به گزارش ایسنا، «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با شبکه انگلیسی و در واکنش به ابراز تمایل ترامپ به توافق با ایران گفت که بهرغم آمادگی او برای شنیدن صحبتهای رئیسجمهور آمریکا، ترغیب کردن ایران به آغاز مذاکراتی تازه با آمریکا برای توافقی دیگر، با توجه به آنچه برای توافق سال ۲۰۱۵ رخ داد، نیازمند اقدامات بیشتری است.
عراقچی در گفتوگویی اختصاصی با شبکه اسکای نیوز درباره تهدیدات علیه تاسیسات هستهای ایران تاکید کرد: صراحتا گفتهایم هرگونه حمله به تاسیسات اتمی ما با پاسخی فوری و قاطع روبرو خواهد شد. اما فکر نمیکنم چنین کار دیوانهواری کنند. این کل منطقه را به فاجعهای بسیار بد تبدیل میکند.
او در واکنش به ایده ترامپ برای غزه پساجنگ، مبنی بر انتقال مردم غزه به کشورهای دیگر به طور موقت و طولانیمدت به بهانه بازسازی این منطقه جنگزده، با کنایه به چشمداشت ترامپ به خریداری جزیره گرینلند که تحت حاکمیت دانمارک قرار دارد و در شمالگان واقع شده، گفت: پیشنهاد من چیز دیگری است. به جای فلسطینیها، اسرائیلیها را اخراج و به گرینلند فرستاده شوند تا با یک تیر دو نشان بزنند.
وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به سوالی درباره تاثیر درگیریها با رژیم صهیونیستی بر گروههای مقاومت منطقه، از جمله حزبالله لبنان و حماس گفت: حماس و حزبالله آسیب دیدهاند. اما در عین حال، در حال بازسازی خود هستند. چراکه همان طور که قبلا گفتهام، این یک جنبش فکری، یک تفکر، یک هدف و آرمانی است که همواره وجود خواهد داشت.
متن کامل این گفتوگو به شرح زیر است:
جناب وزیر، از این که امروز با اسکای نیوز صحبت میکنید متشکرم. شما این شغل را در یک زمان بسیار چالشبرانگیز برعهده گرفتهاید. منطقه در آشوب است. ایران شکستهای غیرقابل انکاری داشته است و شما مردی را در کاخ سفید دارید که دشمن ایران بوده است. اما دونالد ترامپ اکنون از پیگیری توافق با ایران صحبت میکند. بنابراین هم تهدید وجود دارد و هم فرصت. آیا امکانی میبینید که ایران آماده مذاکره بر سر نوعی توافق با دونالد ترامپ باشد؟
دولت جدید تلاش خواهد کرد که سیاست خارجی آن مؤثر و فعال و البته جامع و متوازن باشد. بنابراین سیاست خارجی ایران در این دولت تلاش میکند تا یک رابطه متوازن با تقریبا همه برقرار کند. فقط استثنائاتی وجود دارد که شما میدانید. بنابراین به این معنی است که ما آماده تعامل و دیپلماسی با تمام نقاط جهان هستیم.
متأسفانه، زمانی که کارم را شروع کردم، منطقه در آستانه یک جنگ تمام عیار بود و هدف اصلی من جلوگیری و اجتناب از یک جنگ تمام عیار در منطقه و تشدید بیشتر تنش ها بود که کل منطقه را به فاجعه میکشاند. بنابراین من یک سیاست خارجی بسیار فعال در منطقه دنبال کردم. من تقریباً به تکتک کشورهای منطقه که با آنها رابطه داریم رفتم، حتی به مصر و بحرین که با آنها روابط دیپلماتیک نداریم. من سعی کردم یک تفاهم و یک صدای مشترک در منطقه ایجاد کنم تا از تشدید بیشتر تنشها جلوگیری کنم و فکر میکنم موفق بودهام. بنابراین ما در ۵-۶ ماه گذشته یک سیاست خارجی بسیار پرمشغله داشتهایم.
در عین حال، من سعی میکنم امکان یک توافق جدید در برنامه صلحآمیز هستهای خود را دنبال کنم. زمانی که برای مجمع عمومی اخیر در نیویورک بودم، سعی کردم گفتوگویی را با اروپاییها آغاز کنم. در عین حال، با چین و روسیه مشورت کردم. میدانید، آنها هنوز طرفهای برجام یا توافق هستهای ایران هستند. ما توافق کردیم که به مذاکرات خود ادامه دهیم و راه جدیدی برای حل این سوءتفاهمها و بیاعتمادیها در مورد برنامه هستهای ایران، بازگشت به برجام یا حداقل به منطق برجام پیدا کنیم و ببینیم چگونه میتوانیم راهحل جدیدی در این زمان بسیار دشوار پیدا کنیم. البته این قبل از انتخابات در ایالات متحده بود.
پس از انتخابات، ما هنوز منتظریم تا ببینیم رویکرد و سیاست دولت جدید چگونه و چیست. منطق توافق هستهای اعتمادسازی در برنامه هستهای ما در ازای لغو تحریمهاست. البته، ایالات متحده باید بخش عمدهای از آن باشد زیرا بیشتر تحریمها توسط ایالات متحده اعمال شده است. بنابراین اینکه آیا ما میتوانیم به همان منطق برگردیم و مذاکرات را بر اساس یک بازی برد-برد دوباره آغاز کنیم، هنوز چیزی است که منتظر شنیدن آن از طرف مقابل هستیم. البته ما به زبان تهدید پاسخ نمیدهیم. این یک واقعیت است و ما آن را در گذشته ثابت کردهایم، اما به زبان احترام پاسخ میدهیم. ما این را در گذشته ثابت کردهایم، همان زمانی که مذاکرات برجام را آغاز کردیم و به یک نتیجه و توافق رسیدیم.
دلیلش این بود که با زبان احترام و بر اساس احترام متقابل و منافع متقابل با ما برخورد شد و ما توانستیم یک بازی برد-برد را تعریف کنیم و سپس به یک راه حل برد-برد برسیم. ما موفق شدیم و کل جهان آن را جشن گرفت. بنابراین ما آماده تکرار همان تجربه هستیم. ما در عین حال، تجربیات دیگری هم داریم. وقتی ما را تهدید کردند، وقتی ما را تحریم کردند، نتیجه چه بود؟ ما اکنون در فناوری هستهای صلح آمیز خود بسیار پیشرفتهتر هستیم. ما اکنون در صنایع دفاعی خود بسیار پیشرفتهتر هستیم. چرا؟ زیرا آنها ما را تحریم کردند و ما را مجبور کردند که به تواناییهای خود تکیه کنیم و روی پای خود بایستیم. بنابراین تحریمها کارساز نبودهاند.
ترامپ میگوید معامله با ایران ایده خوبی خواهد بود. و به نظر می رسد افرادی را منصوب میکند که ممکن است دیپلماسی را دنبال کنند. بنابراین به نظر میرسد که دونالد ترامپ میخواهد مسیر دیپلماسی را با ایران بررسی کند. آیا ایران نیز آماده است تا با آمریکا مذاکره کند؟
ما یک توافق داشتیم؛ برجام که به عنوان دستاورد دیپلماسی در نظر گرفته میشد. همان طور که گفتم، کل جهان آن را جشن گرفت. همه به ایران و ۱+۵ برای حل یک سؤال بسیار دشوار از طریق دیپلماسی تبریک گفتند و سپس نتیجه چه بود؟ پس از آن چه اتفاقی افتاد؟ آن اتفاق هرگونه اعتماد باقی مانده بین ایران و ایالات متحده را از بین برده است.
پس اکنون می گویید اگر با احترام با شما برخورد کنند، یک معامله خوب در دسترس خواهد بود؟ آیا شما به میز مذاکره بازخواهید گشت؟
من مخالفتی ندارم. میخواهم بگویم که اکنون بیاعتمادی بیشتری بین ما وجود دارد و ما باید ابتدا بر آن بیاعتمادی غلبه کنیم. باید اعتماد کافی برای ایران وجود داشته باشد تا یک بار دیگر وارد مذاکرات شود. فکر میکنم ما هنوز میتوانیم به آن توافق برسیم.
مذاکره با چه کسی؟ شرکتکنندگان در این مذاکرات چه کسانی هستند؟ اینها سؤالات جدی هستند که هنوز به آنها پاسخ داده نشده است. به نظر میرسد ترامپ برخی از دشمنان سرسخت شما را در دولت اول خود اخراج کرده است. او افرادی را منصوب کرده است که به دیپلماسی معتقدند و همانطور که میدانید، او فردی است که با ایران خصومت داشته است، اما در عین حال او یک معاملهگر است. آیا این کسی است که فکر میکنید بهرغم تمام سابقه بدی که با شما داشته و بهرغم تمام مشکلاتی که در گذشته داشتهاید، ممکن است بتوانید در آینده با او معامله کنید؟
من هیچ ایدهای را رد نمیکنم. من به شما نمیگویم که ایران برای هیچ مذاکرهای آماده نیست. نه، اما ما این بار خیلی مراقب هستیم. آخرین باری که ما مذاکره کردیم تجربه بدی بود. اینکه چگونه این تجربه بد میتواند به یک تجربه خوب تبدیل شود، هنوز باید دید. هنوز ابهاماتی وجود دارد. ولی راستش را بخواهید فکر میکنم او مشاورانی دارد که در مورد واقعیت ایران و این که چگونه ایران در مقابل تهدیدها و در پاسخ به آنها رفتار میکند، به او توضیح دهند. بنابراین امیدوارم از آن تجربیات استفاده شود. زیرا کل جهان میداند که این منطقه متعلق به کشورهای منطقه است.
ولی همه میدانند که قلب تنشها رابطه ایران با آمریکاست، تنشهایی که قدمت زیادی دارد. دنیا منتظر است تا ببیند و ایرانیهایی که ما با آنها در اینجا صحبت کردهایم، منتظرند تا ببینند که آیا میتوان با دونالد ترامپ معامله کرد یا خیر. شما تازه از افغانستان برگشتهاید و با طالبان ملاقات کردهاید. آنها با دونالد ترامپ مذاکره کردهاند. آیا بارقه امیدی از آنچه از رئیسجمهور جدید میشنوید، وجود دارد؟
باید اعتماد ما را بدست بیاورند.
بنابراین شما آن را رد نمیکنید، اما میخواهید خیلی بیشتر از دونالد ترامپ و دولت او بشنوید؟
البته، ما که فعلا چیز خاصی نشنیدهایم. ما بستر ۱+۵ یا ۳+۳ -همانطور که اروپایی ها مایلند بگویند- را داشتیم. ما دفعه قبل آن بستر را داشتیم و مذاکره کردیم. این بار آیا این قالب دوباره کار میکند؟ این یک سؤال است و این که مبنای مذاکرات چه خواهد بود؟ ما یک توافق داشتیم و هنوز هم یک توافق داریم. برجام هنوز زنده است و به جز ایالات متحده، سایر شرکتکنندگان هنوز در آن هستند. بله، ما برخی از تعهدات خود را اجرا نمی کنیم؛ زیرا از بخش لغو تحریمهای برجام بهرهمند نمی شویم. این یک سؤال دیگر است. اما ما هنوز عضوی از برجام هستیم. ما هنوز در توافق هستیم. روسیه و چین هم هنوز هستند.
بنابراین، برجام در اکتبر امسال به یک نقطه بسیار مهم نزدیک میشود که میتواند نقطه بحران باشد و من باید هشدار دهم که اگر نتوانیم قبل از آن به راهحل خوبی برسیم، مشکل جدی خواهیم داشت. ما معتقدیم که پنجره دیپلماسی هنوز باز است، هرچند برای مدت کوتاهی، مشروط بر این که طرفهای دیگر تمایل واقعی نشان دهند. بدون چنین تعهدی، ما یک مسیر جایگزین را دنبال خواهیم کرد.
این باعث نگرانی در غرب شده است. آیا میتوانید توضیح دهید منظور شما از یک مسیر جایگزین چیست؟ زیرا بسیاری از مردم میگویند به این معنی است که ایران احتمالاً از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای خارج میشود. آیا منظور شما این بود؟
ساخت سلاح در برنامه صلحآمیز هستهای ما جایی ندارد. ما به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود اطمینان داریم و مشکلی برای به اشتراک گذاشتن این اطمینان با دیگران نداریم. به همین دلیل است که تصمیم گرفتیم مذاکرات با طرف های دیگر ۱+۵ را آغاز کنیم. آنها در مورد ماهیت صلح آمیز برنامه ما سؤالاتی داشتند. خوب، آنها با زبان احترام به سراغ ما آمدند و سپس مذاکرات در ابتدا موفقیتآمیز بود، اما بعد به یک تجربه بد تبدیل شد. بنابراین تحریمها بازگشته اند و ما دیگر از برجام بهره مند نیستیم. اما برنامه ما هنوز صلحآمیز است.
اگر به اکتبر برسیم و سپس قطعنامه های قبلی شورای امنیت برگردند و ایران دوباره در ذیل فصل ۷ منشور قرار گیرد، آنگاه شما، اگر خود را به عنوان یک ایرانی تصور کنید، چه نتیجهای می گیرید؟ این یعنی که سیاست ما اشتباه بوده است. یعنی که ما احتمالاً مسیر اشتباهی را انتخاب کردهایم زیرا دیپلماسی را انتخاب کردیم و به توافق رسیدیم ولی در نهایت همه تحریمها بازگشتند و اگر ما دوباره به شورای امنیت و ذیل فصل ۷ برگردیم به این معنی است که ما اشتباه کردهایم و باید به دنبال یک جایگزین باشیم.
آن گزینه جایگزین چیست؟
نمیدانم. صادقانه بگویم نمیدانم. چون هنوز در حال بررسی است. در ایران بحث داغی در مورد آن گزینه جایگزین وجود دارد. بله. بحثها هست و این بحثها در همه سطوح، حتی در خیابانها و بین مردم عادی بسیار داغ است. دیدگاههای مختلفی وجود دارد. نمیدانم کدامیک در نهایت غالب خواهد شد، ولی بحث ادامه دارد. اما در اکتبر به نقطهای خواهیم رسید که باید تصمیم بگیریم. به همین دلیل است که به شما گفتم که اکتبر امسال میتواند تبدیل به کانون بحران شود و باید از آن اجتناب کنیم.
من باور دارم که دیپلماسی هنوز میتواند کار کند، اما باید خلاق باشیم، صادق باشیم و اعتماد بسازیم و آنها هم باید برای ما اعتماد بسازند. چرا باید به میز مذاکره بازگردیم؟ باید دلیلی برای این کار وجود داشته باشد. ولی الان بعضیها میگویند که دیپلماسی ممکن است اشتباه بوده باشد و این موضوع در کشور نظرات مختلفی را به خود جلب کرده است. نه فقط در دولت بلکه در همه جا. به دانشگاهها بروید و با استادان دانشگاه و دانشجویان صحبت کنید. به سراغ رسانهها و مطبوعات بروید. به بازار بروید و از مردم عادی بپرسید. این یک سؤال بزرگ برای همه است. آن گزینه جایگزین فقط همان چیزی که شما گفتید نیست.
گزینههای مختلفی وجود دارد و ما روی همه آنها کار میکنیم. نکته این است که قبل از این که به اکتبر برسیم، باید از زمان باقیمانده استفاده کنیم و سعی کنیم راهحل بهتری پیدا کنیم. سعی کنیم دوباره از دیپلماسی استفاده کنیم. ما در گذشته تجربه این را داشتهایم. چرا این تجربه را تکرار نکنیم؟
در هر حال ما رئیسجمهوری داریم که با وجود همه اشتباهاتش، حالا میگوید که توافق با ایران خوب خواهد بود. آیا شما همانطور که او به سمت ایران دست دراز کرده است، به سمت او دست دراز خواهید کرد؟ چون توافق خوب است.
صرفا گفتن اینکه توافق خوب است کافی نیست و نمیتوانیم براساس آن تصمیم بگیریم. ما تجربیات بدی داریم. این یک حقیقت است. امیدوارم که دولت جدید این را درک کند که آنها تجربیات بدی برای ما برجا گذاشتهاند، با بسیاری از عناصر بیاعتمادی. چیزهای زیادی وجود دارد که به ما اجازه نمیدهد دوباره به آنها اعتماد کنیم و باید این بیاعتمادی که بین ما وجود دارد را برطرف کنند. چگونه؟ نمیدانم. به آنها بستگی دارد. پس ما به راه خود ادامه میدهیم. برنامه هستهای ما صلحآمیز است و ما این برنامه صلحآمیز را ادامه خواهیم داد.
در حال حاضر هیچگونه تمایلی برای تغییر مسیر خود نداریم. فتوا وجود دارد. این یک فتوای بسیار مهم است. ایران از ۵۰ سال پیش هنوز عضو NPT است. فتوا وجود دارد. برجام وجود دارد. نیت ما برای ایجاد اعتماد بیشتر در مورد صلحآمیز بودن برنامهمان وجود دارد. پس این ها داراییهای ما هستند. چرا باید الآن درباره گزینههای جایگزین صحبت کنیم؟ بیایید از داراییهای خود استفاده کنیم.
اما کسانی هستند که میگویند شاید گزینهای جایگزین لازم باشد. همچنان که از کمال خرازی، مشاور مقام معظم رهبری شنیدهایم که اگر تهدیدی وجود داشته باشد، ایران ممکن است سیاست خود را تغییر دهد.
سیاست ما تغییر نکرده است. دکترین ما تغییر نکرده است و ما در حال حاضر هیچ قصدی برای تغییر آن نداریم.
آیا شما آمادهاید که به دونالد ترامپ فرصتی بدهید تا حداقل آنچه را که میخواهد بگوید گوش کنید؟ و اگر او حرفهای درست بزند و با احترام برخورد کند، با او صحبت خواهید کرد؟
ما با آمریکاییها ما روزها و روزها مذاکره کردیم. من بخشی از آن بودم. من روزها و روزها با آمریکاییها چه به صورت دوجانبه و چه چندجانبه مذاکره کردم. پس ما حسننیت و نیت خوب خود را برای رسیدن به یک راهحل برخاسته از مذاکره ثابت کردهایم. پس میل به رسیدن به یک راهحل هنوز وجود دارد، اما به عوامل زیادی بستگی دارد. بسیاری از عناصر دیگر باید قبل از آن حل شوند.
به سراغ بحث اسرائیل برویم. چون فکر میکنم تهدیدی از سوی اسرائیل وجود دارد. ما از وزیر خارجه اسرائیل شنیدهایم که گفته است هیچ وقت زمانی بهتر از این برای حمله به ایران نبوده است چون ایران در ضعیفترین حالت خود است. دونالد ترامپ هم گفته است که اگر توافقی انجام نشود، آماده است که از اسرائیل در این زمینه حمایت کند. چقدر از این احتمال نگرانید؟
آنها میدانند که این یک تهدید واقعی نیست، چون آنها از قابلیتهای ما برای پاسخ مطلع هستند و ما به وضوح اعلام کردهایم که هرگونه حمله به تأسیسات هستهای ما با پاسخ فوری و قاطع مواجه خواهد شد. آنها به خوبی میدانند که پاسخ ما چگونه خواهد بود. فکر نمیکنم که آنها مرتکب چنین عمل جنونآمیزی شوند. این واقعاً جنونآمیز است و هر چیزی را در منطقه به یک فاجعه بزرگ تبدیل خواهد کرد. من حتی نمیخواهم در مورد آن صحبت کنم. چرا؟ چون فکر میکنم این تهدید واقعی نیست. این تهدیدی منقضیشده است. پس بیایید در مورد دیپلماسی صحبت کنیم. بیایید در مورد چگونگی حل مسائلی صحبت کنیم که در ۳۰ روز حل نمیشود.
موضوع دیگر درباره اسرائیل، فلسطین و غزه است. دیروز دونالد ترامپ گفته است که یک گزینه میتواند پاکسازی غزه باشد. ترامپ این پیشنهاد را به فلسطینیها داده است که آنها را به جایی دیگر منتقل کنند. آیا این یک خط قرمز برای ایران است و اگر این اتفاق بیفتد، ایران چه واکنشی نشان خواهد داد؟
فراموش نکنیم که در نهایت اسرائیلیها به این نتیجه رسیدند که باید با حماس مذاکره کنند. آنها به آنجا رفتند تا حماس را نابود کنند، اما در نهایت مجبور شدند با همان حماس برای آزادسازی زندانیان خود مذاکره کنند. پس پیشنهاد من چیز دیگری است. به جای فلسطینیها، سعی کنند اسرائیلیها را اخراج کنند. آنها را به گرینلند ببرند تا با یک تیر دو نشان بزنند. تا مشکل در گرینلند حل شود و اسرائیلیها هم در آنجا باشند.
آیا شما فکر میکنید اسرائیل حق زندگی در آنچه که سرزمین خود میداند را دارد؟
هر کسی حق زندگی دارد، اما هیچکسی حق ندارد سرزمینهای دیگران را اشغال کند. این سرزمین فلسطینیهاست و فلسطینیها باید در مورد سرزمین و سرنوشت خود تصمیم بگیرند. ما هیچگاه نگفتهایم که اسرائیلیها یا یهودیان حق زندگی ندارند. البته که آنها حق زندگی دارند. ما داریم در مورد این که چگونه مسأله فلسطین را مدیریت کنیم، صحبت میکنیم. فلسطین متعلق به فلسطینیهاست. ما باور داریم که تنها راهحل یک راهحل «یک دولتی» است. دیگران در مورد راهحل ۲ دولتی صحبت میکنند، اما ما باور داریم که راهحل در وجود یک دولت و یک کشور است. ما نیاز داریم به یک کشور که در آن تمام ساکنان اصلی این سرزمین، چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی، با هم زندگی کنند و در یک رفراندوم برای آینده خود شرکت کنند. و این چیزی عجیب نیست.
ما همین تجربه را اخیراً در تاریخ جدید داشتهایم، که همان رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی بود که تبدیل به یک رژیم دموکراتیک جدید شد. پس راهحل ما برای مسأله فلسطین این است که به سوی یک راهحل دموکراتیک برویم. شما نمیتوانید تمام فلسطینیها را بکشید. نمیتوانید تمام فلسطینیها را اخراج کنید. نمیتوانید تمام خانهها را نابود کنید. آنها در گذشته این کارها را کردهاند، اما هیچ نتیجهای نگرفته اند. در ۱۵ ماه گذشته آنها این تجربه را داشتند، اما نتیجه در نهایت این شد که باید با فلسطینیها مذاکره کنیم تا این مشکل را حل کنیم.
شما گفتید که این را پیروزی برای فلسطینیها میبینید. اما چگونه میتوان گفت پیروزی است در حالی که به نظر میرسد دست کم ۵۰,۰۰۰ فلسطینی جان خود را از دست دادهاند؟
پاسخ: پیروزی در جنگ بر اساس شمارش تعداد کشتهها تعریف نمیشود. آیا توانستهاند به اهداف خود برسند یا نه؟ اسرائیل وارد غزه شد تا آنطور که ادعا میکرد، حماس را نابود کند و زندانیانش را آزاد کند. هیچکدام از این اهداف محقق نشد. البته هیچکدام از این پیروزیها برای فلسطینیها بدون هزینه به دست نیامد و من فکر میکنم این انتخاب فلسطینیهاست. آنها در ۸۰ سال گذشته خیلی رنج کشیدهاند و در زمانهای سخت کشتارهای زیادی را تجربه کردهاند، حتی در این زمان هم تحت نسلکشی قرار گرفتند اما مقاومت کردند و این یعنی جانفشانی.
در سال گذشته، ما شاهد تضعیف شدید حزبالله بودیم. ما شاهد مرگ (شهادت) سید حسن نصرالله، متحد نزدیک ایران بودیم. همچنین شاهد ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در همین شهر بودیم. ما شاهد برکناری متحدتان بشار اسد از قدرت بودیم. آیا میتوان گفت که استراتژی شما دیگر کار نمیکند؟ آیا باید به طور کامل در مورد نحوه فعالیت خود در منطقه بازنگری کنید؟ چون اتفاقاتی رخ داده است. یعنی قطعاً باید اذعان کنید که امسال چیزهای زیادی را از دست دادهاید. متحدانی که ترور شدهاند. متحدانی که توسط دشمنان سنی جهادی ایران از قدرت ساقط شدهاند. آیا این را میپذیرید که در سال گذشته اوضاع به نفع ایران پیش نرفته است؟
پاسخ: من معتقدم که در طول یک سال گذشته ضربات جدی فراوانی به مقاومت در منطقه وارد شده و هزینههای بسیاری بر آن تحمیل شده است، اما باید بدانیم که مقاومت یک مکتب فکری و یک آرمان است. با کشتهشدن افراد این آرمان از بین نمیرود. همانطور که آرمان فلسطین در طول ۸۰ سال گذشته از بین نرفته است، بهرغم این که کشتههای زیادی دادهاند و بسیاری از رهبران آنها به شهادت رسیدهاند ولی آرمان همچنان زنده است. آرمان مقاومت هم همین گونه است. درست است که حماس و حزبالله صدمات زیادی را متحمل شدهاند اما در حال بازسازی خود هستند. مهم این است که این مکتب فکری و این آرمان از بین نخواهد رفت.
من می خواهم یک مثالی برای شما بیاورم؛ انقلاب فرانسه، مادر بسیاری از تفکرات و آرمانها در اروپا و آمریکا به شمار میرود، اما ببینید چگونه بعداً تغییر کرد. ما بازگشت ناپلئون را داشتیم، دیکتاتوری را داشتیم و اشکال دیگر حکومت را اما آرمان نشأت گرفته از انقلاب فرانسه هنوز در کشورهای غربی وجود دارد. بنابراین این آرمان اشکال مختلفی به خود گرفت، اما ایده اصلی هنوز وجود دارد. این در مورد مقاومت نیز صدق میکند و در عرصه بینالملل، این فراز و نشیب ها طبیعی است.
مقاومت در طول سال گذشته پیروزیهای بسیار زیادی داشته است. شکست هم طبیعی است ولی مهم این است که خود را بازسازی کند و به مسیر خود ادامه دهد. مردم به حمایت از حماس و حزب الله ادامه خواهند داد و آنها را به قدرتی که قبلاً داشتند برمیگردانند تا بتوانند همچون قبل در برابر اسرائیل مقاومت کنند. حماس و حزب الله مستقل هستند و خودشان مستقلا تصمیمگیری میکنند. ما همیشه از آرمان آنها حمایت کرده و خواهیم کرد. در آینده هم به تصمیم خود آنها بستگی دارد. اگر از ایران حمایتی بخواهند، مسلما به آنها پاسخ مثبت می دهیم.
من فکر میکنم بسیاری از مردم در این فکر هستند که آیا ایران باید در استراتژی خود و در نحوه پاسخ به اسرائیل و آمریکا تجدیدنظر کند. به عقیده آنها ایران باید راه جایگزینی برگزیند و از حمایت از این متحدان که چنین خاری در چشم دولت اسرائیل و نفوذ آمریکا در منطقه بودهاند، دست بردارد.
پاسخ: ولی من معتقدم که این دیگران هستند که نیاز دارند استراتژیها و سیاستهای خود را بازنگری کنند، زیرا اسرائیل نتوانست به اهداف خود دست یابد و پیش از این هرگز تا این حد منزوی نشده بود. این انزوا برای اسرائیل بیسابقه است. اسرائیل نه در غزه و نه در لبنان به اهداف و مقاصد خود نرسید و بهرغم صدمات متعددی که به حزبالله وارد کرد، اما نتوانست حتی به اندازه جنگ ۳۳ روزه در جنوب لبنان پیشروی کند و ناچار به پذیرش آتشبس شد.
لذا در وهله اول این اسرائیل است که باید در سیاستها و استراتژیهای خود تجدیدنظر کند. این اولین بار نیست که حزبالله رهبر خود را از دست میدهد یا فرماندهانش به شهادت میرسند اما در مقایسه با دفعه قبل که رهبر خود را از دست داد، اکنون قویتر و بزرگتر شده است. همین امر در مورد فلسطینیان نیز صادق است. ۸۰ سال کشتار نتوانسته است روح و آرمان آنها را نابود کند. بنابراین وقتی در مورد آرمانها صحبت می کنیم، باید بدانید که آرمان تغییر نمیکند. شاید تاکتیکها تغییر کند، اما آرمان همیشه وجود خواهد داشت.
دیروز خانمی در بازار به من گفت که ایران همه پولش را دارد برای دیگران خرج میکند. این در حالی است که ایرانیها در داخل کشور به پول نیاز دارند ولی مقامات پول زیادی برای حمایت از کشورهای دیگر میفرستند. تخمین زده میشود که شما میلیاردها دلار برای حمایت از بشار اسد هزینه کردهاید و او اکنون از سقوط کرده است. این یک هدر دادن کامل پول است، این طور نیست؟
نظرات مردم متفاوت است، اما مسأله این است که شما نمیتوانید قضاوت کلی خود را بر اساس آنچه یک فرد یا یک خانم در یک بازار میگوید، قرار دهید. ولی این نکته درست است که ایران برای امنیت خود هزینههای سنگینی کرده است و به این کار ادامه خواه داد. همچنین ما برای پیشبرد مقاومت بسیار حمایت کردهایم و در آینده نیز این کار را ادامه خواهیم داد. همزمان برای پیشرفت اقتصادی کشور تلاش کردهایم و دستاوردهای خوبی هم داشتهایم. من با دیپلماتهای زیادی صحبت کردهام که به ایران آمده و از تهران دیدن کردهاند. نمیتوانند باور کنند که آنچه میبینند تهرانی است که چهل سال تحت تحریمهای سنگین آمریکا زندگی کرده است. نه فقط تهران بلکه در همه شهرهای ایران پیشرفت های چشمگیری را شاهد هستیم. بنابراین چنین نیست که ما پول کشور را فقط برای دیگران صرف کرده باشیم. ما برای امنیت خود این مخارج را متقبل شدهایم و این امری ضروری است و همه کشورها این کار را انجام میدهند.
ولی با تورم ۵۰ درصدی این رقم و بیکاری ۲۵ درصدی؟ پول ملی شما هرگز به اندازه فعلی پایین نبوده است. پس این ها دستاورد نیستند. بسیاری از مردم شما به ما گفتهاند که فقط میخواهند تغییری را ببینند. میگویند که زندگی در اینجا غیرممکن است. یک زن به ما گفت که هرکسی را که می شناسد تلاش میکند کشور را ترک کند. پس مطمئناً در داخل هم نیاز به تغییر دارید، این طور نیست؟ یا سوء مدیریت دولت است؟
فراموش نکنید که ما توسط ایالات متحده و برخی از اروپاییها تحت تحریم هستیم. ما بر اساس سیاست فشار حداکثری ایالات متحده زندگی میکنیم. این را فراموش نکنید و سیاست فشار حداکثری هنوز وجود دارد چون میدانید که این سیاست توسط دولت قبلی (بایدن) هم دنبال میشد. بنابراین این فشارهایی است که هنوز وجود دارد و بله، بخشی از آن به دلیل سوء مدیریت است. اما ما داریم سعی میکنیم همه اینها را مدیریت کنیم. من مطلع هستم که مشکلات و کاستیهای زیادی وجود دارد اما ما به طور کلی توانستهایم این مشکلات را مدیریت کنیم. و همان طورکه گفتم، اینجا ایران و اینجا تهرانی است که ۴۰ سال زیر تحریم آمریکاییها زندگی کرده است و شما میبینید که زندگی در تهران چگونه است. شما در بازار بودهاید و دیدهاید که این بازار یک کشور تحت تحریم نیست.
موضوع دیگری که در چند سال اخیر برای ایرانیان مطرح بوده حقوق زنان است. دولت، رئیسجمهور شما، اجرای قانون حجاب و عفاف جدید را به تعویق انداخته و از مبهم بودن و نیازمند اصلاح بودن آن انتقاد کرده است. آیا این اعترافی است به این که دولت قبل حقوق زنان را به درستی رعایت نکرده و در این زمینه اشتباه کرده است؟
موضوع حجاب در افکار عمومی ایران یک موضوع جدی است. درباره حجاب نظرات مختلفی وجود دارد، اما موضوع این است که همه ما باید تابع قانون باشیم. برای تغییر قانون دیدگاههایی وجود دارد. سازوکارهای قانونی ما در کشور به این دیدگاهها رسیدگی می کنند؛ مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین شورای عالی امنیت ملی روی این موضوع کار میکنند. ما تابع قوانینی هستیم که در این خصوص وضع میشود. در واقع، برخی افراد میخواهند قانون را آسان کنند. دیگرانی هستند که میخواهند قانون را تقویت کنند و آن را سختتر کنند اما این برعهده تصمیمگیرندگان است. بنابراین هر آنچه به عنوان قانون تصویب میشود باید مورد اطاعت همه ما باشد.
شما بهعنوان یک مرد در دولتی که عمدتاً از مردان تشکیل شده است، آن هم در سال ۲۰۲۵، به چه حقی باید به زنان بگویید که چگونه میتوانند زندگی کنند؟
دولت فعلی دولتی است که بیشترین تعداد زنان را در کابینه دارد. تعداد زنانی که مشغول تجارت یا انجام کارهای اجتماعی و فرهنگی هستند بیش از قبل شده، حتی در عرصه سیاست و یا نمایندگی مجلس نیز به همین شکل است. البته که تعداد آنها شاید هنوز کافی نباشد اما فراموش نکنید که ما این روند را به تازگی شروع کردهایم. باز هم فراموش نکنید که ایران فقط ۴۵ سال پیش دموکراسی خود را آغاز کرده است و ما تا پیش از آن تحت دیکتاتوری مورد حمایت آمریکاییها قرار داشتیم. یک خانواده فاسد بر ایران حکومت میکرد و به طور کامل توسط ایالات متحده حمایت می شد. چرا؟ زیرا آنها خدمتگزار منافع آمریکاییها در منطقه بودند. ولی الان وضع تغییر کرده است. بنابراین شما در غرب میدانید که دموکراسی یا نهادهای دموکراتیک، سالها زمان نیاز دارند ولی ما به تازگی شروع کردهایم. ضمن این که ما روش زندگی خودمان را داریم. اینجا جمهوری اسلامی است، پس فقط جمهوری نیست، جمهوری «اسلامی» است. پس باید بین ارزش های اسلامی و ارزشهای دموکراتیک و نهادهای دموکراتیک همزیستی ایجاد کنیم.
این کار آسانی نیست. ما سعی کردهایم یک دموکراسی واقعی و بر اساس ارزشهای خودمان و ارزشهای دینی ایجاد کنیم و این، مدت زیادی طول میکشد تا تبدیل به یک تجربه موفق شود. و باز هم فراموش نکنید که در ۴۵ سال گذشته که سعی کردیم این مدل دموکراسی را معرفی کنیم، با هشت سال جنگ تحمیلی صدام حسین مواجه بودیم و ۴۰ سال تحریم و این همه فشار علیه ما وجود داشته است. اگر ما را به حال خود رها کنند، ما میدانیم که چگونه جامعه خود را مدیریت کنیم.
***
بازنشر پست رهبر معظم انقلاب اسلامی توسط وزیر خارجه
عراقچی، وزیر خارجه پست رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره معامله کردن را بازنشر کرد.
حساب کاربری رهبر معظم انقلاب در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشته است: «همیشه پشت لبخندهای دیپلماسی، دشمنیها و کینههای پنهانی و باطنی خبیث نهفته است. چشمهایمان را باز کنیم و حواسمان باشد که با چه کسی مواجهایم، معامله میکنیم و حرف میزنیم.»
در ادامه این بیانات آمده: «انسان وقتی طرف مقابل خود را شناخت، ممکن است معامله کند، اما میداند چه باید بکند. باید بشناسیم و بدانیم.»
- 9
- 1