به گزارش رویداد۲۴، روز گذشته سفر ابراهیم رئیسی به روسیه مهمترین اتفاق سیاست خارجی در ایران بود؛ حاشیههای این سفر البته از متن آن پررنگتر بود و تصاویر منتشر شده از روسیه چندان به مذاق ایرانیان خوش نیامد. نخستین انتقاد مطرح شده این بود که چرا وزیر انرژی روسیه برای استقبال از رئیسی به فرودگاه آمده و خود پوتین نیامده است. البته این انتقاد پایه و اساسی نداشت؛ چه آنکه در عرف دیپلماتیک معمولا هیچ رئیس جمهوری برای استقبال به فرودگاه نمیرود و حتی در سفر پوتین به ایران نیز رئیس جمهور ایران هم به فرودگاه نرفت و محمود واعظی حاضر بود. معمولا در فرودگاه رئیس گروه دوستی دو کشور یا مقامی در این سطح به فرودگاه میرود اما در مراسم استقبال در کاخ قاعدتا رئیس جمهور حاضر میشود.
بهمن حسین پور معاون پیشین تشریفات ریاست جمهوری نیز در این باره به ایسنا توضیح داده که «هیچگاه سابقه نداشته پوتین برای استقبال از مقامات همتای خود به فرودگاه رفته باشد. در سفر آقای رئیسی به موسکو وزیر انرژی این کشور به استقبال رئیس جمهوری کشورمان در فرودگاه رفت و پس از نواخته شدن سرود ملی دو کشور ایران و روسیه، آقای رئیسی از یگان تشریفات مستقر، سان دید؛ بنابراین کاری که روسیه انجام داد بر اساس پروتکل تشریفات این کشور بود و میان رئیس جمهوری ما و روسای جمهور سایر کشورها تفاوتی قائل نشد.»
برخی کاربران تصاویری از دیدار اردوغان و پوتین را منتشر کرده بودند و نوشتند احترامی که پوتین برای اردوغان قائل شده، از ابراهیم رئیسی بیشتر بوده است. البته در یکی از سفرهای اردوغان به روسیه، او پند دقیقه دقیقه پشت در اتاق پوتین منتظر بود تا بتواند وارد شود. با این حال اینکه سفر رئیسی به روسیه چندان با احترام نبوده، قابل پذیرش است کما آنکه حتی طرف روسی به خود زخمت نداده بود پرچمی از ایران در محل دیدار نصب کند تا نشان دهند که هر دو طرف نماینده یک کشور و سرزمین هستند.
اما مهمترین انتقاد به فاصله ولادیمیر پوتین و ابراهیم رئیسی بود که برای کابران شبکههای اجتماعی بسیار دردناک بود. تصاویر منتشر شده از فاصله حدودا پنج متری طرفین مذاکره چندان خوشایند کاربران شبکههای اجتماعی نبود. خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت این فاصله احتمالا به خاطر رعایت پروتکلهای ویروس کرونا بوده است؛ البته کاربران به سرعت تصاویری از دیدار نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل و همچنین اردوغان در مدت اخیر منتشر کردند که نشان میداد در آن دیدارها چنین فاصلهای رعایت نشده است.
بخش دیگر انتقادات بر سر عدم استقبال پوتین مقابل دم ورودی کاخ کرملین بود که حسین پور درباره آن توضیح داده «معمولاً از پیش از انجام دیدار مقامات، نقطه مشخصی برای استقبال مقام میزبان تعیین و به طرف مقابل نیز اعلام میشود که برای استقبال از مقام شما، میزبان تا آن نقطه به پیش میآید. با این حال ممکن است به دلیل وجود صمیمیت میان مقامات، مقام میزبان از نقطه از پیش تعیین شده فراتر برود و مثلاً تا پای اتومبیل یا جلوی ساختمان محل دیدار برود که این به معنای وجود علاقه و صمیمیت میان دو مقام است و طرف مقابل نیز با مشاهده چنین رفتاری، متوجه این صمیمیت خواهد شد اما نمیتوان گفت که پیش نرفتن مقام میزبان از نقطه تعیینشده نشانه بیاحترامی یا بیتوجهی میزبان به مهمان است.»
بیشتر بخوانید: جدال اولیانوف با ظریف / چرا نماینده روسیه در وین به وزیر سابق خارجه ایران حمله کرد؟
البته انتقادات پیش از آنکه سفر انجام شود هم وجود داشت و بخشی از مردم ایران نگاه همدلانهای به روسیه ندارند. آنها از قراردادهای یکجانبه و استعمارگرایانه روسیه با ایران نگران هستند. کاظم جلالی سفیر ایران در روسیه البته این نگاه سرد ایرانیان به روسیه مربوط به دوران تزاری میداند؛ یعنی تا قبل از انقلاب ۱۹۱۷، با این حال آنچنان که از شعارهای انقلابیون بر میآید، جمهوری اسلامی میانهای با ۱۹۱۷ به بعد که کمونیستها بر سر کار آمدند هم ندارد و شعار نه شرقی نه غربی به خاطر همین ساخته شد. یکی از شعارهای معروف اوایل انقلاب این بود که «خانه گلی علی پناه کارگران است نه کاخ کرملین»؛ حتی در سال ۱۹۸۹ مصادف با ۱۳۶۷ که ادوارد شواردنادزه نماینده گورباچف به ایران آمد هم امام خمینی چندان او را تحویل نگرفت و با عرقچین به جلسه رفت و پارچهای روی پا انداخت تا برای نشان دادن عمق اختلاف، هیچکدام از مناسبات دیپلماتیک را با کمونیستها رعایت نکرده باشد. با این حال از سال ۱۹۹۱ که حکومت کمونیستی در روسیه تمام شد، همچنان نگاه ایران به روسیه، همچون حکومت تزاری بوده و تغییری نکرده است.
البته فارغ از روابط حاکمیت با دولت روسیه، مردم ایران در ماجرای اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم و همچنین در ماجرای فرقه دموکرات و سیدجعفری پیشه وری که آنهم مربوط به حکومت تزاری نبود، دل خوشی از روسیه ندارند.
به گزارش رویداد۲۴ اگرچه حساسیت ایرانیان نسبت به روسیه از قبل وجود داشت، اما مذاکرات وین و نقش میخائیل اولیانوف در مذاکرات، این حساسیت و بدبینی را دو صد چندان کرده است. در دور قبلی مذاکرات که محمدجواد ظریف حضور داشت، بیان جملاتی همچون «هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید» برای شنوندگان آن حس خوشایند افتخار ایجاد میکرد و فارغ از نتیجه یا محتوای بحث، این حس برای بخشی از ایرانیان وجود داشت که نمایندهای از ایران در جریان مذاکرات حضور دارد که از منافع ایران حمایت میکند. در مقابل اینکه در دور جدید این مذاکره حضور نداشته باشد و نماینده روسیه هم در پیامهای توییتری خود او را تحقیر کند که استدلالها و حرفهایش به خاطر دنداندرد بوده، خیلی برای ایرانیان خوش نیامد و سیل انتقادات علیه او مطرح شد و این حس تقویت شد که روسیه دخالتهای بیجایی در منافع ملی ایران میکند. این حس زمانی بیشتر شد که فیلمی از علی باقری مذاکره کننده ارشد ایران منتشر شد که خطاب به اولیانوف میگفت «ما به مذاکرات شما [با آمریکا] خیلی امید بستهایم.»
طبیعی بود برای مردمی که این جملات را میشنیدند، طبیعی نبود که نماینده کشور دیگر بخواهد به جای ما مذاکره کند. مجموع این اتفاقات و دهها مورد دیگر فضا را به نحوی ایجاد کرد که حاشیههای سفر رئیسی از متن آن بیشتر شود. البته خود رئیسی هم درک چندانی از مناسبات دیپلماتیک ندارد و در این فضا حضور نداشته است. او تا پیش از این همه عمر خود را در قوه قضاییه گذرانده و سفرهای خارجیاش آنقدری نبوده که بداند در مواجهه با چنین فضایی چه باید کرد و پیش از سفر چه تهمیداتی باید بیندیشد تا گرفتار چنین شرایطی نشود. در این شرایط به حلقه مشاوران او هم نمیتوان امید چندانی داشت، چه اینکه دستکم آنها نیز در این فقره تجربه درستی ندارند.
رئیسی در دیدار پوتین بحثهای زیادی درباره پروژههای بر زمین مانده دو جانبه، همکاریهای بین المللی، تحولات افغانستان، پیمان شانگهای، راهاندازی منطقه آزاد تجاری ایران و اتحادیه اوراسیا، افزایش حجم اقتصادی مبادلات ایران و روسیه، بحران سوریه و ... کرد که احتمالا مهمترین آن مذاکرات وین و تلاش برای به سرانجام رساندن برجام باشد، با این حال اگر از کسی بپرسید «آیا از دیدار رئیسی و پوتین اطلاع دارید» این پاسخ را بدهد که «همان که پوتین به استقبال رئیسی نیامد و با پنج متر فاصله نشسته بودند!»
اگرچه هیچکدام از این موارد خلاف پروتکلهای تشریفاتی نبود اما درک پایین مشاوران رئیسی باعث شد مهمترین سفر رئیس جمهور که میتوانست به نقطه قوت او تبدیل شود، نقطه ضعف او شود؛ کما آنکه آنها میتوانستند با تشریح فضای کنونی ایران و روسیه، طرف مقابل را مجاب کنند که در آداب دیپلماتیک تا این حد خساست به خرج ندهد که اینگونه حمل بر بیحرمتی به ایران شود.
- 21
- 2
کاربر مهمان
۱۴۰۰/۱۱/۵ - ۱۷:۳۱
Permalink