عصرایران نوشت: «صهیونیستها باید بدانند با این گونه اقدامات غیرانسانی هرگز به اهداف شوم خود نخواهند رسید و روز به روز شاهد تقویت جبهه مقاومت و انزجار و نفرت ملتهای آزاده علیه ماهیت نامشروع خود بوده و این جنایت ناجوانمردانه نیز بیپاسخ نخواهد ماند.»
این اولین واکنش ابراهیم رییسی به ترور فرماندهان سپاه قدس در دمشق است با ادبیاتی کاملا تکراری و کلیشه ای. یعنی برای مخاطب کاملا قابل حدس است و فاقد هر گونه تحلیل.
در حالی که در جایگاه رییس جمهوری باید نکته ای بگوید که توجه ها را برانگیزاند. درست است که نگاه ها به رهبری است که دقت و ظرافت لازم را به کار میبرند ولی به هر رو رییس جمهوری هم مطابق تعریف قانون اساسی عالیترین مقام رسمی بعد از رهبری است و اگر قرار بر تکرار مکررات باشد جذابیت خود را از دست میدهد چندان که اگر خدای ناکرده دو ماه دیگر باز اسراییل در خاک سوریه یا عراق یا جای دیگر دست به ترور مستشاران نظامی ایران بزند عین همین جملات را از زبان آقای رییسی خواهیم شنید: بیپاسخ نخواهد ماند و مانند اینها.
این در حالی است که بعد از عملیات تروریستی در روسیه همه میخواستند ببینند پوتین داعش را مقصر میداند یا اوکراین را یا به تاجیکستان هشدار میدهد یا از طالبان انتقاد میکند و البته اتهاماتی را متوجه اوکراین کرد. یا آمریکا از محکوم کردن اجتناب ورزیده و گفته در حال بررسی هستیم اما مشارکت خود را تکذیب کرده است.
این که در قبال هر اتفاقی که به اسراییل منسوب است آقای رییسی جملات تکراری و مشخصی را چندباره بیان میکند سبب شده از سخنان او هیچ جملهای برجسته نشود چون عملا جذابیتی برای مخاطب ندارد و از این نظر با تمام اسلاف خود متفاوت است.
به خود آقای رییسی برای تغییر این روند امیدی نیست و ذهن او هم درگیر افسارگسیختگی قیمت هاست و چون تمام ۴۰ سال قبل از ریاست جمهوری را در دستگاه قضایی به سر برده این ادبیات در او نهادینه شده ولی دستکم میتواند از مشاورانی بهره برد تا در سال ۱۴۰۳ مثل ۱۳۶۳ یا ۱۳۷۳ یا ۱۳۸۳ یا ۱۳۹۳ سخن نگوید.
در واقع یکی باید باتری این ساعت را تغییر دهد تا عقربهها حرکت کنند و شاید چون ساعت درون قطاری قرار دارد که به سرعت در حال حرکت است احساس نیاز نمی شود.
تمام مواضع سیاسی ابراهیم رییسی و واکنش او به اتفاقات مختلف کاملا قابل حدس است و این متناسب با جایگاه ریاست جمهوری نیست. هر چند گاه در ابراز وفاداری و اطاعت زیاده روی هم می کند. مثلا در روز ۱۲ فروردین - روز جمهوری اسلامی- به جای آن که از جمهوریت نظام یا از مراجعه به آرای عمومی یا بی سابقه بودن برگزاری رفراندوم برای تشکیل حکومت جدید بگوید یا حداقل خاطره تعریف کند و بگوید در ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ که جوانی ۲۰ ساله بوده کجا رای داده و مثلا آیا در قم بوده یا جای دیگر دو ویژگی برای نظام جمهوری اسلامی برشمرده که هیچ ربطی به ۱۲ فروردین و رفراندوم جمهوری اسلامی در دور روز قبل از آن ندارد:
ویژگی اول این که در راس نظام ولی فقیه جامعالشرایط قرار دارد در حالی که میدانیم بحث ولایت فقیه چند ماه بعد و در جریان مذاکرات مجلس بررسی پیشنویس قانون اساسی مطرح و تصویب شد و امام قبل یا بعد رفراندوم به آن اشاره نکرد و از میان مراجع تقلید تنها آیتالله گلپایگانی بود که در پیام بعد از رفراندوم از ولایت فقها سخن گفت.
امام خمینی ۱۲ فروردین را روز «امامت امت و فتح و ظفر ملت» نامید و بر وجه مردمی آن تاکید ورزید کما این که با آیه «وَ نُریدْ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاْ رْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلُهُمُ الوارثین» شروع کرد و نوشت: «ملت عظیم ما پیشوای ملت های مستضعف است» و حکومت عدل الهی را چنین توصیف کرد:
«حکومتی که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده میشوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور می تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می بارد. حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.حکومتی که درآن تمام اقشار ملت به حقوق خود می رسند، فرقی بین زن و مرد و اقلیتهای مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست.»
ویژگی دومی که ذکر کرده هم باز ربطی به جمهوریت ندارد و از تنظیم رابطه حکومت با مردم بر اساس آموزههای دینی به عنوان ویژگی دوم یاد کرده است.
آیا آقای رییس جمهور فراموش کرده رییس «جمهوری» است و صوری و تشریفاتی هم شده به مناسبت این روز که عملا مسکوت است دو کلمه هم درباره «جمهوری» و «جمهوریت» صحبت کند در حالی که در بالا دیدید امام خمینی در استناد به آموزه های دینی هم بر کرامت و اخلاق فاضله و اعمال صالحه تاکید ورزید چرا که اقتضای این روز چنین است.
مهرداد خدیر
- 15
- 2