در آستانه سفر دکتر حسن روحاني به نيويورک وقايع آرامکو اتفاق افتاد و در حالي که انصارا... مسئوليت آن را به عهده گرفت، دولت ايران صراحتا اعلام کرد که نقشي در آن ماجرا نداشته است. در عين حال اتخاذ برخي مواضع نه تنها شرايط را براي رفع مناقشه بهتر نميکند، چه بسا بر دامنه مناقشات هم بيفزايد. سفر هيات ايراني به نيويورک ظاهرا مطابق انتظار به پايان نرسيد چون با پيامي همچون عدم سازش، عدم مذاکره و اعلام مواضع نسبتا تندتر مبني بر التيماتوم براي ورود به گام چهارم کاهش تعهدات برجامي همراه بود که با واکنش اروپا مواجه شد. کشورهاي اروپايي صراحتا اعلام کردند اگر ايران گام چهارم کاهش تعهدات برجامي را بردارد، آنها هم از برجام خارج خواهند شد.
در اين شرايط شايد بتوان گفت محافظهکاران دست بالا را داشته باشند. ايران هر آن ميتواند اعلام نمايد که از برجام خارج خواهد شد، هر چند با عمل نکردن اروپاييها به تعهداتشان شايد باقي ماندن در برجام هم منطقي نباشد. اگر ايران از برجام خارج شود بايد خود را براي شرايط سخت آماده کند. به نظر ميرسد آن کساني که بر اين تصورند که دوران پساترامپ ميتواند راهگشا باشد، لازمه آن يک سال و نيم انتظار است. پذيرش شرايط يعني تحمل تحريمها در طول يک سال و نيم آينده، در حالي که هر لحظه سختتر هم خواهند شد. با کاستن روزانه دو ميليون بشکه نفت از صادرات ايران، حدود ۱۲۰ ميليون دلار در روز دچار زيان مستقيم ميشويم. با مشکلات مبني بر عدم صادرات پتروشيمي و ساير مواد، رقم ديگري بر اين خسارات روزانه افزوده ميشود. تصميمگيران با توجه به چنين خسارات سنگيني بايد محاسبات خود را انجام دهند و آگاه باشند که وظيفه آنها رسيدن به سيستمي براي فروکاستن از خسارات و ايجاد شرايط براي مبادله و تجارت است.
برخي از تحليلگران بر اين نظرند که آمريکا چون در شرايط انتخاباتي قرار دارد به هيچ عنوان وارد کارزار سخت و مقابله شديد نخواهد شد اما بايد دانست که تجربه نشان داده که چندان اطميناني در اين موارد وجود ندارد. مهم توانايي تشخيص اتفاقات آينده و حفظ منافع ملي است.
اينکه آيا ايالات متحده تمايل به راه اندازي جنگ دارد و يا ندارد ميتوان گفت از آنجايي که وقوع هر گونه درگيري براي آنها خسارت انساني و مالي دارد، در حالي که آنها به کشورمان خسارت عمدهاي را بهصورت روزانه وارد ميکنند، چندان نيازي به آن نميبينند. آنها به قصد ضربه زدن ميآيند و متقابلا از طرف ايران نيز خسارتهايي به همسايگان وارد خواهد شد. اين مساله کمال مطلوب غربيهايي خواهد بود که تمايل و برنامهشان تخليه خاورميانه از دلارهاي نفتي است که آنها آن را متعلق به خودشان ميدانند. بعيد به نظر ميرسد آمريکاييها به جنگ تمايل داشته باشند مگر آنکه شرايط تغيير کند و با واکنشهاي احتمالي وارد اقدامات تلافيجويانه شوند.
آن اقدامات نيز وقتي قرار باشد با اقدامات مشابه همراه باشد ميتواند به يک آتش افروزي سراسري بينجامد. اما جنگهاي کنوني با شدت بمبارانها خسارتهاي فراوان به هر دو سو وارد خواهد ساخت و معمولا به سرعت پايان خواهد گرفت. شرايط کنوني يعني همين جنگ اقتصادي و خسارات روزانه از نظر آنها کافي است، اما فعلا براي حل مساله راهکاري ديده نميشود. ايران تحت فشار قرار دارد و براي رسيدن به سطح مذاکره بايد از زير فشار خارج شود.
فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بینالملل
- 11
- 2