مایک پمپئو، جمعه هفته گذشته از محدویت هایی از جانب کاخ سفید در صنعت هسته ای کشور خبر داد. در این راستا وزیر امور خارجه ایالات متحده عنوان داشت برخی از معافیتهایی که ایران طبق برجام میتواند برنامه هستهای خود را مطابق با آن ادامه دهد، تمدید میکند؛ اما این معافیتها ارسال آب سنگین و مبادله اورانیوم غنی شده با کیک زرد را شامل نمی شود. بر این اساس ارسال آب سنگین تولیدی مازاد ایران به خارج یکی از معافیتهایی است که آمریکا تمدید نمیکند.
ذخیره آب سنگین ایران طبق برجام نباید از ۱۳۰ تن بیشتر شود. پیش از این ایران می توانست مازاد تولید پیش از این میزان را به بازارهای بینالمللی صادر کند. همچنین مبادله اورانیوم غنی شده مازاد ایران با کیک زرد دیگر معافیتی است که تمدید نخواهد شد. طبق برجام ایران تنها میتواند ۳۰۰ کیلوگرم ذخیره اورانیوم غنیشده داشته باشد و مازاد تولید را میتواند برای فروش به خارج منتقل کند. اما این محدویت ها چه تاثیری بر صنعت هسته ای کشور خواهد داشت؟ با توجه به شرایط پیش آمده آینده برجام به کجا خواهد کشید؟ مناسبات ایران با برخی کشورها و مهمتر از آن آینده همکاری تهران با آژانس بین المللی انرژی اتمی چه سمت وسویی پیدا خواهد کرد؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ این سوالات را در گفت و گویی با محمد صادق ربانی، قائم مقام اسبق سازمان انرژی اتمی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران و عضو هیئت اجرایی "شورای ملی صلح" جویا شده است که در ادامه می خوانید:
با توجه به این که دولت آمریکا معافیتهای مربوط به همکاری هستهای اتحادیه اروپا، چین و روسیه با ایران را تمدید کرده اما دو معافیت انتقال آب سنگین مازاد به عمان و مبادله اورانیوم غنی شده با کیک زرد را تمدید نکرده است؛ آینده هسته ای ایران، به خصوص نیروگاه و رآکتور بوشهر به کجا خواهد رسید؟
اینکه دولت آمریکا معافیتهایی را تمدید کرده و برخی را نکرده است، می تواند تا حدودی کلید فهم سیاست های آمریکا در قضیه هسته ای باشد. معاف کردن کشورهای اروپایی، چین و روسیه در زمینه همکاری هسته ای، یا از روی ناچاری بوده و یا حد اقل می خواسته که هزینه های زیاد و غیر لازمی را در مواجهه با این کشورها بر آمریکا تحمیل نکند. شاهد دیگر آن، تهدید کردن یک کشور، عمان، از تحویل گرفتن آب سنگین و یا مبادله اورانیوم غنی شده با کیک زرد است. زیرا فشار بر عمان برای آمریکا چندان پر هزینه نخواهد بود، در عین حال معضل مهمی را از نظر رعایت مفاد برجام برای ایران ایجاد میکند. زیرا طبق برجام سقف تولید این دو محصول و نگهداری آنها در کشور دارای محدودیت است و اگر نتوان از سازوکار پیش بینی شده در برجام برای ارسال آن به خارج استفاده کرد، ایران ناگزیر به انباشت آن و در نتیجه متهم به نقض برجام خواهد شد. هدف آمریکا هم تحت فشار قرار دادن ایران به انتخاب پیروی از برجام یا متوقف کردن غنی سازی اورانیوم است. نیروگاه در حال کار بوشهر برای ادامه کار با مشکلی فوری مواجه نیست.
چرا در حالی که در دوران بوش پسر نیروگاه هستهای بوشهر از معافیت های تحریمی آمریکا برخوردار بود، این بار دولت دونالد ترامپ این تأسیسات هستهای را مشمول تحریم کرده است؟
بوش پسر هم با سیاستهای ترامپ مشکل داشته و دارد. فشارهای متفاوت ترامپ ناشی از شعارهای انتخاباتی اوست که همواره برجام را بدترین معامله دولت اوباما می دانست و وعده کرده بود تا ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و به یک توافقنامه متفاوت دست یابد تا بتواند مدعی شود پیمان خسارت بار اوباما را اصلاح کرده است. به نظر می رسد توافق هسته ای جدید با ایران و کره شمالی بتواند موفقیت ترامپ را در انتخابات ریاست جمهوری بعدی تا حدود زیادی تضمین کند. لذا این نگاه رادیکال به تبعش اقدامات تند خصمانه را درقبال تهران در پی دارد.
در سایه شرایط کنونی آینده روابط و همکاری های هسته ای روسیه و جمهوری اسلامی ایران، به خصوص در نیروگاه بوشهر به کجا خواهد رسید؟
روسیه خود در موارد متعددی با تحریمهای ترامپ درگیر است. چون ایران پس از برجام نزد آژانس بین المللی انرژی اتمی سابقه مثبت و عاری از تخلفی دارد، بعید است مشکلی برای نیروگاه بوشهر از این جهت روی دهد. بهعلاوه همکاریهای پژوهشی در فردو، بوشهر و اراک مواجه با تحریم نیستند.
به فردو، بوشهر و اراک اشاره داشتید. آیا از لحاظ فنی جمهوری اسلامی ایران توان داخلی برای احیاء و تداوم حیات هسته ای خود در نیروگاه بوشهر، نطنز، فردو و دیگر جاها را دارد؟
اگر منظور از احیاء ادامه کار این مراکز باشد، مشکل غیر قابل حلی وجود ندارد. زیرا آژانس بین المللی انرژی اتمی خود را برای کمک به اعضای آژانس، با استفاده از توان سایر اعضا موظف میداند.
آینده رآکتور آب سنگین اراک و تولیدات آن به کجا خواهد رسید؟
تولید آب سنگین در اراک مشکلی ندارد. اما نگهداری بیش از میزان تعیین شده مسأله ای است در پرسش آغازین به آن اشاره شد. طراحی جدیدی از رآکتور آب سنگین توسط چین در حال انجام است و فشارهای آمریکا بر کشور چین در شرایط حاضر چندان نافذ نیست.
آینده همکاری های هسته ای کشورهای حاضر در برجام، ذیل توافق هسته ای چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد؟ آیا کشورها از همکاری با ایران در سایه انصراف خواهند داد؟
کشورهای ذکر شده از اعضای سازمان بین المللی انرژی اتمی هستند و همکاریهای علمی و فنی در چارچوبهای تعیین شده توسط آژنس انجام می گیرد.
پیرو تحریمهای هستهای جدید آمریکا، آیا نسل ۵، ۶ و ۷ سانتریفیوژها مطابق با برجام میتوانند ادامه کار دهند، خصوصا که اخیرا روحانی از احتمال تولید سانتریفیوژهای نسل هشتم نیر سخت گفته است؟
انجام کارهای تحقیقاتی و فناورانه در حوزه فناوری هسته ای در هیچ کشوری محدودیتی ندارد.
با توجه به اینکه ذیل توافق هسته ای ایران می تواند ۳۰۰ کیلو اورانیوم غنی شده داشته باشد، مازاد این اورانیوم چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
همان گونه که در پرسش ابتدایی عنوان داشتم. احتمالاً برای یافتن راهکاری برای برون رفت از مشکلات پدید آمده، نشستی توسط اعضای برجام، به جز آمریکا، ضروری باشد. زیرا طبق برجام سقف تولید آب سنگین و مبادله اورانیوم غنی شده با کیک زرد و نیز نگهداری آنها در کشور دارای محدودیت است و اگر نتوان از سازوکار پیش بینی شده در توافق هسته ای برای ارسال آن به خارج استفاده کرد، تهران ناگزیر به انباشت آن و در نتیجه متهم به نقض برجام خواهد شد. این مسئله زمانی اهمیت پیدا می کند که بدانیم هدف آمریکا هم تحت فشار قرار دادن ایران به انتخاب پیروی از برجام یا متوقف کردن غنی سازی اورانیوم است.
با این تفاسیر مناسبات ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی به کجا خواهد کشید؟
آژانس سازمانی مستقل و زیر نظر سازمان ملل است و محدودیت های اعمال شده توسط آمریکا را به رسمیت نمیشناسد و می تواند ادامه یابد.
جمهوری اسلامی ایران چه اهرم ها و اقداماتی را، ذیل توافق هستهای برای تقابل با فشارهای آمریکا می تواند در نظر داشته باشد؟
بر اساس گزارش های فنی آژانس از فعالیت های هسته ای ایران، هیچ گونه تخلف با اهمیتی از مفاد برجام صورت نگرفته و حمایت کشورهای اروپایی، چین و روسیه مانع اصلی فشارهای حداکثری علیه ایران است. پیشرفت های پژوهشی در مورد فناوری های هسته ای در زمینه های سلامت، کشاورزی و صنایع و استفاده از آنها با همکاری سایر اعضای آژانس بین المللی انرژی اتمی بهترین راه مقابله با زیاده خواهی های آمریکا می تواند باشد.
به هر حال برجام برای موازنه هستهای منطقه ای شکل گرفت و کشورهای اروپایی آن را یک الگوی موفق برای عدم اشاعه هستهای می دانستند، با توجه به نگاه تحریمی آمریکا حیات برجام در مسئله هسته ای چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
گزارش های آژانس پیش از امضای برجام همواره دوپهلو و با تردیدهایی در مورد فعالیتهای پنهان هسته ای در مراکز نظامی همراه بوده است. برجام با تأیید کشورهای دارای حق وتو در شورای امنیت تصویب شده و نظارت آژانس را از آن پس محدود به بازرسی از تأسیسات هسته ای ایران کرده است. به این معنا که بازرسی از پایگاه های نظامی را که جزء خط قرمزهای هر کشوری است، منتفی کرده و به جای آن نظارت بر تمامی فرایند چرخه سوخت هسته ای را قرار داده است. لذا اگر این بخش کار تحت نظارت آژانس باشد، اطمینان کافی برای عدم تکثیر سلاح حاصل خواهد شد و نیازی به بازرسی از مراکز نظامی نیست. به این ترتیب است که الگوی برجام گزینه مناسبی برای کنترل تسلیحات هسته ای به حساب آمده است.
با توجه به اینکه حفظ برجام برای امنیت کشورهای اروپایی بسیار اهمیت دارد، قاره سبز برای حفظ و تدوام برجام کاری صورت خواهد داد؟
پرسش اینکه حفظ برجام برای امنیت کشورهای اروپایی بسیار اهمیت دارد؛ با این پیش فرض است که فعالیت های ایران قبل از برجام، در مسیر ساخت سلاح هسته ای بوده است. این ادعای اروپاییها و اثبات نشده است. ادعای برخی از مسئولان داخلی هم مبنی بر اینکه اگر ایران تحت فشار قرار بگیرد به فعالیت های پیشین خود روی خواهد آورد، تهدیدی غفلت آمیز و ناشیانه است. زیرا کشورمان همواره فعالیت های هسته ای خود را صلح جویانه و غیر تسلیحاتی اعلام کرده است. اینکه به فعالیتهای پیشین خود روی خواهد آورد، حاوی نوعی تهدید است تا دیگران برای احتراز از آن تهدید ناگفته وادار به همکاری شوند. اینکه آیا اروپایی ها برای حفظ برجام کاری خواهند کرد یا نه، باید منتظر ماند و دید. اما آنچه مسلم است خروج ایران از برجام مواضع مساعد اروپاییها را به سوی آمریکا متمایل خواهد کرد.
عبدالرحمن فتح الهی
- 19
- 2