روزنامه شرق نوشت: در هفتههای اخیر خبرها و شایعاتی دال بر توافق بزرگتر بین تهران-واشنگتن مطرح بود که علاوه بر آزادی زندانیان دوتابعیتی، توافقاتی در حوزه هستهای، منطقهای و حتی روابط روسیه و ایران را هم شامل میشد. پیرو توافق بزرگتر، دیگر موضوع آزادی شش میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران در بانکهای کره جنوبی مطرح نبود و قرار شده رقمی بین ۲۰ تا ۲۲ میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران در عراق، ژاپن و... آزاد شود. هرچند هیچکدام از دو طرف مذاکره (ایران و آمریکا) تاکنون این توافق بزرگتر را در قالب تفاهم و توافق بدون توافق رسما تأیید نکردهاند، اما برخی ادعاها به نحوی حکایت از این دارد که گویا دو طرف به سمت این توافق بزرگتر گام برداشتهاند.
دراینباره حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، دیروز (دوشنبه) در حاشیه حضور در مرکز ارتباطات مردمی ریاستجمهوری در جمع خبرنگاران صراحتا عنوان کرد که «پول بلوکهشدهای در هیچ کشوری نداریم». این موضع رئیس دستگاه دیپلماسی بر فرض صحتش، مبینی بر آن است که تخفیف یا انفعال تحریمهای آمریکا برای دسترسی ایران به اموال بلوکهشده خود بیشک باید در سایه توافقی صورت گرفته باشد. در گزارش روز گذشته «شرق» درباره بررسی مواضع محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی هم طرح شد که شاید تهران ذیل همکاری چراغ خاموش خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تضمینهایی در حوزه هستهای به طرف مقابل و آمریکاییها داده باشد که دولت بایدن در ازایش اجازه دسترسی ایران به اموال بلوکهشده خود را بدهد.
قبلتر از حسین امیرعبداللهیان، علی باقریکنی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه نیز در گفتوگویی تأکید کرد که «ایران دیگر پول بلوکهشدهای ندارد». البته به گفته باقریکنی، «غیر از کره جنوبی، بخشی از پولهای ایران در عراق نیز دچار مشکل است» که امیرعبداللهیان در سخنان دیروز خود درست خلاف این ادعا را مطرح کرد و متذکر شد: «درباره صادرات گاز و برق ایران به عراق دائما به داراییهای ایران در بانک تیبیای عراق افزوده میشود که به طور مستمر بانک مرکز خریدهایی را که نیاز است، اعلام میکند».
نگاه متفاوت واشنگتن
در حالی امیرعبداللهیان و باقریکنی این مواضع را مطرح میکنند که متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در کنفرانس خبری دوم مرداد/ ۲۴ جولای درباره اموال ایران در بانکهای عراق عنوان کرد که بخشی از پولهای ایران در بانکهای عراقی به حسابی در عمان انتقال داده خواهد شد. این دیپلمات آمریکایی در ادامه ادعا کرد که «به گمان ما این گامی حائز اهمیت است؛ چراکه خارجکردن این پولها از عراق مهم است». میلر این را هم گفت که «اموال ایران در حسابی در عمان نگهداری خواهند شد، اما محدودیتهای اعمالی علیه آن مانند محدودیتهایی است که برای استفاده از این اموال در بانکهای عراق وضع شده بود. این به آن معناست که از این اموال میتوان تنها برای اقدامات غیرتحریمشده ازجمله کمکهای بشردوستانه استفاده کرد و همه تراکنشها باید از پیش به تأیید وزارت خزانهداری آمریکا برسد».
والاستریت ژورنال نیز پیش از این مواضع متیو میلر، به نقل از مقامات آمریکایی گزارش داد که واشنگتن ۱۴ بانک عراقی را به اتهام انجام معاملات دلاری با ایران و دیگر کشورهایی که در فهرست تحریمها در خاورمیانه قرار دارند، تحریم کرده است. والاستریت ژورنال افزود که «این ممنوعیت -که از طرف وزارت خزانهداری آمریکا و بانک ذخیره فدرال اعمال شده است- احتمالا تنشهای جدیدی میان بغداد و واشنگتن ایجاد کند و ممکن است آشفتگیهای اقتصادی جدیدی برای عامه مردم عراق رقم بزند». این مقامات آمریکایی ادعا کردند که در حال انجام اقداماتی علیه بانکهای عراقی هستند؛ چراکه دریافتهاند این بانکها پولشویی کرده و تراکنشهای ساختگی داشتهاند. آنها همچنین مدعی شدند برخی از این تراکنشهای ساختگی ممکن است با افراد تحریمشده از سوی آمریکا مرتبط بوده باشد و این مسئله نگرانیها درباره منفعتبردن ایران از این معاملات را بیشتر میکند. تحریمها علیه این ۱۴ بانک عراقی در حالی اعمال شد که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا نیز یک معافیت جدید ۱۲۰روزه امضا کرده است که به واسطه آن عراق اجازه خواهد داشت بهای برق خریداریشده از ایران را بپردازد.
باوجوداین موتیف کلامی باقریکنی و امیرعبداللهیان دال بر اینکه «ایران دیگر هیچ پول بلوکهشدهای در هیچ کشوری ندارد»، از ابعاد و زوایای مختلف قابل بررسی است؛ اما در یک نگاه کلی یا این ادعا در قالب همان استفاده روانی از مباحث خبری قابل ارزیابی است که قبلتر هم در قبال پولهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی بارها مطرح شد یا آنکه در صورت درستی این گفته، باید به پختوپزهای پشت پرده تهران–واشنگتن نظر داشت که ایران و آمریکا چه امتیازاتی از هم گرفته و به هم دادهاند که دولت بایدن در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال آتی حاضر به پذیرش چنین اقدام بزرگی در قبال ایران شده است.
به موازات این گفتهها، ناصر کنعانی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، دیروز (دوشنبه ششم شهریور) در نشست هفتگی با خبرنگاران که در حاشیه نمایشگاه «روایت خدمت» در محل نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار شد، به تشریح آخرین تحولات در حوزه سیاست خارجی پرداخت و مشخصا درباره توافق تهران–واشنگتن و آزادی اموال بلوکهشده ایران عنوان کرد: «در بازه اخیر تفاهمی با دولت آمریکا داشتیم که از طریق دولتهای دوست انجام شده است که بحث مبادله زندانیان را داشته باشیم و در کنار آن رفع انسداد داراییهای ایران را پیگیری کردیم». به گفته کنعانی، «این تفاهم انجامشده و بازه زمانی چهار تا هفت هفته اعلام شده بود که شاهد پیشرفت کار هستیم».
این دیپلمات کشورمان به ذکر این نکته هم پرداخت که «اگر تفاهم شکلگرفته بهدرستی انجام شود، میتواند گام سازندهای باشد که بتوانیم در مسیر بازگشت متعهدانه طرف آمریکایی به توافق هم گامهای بعدی را برداریم».
در حالی ناصر کنعانی هم از احتمال ورود به گامهای بعدی توافق میگوید که امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه نیز در سخنرانی سالانه خود در جمع سفرای این کشور از خواست و تمایل خود برای بازگشت به توافق هستهای گفت و عنوان کرد: «ما نیاز به نظارت روشن و شفاف بر فعالیتهای هستهای در ایران و بازگشت به توافق برجام داریم. تا زمانی که آژانس نظارت لازم را انجام دهد، این امر بسیار خوبی است. ما واقعا نیاز به نظارت بر این فعالیتها داریم که برای کل منطقه کاملا کلیدی است». مکرون همچنین خواستار آزادی شش فرانسوی بازداشتی در ایران شد.
ماجرا از چه قرار است؟
اما در تحلیل آنچه حسین امیرعبداللهیان و علی باقریکنی درباره آزادی تمام پولهای بلوکهشده ایران مطرح کردند، محمدعلی ادریسی، کارشناسی بود که در گفتوگوی خود با «شرق»، ابتدا به ساکن با اظهار تعجب از این جمله وزیر امور خارجه و معاون سیاسی وزارت امور خارجه، به این نکته اشاره دارد که وقتی در سایه تحریمها و همچنین تصویبنشدن لوایح باقیمانده افایتیاف، اقتصاد و مناسبات پولی و بانکی ایران دچار مسئله شده و بهاصطلاح ادریسی، اقتصاد بلوکه است، یا باید در گفتههای امیرعبداللهیان و باقریکنی شک کرد یا اینکه موضوع توافق بزرگ در میان است.
بااینحال، تحلیلگر حوزه بینالملل در ادامه نکته مهمی را هم یادآور میشود که شاید منظور امیرعبداللهیان و باقریکنی از این ادعا که هیچ پول بلوکهشدهای از ایران در هیچ جایی وجود ندارد، صرفا مسئله آزادسازی ۲۰ تا ۲۲ میلیارد دلار از پولهای ایران در سایه همان توافق بزرگتر باشد؛ چون به زعم این کارشناس، اگر طبق ادعای وزیر امور خارجه و معاون سیاسی وزارت امور خارجه هیچ پول بلوکهشدهای از ایران در هیچ جایی از دنیا وجود نداشته باشد، یعنی باید حدود ۱۱۵ میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران آزاد شده باشد که به زعم این کارشناس در شرایط کنونی چندان منطقی به نظر نمیرسد.
ادریسی در تبیین بیشتر گفته خود به دوره دوساله برجام اشاره میکند که در مجموع باعث شده بود ایران به رقمی بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار دست پیدا کند. بنابراین مفسر حوزه سیاست خارجی، در شرایط تحریمی کنونی موضوع آزادی تمام اموال بلوکهشده ایران را منطقی و درست نمیداند. حتی این کارشناس، موضوع آزادی ۲۲ میلیارد دلار پول بلوکهشده ایران را هم با دیده تردید مینگرد و آن گزاره را هم نزدیک به واقعیت نمیداند و از سناریوی خبردرمانی برای تحلیل ادعاهای امیرعبداللهیان و باقریکنی میگوید؛ بهخصوص آنکه ادریسی متذکر میشود که در سالهای اخیر، هم دولت روحانی و هم دولت رئیسی بارها از خبردرمانی برای آزادی بخشی از اموال بلوکهشده خود در کره جنوبی، عراق و دیگر نقاط استفاده کردهاند. ضمن آنکه به گفته این کارشناس بازار هم در چهار روز گذشته واکنش مثبت معناداری به این ادعاها نشان نداده است. ادریسی، بازار را آنقدر باهوش میداند که معتقد است این عدم واکنش بازار در برابر مواضع باقریکنی و حسین امیرعبداللهیان مؤیدی بر آن است که احتمالا این ادعاها صرفا ادعاهایی برای خبردرمانی باشد، مگر آنکه در روزهای پیشرو خلافش ثابت شود.
داراییهای بلوکهشده ایران چقدر و کجاست؟
پیرو تحلیل محمدعلی ادریسی، تیآرتی هم در مطلبی به میزان و نوع اموال بلوکهشده و بلوکهنشده ایران در خارج پرداخت. بر این اساس و طبق گزارشهای مندرج در منابع مختلف، اموال بلوکهشده و بلوکهنشده ایران در خارج را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ اموال دولتی ایران که زیر نظر بانک مرکزی اداره میشوند و اموال شرکتهای غیردولتی که بخشی از این شرکتها به دلیل ارتباطات خاص در زمره شرکتهای خصولتی یا دارای رانت دولتی تقسیمبندی میشوند.
در تقسیمبندی دیگری این اموال را میتوان به اموال نقدی و غیرنقدی تقسیم کرد که بخشی از این داراییها نقدی است و در نتیجه فروش نفت و گاز، فراوردههای نفتی و محصولات غیرنفتی توسط ایران در بازارهای جهانی به دست میآید. بخش دیگر گرچه جزء داراییهای نقد محسوب نمیشوند، اما به دلیل ارزش بالا اهمیت بسیاری دارند؛ داراییهایی نظیر سهام خریداریشده توسط ایران در دوران پهلوی در صنایع اروپایی و آمریکایی مانند سهام خریداریشده توسط ایران در صنایع هستهای فرانسه و سهام خریداریشده توسط ایران نزد شرکت مرسدس آلمان، سهم ایران از خط لوله انتقال نفت بندر عقبه و... همچنین انواع مستغلات، زمینها و ابنیه و ساختمانهای متعلق به ایران ازجمله ساختمان تاریخی سفارت ایران در واشنگتن، ساختمانهای متعلق به بنیاد علوی در آمریکا و کانادا و نظایر آن نیز وجود دارد.
اما درخصوص میزان این اموال، سرویس تحقیقات کنگره آمریکا در سال ۲۰۲۰ میزان داراییهای بلوکهشده ایران شامل وجوه بلوکهشده در حسابهای خارجی ایران، املاک و مستغلات و اموال ناشی از فروش محصولات ایران در بازارهای جهانی را به طور میانگین بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار برآورد کرد. الن دوهان، گزارشگر ویژه اقدامات یکجانبه شورای حقوق بشر نیز در سفری که در سال ۲۰۲۲ به ایران داشت، اعلام کرد آمریکا تاکنون ۱۰۰ تا ۱۳۰ میلیارد دلار از اموال ایران را بلوکه کرده است. صندوق بینالمللی پول نیز در گزارشی که در سال ۲۰۲۲ منتشر کرد، اعلام کرد تا پایان آوریل سال ۲۰۲۰ میزان اموال بلوکهشده ایران در سراسر جهان به ۱۱۵.۴ میلیارد دلار رسیده است. این در حالی است که میزان اموال و داراییهای نقدی ایران ناشی از فروش و صادرات محصولات نفتی و غیرنفتی در هر کشور متفاوت است.
به صورت کلی متأسفانه به غیر از چند مشتری مطرح نفت ایران از اموال مسدودشده و میزان داراییهای بلوکهشده ایران در سایر کشورها ازجمله در اروپا، ترکیه، کانادا، شرق آسیا شامل دولتهای حوزه اسان و... وجود ندارد و هیچ گزارش رسمی نیز از سوی مقامات کشور در این زمینه ارائه نشده است که این مسئله میتواند هرگونه مذاکره درخصوص آزادسازی اموال ایران را با مشکل مواجه کند.
بر اساس گزارشهای مندرج در سایتهای خبری مختلف، هماکنون میزان اموال و داراییهای نقدی و غیرنقدی بلوکهشده ایران نزد کشورهای مختلف اینچنین تخمین زده میشود که هفت میلیارد دلار در کره جنوبی که البته به دلیل کاهش ارزش پول کره جنوبی در برابر دلار به شش میلیارد دلار کاهش یافت و طبق توافق اکنون در حال انتقال به بانکهای سوئیس و نهایتا بانکهای قطری است، ۱۱ تا ۱۳ میلیارد دلار در عراق، ۲۲ الی ۳۰ میلیارد دلار در چین، دو میلیارد دلار در ژاپن، دو میلیارد دلار در آمریکا و ۱.۶ میلیارد دلار در لوکزامبورگ. توجه به این نکته نیز ضروری است که همه اموال مسدودشده ایران طی تحریمهای بینالمللی علیه برنامه هستهای ایران یا بعد از خروج دولت ترامپ از برجام رخ نداده است. در واقع بخش بسیار مهمی از اموال ایران از ابتدای انقلاب به دلایل مختلف مسدود شدهاند؛ اموالی که شامل سهام ایران در صنایع خارج از کشور، املاک و مستغلات و... میشود.
با توجه به آنچه گفته شد، داریوش محمدپور هم دیگر کارشناسی بود که در گفتوگویش با شرق مواضع حسین امیرعبداللهیان و علی باقریکنی را زاویهای متفاوت به بوته نقد و تحلیل میبرد و متذکر میشود که ادعاهای وزیر امور خارجه و معاون سیاسی او به قدری کلی، گنگ و مبهم است که اگر هرگونه ارزیابی در محافل رسانهای و کارشناسی درخصوص آن صورت بگیرد، دستگاه سیاست خارجی به راحتی میتواند آن را نفی و تکذیب کند؛ چون به گفته محمدپور، هیچگونه تبیین و تشریحی جزئی دراینباره صورت نگرفته است.
از منظر این تحلیلگر حوزه بینالملل، ادعای حسین امیرعبداللهیان و باقریکنی به قدری کلی است که حتی نمیتوان یک تحلیل دقیق، درست و نزدیک به واقعیت از آن ارائه کرد. چون محمدپور تأکید دارد که واقعا مشخص نیست منظور روشن از گفتههای این دو دال بر اینکه دیگر ایران هیچ پول بلوکهشدهای ندارد، چیست؟ اصلا چگونه ایران به این نقطه رسیده است که توانسته به همه پولهای بلوکهشده خود دسترسی پیداکند؟ آیا پای توافق بزرگتر درمیان است؟ میزان این پولهای بلوکهشده چقدر و در بانکهای کدام کشورهاست؟ اساسا نحوه دسترسی ایران به این پولهای چگونه خواهد بود؟
مفسر حوزه سیاست خارجی با بیان این سؤالات، در ادامه ارزیابی خود به «شرق» میگوید: پاسخ تکتک این سؤالات میتواند سناریوها و گزارههای مختلفی را به دست بدهد که نشان میدهد حسین امیرعبداللهیان و باقریکنی به دلایل مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی مباحثی را مطرح میکنند، یا اینکه باید به جزئیات این ادعاها دست پیدا کرد تا بتوان تحلیلی درست ارائه داد؛ چون محمدپور گفتهها را آنقدر مبهم، کلی و گنگ میداند که به زعم او، همان اندازه که امکان توافق بزرگتر وجود دارد، میتوان به سایر سناریوها نیز فکر کرد. به همین دلیل این کارشناس در واپسین جمله خود، حسین امیرعبداللهیان و باقریکنی را مخاطب قرار میدهد و تأکید دارد که باید اصل داستان را از خود حضرات جویا شد که منظورشان از این جملات و عبارات کلی چیست؟
***
مذاکرات هستهای درنیویورک
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: پس از تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا در مرداد ماه، امروز و در آستانه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل این احتمال مطرح است که هیاتهای ایرانی و آمریکایی شاید برای آخرین بار تلاشهایی با هدف احیای برجام انجام دهند. ناصر کنعانی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران روز دوشنبه ششم شهریور ماه گفت که اگر روند آزادسازی اموال به درستی انجام شود، میتواند گام سازندهای باشد که بتوانیم در مسیر بازگشت طرف آمریکایی به توافق برجام گامهای بعدی را برداریم.
کنعانی همچنین گفت که در نشست آتی مجمع عمومی سازمان ملل مانند سال گذشته مذاکرات غیرمستقیمی با طرف آمریکایی برگزار خواهد شد.سخنگوی دستگاه دیپلماسی در نشست هفتگی خود در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آقای باقری روز پنجشنبه در یک گفتوگوی تلویزیونی اعلام کردند که قرار است با طرفهای مذاکرات احیای برجام رایزنیهایی را در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل داشته باشند. آیا جزئیات این مذاکرات مشخص است؟ گفت: «همانطور که بارها گفتهایم ما به مسیر مذاکره و دیپلماسی برای رفع تحریمها پایبند هستیم. ایران و جمهوری اسلامی ایران از فرصتهای دیپلماتیک برای رفع تحریمهای ظالمانه علیه خود استفاده میکند و از آنها غفلت نمیکند.»
وی ادامه داد: «در سال گذشته در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با علاقهمندی طرفهای مقابل و اهتمام ایران به ابراز علاقهمندی طرفهای مقابل و همچنین اهتمام ایران برای بیاثر کردن تحریمها، گفتوگوهایی مستقیم با شرکای برجامی و گفتوگوهایی غیرمستقیم با آمریکا برگزار شد و اجلاس آتی سازمان ملل فرصت مناسبی است که گفتوگوهای دیپلماتیک در ارتباط با این موضوع در چارچوب گفتوگوهای قبلی انجام شود.»این دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی ایران همچنین در پاسخ به سوال دیگری با تاکید بر اینکه موضوع رفع تحریمها و بیاثر کردن تحریمها دو رویکردی است که به صورت موازی از سوی دولت سیزدهم طی دو سال اخیر پیگیری شده است، گفت: «ما به هر دو مسیر توجه ویژهای داریم.»
کنعانی همچنین با بیان اینکه در ارتباط با اجرای توافق اخیر صورت گرفته بین ایران و آمریکا بازه زمانی چهار تا هفت هفتهای مشخص شده است، گفت: «در این ارتباط شاهد پیشرفت هستیم و اگر این موضوع در روند درستی اجرایی و عملیاتی شود، میتواند گام سازندهای باشد که بتوانیم در مسیر بازگشت طرف آمریکایی به توافق برجام گامهای بعدی را برداریم و مذاکرات در این زمینه ادامه پیدا کند.»
۴ تاریخ کلیدی
مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با هدف احیای برجام از آنجا اهمیت پیدا میکند که در هفتههای آتی با چند تاریخ کلیدی در روابط تهران و واشنگتن و به تبع آن سرنوشت برجام مواجه هستیم. اخیرا المانیتور در گزارشی چهار تاریخ کلیدی را در روابط ایران و آمریکا برشمرد که عبارتند از ۱۱سپتامبر مصادف با ۲۰ شهریور که پرونده ایران در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در وین در دستور کار قرار خواهد گرفت. دوم، ۱۶سپتامبر یا ۲۵ شهریور که یکسالگی ناآرامیها در ایران است. سوم، ۱۹سپتامبر برابر ۲۸ شهریور که ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران برای حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک میرود و ۱۸اکتبر یا ۲۶ مهر که ضمن لغو تحریمهای موشکی و پهپادی، روز انتقال برجام هم آغاز میشود؛ این روز ممکن است مهمترین تاریخ در اینجا باشد.
اهمیت روز انتقال
طبق برجام، «روز انتقال» زمانی است که سازمان ملل قرار است محدودیتهای تحقیق، توسعه و تولید موشکهای بالستیک ایران و واردات و صادرات فناوریهای مرتبط با موشکها و پهپادها را لغو کند. ایران در ازای آن، قرار است «پروتکل الحاقی» را که به آژانس اجازه میدهد بازرسی و نظارت مداخلهجویانهتری بر برنامههای هستهای آن داشته باشد، برای تصویب به پارلمان خود ارائه کند.همچنین در این روز برخی تحریمها توسط اروپا و آمریکا تعلیق یا لغو خواهد شد. اما از میان تمام اقداماتی که برای ۱۸اکتبر در نظر گرفته شده است، حذف محدودیتهای اروپایی بیشترین مزیت را برای تهران خواهد داشت. از جمله نهادهایی که نام آن از فهرست تحریمهای اروپا لغو میشود، سازندگان کلیدی موشک، پهپاد و هواپیما هستند.
البته برخلاف تحریمهای سازمان ملل این دسته از محدودیتها بهطور خودکار لغو نمیشوند و اجرای آن اولا به گزارش نتیجهگیری جامعتر مدیرکل بستگی دارد و ثانیا به عزم و اراده کشورها برای عمل به تعهداتشان بر اساس برجام و قطعنامه۲۲۳۱. با توجه به شواهد موجود و تلاش غرب در شورای امنیت برای ایجاد سابقه حقوقی برای ایران به بهانه نقض بند سوم ضمیمه B قطعنامه۲۲۳۱ و همچنین فقدان گزارش نتیجهگیری جامعتر مدیرکل آژانس، احتمالا اروپا و آمریکا از عمل به تکالیف خود خودداری خواهند کرد و حتی در زمینه تحریمهای سازمان ملل به قانونگذاری و اعمال تحریمهای ثانویه خواهند پرداخت. در این صورت برجام با چالش جدی مواجه میشود و از حیث فنی اجرای آن با مشکلات عدیدهای روبهرو میشود.
همچنین احتمالا طرفین با عبور از این تاریخ ۱۸ اکتبر، بر سر زمانبندیهای برجامی نیز به مشکل برخواهند خورد. در عین حال عبور از تاریخ ۱۸اکتبر و روز انتقال بهطور بالقوه به منشأ اختلافات سیاسی و پیچیدهتر شدن مذاکرات تبدیل میشود.حال که کمتر از دو ماه تا تاریخ کلیدی ۱۸ اکتبر زمان باقی مانده است، گفتوگوهای نیویورک برای پیشبرد برجام از اهمیت بسزایی برخوردار شده و همانطور که اشاره شد اگر این گفتوگوها بینتیجه باشد ممکن است برجام برای همیشه به پایان برسد.
مذاکرات نیویورک؛ عامل شتابزا
ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران درخصوص اهمیت مذاکرات نیویورک به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: «مذاکرات نیویورک در همه دورانهای تاریخی عامل شتابزا برای ارتقای قابلیت دیپلماتیک ایران و حتی تحرک دیپلماتیک در فضای چندجانبهگرایی بوده است.»متقی توضیح داد: «در شرایط موجود ایران و آمریکا مذاکرات دوجانبه و چندجانبه خود را برای عبور از چالشهای ناشی از عدماجرای برجام سپری کردهاند و هر دو امیدوارند که زمینه برای حل و فصل مذاکرات و رسیدن به نتیجه میانی و نقطی زینی به وجود آید. نقطه زینی، وضعیت متعادلکننده مواضع بازیگرانی است که در شرایط تعارض و عدمتعادل قرار دارند.»وی افزود: «بنابراین تیم دیپلماسی ایران در سطح دوجانبه و چندجانبه ناچار خواهد بود تا مذاکرات دوحه و مسقط را به نتایج عملی و اجرایی برساند. گزارش بلومبرگ اگرچه با واکنش مقامات ایرانی روبهرو شد، اما واقعیت آن است که حوزه توافق میتواند عرصه غنیسازی و میزان ذخایر هستهای ایران را تعیین کند.»
استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: «شرط اولیه برای پیشرفت دیپلماسی هستهای و دیپلماسی امنیت منطقهای آن است که آمریکاییها به تعهدات مبهم خود در ارتباط با آزادسازی اموال بلوکهشده ایران متعهد باقی بمانند. همانگونه که ما میدانیم دیپلماسی آمریکایی مبتنی بر فرسایش و تاخیر بوده، به گونهای که از تعهدات خود عبور کند.»به گفته متقی، اجرای تعهدات آمریکا، گام اولیه برای ارتقای سطح مذاکرات و بازگشت ایران به تعهدات برجامی خواهد بود. این کارشناس ادامه داد: «قبل از آنکه برجام و دیپلماسی برجامی در دستورکار قرار بگیرد، لازم است که کشورهایی مانند ایران و آمریکا به تعهدات برجامی خود توجه داشته باشند. توضیح آنکه سیاست آمریکا مبتنی بر انجام برخی از تعهدات جدید به موازات تداوم دیپلماسی اجبار است.»
متقی تاکید کرد: «بنابراین در سپتامبر و اکتبر، تلرانس و نوسان در حوزه کنش دیپلماتیک تهران و واشنگتن وجود خواهد داشت. مهمترین مساله آن است که ایران بتواند در فضای دیپلماسی متقاعدسازی به نتایج قابل قبولی برای متعهدسازی آمریکا به انجام تعهدات نائل شود.»وی در نهایت گفت: «اگر تعهدات آمریکا در روند دیپلماسی دوحه و مسقط جنبه عملی و اجرایی پیدا کند، طبعا زمینه برای تداوم مذاکرات، تنشزدایی و حتی تداوم دیپلماسی معطوف به اعتمادسازی و اجماعسازی متقابل برای اعاده سازوکارهای برجامی فراهم خواهد شد.»
چهار نشانه برای احیای برجام
روزنامه جروزالم پست در گزارشی از چشمانداز معامله تبادل زندانیان بین ایران و ایالاتمتحده آمریکا نوشت: بینش مهمی که از «معامله کوچک» مبادله زندانیان به دست میآید این است که پتانسیلی برای تکرار یک توافق بزرگ در مورد احیای توافق هستهای در دل آن وجود دارد.
دکتر سالم الکتبی نویسنده و تحلیلگر سیاسی و نامزد سابق شورای ملی فدرال امارات متحده عربی ۲۸ اوت در گزارشی در روزنامه جروزالم پست نوشت: کانالهای ارتباطی بین آمریکا و ایران همیشه وجود داشته است، بهرغم اینکه هر دو طرف، بهویژه آمریکا رسما آن را تکذیب کردهاند. این به دلیل عوامل زیربنایی مختلفی است که برجستهترین آنها این است که تعاملات واقعی آنها از آنچه دو طرف به طور عمومی تصدیق میکنند فراتر میرود. الکتبی که دارنده دکترای حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه کازابلانکاست و عضو اندیشکده چتم هاوس به شمار میرود، در ادامه این گزارش مینویسد: رابطه تهران و واشنگتن عمدتا دورههای کوتاهی از فشار و تنش واقعی را پشت سر گذاشته است.
این امر در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین، بهویژه پس از خروج وی از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ آشکار شد. توافق اخیر اعلام شده بین تهران و واشنگتن، مبادله پنج زندانی آمریکایی با تعدادی معادل یا بیشتر از زندانیان ایرانی که در آمریکا نگهداری میشوند، همراه با آزادسازی حدود ۶میلیارد دلار از سرمایه ایران از یک حساب کره جنوبی و انتقال آنها به یک حساب ایرانی در قطر چند نکته قابلتوجه را برجسته میکند. اولا، نشان میدهد که هر دو طرف در اعمال و سیاستهای خود با ابزار عملگرایی و مصلحتگرایی سیاسی هدایت میشوند. بهرغم خصومت آشکارا اعلام شده آنها، دو طرف همچنان در گفتوگو، ایجاد تفاهم و انعقاد معاملات پافشاری میکنند. ثانیا، نشاندهنده یک تغییر قابلتوجه در پویاییهاست. مذاکرهکنندگان ایرانی اکنون ظرفیت قویتری برای کسب امتیاز از طرف همتایان آمریکایی خود دارند.
ایران میتواند از آمریکا امتیاز بگیرد
این مساله به وضوح در توافقنامه اخیر مشهود است که به آزادی میلیاردها دلار از منابع مالی ایران و تبادل همزمان زندانیان منجر شد. چنین مبادلهای ممکن است غیرمتعارف به نظر برسد، چون این قراردادها معمولا از یک الگوی متقابل پیروی میکنند، مگر اینکه پای یک زندانی سرشناس در یک طرف در میان باشد. این در مورد زندانیان آمریکایی صدق نمیکند، زیرا آنها متشکل از شهروندان آمریکایی هستند که هیچ مقام بلندپایهای در میان آنها وجود ندارد. با این وجود، نیروی محرکه پشت این تصمیم، ضرورت دولت بایدن برای دستیابی به دستاوردهای ارزشمند سیاسی، با توجه به کاهش اخیر موفقیتهای سیاست خارجی آن بوده است.
پیامدهای این توافقنامه تبادل زندانی فراتر از شرایط خاص آن است و به گفتوگوی گستردهتر بین ایران و ایالات متحده، بهویژه در مورد احیای توافق هستهای میپردازد. ناظران این توافق اخیر را بهعنوان شاخصی تفسیر میکنند که ایجاد چارچوبی برای احیای مجدد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را در محدوده احتمالات باقی میگذارد. تنها مانع ارائه فرمولی است که هم برای ایران و هم برای آمریکا قابل قبول باشد. به نظر میرسد که کل وضعیت، یک اقدام موازنه ظریف است که هر طرف با دقت سود و زیان خود را ارزیابی میکند. با این حال، ویژگیهای توافقنامه مبادله زندانیان نیز بر استراتژی موثر ایران برای نشان دادن صبر برای کسب امتیازات قابل توجه از سوی مذاکرهکنندگان آمریکایی تاکید میکند. این دستاورد ممکن است پیامدهایی برای هر توافق مرتبط با احیای برجام داشته باشد.
این اولین موردی نیست که مذاکرهکنندگان ایرانی پس از سالها تاخیر و تعویق به اهداف خود دست یافتهاند. در گذشته، ایران از طریق مفاد برجام که توسط دولت اوباما به عنوان بخشی از گروه ۱+۵ با ایران حاصل شد، از مزایای استراتژیک برخوردار شد. در واقع، این اساسا به عنوان پوششی عمل میکرد که مشروعیت بینالمللی را به پیگیریهای هستهای ایران پیوند میزد و فرصتی تاریخی برای گسترش استراتژیک و نفوذ منطقهای به تهران میداد. این امر ایران را قادر ساخت تا به پیشبرد برنامه موشکی خود، توسعه هواپیماهای بدون سرنشین و مشارکت در فعالیتهای منطقهای ادامه دهد، در حالی که خودِ توافق به جای توقف دائمی آنها، صرفا برنامههای بلندپروازانه هستهای ایران را موقتا به تعویق انداخت.
امکان پیشرفت به سوی توافق بزرگتر
بینش مهمی که از «معامله کوچک» مبادله زندانیان به دست میآید این است که پتانسیلی برای تکرار یک توافق بزرگ در مورد احیای توافق هستهای وجود دارد. اوج موفقیتآمیز معامله کوچکتر نشاندهنده امکان پیشرفت به سوی توافق بزرگتر است، مشروط بر اینکه شرایط و از آن مهمتر شرایط مناسب فراهم باشد. این احتمال وجود دارد که موضوع صرفا روی زندانیان متمرکز نشده باشد، بهویژه با توجه به اینکه طرف ایرانی به طور مداوم اعلام کرده است که مذاکره با آمریکا شامل همه موضوعات مورد مناقشه و نه فقط زندانیان است. در نتیجه، احتمال آشکار شدن تدریجی ابعاد دیگر شرایط مورد توافق یا حتی خود معامله گستردهتر وجود دارد.
استدلال من این است که شرایط مقرر برای آزادی زندانیان فاقد انسجام اساسی است. از این رو، آشکار میشود که ما فقط سطح را میخراشیم و ایالات متحده ممکن است قبول کرده باشد که در ازای تضمین توافقی که دولت بایدن مشتاقانه به دنبال آن است، یک پیروزی نمادین برای ایرانیها فراهم کند- احیای توافق هستهای. آزادسازی میلیاردها دلار از منابع مالی ایران میتواند به عنوان یک اهرم اولیه در چارچوب تفاهمهای گستردهتر ایجاد شده و با هدف متقاعد کردن ایرانیها برای ادامه توافق جامع در مورد احیای توافق هستهای عمل کند. یکی دیگر از عناصر تقویت کننده این دیدگاه، سفر قابلتوجه یک مقام روسی به تهران بلافاصله پس از نهایی شدن توافقنامه تبادل زندانیان است.
سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه با معاونان وزیر امور خارجه ایران در تهران درباره چشمانداز برجام برای حل و فصل برنامه هستهای ایران گفتوگو کرد. وزارت خارجه روسیه بر رد هرگونه تلاش غرب برای تحمیل طرحهای خاص و رویکردهای جدید در راستای رسیدگی به موضوعات مرتبط با برجام تاکید کرد.این طرح، همکاریهای مشروع و دوجانبه سودمند بین روسیه و ایران در حوزههای مختلف را به خطر میاندازد. این نشان میدهد که روسیه برای درک اقدامات ایران با هدف جلوگیری از هرگونه توافقی که میتواند منافع استراتژیک آن را تضعیف کند، به سرعت عمل کرد.گزارش رسانههای آمریکایی و اسرائیلی نشان میدهد که تلآویو متقاعد شده که توافق مبادله زندانیان صرفا جزئی از تفاهمات گستردهتر بین ایران و ایالاتمتحده است. آنها معتقدند که یک فرمول قابل اجرا در مورد موضوع هستهای در حال حاضر ایجاد شده است.
این سناریو با توجه به شرایط فعلی بسیار قابل قبول است. تنها عنصری که هنوز رونمایی نشده؛ اعلام رسمی آن است، چون آخرین اقدامات به طور رسمی برای معرفی توافق جامع پیشبینیشده اعمال میشود. آنچه ما شاهد آن هستیم، از جمله وقایع مرتبط با تقویت حضور نظامی آمریکا در اطراف خلیج فارس و واکنش ایران به «تحریکهای» آمریکا، صرفا بخشی از استراتژی برنامهریزیشده برای مذاکره بر سر توافق رسمی است.
- 17
- 6