درياچه كاسپين (قزوين) كه از سر بزرگي، دريا خوانده ميشود، باز بر سر زبانهاست؛ آن هم با توافق ٥ همسايهاش بر سر دريا يا درياچه بودن او. همسايگان اين دريا به توافقي رسيدهاند كه در صورت كامل شدن، نه فقط بر هر يك از آنها و روابط هر يك با ديگر هممرزان آبي، بلكه بر بسياري از شركاي دورتر نيز اثر ميگذارد. اقتصادهاي پرشماري درگير كاسپين هستند و مرور اين وابستگي در آستانه توافقي تاريخي، خواندني است.
دريايي كه چند فرهنگ گوناگون را گرد هم آورده، جز زيبايي و ذخاير زيستياش، پولساز نيز هست. كاسپين كه ما بيشتر خزرش ميخوانيم، سرچشمه نفت و گاز و همين طور خاويار و ماهي است. علاوه بر اينها، گذرگاهي است براي تجارت همسايگان و حتي رفت و آمد كشتيهاي باري و داراي موقعيتي استراتژيك. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، پول درآوردن از دستكم ٤٨ ميليارد بشكه نفت و ٢٤٠ تريليون متر مكعب گاز دريا دشوار بوده چراكه ديد ذينفعان، يكسان نبوده است.
گفته شده كه كشورها بر سر ٩٠ درصد مسائل توافق كردهاند و همه به حل باقي قضايا اميدوارند. توافق يكشنبه گذشته به كاسپين موقعيت حقوقي ميدهد و سرحدهاي دريايي هر كشور را روشن ميكند. مهمترين رخداد ديگر اين است كه كشورها براي كشيدن خط لوله در اين دريا تنها به رضايت كشور تحتتاثير نياز دارند و نه تمام كشورهاي ساحلي. پس از نشستهاي ٢٠٠٢ عشق آباد، ٢٠٠٧ تهران، ٢٠١٠ باكو و ٢٠١٤ استرخان، شايد نشست قزاقستان دروازه موفقيت باشد. همهچيز بستگي به توافق نهايي بر سر دريا يا درياچه بودن كاسپين داشت.
خزر با ٤٤٠ هزار كيلومتر مساحت و عمق بيشينه ١٠٢٥ متر، دسترسي به آبهاي آزاد ندارد و به لحاظ فني دريا نيست اما بزرگترين محوطه آبي بسته در جهان است. قوانين درباره درياچهاي با مرزهاي بينالمللي و درياي آزاد بسيار متفاوت است. درياچه بودن حق استفاده ٢٠ درصدي به كشورها ميدهد و دريا بودن، خط مياني را مورد نظر قرار ميدهد. نتيجه مذاكرات، درياچه دانستن با الگو گرفتن از قوانين آبهاي آزاد بود.
نفع اقتصاد ايران
توافق اگر نهايي شود، ميتواند نويدبخش شرايط تازه باشد. ايران، روسيه، قزاقستان، تركمنستان و آذربايجان با اصل توافق بر مسائل حقوقي از همين حالا شركتهاي نفتي را به هوس انداختهاند. بازار ٤ تريليون دلاري نفت و ٢ تريليون دلاري گاز (به قيمتهاي فعلي) خزر، شوران، اكسون، شل و بريتيش پتروليوم را آماده رقابت با روسها و ديگر بازيگران بزرگ جهاني براي كشف و استخراج منابع انرژي كرده است.
پس از ٢٠ سال مذاكره، اگر مرزها بهطور واضح مشخص شوند، امكان حضور بيشتر شركتهاي خارجي فراهم ميآيد. خزر كه قديميترين منطقه توليدكننده هيدوركربن جهان دانسته ميشود، حدود ٤٨ ميليارد بشكه ذخاير اثبات شده دارد و ٢٩٢ تريليون متر مكعب گاز را هم در بر گرفته است. تقريبا سه چهارم اين ذخاير در ١٦٠ كيلومتري سواحل كشورها جاي گرفتهاند. توافق اخير چارچوبي حقوقي براي به اشتراك گذاشتن دسترسي به اين نواحي تعريف ميكند.
اين كنوانسيون ٥ امضايي توسعه برخي پروژههاي نفت و گاز كاسپين شامل ميدانهاي نفتي مورد مناقشه را تسهيل و درآمدها را افزايش خواهد داد. همچنين در صورت نهايي كردن توافق، عبور لولههاي گاز از اين دريا ساده ميشود. توافق البته ضامن توسعه نيست، اما حذفكننده دستهاي از موانع موجود است.
توافقي كه مرزهاي آبي را مشخص بكند، كشيده شدن خط لوله ميان دو كشور بدون امضاي ٥ كشور را ممكن ميكند كه گامي بزرگ براي توافقات دوجانبه است. اين ويژگياي است كه هر دو كشور تحريم شده منطقه يعني ايران و روسيه خواستار آن بودهاند و انگار به آن ميرسند. همچنين اجراي پروژه انتقال گاز از تركمنستان به آذربايجان شدني خواهد شد.
كنوانسيون امضاشده همچنين راه افزايش ترانزيت نفت را براي همه هموار ميكند. متن آنچه اخيرا امضا شده فرمول اصلاح شده در شمال دريا را براي جنوب نيز ممكن خواهد كرد تا منازعات مالكيت ميدانهاي جنوب نيز حل شود. يكي از اين ميدانها كه ممكن است خط ميانهاش مشكلساز شود، ميدان سردار جنگل نام دارد كه توسط ايران كشف شده است. تخمينها نشان ميدهد كه ٢ ميليارد بشكه نفت در اين ميدان وجود دارد كه حدود ٥٠٠ ميليون بشكه آن قابل استحصال است. تهران و باكو پيشتر تصميم گرفتهاند كه ذخاير اين ميدان را دستنخورده نگه دارند تا توافقي حاصل شود و حالا گرچه اين توافق راحت ميشود، چالشهايي هنوز باقي است. در كل ايران ميتواند از خزر نفت بسياري به دست بياورد كه نياز به قدرتافزايي سياسي و ديپلماتيك دارد.
ايران در ميداني ديگر نيز با آذربايجان شريك است. كنوانسيون اخير ميتواند بر ميدان البرز يا آلوف آذربايجاني هم تاثير بگذارد. بريتيش پتروليوم حدود دو دهه پيش آماده همكاري با آذربايجان در اين ميدان بود اما با فشار ايران عقب نشست.
ترديدهاي توافق
رونق تجارت همسايگان و هر كشوري با ديگر مناطق دنيا، كل منطقه را رونق خواهد داد؛ با اين همه، توافق ابهامهايي نيز دارد. مشخص نيست كه عشقآباد كه تعهدي درازمدت به چين دارد، چقدر ميتواند به غرب گاز صادر كند. صادرات به غرب نيازمند توافقهاي دوجانبه خواهد بود. همچنين اين كشور ممكن است توسعه خط لوله چهارم به چين يا خط لوله تركمنستان، افغانستان، پاكستان و هند را ترجيح دهد.
نكته ديگر اينكه فرآيند استفاده فرمول شمال در جنوب ممكن است زمانبر باشد چراكه چنان كه اشاره شد در جنوب دريا سه ميدان هست كه ممكن است جزييات توافق بر سر آنها دشوار باشد.
همچنين بايد توجه كرد كه سياست داخلي تركمنستان درباره فرآوري گاز هم نامعلوم است. فعلا اين كشور بر فرآوري گاز در خاك خود پافشاري دارد اما اجازه فرآوري گاز در بلوك يك ميدان گوناشلي آذربايجان بسيار به صرفهتر است. اگر تركمنستان و آذربايجان توافق كنند، تركمنستان ميتواند ٨ تا ١٠ ميليارد متر مكعب به آذربايجان صادر كند تا هم به مصرف داخلي برسد و هم به كريدور جنوب به سوي اروپا برود.
آب و سياست
اين توافق پيامدهاي سياسي قابل توجهي خواهد داشت. درياي كاسپين از نظر ذخاير نفت به ثروتمندي خليج فارس نيست اما ميتواند تاثير خاورميانه نفتي را در تصميمگيريهاي استراتژيك كاهش دهد. با توجه به همسايگان خزر و راه ورود آن به اروپا، خزر همين حالا هم اهميت استراتژيك دارد.
بر اساس گزارشها، ٣ كشور از متحدان دور و نزديك امريكا كه در ظاهر با روسيه گرم نگرفتهاند، در مذاكرات محرمانه با امريكا به دنبال امتياز گرفتن هستند و نزديكي آنها به امريكا يك داستان ديگر توافق اخير است.
از سوي ديگر اين توافق از آنجا كه نياز به امضاي ٥ كشور در قراردادها را حذف ميكند، تجارت ايران و روسيه را بدون درگير كردن كشورهاي پايبند به تحريم هر دو طرف، سادهتر ميكند.
همچنين انرژي اروپا و خط لولههايي چند، از توافق نهايي اين ٥ كشور متاثر خواهند شد. مجوز حضور نظامي تنها براي كشورهاي ساحلي كه حضور ناتو را منتفي ميكند از ديگر جوانب مهم قرارداد است.
اين درياچه، نامي ايراني دارد و اميد به كسب درآمد از آن حالا اميد ايرانيان است.
كنوانسيون رژيم حقوقي خزر توسعه برخي پروژههاي نفت و گاز كاسپين شامل ميدانهاي نفتي مورد مناقشه را تسهيل و درآمدها را افزايش خواهد داد. همچنين در صورت نهايي كردن توافق، عبور لولههاي گاز از اين دريا ساده ميشود.
- 9
- 3