حسین شیخ الاسلام، سفیر پیشین ایران در سوریه و کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگو با خبرآنلاین دلایل نزدیکی دوباره حماس به ایران و دور شدن این گروه از عربستان را مورد بررسی قرار داده است.
پس از تحولات جهان عرب و به طور اخص آغاز جنگ در سوریه، شاهد تغییراتی در رفتار حماس و تغییر جایگاه این جنبش در جبهه مقاومت بودیم؛ حماسیها در همان مقطع مقر خود را از سوریه به قطر تغییر دادنذ، از ایران نیز فاصله گرفتند و در جبهه مقابل سوریه قرار گرفتند. این در حالی بود که ایران با رویکرد قبلی به موضوع مبارزه و جبهه مقاومت نگاه می کرد و تنها روش مقابله با اسرائیل را مقاومت و تقویت محور مقاومت می دانست.
اکنون پس از علنی شدن نزدیکی مواضع اسرائیل و عربستان، گروه حماس پس از تغییراتی که در مرامنامه و رهبری خود داشت، سیاست نزدیکی به ایران را در پیش گرفته است. این را از شرکت این گروه در مراسم تحلیف رئیس جمهوری و بحث هایی که برای سفر اسماعیل هنیه به ایران پیش آمده می توان دریافت. در این باره با حسین شیخ الاسلام، سفیر پیشین ایران در سوریه و کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگو کرده ایم که در ادامه مشروح آنرا بخوانید:
ارزیابی شما از دلایل دور شدن حماس از ایران و رویکردی که در این سالها داشته چیست؟ همچنین چه چیزی باعث شده است این گروه دوباره به سمت ایران بیاید؟
سیاست و رویکرد ایران در مقابل رژیم صهیونیستی و معضل چندین ساله خاورمیانه مشخص بوده و در این سالها هم تغییری نکرده است. ایران این رژیم را رژیمی غاصب می داند و هیچ وقت آنرا به رسمیت نمی شناسد.ایران از هر گروهی که در جبهه مبارزه با اسرائیل باشد حمایت می کند و پشت آن است. حماس گروهی است که به خاطر رویکرد خود در کنار ایران قرار می گرفت.
مقاومت نیاز به تسلیحات دارد، نیاز به آموزش دارد، پس در نتیجه نه حماس می تواند از ما جدا شود و نه ایران می تواند از حماس جدا شود.
اما در دوره ای اشتباهاتی رخ داد که باعث شد فاصله ای ایجاد شود. این اشتباهات علی الخصوص از قصیر شروع شد. در قصیر ما متوجه شدیم که افرادی از حماس با اسلحه ما و روش ما علیه خودمان جنگ می کنند.
قصیر چقدر در معادلات مهم بود؟
قصیر و حفظ آن برای ما حیاتی بود همچنین برای حزب الله. به خاطر اینکه اگر قصیر سقوط می کرد دمشق نیز سقوط می کرد و این باعث می شد داعش با تمام توانایی های سوریه بعد از سقوط آن به عراق حمله می کردند و عراق را ساقط می کردند.
در قصیر جنگیدیم که این اتفاق نیفتد و سوریه و عراق به وضع بدتری منجر نشود و اگر این اتفاق می افتاد تروریستها هم مرز ما می بودند. در قصیر متوجه شدیم که از تاکتیک خود ما علیه خودمان استفاده می شود. متوجه شدیم این افراد، اشخاصی از حماس هستند که در آنجا می جنگند. از این رو به حماس اعتراض کردیم چون وقتی به آنها آموزش و اسلحه داده می شود و تعهد گرفته می شود که در همان جهتی که تعهد شده استفاده شود، این تسلیحات باید علیه اسرائیل استفاده شود و نه علیه سوریه.
البته گفته شد اینها تصرفات فردی بوده و سازمانی نبوده ولی در هر صورت برای ایران قابل قبول نبود که کادر و پرسنل حماس که متعهد به ایران بود، این گونه در جبهه مقابل بجنگند و حماس نتواند آنرا مدیریت کند. از این رو روابط کمی شکر آب شد ولی قطع نشد. آنها پس از آن روابط را ترمیم کردند و تلاش کردند در مسیر دیگری قدم بردارند.
سیاست کلی عربستان در قبال حماس چگونه است؟ به نظر می رسد حماس از عربستان به خاطر بعضی از سیاستهای سعودی رویگردان شده است؟
هر بازیگری که به عربستان نزدیک شود از ما و حماس دور می شود و هر اندازه از اسرائیل دور شود به ما و حماس نزدیک می شود. این موضوع واضحی است. یکی از سیاستهای مشکل زای این کشور، نزدیکی بیش از حد به اسرائیل است. البته آنها از قبل با اسرائیل همکاری می کردند. جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ نمونه بارز آن است که عربستان و سعود الفیصل وزیر خارجه موضع گرفت که این کار ماجراجویی از سوی حزب الله است، یعنی به نفع رژیم صهیونیستی موضع گرفتند.
لذا می بینید که آنها از قبل با رژیم صهیونیستی رابطه داشتند ولی در حال حاضر آن را زیر فشار اسرائیلی ها علنی کرده اند. چون سعودی ها و اسرائیلی ها در موضع ضعف قرار دارند نیاز به همکاری علنی و نزدیکتر دارند که خود را تقویت کنند و خود را مقابل خط مقاومت برجسته کنند.
در روز تحلیف رئیس جمهور هم افرادی از حماس حضور پیدا کرده بودند. چه بحثها و دیدارهایی شکل گرفت؟
افرادی از این جنبش با مشارکت هیات بلندپایه در مراسم تحلیف دکتر روحانی، برای تقدیر از حمایت های ایران از ملت و مقاومت فلسطین شرکت کردند. حماس تاکید کرده بود که هدف از این سفر، تقویت روابط دو جانبه با ایران و خدمت رسانی به ملت و مساله فلسطین است. آنها دیداری با دکتر لاریجانی هم داشتند و بحث های شده است که به نظر می رسد ادامه هم داشته باشد.
حضور آقای هنیه در ایران در اینده متصور است؟
این سوالی است که از سوی افراد زیادی پرسیده می شود. باید گفت وقتی روابط گرمتر شود رفت و امدها هم شکل می گیرد. به هر حال هر موقع هر فلسطینی مبارزی، اعم از اقای هنیه و یا هر کسی دیگری هر کدام تصمیم داشته باشند به ایران بیایند درهای ایران به روی آنها باز است.
چشم انداز اختلاف میان غزه و کرانه باختری و به طور مشخص محمود عباس و حماس را چگونه پیش بینی می کنید؟
محمود عباس اولین کاری که باید انجام دهد این است که انتخابات را اجرا کند. چون وقت او گذشته است و حضور ایشان در حال حاضر غیر قانونی است. حماس با تمام مشکلاتی که داشت انتخابات انجام داد و نماینده مردم است. ولی محمود عباس مدتهاست که دوره اش تمام شده وانتخابات انجام نمی دهد. مهمترین کار شکل دادن انتخابات است. خود را باید در معرض رای مردم قرار دهد تا ببیند نماینده واقعی مردم است یا نه. آیا مردم از او پشتیبانی می کنند یا نه. محمود عباس هم سعی می کند مشکلاتی را برای این گروه بوجود بیاورد.
انتخاب یحی السنوار به عنوان رئیس دفتر حماس را می توان در نزدیکی به ایران تاثیرگذار دانست؟
انتخاب ایشان با توجه به شناختی که از او وجود دارد و با توجه به شرایط زمانی و مکانی می تواند مفید واقع شود و به نظر می رسد که می تواند مهم و پر اهمیت تلقی شود و به هر حال فرصت مغتنمی است تا حماس روابط خود را در جبهه مقاومت تقویت کند. انتخابات متعلق به خود فلسطینی ها است و آنها اختیار دارند که با انتخاب هر کسی روند مسیر خود را انتخاب کنند. ما به دنبال وحدت همه فلسطینی ها هستیم و سیاستهای گذشته را دنبال خواهیم کرد.
محمد اکبری
- 17
- 1