نامه نیوز نوشت: تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: اظهارات آقای رئیسی درباره ردصلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نوعی خودزنی سیاسی بود.
سید ابراهیم رئیسی سه شنبه شب همزمان با دومین سالروز انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری در گفتوگویی تلویزیون حاضر شد و به یکسری نقدهای منتقدان دولتش پاسخ داد.
محمد مهاجری با اشاره به گفتوگوی تلویزیونی رئیس جمهور گفت: آقای رئیسی در بخشی از صحبت هایش اعلام کرد «برای تأیید برخی کاندیدهای ردصلاحیت شده در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ اقدام کردم. البته اگر آن آقایان تأیید صلاحیت هم می شدند تغییری در نتیجه انتخابات به وجود نمی آمد.» در باره این سخن آقای رئیسی دو نکته وجود دارد.
وی افزود: این اظهارات آقای رئیسی نوعی خودزنی سیاسی است چون دو حالت بیشتر ندارد، حالت اول این است که آقای رئیسی می خواهد بگوید «نتیجه آن انتخابات از پیش معلوم بود یا مهندسی کاملی صورت گرفته بود» که این حرف خوبی نیست چون اگر این حرف با علم کامل بیان شده باشد تبعات خیلی بدی دارد. حالت دوم آن است که براساس اصل «البینه علی المدعی» ایشان باید الان اثبات کند برای تأیید صلاحیت کاندیداها اقدام و تلاش کرده است.
این فعال مطبوعاتی تأکید کرد: من قرائن و شواهدی را می شناسم که نشان می دهد ایشان دست کم برای بعضی از کاندیداهایی که ردصلاحیت شدند نه تنها اقدامی نکردند بلکه هم علاقمند بودند آن افراد ردصلاحیت شوند و در جهت قطعیت تصمیم شورای نگهبان مبنی بر ردصلاحیت آن افراد مایه هم گذاشتند.
سخنان آقای رئیسی درباره عضویت ایران در پیمان شانگهای چقدر قرین به صحت هستند؟
فراز نوشت: ابراهیم رئیسی گفته است: «بحث عضویت در شانگهای ۱۷ سال مطرح بود، اما چه احساسی در آن کشورها ایجاد شد که حس کردند این دولت نگاهش به لبخند یا اخم چهار کشور نیست.» تمام اعضای این سازمان دارای رابطه رسمی با آمریکا و سطح مناسبات و تجارت دو طرفه قابل توجهی با این کشور هستند.
ابراهیم رئیسی در خلال گفت و گوی تلویزیونی سه شنبه شب خود باز هم به موضوع ورود ایران به سازمان همکاریهای شانگهای پرداخت و در این رابطه گفت: اجلاس شانگهای برگزار شد و اینبار قرار شد که عضویت ایران بررسی شود. بحث عضویت در شانگهای ۱۷ سال مطرح بود، اما چه احساسی در آن کشورها ایجاد شد که حس کردند این دولت نگاهش به لبخند یا اخم چهار کشور نیست.
ماجرای قبول عضویت ایران در پیمان شانگهای از همان روزهای ابتدای دولت ابراهیم رئیسی به عنوان دستاورد دیپلماتیک دولت سیزدهم معرفی شد. حامیان دولت میگفتند این عضویت نشان میدهد که دولت حسن روحانی بر خلاف آنچه که از خود نشان میداد دارای تبحر لازم در مسایل دیپلماتیک نبود. دولت ابراهیم رئیسی معتقد است عضویت در پیمان شانگهای یکی از ظرفیتهایی است که میتواند خلا روابط اقتصادی و مالی نرمال خارجی ایران در اثر تحریمها را رفع کند.
اما گزارههای مطرح شده توسط دولت و شخص رئیس جمهوری درباره ماجرای پیمان شانگهای و عضویت ایران چقدر قرین به صحت هستند؟
۱- ماجرای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای در ماههای پایانی دولت حسن روحانی قطعی شده بود و این اتفاق تنها به این دلیل در دولت رئیس رسمیت پیدا کرد که اجلاس شانگهانی در ماه اول عمر دولت او برگزار شد. در واقع اگر اجلاسی که قرار بود در آن قبول عضویت ایران رسما اعلام شود ۲ ماه قبلتر برگزار میشد، به جای رئیسی، حسن روحانی در آن رویداد حضور میداشت.
۲-محمد جواد ظریف در جلسه کلاب هاوس روز ۱۷ خرداد توضیح داد که «نامه ورود ایران به شانگهای را در اردیبهشت ماه دریافت کردیم، این واقعیت است؛ میخواهید دستاورد سازی کنید، بکنید، نوش جان، اما خودتان باورتان نشود!» علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی هم در روز ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ خبر مهمی را در حساب شخصی توئیتر خود منتشر کرد مبنی بر اینکه «خوشبختانه موانع سیاسی برای عضویت ایران در پیمان شانگهای برداشته شده و با طی تشریفات فنی، عضویت ایران نهایی خواهد شد.» این خبر مربوط به زمانی میشد که هنوز دولت سیزدهم شکل نگرفته بود. نه دولت ابراهیم رئیسی و نه خود او هیچگاه توضیح روشنی درباره تناقض بین دستاوردسازی از عضویت در پیمان شانگهای و تکمیل شدن مراحل این عضویت در دولت حسن روحانی ارائه ندادهاند.
۳-مشکل عضویت ایران در پیان شانگهانی در سالهای اخیر به مخالفت تاجیکستان بر میگشت. طبق قواعد این سازمان، حتی مخالفت یک عضو میتواند مانع قطعیت عضویت کشور جدیدی بشود. ماجرای مخالفت تاجیکستان به سفر محیالدین کبیری، رئیس حزب نهضت اسلامی به ایران و شرکت در کنفرانس وحدت اسلامی بازمیگشت. این دعوت از آقای کبیری سبب تخریب روابط ایران و تاجیکستان و مخالفت این کشور با عضویت دائم جمهوری اسلامی در سازمان شانگهای شد. نکته اینکه در دولت حسن روحانی، طیف منتقدان و مخالفان دولت حامی دعوت از محی الدین کبیری بودند و میزبانی از او در ایران بودند. دولت ابراهیم رئیسی در این رابطه نیز موضعی نگرفته است.
۴-البته تا قبل از این ماجرا و خصوصا در دولت محمود احمدی نژاد، مهمترین مانع حقوقی بر سر راه ایران برای پیوستن با سازمان شانگهای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد بود. قطعنامههایی که بر مبنای آن جمهوری اسلامی ایران تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی دانسته شده بود. این موضوع بهعنوان مهمترین مانع حقوقی عضویت کشورها در شانگهای شناخته میشود.
۵-ابراهیم رئیسی گفته است: «بحث عضویت در شانگهای ۱۷ سال مطرح بود، اما چه احساسی در آن کشورها ایجاد شد که حس کردند این دولت نگاهش به لبخند یا اخم چهار کشور نیست.» از کجای نقشه مناسبات و روابط شانگهانی می شود چنین چیزی را برداشت کرد؟ چین و هند به عنوان دو قدرت از سه قدرت اصلی شانگهانی دارای بیشترین سطح روابط آمریکا هستند و ایالات متحده بزرگترین شریک آنهاست. قدرت سوم این حلقه نیز روسیه است، کشوری که بر سر جنگ اوکراین اکنون درگیر بیشترین منازعات با آمریکا پس از پایان جنگ سرد تا کنون شده. اما بار هم در همین شرایط آمریکا یکی از ده شریک اول تجاری روس ها محسوب میشود. تمام اعضای دیگر این سازمان یعنی ازبکستان، پاکستان، قرقیزستان، قزاقستان و تاجکستان هم دارای رابطه رسمی با آمریکا و سطح مناسبات و تجارت دو طرفه قابل توجهی با این کشور هستند. حالا چطور چنین کشورهایی برای پذیرفتن ایران در جمع خود منتظر این بودند که آیا ایران به امریکا لبخند میزند یا نه؟ به عبارتی پشت کردن به آمریکا چطور میتواند مساله اصلی عضویت در سازمانی باشد که تمام اعضای آن رابطه قابل توجهی و حتی در مواردی نزدیک با این کشور دارند؟
۶-ابراهیم رئیسی و دولت او مصر هستند که ورود به پیمان شانگهای با سرعت و در یک بازه زمانی کوتاه پس از پایان دولت حسن روحانی و توسط مخالفان رئیس جمهوری پیشین انجام شده. با فرض صحت این ادعا سوال این است؛ دولتی که به سرعت یک ماه توانسته موافقت اعضای شانگهای برای عضویت ایران را بگیرد چرا به همان سرعت نتوانست زمینهساز عضویت کامل ایران در این سازمان شود؟ چه اینکه عضویت کامل ایران تازه قرار است روز ۱۳ تیرماه، یعنی حدود ۲ سال پس از اعلام موافقت اعضا با ورود ایران به این سازمان اعلام گردد. به عبارتی اگر امور مربوط به سازمان شانگهای با همین سرعتی که دولت سیزدهم مدعی است در سال ۱۴۰۰ پیش رفته، چرا این سرعت پس از قبولی عضویت ایران استمرار نداشت؟ پاسخ البته معلوم است؛ پروسه این عضویتها یک پروسه زمانبر است و کار قطعی شدن آن کار یک ماه و دو ماه نیست.
۷-درباره مزایای اقتصادی جذب شده توسط دولت ناشی از عضویت ایران هم بحث زیادی نیست؛ همینکه دولت لیست مشارکتها و سرمایهگذاریهای مشترک بزرگ ایران با کشورهای عضو این سازمان در ۲ سال اخیر را منتشر کند مشخص میشود که این عضویت چقدر توانسته خلاء تنگ شدن دایره روابط اقتصادی ایران ناشی از تحریم را حل و فصل کند.
- 11
- 4