غیرضروری تبدیل میکند. در آغاز شورش واگنر، الکساندر لوکاشنکو با غرور در رسانهها حاضر شده و سعی میکرد اعتبار نجات کرملین را به نام خود ثبت کند. اما در شرایط فعلی این احتمال بسیار زیاد است که نقش بلاروس در آینده واگنر در کوتاهمدت تضعیف شده و در میانمدت از بین برود. چراکه بعید است که سربازان واگنر بخواهند از خاک بلاروس علیه ناتو دست به اقداماتی بزنند. علاوه بر این، بعید به نظر میرسد که بلاروس نیز تمایلی به حضور طولانیمدت این گروه در خاک خود داشته باشد چراکه این دولت لوکاشنکو است که باید هزینه بیشتری بابت حضور واگنر در بلاروس متحمل شود. بعلاوه روسیه در اوکراین و آفریقا نیاز بیشتری به نیروهای واگنر دارد.
***
لیست بلندبالای مخالفان پوتین که سر به نیست شدند/ ولادیمیر پوتین «خائنان» را نمیبخشد
این اولین بار نیست که کرملین مخالفان خود را سر به نیست میکند. در داخل روسیه فهرست بلندبالایی از افراد، از جمله منتقدان و تجار وجود دارد که با مرگ ناگهانی مواجه شدهاند و در برخی موارد «از پنجرههای طبقه بالا افتادهاند».
الکساندر لیتویننکو، افسر سابق اطلاعاتی روسیه، در سال ۲۰۰۶ پس از مسمومیت با ماده رادیواکتیو پولونیوم ۲۱۰ در بیمارستانی در لندن به مرگ آهسته و دردناکی درگذشت. بعدا مشخص شد که قاتلان وی این ماده کشنده را با خود از روسیه آوردهاند و فقط یک آزمایشگاه دولتی روسیه میتوانسته چنین مادهای را داشته باشد. هرچند مسکو هرگونه دخالت در این ماجرا را رد کرد، اما حاضر نشد دو مظنون این پرونده را برای محاکمه به مقامات قضایی تحویل دهد.
نفر بعدی سرگئی اسکریپال، افسر سابق کا. گ. ب. روسیه است که او هم همچون الکساندر لیتویننکو به بریتانیا گریخته بود. سرگئی اسکریپال و دختر ۳۳ ساله اش یولیا، چهارم مارس ۲۰۱۸، بیهوش بر روی نیمکتی در نزدیک مرکز خرید شهر سالزبری بریتانیا پیدا شدند. در تحقیقات صورت گرفته بریتانیا مشخص شد که این پدر و دختر به وسیله گاز اعصاب موسوم به نویچوک جلوی در ورودی منزل خود مسموم شدهاند. یک شیشه عطر دور ریخته شده حاوی عامل کشنده بعدا توسط یکی از ساکنان محلی به نام داون استرجس پیدا شد که پس از زدن آن به مچ دست خود فوت میکند.
«دستور قتل الکساندر لیتوینِنکو را پوتین صادر کرد»
سرسختترین مخالف رئیس جمهوری روسیه الکسی ناوالنی است که به دلیل اتهامات کلاهبرداری با انگیزه سیاسی اکنون در یک تبعیدگاه کیفری به سر میبرد. او نیز در سال ۲۰۲۰ زمانی که در پروازی بر فراز سیبری بود از ترور با مسمومیت با عامل اعصاب نوویچوک جان سالم به در برد.
اخیرا دادگاهی در روسیه الکسی ناوالنی را به اتهام «افراط گرایی» مجرم شناخته و او را به ۱۹ سال زندان محکوم کرد. آقای ناوالنی هم اکنون هم در حال سپری کردن محکومیت ۹ ساله خود به جرم «کلاهبرداری و اهانت به دادگاه» در تبعیدگاهی در شرق مسکو است. وی در سال ۲۰۲۱ نیز به دلیل «تخطی از آزادی مشروط» به ۲ سال و نیم زندان محکوم شد.
چرا پریگوژین با بقیه منتقدان کرملین فرق داشت؟
اما داستان پریگوژین مورد بسیار متفاوتی بود که مرگ او را برای روسها بحث برانگیزتر میکند. پریگوژین مردی بود که برای کرملین بسیار مفید بود و برخی از روسها آن را یک قهرمان ملی میدانستند.
گروه شبهنظامیان مزدور واگنر در سال ۲۰۱۴ از نیروهای دوآتیشه سابق «اسپتسناز» (نیروهای ویژه) روسیه و دیگر سربازان تشکیل شد. این گروه در شرق اوکراین بسیار فعال بود و با عقبراندن ارتش اوکراین از باخموت به شهرت وحشتناکی دست یافت که اصلا با فرماندهی نسبتا ضعیف ارتش منظم روسیه قابل مقایسه نبود.
گروه واگنر بیشتر زمانی توانست صفوف خود را تقویت کند که پریگوژین شخصا از زندانها و تبعیدگاههای کیفری روسیه بازدید کرد و هزاران محکوم از جمله متجاوزان و قاتلان را به خدمت گرفت. این افراد برگزیده همانهایی هستند که به طور مؤثر در شرق اوکراین مورد استفاده قرار گرفتند.
مزیت واگنر در آفریقا
گروه واگنر سالهاست که در سوریه فعالیت میکند، اما در آفریقا است که برای کرملین موفقیتهای راهبردی را به ارمغان آورده است.
آنها در آفریقا یک سازوکار کسبوکار بیرحمانه ایجاد کردهاند که در بین رژیمهای غیردموکراتیک محبوبیت دارد. این گروه در ازای دریافت حق برداشت از معدان و دسترسی به طلا و سایر فلزات گرانبها، در چندین کشور آفریقایی به ارائه طیف وسیعی از «خدمات امنیتی»، از حفاظت از افراد مهم گرفته تا تاثیرگذاری بر انتخابات و ساکت کردن منتقدان پرداختهاند. درآمد حاصله به مسکو برمی گردد و همه کس به جز مردم آفریقا ثروتمند میشوند.
سربازان واگنر به نقض متعدد حقوق بشر از جمله قتلعام غیرنظامیان در کشورهای مالی و جمهوری آفریقای مرکزی متهم هستند. با این حال، آنها موفق شدند جایگزین نیروهای فرانسوی و دیگر کشورهای غربی در بخش عظیمی از قاره آفریقا شوند.
همین هفته بود که پریگوژین در یک پیام ویدئویی در کانال تلگرام که گمان میرود در پایگاهی در کشور مالی فیلمبرداری شده باشد، نوید گسترش فعالیتهای واگنر در آفریقا و «آزادی» را برای مردم آن داد.
علیرغم همه اینها، مطمئنا عدهای در مسکو، بهویژه در بخش اطلاعات نظامی هستند که او را بهعنوان یک تهدید احتمالی برای حکومت پوتین و سیستم اطرافش میدانستند.
فهرست منتقدان پوتین که وی مظنون به صدور دستور ترور آنهاست:
پاول آنتوف، دسامبر ۲۰۲۲
جسد پاول آنتوف، نماینده متمول پارلمان منطقهای در روسیه، در روز ۲۵ دسامبر، تنها چند روز پس از تولد ۶۵ سالگیاش، درون حوضچهای مملو از خون در محوطه بیرونی هتل مجللی در هند سقوط کرد.
این سیاستمدار و میلیونر روس در اوایل سال جاری با انتشار پیامی در واتساپ خود از جنگ پوتین با اوکراین پس از حمله موشکی در کییف انتقاد کرده بود؛ اما بهسرعت با حذف پیام خود، ادعا کرد که آن را شخص دیگری نوشته است.
ویاچسلاو کارتوخین، نایبرئیس پارلمان منطقهای، در کانال تلگرامی خود گفت: «همکار ما، کارآفرینی موفق و نیکوکار پاول آنتوف درگذشت. به نمایندگی از نمایندگان فراکسیون روسیه متحد، تسلیت عمیق خود را به بستگان و دوستان ابراز میکنم.»
راویل ماگانوف، سپتامبر ۲۰۲۲
راویل ماگانوف مدیرعامل غول نفتی لوک اویل نیز در پی سقوط از پنجره بیمارستانی در مسکو جان باخت. وی آشکارا از حمله روسیه به اوکراین انتقاد کرده بود. شرکت نفت لوک اویل اندکی پس از آغاز جنگ، خواستار «پایان یافتن هرچه زودتر درگیری مسلحانه» شده بود. در بیانیه شرکت نفتی لوک اویل که حذف شد؛ آمده بود که ماگانوف مشابه آنتوف، در ماه سپتامبر با سقوط از پنجرهای در بیمارستان مسکو درگذشت. این بیانیه بعدها درگذشتِ این مرد ۶۷ ساله را «به دنبال بیماری شدید» اعلام کرد.
دن راپوپورت، اوت ۲۰۲۲
جسد دن راپوپورت، تاجر روس در حالی در ماه اوت در مقابل یک آپارتمان در واشنگتن دی سی کشف شد که وی بارها در رسانههای اجتماعی به صورت علنی جنگ روسیه و اوکراین را محکوم و بر حمایت خود از اوکراین تأکید کرده بود. پلیس جسد او را با گواهینامه رانندگی فلوریدا، کلاهی سیاه، با مبلغی بیش از ۲۵۰۰ دلار و به همراه دمپاییهای نارنجیاش پیدا کرد.
میخائیل لسین، نوامبر ۲۰۱۶
جسد میخائیل لسین، وزیر سابق مطبوعات روسیه، در ماه نوامبر ۲۰۱۵ در یکی از اتاقهای هتلی در واشنگتن پیدا شد. علت مرگ وی اصابت ضربه به سر عنوان شد.
وی که تأسیس شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان راشا تودی (RT) زیر نظر او انجام شده بود، قبل از مرگش میخواست تا با معامله با افبیآی از خود در برابر اتهامات فساد محافظت کند.
لسین سالها در قلب زندگی سیاسی در روسیه بود و مسایل بسیاری را در مورد عملکرد داخلی افراد ثروتمند و قدرتمند روسیه میدانست.
بوریس نمتسوف، فوریه ۲۰۱۵
بوریس نمتسوف معاون نخستوزیر سابق روسیه در زمان بوریس یلتسین و از منتقدان سرشناس پوتین بود که او را متهم به دریافت پول از الیگارشی میکرد. او درحالیکه از رستورانی به خانه خود بازمیگشت، در چند متری کرملین از پشت هدف ۴ گلوله قرار گرفت و کشته شد.
بوریس برزوفسکی - مارس ۲۰۱۳
وریس برزوفسکی یک الیگارش روس بود که پس از درگیری با پوتین به بریتانیا گریخت. او در دوران تبعیدش تهدید کرد که پوتین را بهزور سرنگون خواهد کرد. در ماه مارس سال ۲۰۱۳، جسد او در خانهاش در بارکشر انگلستان در حمامی قفل شده و با بندی بر دور گردنش پیدا شد. مرگ او خودکشی اعلام شد، اما پزشکی قانونی نتوانست چگونگی علت مرگش را اعلام کند. پلیس بریتانیا بارها ادعاهایی در مورد ترور او را بررسی کرده بود.
ناتالیا استمیروا، ژوئیه ۲۰۰۹
ناتالیا استمیرووا روزنامهنگاری بود که گاهی با روزنامهنگار معروف روس «آنا پولیتکوفسکایا» کار میکرد. او که فعال حقوق بشری بود، در زمینه کشف موارد نقض حقوق بشر توسط دولت روسیه در چچن تخصص داشت. وی پس از ربودهشدن از خانه، در جنگلی مجاور و در حالی پیدا شد که گلولهای به سرش شلیک شده بود. تاکنون هیچکسی در ارتباط با قتل او محکوم نشده است
استانیسلاو مارکلوف و آناستازیا بابورووا، ژانویه ۲۰۰۹
استانیسلاو مارکلوف، وکیل حقوق بشری بود که وکالت روزنامه نگار روس، پولیتکوفسکایا و سایر روزنامهنگاران منتقد پوتین را بر عهده داشت.
او توسط مردی مسلح و نقابدار در نزدیکی کرملین مورد اصابت گلوله قرار گرفت. آناستازیا بابورووا، روزنامه نگار دیگری که با او راه میرفت، هنگامی که سعی داشت تا به او کمک کند نیز با شلیک گلوله به قتل رسید.
آنا پولیتکوفسایا، اکتبر ۲۰۰۶
آنا پولیتکوفسکایا روزنامهنگار روسی و از منتقدان پوتین بود. او در کتاب خود تحت عنوان «روسیه پوتین» او را متهم کرد که کشورش را به یک دولت پلیسی تبدیل کرده است. قاتلان اجیر شده در آسانسوری بیرون از آپارتمانش به او شلیک کردند.
پل کلبنیکوف - ژوئیه ۲۰۰۴
پل کلبنیکوف، سردبیر نسخه روسی مجل «فوربس» بود. او درباره فساد نوشته و در خصوص زندگی روسهای ثروتمند کند و کاو کرده بود. به گفته کمیته حفاظت از روزنامه نگاران، وی ظاهرا توسط قاتل اجیر شده و با تیراندازی از یک خودرو کشته شد.
سرگئی یوشنکوف، آوریل ۲۰۰۳
سرگئی یوشنکوف از سیاستمداران روس بود که بر روی اثبات بمباران مجتمع آپارتمانی توسط دولت روسیه تحقیق میکرد. او تنها چند ساعت پس از اینکه سازمان سیاسی او تحت عنوان روسیه لیبرال، توسط وزارت دادگستری بهعنوان یک حزب شناخته شد، با شلیک تک گلولهای به سینه اش کشته شد.
- 18
- 4
کاربر مهمان
۱۴۰۲/۶/۵ - ۱۹:۵۲
Permalink