به گزارش مهر، اگر تا دیروز بحث این بود که «هم چرخ سانتریفیوژ باید بچرخد و هم چرخ اقتصاد» از فردا با اطمینان باید گفت «باید چرخ سانتریفیوژ بچرخد تا چرخ اقتصاد هم بچرخد».
انرژی نه «چرخ پنجم» که بلکه موتور محرک اقتصاد کشور است که فعلا از «سوختهای فسیلی (سنگوارهای)» نظیر نفت، گاز، زغالسنگ و ... استفاده میکند و شوربختانه خامفروشی بر این خوانِ نعمت تحمیل شده است.
تمدن فسیلی به سرعتِ برق در حال نزدیکشدن به پایان عمر خود است، اما برای تولید همین برق به جایگیزین نیاز داریم و چه جایگزینی بهتر از تمدن هستهای؛ چه آنکه به قول هاتف: «دل هر ذره را که بشکافی/ آفتابیش در میان بینی».
دانشمندان صنعت هستهای برای تغییر پارادایم فکری گردانندگان انرژی این مملکت حتی به اندازه اتم، پا پس نکشیدند تا «الکترونخصلت»های منفیباف مانع توسعه مادی و معنوی ایران اسلامی نشوند و چه بسا با رفتار مثبت پروتونی، به سرعتِ سانتریفیوژها در حال حرکت هستند.
گفت و گو با بهروز کمالوندی را در ادامه می خوانید:
به نظر شما دیپلماسی رسانهای ما توانسته به نسبت دیپلماسی رسمی و پارلمانی در حوزه سیاست خارجی، نقشآفرینی کند؟
به جرئت میگویم اگر در گذشته، پهلوانان، مَـــرد میدان نبرد بودند در عصر حاضر که متاثر از حذف زمان و مکان به دلیل عنصر رسانه است، خبرنگاران و اهالی رسانه مَـــرد میدان نبرد هستند و قلم آنها همان توانایی و قدرت یک ژنرال را دارد، اما باید حیطه منافع ملی را بشناسیم و بدون حب و بغض سیاسی برای احقاق آن قلم بزنیم.
و این یعنی تائید همان نظریه «بین رشتهای بودن خبرنگاری» که برای تهیه یک خبر باید شئون مختلف آن را ببیند
بله؛ یک خبرنگار باید هم با حوزه سیاست و اقتصاد آشنا باشد؛ هم با فراز و فرودهای بینالمللی و حوزههای مختلف.
هیچ مطلب و مفاد محرمانه و پنهانی در بخشهای فنی و هستهای برجام و پیوستهای ذیل آن وجود ندارد
با توجه به تجربیات و سفرها متعدد شما به کشورهای مختلف، میشود در این حوزه بیشتر صحبت کرد، اما اجازه بفرمایید درباره مباحث هستهای سوال بپرسم. در حدود سه سالی که از انعقاد توافق هستهای ایران و۱+۵ میگذرد، هر بار به بهانههای مختلف، موضوع پیوستهای ذیل برجام مطرح شده است؛ پیوستهایی که گفته میشود ناظر بر بخشهای هستهای و فنی توافق است؛ اخیرا نیز در برخی محافل و رسانهها لفظ «پیوستهای احتمالی» بکار برده شده است، منظور از این پیوستهای احتمالی چیست؟ آیا این پیوستها در زمره مفادی است که محرمانه است؟ و آیا اصلا «پیوستهای احتمالی» در برجام داریم؟
صریحا میگویم که هیچ مطلب و مفاد محرمانه و پنهانی در بخشهای فنی و هستهای برجام و پیوستهای ذیل آن وجود ندارد. غیر از خود برجام و ضمائم آن که انتشار عمومی پیدا کرده است، هفت برگه (Paper) وجود دارد که ناظر بر فرمانهای اجرایی میان ایران و طرف مقابل و همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی است؛ اینکه این هفت برگه (Paper) به صورت عمومی منتشر نشده دال بر محرمانه بودن آن نیست بلکه از ضوابطی اجرایی حکایت میکند که طرفین قرارداد انتشار عمومی آن را بلاوجه دانستهاند. در مکاتبات اداری نیز به وفور اسنادی یافت میشود که انتشار عمومی پیدا نکرده و دستگاه و مرجعی، عنوان محرمانه را بر این اسناد اطلاق نمیکند.
امتیازات خاص به طرف مقابل اعطا نشده است
آیا در محتوای این هفت برگه (Paper) بحثی از بازرسیهای فراپادمانی و فراپروتکلی آمده است؟
خیر؛ هیچکدام از اینها در مورد بازررسیها نیست. تاکید میکنم که در برجام و ضمائم و پیوستهای آن محتوایی ناظر بر اعطای امتیازات خاص به طرف مقابل و حتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی که مرجع راستیآزمایی است، چه از حیث بازرسیهای خاص و چه از حیث سایر جهات، وجود ندارد.
۱۶مرکز دانشگاهی، واحدهای مهندسی هستهای دارند
درباره آن بخش از فعالیتهای هستهای که در مراکز دانشگاهی کشور صورت میگیرد و نحوه مراجعه کارشناسان و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این مراکز نیز توضیح بفرمایید
۱۶ مرکز دانشگاهی در کشور وجود دارد که دارای واحدهای مهندسی هستهای هستند. مطابق با پادمان و پروتکل الحاقی چنانچه در این واحدها، مواد هستهای وجود داشته باشد و یا تحقیقاتی در زمینه چرخه سوخت هستهای صورت گرفته باشد باید به آژانس اعلام شده و طی اظهاریههای سالانه به روز شود. در این رابطه یک روش کار مدون وجود دارد و چنانچه ضرورت داشته باشد پس از طی مراحل و جلسات مختلف که در آن نهادهای ذیربط منجمله امنیتی، سیاسی و دانشگاهی حضور دارند، نهایتا ممکن است به بازرسان و ناظران آژانس مجوز حضور در واحد دانشگاهی مورد نظر داده شود آنها این حق را دارند که برای یکبار محل مورد نظر را از طریق مکانیزم خاصی که ترتیبات آن برای همه کشورها مشخص شده است تحت نظر و مدیریت کشور عضو، بازرسی کنند. این موضوع خاص ایران نیست و در رابطه با همه کشورهای عضو که در موسسات خود مواد هستهای داشته و یا در زمینه چرخه سوخت تحقیق مینمایند صورت میگیرد.
دایر بودن واحدهای هستهای در مراکز دانشگاهی بلااشکال است
آیا وجود واحدهای هستهای در مراکز دانشگاهی در دنیا امری مرسوم است؟ این سوال را از این حیث مطرح میکنم که قطعا بازرسی ماموران یک نهاد بین المللی از مراکز دانشگاهی یک کشور، امری حساسیتبرانگیز است؛ از طرفی دیگر مطابق با مقررات پادمانی و پروتکلی آژانس، باید هر مرکزی که مواد هستهای در آن وجود داشته باشد، بر اساس ضوابطی مورد بازرسی قرار گیرد.
کشورهای فعال در حوزههای مختلف اتمی، واحدهای اتمی خود را در تاسیسات هستهایشان متمرکز کردهاند؛ البته دایر بودن واحدهای هستهای در مراکز دانشگاهی بلااشکال است و همانطور که اشاره شد بازرسی از این واحدها نیز از مکانیزم خاصی با ترتیبات امنیتی مشخصی برخوردار است. مقررات پادمانی آژانس قواعدی مربوط به زمان حال یا چندماه و چند سال پیش نیست؛ این مقررات دهها سال است که اجرا میشود و در ایران از سال ۱۳۵۲ که کشور به معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) پیوست آغاز و اجرا شده است. طبق این مقررات آژانس باید از هر مرکز و مجتمعی حتی واحدهای دانشگاهی که مواد هستهای در آن نگهداری شده، مطلع باشد. بعد از اطلاعرسانی، آژانس میتواند پس از طی مراحل مشخص، ماموران خود را معمولا برای یکبار به منظور راستی آزمائی به مرکز یا واحد مزبور اعزام کند.
اجازه ندادیم آژانس به متخصصین و مهندسان ما نزدیک شود
آیا در خلال بازرسی ماموران آژانس از واحدهای دانشگاهی که مواد هستهای در آن وجود داشته، مصاحبه با محققان و متخصصان آن واحد نیز صورت گرفته است؟
خیر به هیچوجه؛ حداقل در مورد ما اینگونه نبوده است. ما اجازه ندادیم که بازرسان آژانس به دانشمندان ما که مقالههای صنعتی و کاربردی در حوزه هستهای منتشر کردهاند، حتی نزدیک شوند.
در برخی رسانهها این موضوع مصاحبه با دانشمندان هستهای توسط بازرسان آژانس مطرح شده بود
یکی از رسانهها که با من مصاحبه تصویری داشت، مطلب یک خبرگزاری را به من نشان داد که در تیتر و لید آن مطلب به نقل از من قید شده بود که «بازرسان آژانس با دانشمندان هستهای ما مصاحبه کردهاند». من در همان مصاحبه تصویری با استدلال ثابت کردم که تیتر و لید مطلب آن خبرگزاری، استنباط شخصی خبرنگار بوده است حتی در متن همان مطلب که از من نقل قول شده است کاملا مشخص است که موضوع مصاحبه با دانشمندان ما از اساس کذب است.
فرآیند بازرسی از واحدهای هستهای مراکز دانشگاهی
کمی بیشتر فرآیند بازرسی از واحدهای هستهای مراکز دانشگاهی را تشریح بفرمایید. شما تصریح کردید که اگر در هر واحد و مرکزی مواد هستهای وجود داشته باشد، پس از طی فرآیندی مشخص، بازرسان آژانس مجاز به بازرسی از آن واحدها و مراکز هستند، حال چنانچه دانشمندی در داخل کشور مقالهای هستهای منتشر کرده باشد نیز، بازرسان آژانس مجاز به حضور در دفتر کار و اتاق تحقیقات این دانشمند هستند؟
ببینید وقتی یک دانشمند یا محققی مقالهای کاربردی و صنعتی در حوزه هستهای مثلا در خصوص بهبود راندمان سانتریفیوژها منتشر میکند، از آن جهت که ما در حال اجرای پروتکل الحاقی هستیم باید مرکز و محل انجام این تحقیقات و مرجع استفاده کننده را به آژانس اعلام کنیم. چنانچه این موضوع در اظهاریههای سالانه از سوی ما به آژانس اعلام نشود، موضوع میتواند بعنوان نقض تعهد و عدم اعلام به شورای حکام گزارش شود. معمولا چنانچه آژانس سوالاتی داشته باشد پاسخ داده میشود و تحت شرایط خاص، بازرسان آژانس ضمن رعایت همان روش کار مشخص و ترتیبات مدون که به آنها اشاره کردم، به محل تحقیقات مراجعه میکنند و با یک روش معینی که اصول ایمنی و حفاظتی خاصی مترتب بر آن است، بازرسی و نمونهبرداری کنند.
چرخ سوخت هستهای و مقاله
آن مقالهای که ماموران آژانس را ملزم به بازرسی از محل تحقیقات گردآورنده مقاله (دانشمند هستهای) میکند، حائز چه ویژگیهایی است که تا این حد برای نهادی همچون آژانس، ضریب حساسیت دارد؟
همانطوری که گفتم چنانچه تحقیقی در حوزه چرخه سوخت هستهای در هر محلی اعم از موسسات هستهای یا تحقیقاتی صورت گرفته باشد بخصوص هنگامی که مقاله یا تحقیق در قالب ISI ارائه شده باشد، کشورها موظف هستند مطابق مقررات پادمانی و مفاد پروتکل الحاقی آنرا در اظهاریههای سالانه خود به آژانس اعلام کنند. چرخه سوخت هستهای نیز یک فهرست مشخصی دارد و جزئیات و مصادیق آن در متن و ضمائم پروتکل الحاقی مشخص است.
محدودیت پروتکلی
یعنی با استناد به پروتکل الحاقی، مقالات دانشمندان هستهای ما باید در اظهاریههای سالانه به آژانس اعلام شود و در شمول بازرسیها قرار میگیرد.
بله؛ البته نه مقالات تئوریک و بنیادین؛ بلکه مقالات صنعتی و کاربردی که رهیافتهای آنها در مدار چرخه سوخت هستهای قرار میگیرند؛ مثلا مقاله یک محقق در خصوص افزایش قدرت پمپ خلاء برای افزایش راندمان جدا سازی ایزوتوپهای هستهای در سانتریفیوژها.
اظهاریه سالانه پروتکلی
اظهاریههای سالانه که طبق پروتکل الحاقی ملزم به ارائه آن به آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستیم، از چه شاخصههایی برخوردار هستند؟
ما طبق پروتکل الحاقی مکلف هستیم سالانه اظهاریههای به روز شدهای را به آژانس ارائه کنیم. در این اظهاریهها علاوه بر آنکه فهرست کلیه مراکز و واحدهایی که مواد هستهای در آن وجود داشته، ارائه میشود، فهرست آن دسته از محصولات و مصنوعات هستهای، که ما به عنوان عضوی از باشگاه هستهای جهان به خارج از کشور صادر کردهایم و حتی اگر اقلام موضوع فهرست NSG صادر هم نشده باشد عدم صدور آن باید قید شود. در واقع دو فهرست از اظهاریههای قابل ارائه به آژانس وجود دارد که کشورهای عضو باید بصورت سالانه آنها را به روز کنند. آژانس نیز این اظهاریهها را راستیآزمایی میکند.
اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، تصمیم نظام است
با توجه به خروج غیرقانونی آمریکا از برجام، آیا اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی کماکان ادامه خواهد داشت؟ برخی معتقدند ایران میتواند بدون آنکه توافق هستهای را زیر پا بگذارد در مواجه با نقض برجام از سوی طرف مقابل، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند.
اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، تصمیم نظام است و حتی پس از نقضهای مکرر برجام توسط طرف مقابل، جمعبندی در هیئت نظارت بر برجام که اعضای مختلفی با دیدگاههای متنوعی در آن حضور دارند، این بود که اجرا داوطلبانه پروتکل الحاقی ادامه یابد. به هر ترتیب ما اعلام داشتهایم که پروتکل الحاقی را اجرا میکنیم البته شرایط و ضوابطی نیز در این باره داریم که این شرایط و ضوابط در مقطعی از سوی شورای حکام مورد اشکال قرار گرفته بود.
اطلاعاتی که جنبه مالکیت علمی و معنوی داشته باشد، در اختیار آژانس نمیگذاریم
بیتردید دستاوردهای هستهای ما در زمره «مالکیت علمی و معنوی» است و آقای دکتر صالحی نیز در کتاب خاطراتشان با عنوان «گذری در تاریخ» بر این بحث مالکیت علمی دستاوردهای هستهای تاکید داشتهاند؛ در اظهاریههای ارائه شده به آژانس وفق پروتکل الحاقی آیا اصل مخدوش نشدن مالکیت علمی کشور در حوزه دستاوردهای هستهای، رعایت میشود؟
ما تحت هیچ شرایطی اطلاعاتی را که جنبه مالکیت علمی داشته باشد، در اختیار آژانس نمیگذاریم؛ بلکه یک اطلاعات کلی را ارائه میکنیم ضمن اینکه همواره بر رعایت اصل حفظ و عدم انتشار این اطلاعات کلی و عدم درز آنها نیز اصرار داشته و داریم.
رگههای درز اطلاعات
نسبت به عدم درز این اطلاعات از آژانس اطمینان دارید؟ در مقطعی آسوشیتدپرس اطلاعاتی محرمانه در رابطه با مسائل هستهای ایران از جمله جزئیات ساخت لولههای روتوری سانتریفوژها منتشر کرده بود که بعدها اعلام شد این اطلاعات از آژانس درز پیدا کرده است.
اطلاعات ارائه شده از جانب ما، قطعا به طور «رسمی» از آژانس به بیرون درز پیدا نمیکند؛ احتمالا رگههایی وجود دارد که باعث درز این اطلاعات در مقاطعی میشود که ما نسبت به پیگیری این قبیل موارد تاکید داریم. البته تاکید میکنم که آن بخش از اطلاعات درز پیدا کرده متضمن موضوعات حساسی نبوده است. بطور مثال در همین مورد خاص یکی از سایتهای مطالعاتی مخالف جمهوری اسلامی ایران و وابسته به عناصر تند رو آمریکائی تلاش کرد با استفاده از اطلاعات کلی و ربط دادن آن به برخی موضوعات ایران را به نقض تعهد متهم نماید. در حقیقت استفاده از اطلاعات کلی برای وارد کردن اتهام سیاسی بود و هیچگونه اطلاعات فنی و مهندسی را در اختیار نداشت.
ظرفیت تولیدی ما در بخش هستهای بسیار بالا و مطلوب است
مرکز مونتاژ سانتریفیوژ در سایت نطنز که برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو غنیسازی دایر شده است، در چه وضعیتی قرار دارد؟
سالن مونتاژ سانتریفیوژ در سایت نطنز که ظرفیت تولید ۳۰ ماشین پیشرفته از نوع مختلف از جمله «آی آر ۶ و ۸» را دارد، به مرحله بهرهبرداری کامل رسیده است. البته هنوز از ظرفیت تولیدی این سالن استفاده نمیشود و فقط در حد نیاز برای تحقیقات، از آن مرکز، استفاده میشود. به طور کلی باید بر روی این موضوع تاکید کنم که ظرفیت تولیدی ما در بخش هستهای بسیار بالا و مطلوب است و اگر این ظرفیت بالای تولیدی را در کنار ظرفیتهای حقوقی و سیاسی بگذاریم متوجه میشویم که در وضعیت بسیار مطلوبی قرار داریم؛ چرا که از یکطرف قطعنامه شورای امنیت وجود دارد که هم بر حق غنی سازی ما صحه گذاشته و هم بر رفع محدودیتهای هستهای ما در تاریخهای معین تاکید کرده و از سویی دیگر نیز این توانمندیهای بالقوه و بالفعل در زمینه فناوری هستهای وجود داشته و با ادامه کار تحقیق و توسعه در حال گسترش نیز است. موقعیت هستهای ما چه از بُعد تولیدی و چه از بُعد حقوقی و سیاسی بگونهای است که بسیاری از کشورها از جمله عربستان سعودی حاضرند برای رسیدن به جایگاه فعلی ما صدها میلیارد دلار هزینه کنند.
واحدهای ۲ و ۳ نیروگاه اتمی بوشهر
فرآیند عملیاتی ساخت واحدهای ۲ و ۳ نیروگاه اتمی بوشهر در چه وضعیتی قرار دارد؟
سرعت پیشروی ساخت واحدهای ۲ و ۳ نیروگاه اتمی بوشهر بسیار مطلوب است. عملیات گودبرداری واحدهای ۲ و ۳ نیروگاه اتمی بوشهر انجام شده است و هماکنون متخصصان کشورمان در حال تکمیل زیرساختهای این واحدها هستند. در یک عملیات تخصصی پس از گودبرداری، شمعهای بتنی مخصوص واحدهای۲ و ۳ نیروگاه اتمی بوشهر در حال نصب در عمق ۱۲ متری زمین است.
متخخصان انگشتشمار روسی در نیروگاه بوشهر
واحد ۱ نیروگاه بوشهر در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا متخصصان ایرانی در این نیروگاه اصطلاحا سوار کار شدهاند یا هنوز نیاز به حضور متخصصان روسی در این نیروگاه هست؟
هماکنون تعداد کارشناسان و متخصصان روس در نیروگاه بوشهر انگشت شمار بوده و همین تعداد کم هم صرفا مشغول مشاوره برای برخی تعمیرات هستند. حتی یک نفر از اعضای «اتاق فرمان» واحد ۱ نیروگاه اتمی بوشهر، تابعیت روسی نداشته و همه آنها متخصصان ایرانی هستند.
هزینه - فایده صنعت هستهای
درباره هزینه - فایده صنعت هستهای هم خیلی شبههافکنی میشود مثل اینکه ما را چه نیازی به صنعت هستهای و ...
اخیرا آقای آمانو یک گزارش مربوط به صنعت هستهای در کشورهای مختلف طی سال گذشته را ارائه داده و بحث تجاری و اقتصادی بودن صنعت هستهای هم در این گزارش مطرح شده است. در این گزارش به دو کشور چین و هند اشاره شده که در چرخه سوخت خود مسائل اقتصادی را در اولویت قرار ندادهاند البته توضیحی هم در خصوص علت این کار چین و هند داده نشده است.
شاید علت اصلی این باشد که چین و هند در چرخه سوخت خود بدلیل اهمیت کمتر مسائل اقتصادی را مورد توجه قرار میدهند آنها درحال بنا گذاشتن یک صنعت هستهای نیروگاهی خیلی بزرگ هستند؛ مثلا چین با وجود آنکه تعداد زیادی نیروگاه دارد، اما میخواهد بیش از ۵۰نیروگاه دیگر هم بسازد. کشور ما تقریبا وضعیتی مشابه چین و هند در زمینه عدم توجه به مسائل اقتصادی در بحث چرخه سوخت دارد. چین، هند، ایران و کشورهایی از این دست، چارهای ندارند جز اینکه حدی از اتکا به توان داخلی را برای خود ایجاد نمایند تا اگر روزی به هر دلیلی به آنها اورانیوم ندادند کشورشان یکدفعه به بنبست نخورد. ما باید بتوانیم ذخایر مواد اولیه و سوخت در حدی داشته باشیم تا چنانچه به هر دلیل جریان تامین مواد یا سوخت ما مختل شد بتوانیم تا حل اساسی مشکل روی پای خود بایستیم.
مصداقی بفرمایید
حوزه چرخه سوخت هزینه سنگینی دارد. در گزارش آمانو آمده که برای استخراج معادن اورانیوم در کشورهای مختلف گاهی از صدها میلیون تا میلیاردها دلار هزینه برای احداث معادن اورانیوم صورت گیرد. در همین گزارش اشاره شده که قیمت اورانیوم در سالهای گذشته حتی تا حدود کیلوئی ۲۰۰ دلار بوده و امروز حدودا به ۳۰ تا ۴۰ دلار رسیده است. مفهوم این گزارش این است که کشوری میتواند بیشترین اورانیوم تجاری و رقابتی را استخراج کند که عیار سنگهای اورانیوم معادن آن بالا باشد؛ به طور مثال در حال حاضر عیار سنگهای اورانیوم در کشور ما حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ PPM است، ولی در کشوری مثل قزاقستان این عیار ۵۳ هزار PPM است.
به عبارت دیگر اگر در قزاقستان بیایند یک کامیون اورانیوم از سطح زمین بردارند ما اگر بخواهیم به همان میزان اورانیوم برسیم باید به اعماق۳۰۰ متر زمین برویم و ۱۷۰ کامیون اورانیوم برداریم تا معادل یک کامیون معادن سطحی قزاقستان بشود. وقتی به این صنعت فقط بخواهیم با دید تجاری نگاه کنیم میبینیم که اصلا تجاری و اقتصادی نیست و نباید به سمت آن برویم. اما اگر الان هر اندازه در صنعت هستهای هزینه کنیم بعدها جواب آن را خواهیم گرفت؛ اگر ما هزینه فایده همین مقطع فعلی را نگاه کنیم میبینیم که استخراج اورانیوم منفعتی برای ما ندارد، اما اگر سالهای آینده را ببینیم و سیاستهای کلی کشور را در نظر بگیریم متوجه اقتصادی و استراتژیک بودن و هزینه فایده آن میشویم.
نمیشود در موضوع هزینه فایده فقط مسائل اقتصادی را مدنظر داشت. زمانی این کار برای ما هزینه فایده دارد که ما بتوانیم هزینه استخراج اورانیوم را با آن هزینهای که در دنیاست برابر کنیم. الان استخراج اورانیوم برای ما چیزی حدود ۱۰ تا ۱۲ برابر قیمت جهانی اورانیوم در میآید، اما، چون اورانیوم به ما نمیدهند ما مجبور به استخراج هستیم و هر چقدر هم در این زمینه استخراج و اکتشاف داشته باشیم استقلال رأی بیشتری برای ما حاصل میشود و دیگران نمیتوانند برای دادن اورانیوم، برای ما شرط بگذارند و علیه ما فشار ایجاد کنند.
هزینه - فایده هستهای تک متغیره نیست
پس سنجش هزینه - فایده صنعت هستهای امر تک متغیره نیست
بله قطعا، مثلا در حال حاضر نیروگاههای گازی کشور، گاز را به صورت مجانی از دولت دریافت میکنند و بدین ترتیب برقی که این نیروگاهها تولید میکنند برای آنها تماما هزینه - فایده مثبت دارد در حالی که این هزینه - فایده واقعی نیست و باید قیمت گاز را با قیمت جهانی آن در نظر گرفت. هر وقت همه این قیمتها حقیقی شد آنگاه فاصله با هزینه - فایده واقعی مشخص میشود.
خاموشیهای آزاردهنده و برق هستهای
اخیرا با خاموشیهای آزاردهنده تابستانه مواجه بودیم که به بخشی از صنعت و تولید هم خسارت زد. اتفاقا در همین اثنا مردم عزیز کشورمان به اهمیت برق هستهای بیش از پیش توجه کردند و این رویه نشان داد باید بیش از پیش از صنعت هستهای حمایت بشود. اتفاقا درباره این موضوع هم ما در میزان یک گزارش نوشتیم. درباره این مهم بفرمایید.
صنعت برای حرکت نیازمند انرژی و برق است و برق را میتوان به اشکال مختلف تولید کرد. ما در حوزه برقآبی واقعا در کشور دچار مشکل هستیم. نه تنها ما حتی کشوری مثل ترکیه با آن همه سدّ نمیتواند از سدّهای خود بهرهبرداری مفید را انجام دهد و میبینیم که آنها هم به سمت ایجاد نیروگاههای هستهای حرکت کردند.
انرژیهای خورشیدی و بادی که اصطلاحا انرژیهای Base Load نیستتند، بعبارتی «دم دستی» و همیشه آماده و در دسترس نیستند نمیتوان اتکای زیادی به آنها داشت؛ اما نیروگاههای هستهای چنین وضعیتی ندارند و به همین دلیل است که کشورهای دنیا به سمت ایجاد نیروگاههای هستهای حرکت کردهاند. فرانسه امروز حدود ۷۸درصد برق خود را از نیروگاههای هستهای تامین میکند؛ درست است که آنها تصمیم گرفتهاند سهم برق هستهای خود را در سبد انرژی خود کم کنند، اما نمیخواهند از تعداد نیروگاههای هستهای خود بکاهند؛ اگر نیروگاهی در فرانسه به خاطر پایان عمرش از مدار خارج شد آنها نیروگاه جدیدی را جایگزین نیروگاه قبلی میکنند.
منابع زمینی اورانیوم تا ۱۱۰ سال آینده
طبق گزارش اخیر آژانس، تا حدود ۱۱۰ سال آینده منابع زمینی اورانیوم کفایت میکنند. در این گزارش مطرح شده که حدود ۴ میلیارد تُن اورانیوم هم در دریاها و اقیانوسهای جهان وجود دارد. ما هم به نسبت سهم خود از دریاها این اورانیوم را در کشورمان در اختیار داریم. مثلا اگر ما یک درصد آبهای دنیا را داشته باشیم یک درصد این چهار میلیارد تُن اورانیوم هم در اختیار ماست. منتها استخراج این اورانیوم درحال حاضر به صرفه نیست. اما هر چه به سررسید ۱۱۰ سال آینده نزدیک شویم به دلیل کاهش منابع زمینی اورانیوم، کشورها ناچار خواهند شد به سمت استخراج اورانیوم از دریاها و اقیانوسها حرکت کنند.
در حوزه گداخت خوب پیش میرویم
در چنین وضعیت تکلیف تامین انرژی چه خواهد بود؟
ما باید نگاهمان به سمت روشهایی دیگر مثل گداخت هم باشد. ما امروز در حوزه گداخت خوب پیش میرویم. گداخت برای هیچ کشوری در دنیا در مقطع فعلی صرفه اقتصادی ندارد. همانگونه که حتی یک نیروگاه گداخت هم در دنیا نداریم. قرار است اولین نیروگاه گداخت در سال ۲۰۵۰ - «ایتر» - راهاندازی شود.
هزینه ۸ میلیارد یورویی ایتر
چه کشورهایی با چه هزینهای در این پروژه مشغول هستند؟
ایتر با مشارکت اتحادیه اروپا و ۸ کشور دنیا تا همین الان ۸ میلیارد یورو برای ساخت اولین نیروگاه گداخت دنیا هزینه کرده و حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیارد یوروی دیگر نیز باید هزینه کند. تقریبا تمام ظرفیت هستهای و صنعتی دنیا جمع شدهاند تا بتوانند در این زمینه کاری انجام دهند. حدود ۱۰۰ سال اورانیومهای زمینی و حدود۱۰۰ سال بعد از آن هم اورانیومهای دریایی و اقیانوسی کفایت خواهند کرد، اما بعد از آن دنیا نیازمند منابع جدید است که تا آن موقع موضوع گداخت حتما به نتیجه میرسد. منابع اولیه گداخت در دریاهاست و میشود هزاران سال از آن استفاده کرد. ما اگر در شرایط فعلی یک سال در موضوع گداخت عقب بیفتیم، در مقام عمل چیزی حدود ۲۰ سال عقب افتادهایم.
باید الان که کشورهای پیشرفته و صنعتی در این زمینه حرکت خود را دنبال میکنند ما هم حرکتمان را باید ادامه دهیم؛ این یک مسابقه است و ما باید به نحوی رکاب بزنیم که از بقیه عقب نیفتیم. گداخت هستهای یک پروژه جهانی و برای بشریت است؛ اگر این نیروگاه گداخت توسط ایتر ساخته شود به یک نیروگاه تجاری تبدیل میشود و تمام کشورهای دنیا از ثمرات آن استفاده میکنند؛ عین نیروگاههای شکافت که حتی امارات، عربستان و ترکیه همین امروز میخواهند از ثمرات آن که در گذشته حاصل شده استفاده کنند و نیروگاه داشته باشند. خواه ناخواه پس از تجاری شدن اولین نیروگاه گداخت، این فناوری به سایر کشورهای دنیا هم میرود. آنوقت اگر کسی طالب تکنولوژی آن باشد باید هزینههای زیاد اقتصادی و سیاسی را بپذیرد.
متاسفانه در پروژه ایتر به مانع آمریکاییها برخورد کردیم
وضعیت الحاق و همکاری ایران با پروژه ایتر چگونه پیش میرود؟ ظاهرا با سنگاندازیهایی مواجه هستیم
در پروژه ایتر متاسفانه به مانع آمریکاییها برخورد کردیم. آمریکاییها اول کمی روند ورود ما در ایتر را کُند کردند، اما بعد از خروج از برجام مخالفتهای آنها با ما تقریبا علنی شد. ما فعلا در بحث گداخت هستهای پروژههای اروپایی و همچنین یک پروژه با فرانسه را جایگزین ایتر کردهایم. اخیرا هم کارشناسان ما به فرانسه رفتند و آنجا بازدیدهایی داشتند. هر دو پروژه ایتر و «وِست» که متعلق به فرانسه است و ما با آن ارتباطاتی برقرار کردهایم هر دو در جنوب فرانسه قرار دارند با این تفاوت که ظرفیت ایتر چندین برابر ظرفیت وست است. مبنای تصمیمگیری در ایتر اجماع اعضاست و حتی اگر یکی از اعضا با موضوعی مخالف باشد آن موضوع به نتیجه نمیرسد.
ایران بازهم در قله
کارشکنی آمریکا به این معنی نیست که جمهوری اسلامی ایران از تلاش برای حضور در این پروژه مهم دست کشیده است؟
خیر اصلا؛ ما در ۴ الی ۵ شاخه اصلی گداخت، مثل «مکانیک»، «برق»، «شیمی» و ... در قله دنیا ایستادهایم و حضور ما در ایتر هم میتواند برای آنها و هم برای ما مفید باشد و ما را با تجهیزات و پیشرفتهای روز دنیا آشنا کند. سازمان انرژی اتمی همچنان پیگیر احقاق حق ملت ایران در پروژه ایتر هست. نام این پروژه در ضمیمه ۳ برجام با همین نام ایتر آمده است. ایجاد امکان حضور ایران در ایتر مسئولیت و تکلیفی برای همه طرفهای برجام است حال اگر آمریکا از برجام بیرون رفته و کارشکنی میکند وظیفه بقیه است که به کمک ما بیایند و این موانع را بردارند، چون پروژه ایتر یک پروژه جهانی است و متعلق به یک کشور خاص نیست.
به اندازه کافی سوخت ۲۰ درصد برای تولید رادیوها دارو داریم
یکی از موضوعاتی که بعضا مطرح و باعث نگرانی برخی هموطنان میشود وضعیت تولد رادیو داروها برای بیماران سرطانی است. این مهم در راکتور تحقیقاتی تهران تولید میشود و لازمه آن هم وجود سوخت اوانیوم با غنای ۲۰ درصد است. این در حالی است که ایران در فرایند برجام پذیرفته سوخت ۲۰ درصد در داخل تولید نشود؛ با عنایت به جمیع جهات، پاسخ شما به نگرانی این عزیزان چیست؟
برای تهیه رادیوداروهای خوب، باید از سوخت ۲۰ درصد استفاده کرد و ما الان این تکنولوژی سوخت۲۰ درصد را در اختیار داریم و مطمئنا اگر آن را نداشتیم دیگران با شرطهای سیاسی این رادیودارو را به ما میفروختند.
رادیو داروی حدود یک میلیون بیمار
مهم داشتن چنین سوختی هست...
ما در حال حاضر به اندازه کافی سوخت ۲۰ درصد داریم. بخش مهمی از رادیوداروهای ما با استفاده از روش راکتور تولید میشوند، ولی غیر از راکتور، ما شتابدهندهها را هم داریم. ضمن اینکه پروژه FDG در کرج به تازگی تکمیل شد و نمایندگان مجلس هم از آن بازدید کردند. با این پروژه بخشی مهمی از نیازهای رادیوداروی کشور تامین میشود. ما الان در این زمینه حداقل تا ۴ - ۵ سال آینده مشکلی نخواهیم داشت. ضمن اینکه رادیو داروی مورد نیاز حدود یک میلیون بیمار خود را تامین میکنیم در حال صادرات به تعداد زیادی از کشورها هستیم.
محموله دوم سوخت ۲۰ درصد در آستانه ورود به کشور
سوال من ناظر به زمانی است که سوخت فعلی ما تمام شود در آن صورت تکلیف چیست؟
ما مواد اولیه سوخت را داریم و یکی دو سال قبل از آنکه نیاز پیدا کنیم، آنها را به سوخت تبدیل میکنیم. البته تولید با غنیسازی متفاوت است. در زمان انعقاد برجام، ما تولید سوخت ۲۰ درصد را متوقف کردیم و مازاد سوخت خود را به صورت امانت در روسیه گذاشتیم که مجموعا حدود ۱۰ محموله شد. اولین محموله آن را حدود ۷ ماه پیش گرفتیم و محموله دوم هم در آستانه انتقال است. هر کدام از این محمولهها میتواند به مدت حدود یک سال استفاده شود بنابر این حداقل تا هفت هشت سال آینده برای راکتور تهران سوخت۲۰ درصد داریم.
اگر برجام باشد باید سوخت ۲۰ درصد هم باشد
پس در خلال اجرای برجام - اگر اجرا شود - طرف مقابل باید سوخت ۲۰ درصد ما را تامین کند؟
بله. ما در شرایطی در برجام متعهد شدیم سوخت ۲۰ درصد تولید نکنیم که مابقی طرفها به تعهدات خود عمل کنند و این سوخت را به ما بفروشند. اگر این سوخت به ما فروخته شود نیازی به تولید آن نداریم. اگر از خود من هم بپرسید که سوخت ۲۰ درصد را تولید کنیم بهتر است یا اینکه آن را خریداری کنیم؟ من میگویم اگر بخریم بهتر است چراکه در این صورت به مواد ما دست نمیخورد و مصرف نمیشود. اگر برجام همچنان برقرار باشد طرف مقابل باید به ما سوخت بفروشد و اگر برجام نباشد دیگر مانعی پیش روی ما نیست و ما خودمان سوخت ۲۰ درصد را تولید میکنیم. ضمن آنکه در شرایط معمول بعد از گذشت ۱۵ سال از برجام ما خودمان سوخت۲۰ درصد را تولید میکردیم.
اسکن هوایی ۷۵ درصد فضای کشور برای شناسایی و استخراج اورانیوم
بخش پایانی گفتوگوی ما به حوزه مهم اکتشاف و استخراج مربوط میشود. مستحضرید که یکی از راهبردیترین حلقههای صنعت هستهای، مواد اولیه آن یعنی اروانیوم است. پیشتر سازمان انرژی اتمی درباره جتسجوی هوایی (ژئوفیزیک هوابرد) با ستاد کل نیروهای مسلح نیز نامهنگاریهایی انجام داده بود و تا سال ۹۴ هم ۶۶ درصد خاک ایران مورد شناسایی قرار گرفت، وضعیت فعلی این مهم چگونه است؟
در حوزه اکتشاف هوایی کارهای خوبی انجام شده و در بیش از ۷۵ درصد فضای کشور «اسکن هوایی» صورت گرفته و این در حالی است که قبل از انقلاب کارهای بسیار مختصری در این حوزه انجام شده بود. ضمن اینکه آن زمان ما برای آنالیز اطلاعات هم مشکل داشتیم. ما امروز هم اسکن هوایی انجام میدهیم و هم اطلاعات را آنالیز میکنیم. فرآیندی که تماما ایرانی است. در جمع آوری فضایی اطلاعات، پس از ارسال سیگنالها به سطح زمین از هوا، مشخص میشود چگالیهای کدام مناطق زیاد است و از طریق بازگشت فرکانس، وجود منابع اورانیوم در یک منطقه به دست میآید.
در این زمان است که گمانهزنیها بر روی آن منطقه شروع میشود (مثل کندن چاههای کوچک) و این گمانهها به ما نشان میدهد که چقدر ذخیره اورانیوم در آن منطقه با چه عیاری و در چه عمقی وجود دارد. آنگاه پس از ارزیابی و بررسیهای کارشناسی تصمیم گرفته میشود که استخراج در آن منطقه صورت بگیرد یا نه. ما در عین حال که اکتشاف را به نحو کامل انجام میدهیم و در عین حال که استخراج میکنیم و تا مرحله کیک زرد و UF6 پیش میرویم فعلا عجلهای برای تولید سوخت ۲۰ درصد نداریم.
ما گفتهایم غنیسازی ما محدود است، اما نگفتیم مراحل قبل از آن هم محدود است. ایستگاههای ۵ ساله، ۸ ساله و ۱۰ ساله برجام در حال رسیدن هستند و با رسیدن هر کدام از این ایستگاهها بخشهایی از محدودیتها کنار میروند و انشاءالله با کنار رفتن محدودیتها فعالیتهای ما در حوزههای مختلف افزایش پیدا میکند.
- 11
- 5