
بیشتر از این هم انتظار نمیرفت.حسن روحانی این بار هم سنت شکنی نکرد و به یک رسم چهارساله در گفتگوهای رو در رویش با مردم از طریق تلویزیون، مته به خشخاش نگذاشت، با آب و تاب و حماسی حرف نزد، تن صدایش را خیلی بالا نبرد و شاید برای خیلیها حرفهایش که از ۱۰ شب در تلویزیون پخش شد، لالایی خوبی برای یک خواب تا صبح فردای پرکارشان بود.
سهشنبه شب رئیس جمهور این بار نه در برابر دو مجری (یک مرد و یک زن ) بلکه در مقابل یک نفر نشست تا به برخی سوالات بیجان او پاسخهای کمجان بدهد. بخشهایی از حرفهای حسن روحانی در گفتگوی تلویزیونی بیشباهت به دفعات پیشین نبود. انگار که برخی جملات را حفظ کرده باشد و مدام به مانند یک شعر یا موسیقی در ایام مختلف آن را در رسانه ملی تکرار کند.
خلاصه آنکه اظهارات دو روز پیش روحانی در تلویزیون مشابه باقی سخنان کم رمقش در آن رسانه -طی چهار سال گذشته- و البته متفاوت با بیانات و نطقهای انتخاباتی آتشینش در استانهای مختلف و مناظرهها بود.
کل حرفهای روحانی
با این حال حسن روحانی، در گفتگوی تلویزیونی چند نکته را بیان کرد. از کلی گوییها در باره وزارت خانههای مختلف مثل آموزش عالی گرفته تا ارتباطات که بگذریم – و کارهایی که شده و باید بشود - بخشی از صحبتهای او به رابطهاش با ساختار نظامیکشور از جمله سپاه برمیگشت. از دیدار دوستانهاش با سپاهیان گفت و اینکه رابطه رئیس جمهور با نیروهای نظامیبسیار مهم است؛ و دیدارهای ما حادثه ای نیست. از ترامپ و دیوانگیهایش هم حرف زد و میگفت:" خود آمریکاییها هم نمیتوانند ترامپ را ارزیابی کنند."
باز هم به برجام که رسید نطق طولانی اش گل کرد البته یکبار دیگر به نبش قبر دولت سابق پرداخت و گفت "عدهای میرفتند مذاکره میکردند، اما بعد از آن، قطعنامه علیه ایران صادر میشد."
نوبت به مسائل مدنی و اجتماعی و دینی که رسید، او در جامه روحانیت، به ارشاد و سخنوریهای معمول پرداخت و البته این را هم گفت که در بعضی از موارد نهی از منکر، باید دستگاه پلیسی و قضایی ورود کند.
بازهم به بهشت بردن مردم
شاید اوج حرفهای روحانی که به قول مطبوعاتیها تیتر خور باشد و بتوان آن را بولد کرد تکرار داستان انتخاب بهشت و جهنم توسط مردم در گفتهها ی او بود. روحانی سه سال پیش هم وقتی گفت مردم را به زور نمیتوان به بهشت برد نظر بسیاری را به خود جلب کرد تا حدی که در پی آن بحثها و مجادلههای فقهی و مذهبی درگرفت. اینکه آیا حکومت موظف به بهشتی کردن مردمش هست یا نه؟
تا خیلیها با این پرسش که بهشت روحانی کجاست؟ به دنبال مفاهیم و اهدافی بروند که رئیس جمهور از بیان این مطلب میخواهد به آن برسد. اکنون روحانی روز سه شنبه بار دیگر این بحث را به راه انداخت وقتی که درباره مسائل دینی و اخلاقی جامعه اظهار کرد:" انتخاب بهشت و جهنم برعهده مردم است، هیچ فردی را به زور نمیتوان هدایت کرد همه را باید ترغیب کنیم، یعنی ما رسالتهای الهی را ابلاغ کنیم."
و همین جمله کافی بود تا فردایش حجت الاسلام سعیدی بگوید: باید زمینه رفتن مردم به بهشت را مهیا کنیم(!)یعنی بازهم دعوا بر سر اینکه آیا ما موظف به بهشت بردن آدمها هستیم یا نه، شروع شد.
فرار از التهاب انتخاباتی
روحانی اما در اظهارنظرهایش به طور خاصی میخواست از فضای ملتهب انتخاباتی فاصله بگیرد این را در تمام کلام سهشنبه وی میتوان یافت. او حتی رقابتهای انتخاباتی اردیبهشت را هم در چارچوب اخلاق تعبیر کرد :" در ایام انتخابات فضای کشور ما علیرغم اینکه بسیار رقابتی بود، همه فعال بودند، جناحهای مختلف و رقبای انتخاباتی فعال بودند، فضا بسیار اخلاقی بود و قاعدهمند بود، یعنی همه قواعد بازی را بلد بودند.
شعار میدادند، شعارها هم گاهی شعارهای واضح و صریح بود، اما در عین حال ما گاهی جلسات تبلیغات انتخاباتی در استانی داشتیم، بین من و رقبای من گاهی با فاصله یک ساعت و دو ساعت بودند و این جمعیتها به هم میرسیدند، کاملا مودبانه با هم عمل میکردند و کاملا برادرانه بود، من از ملت بزرگ ایران و مخصوصا جوانها و بانوان تشکر میکنم، کار بسیار عظیمیرا انجام دادند، کمتر در دنیا سابقه دارد که انتخابات این قدر پرشور و شکوهمند باشد و مشارکت فعال داشته باشد و این قدر اخلاقی و در چارچوب قواعد بازی باشد."
درهمین باره احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس به آفتاب یزد میگوید: «روحانی به دنبال آن است تا فضای آرام را دنبال کند. یکی از صحبتهای حسن روحانی این بود که از شرایط یک ماهه الان راضی هستم. این مطلب نشان از آن میدهد که در حال حاضر وقت آرامش است و باید از فضای ملتهب انتخاباتی خارج شوند؛ برای همین روحانی سعی داشت از هیجان در صحبتهای خود پرهیز کند.»
سخنان روحانی چه طور بود؟
اما روی هم رفته صحبتهای تلویزیونی روحانی را چگونه باید ارزیابی کرد؟ صادق زیباکلام استاد دانشگاه، کسی است که بلافاصله بعد از پایان گفتگوی تلویزیونی رئیس جمهور درتوئیتش نوشت:" بعد از سخنان امشب آقای روحانی دارم فکر میکنم نکنه ما دو تا ایران داریم.
یکی در عالم واقعیت، یکی هم تو ذهن ایشون. اولی گاهی دچار مشکل، دومیاصلا مشکلی نداره!"از همین رو دلیل چنین توئیتی را از او پرسیدیم. وی به آفتاب یزد گفت:" روحانی به گونهای صحبت میکرد که انگار ایران را مانند نروژ و فنلاند و سوئد میداند.
انگار که تنها دغدغه مردم ایران آن است که تعطیلاتشان را به کدام یک از کشورهای خارجه بروند. این در حالی است که ایران هفت میلیون بیکار دارد، با رکود اقتصادی مواجه است و همسایگانی دارد که هم خود آنها مشکلات بسیاردارند و ممکن است مشکلاتشان سرایت کند و هم ایران با برخی از آنها."
احمد شیرزاد هم از قرار معلوم دل خوشی از صحبتهای رئیسجمهور ندارد و میگوید: «آقای روحانی با افراط و تفریط برخورد میکند. بیتردید در ایام انتخابات طرفداران او نیز از آن صراحت لهجهاش شوکه شده بودند ولی حالا به نظر میآید روحانی از آن طرف بام افتاده است و فتیله خود را بیش از حد پایین کشیده.
اما آقای روحانی در جامعهای زندگی میکند که با ملایمت صحبت کردن نمیتوان اختلافات داخلی را کتمان کرد. هر چند هیچ کسی موافق آن نیست تا فضای اختلافات داخلی طوری بالا بگیرد که کارها متوقف شود. این قبول که باید همیشه تنشزدایی صورت بگیرد اما تنشزدایی به معنای کتمان اختلافات واقعی نیست.»
به راستی چرا روحانی دوباره لحن آرام را در پیش گرفته است و نمیخواهد زیاد از حد، حماسی و قهرمان وار سخن بگوید، زیبا کلام معتقد است: «روحانی شاید فکر میکند با نپرداختن به مشکلات مردم، امید مردم حفظ شود اما نپرداختن به مشکلات باعث نمیشود تا آن مشکلات غیب شوند(!) »
این در حالی است که احمد شیرزاد میگوید: «امیدواریم لحن آرام حسن روحانی به معنای کوتاه آمدن او از مواضع یا فراموشی پساانتخاباتی نباشد.»
تحت فشار نبودم
از روزی که بحث کابینه حسن روحانی مطرح شد همه مدام از این موضوع میگفتند که روحانی تحت فشار است. کابینه که مشخص شد و در آن نه نامیاز زنان و نه از اصلاح طلبان بود و البته تعداد اصلاح طلبان کابینه هم بسیارکم از آب درآمد، جریان اصلاحات سعی داشت این موضوع را برگردن همان فشارهای جناحی بگذارد و سلیقه رئیس جمهور را توجیه کند.
روزی که حسن روحانی در مجلس از اعضای کابینه دوازدهم دفاع میکرد وقتی به بحث وزرای زن رسید گفت ما وزرای زن را هم تعیین کرده بودیم اما بنا به دلایلی (فشارهایی) نتوانستیم از آنها استفاده کنیم، او ولی در ادامه نطق همان روزش در مجلس گفت که برای انتخاب وزرا تحت هیچ فشاری نبوده است. در همان جلسه "ذوالنور "نماینده اصولگرا به تناقض حرفهای روحانی اشاره کرد که چگونه او از یک سو میگوید تحت هیچ فشاری نبودم و از سوی دیگر میگوید که نگذاشتند وزرای زن بر سر کار بیایند؟
روحانی در نطق تلویزیونی اش بار دیگر این ادعا را مطرح کرد که برای انتخاب کابینه تحت هیچ فشاری نبوده است.
اینجاست که این سوال پیش میآید اگر فشاری در کار نبوده چرا نتیجه کابینه این شده ؟ اصلاح طلبان کجایند؟ زنان کجایند؟ و چرا در برخی از بخشها نیز به منظور کاهش اثرگذاریهای معاونان رئیس جمهور، سمتهای آنها جا به جا و یا تغییر کرده است؟
زیبا کلام در اینباره اظهار کرد : "به نظر من بر سر اینکه یک وزیر اصلاح طلب شناسنامهدار یا وزیر زن انتخاب شود فشارهایی از سوی اصولگرایان بوده است و روحانی در اینباره صادقانه با مردم حرف نمیزند.البته اگر او یکی از این وزرا را در کابینه به کار میگرفت مشکلاتی هم برای او به وجود میآمد."
زیباکلام اضافه کرد: «پس اولا بی تردید دست روحانی برای انتخاب وزیر باز نبود، اما در عین حال فلز و اسکلتبندی روحانی نیز به گونه ای است که آن قدرها به وزیر زن یا وزیر اصلاحطلب اعتقاد ندارد که بخواهد به خاطرش با محافظهکاران درگیر شود. بنابراین ترکیبی از فشار و شخصیت او باعث چنین کابینه ای شده است.»
از سویی شیرزاد درباره اینکه آیا روحانی پیرامون نبود فشاری در تشکیل کابینه بر او صادقانه صحبت کرده است؟ میگوید: "بستگی به این دارد که معنای او از فشار چیست؟ لازم نیست او از فشار بگوید! ما خودمان شاهد هستیم که در طی چند ماه چه فشاری با عنوان حقوقهای نجومیبر دولت روا شد، مشخص است که یک ستاد فشار وجود دارد تا به طور هماهنگ از رسانههای ملی و... گرفته تا تریبونهای مختلف و...یک موضوعی را برای فشار انتخاب و حمله کنند.
اما الان میبینند که دیگر خبری از آن حقوقهای نجومیو حمله به دولت نیست، گاهی اراده از ستادهای فشار ایجاب میکند که فشار صورت بگیرد و گاهی آن فشار خاموش شود. در هفتههای مانده برای (تشکیل) کابینه هم شاهد این موضوع (فشارها) بودیم. روحانی هم به طور غیرمستقیم اعلام کرد که سعی داشته همه را راضی نگه دارد ولی خب طبیعی است که برخی باید بیشتر راضی شوند!"
یک خصلت خوب
اما آیا نطق حسن روحانی هیچ نقطه مثبتی نداشت؟ شیرزاد میگوید:" این خصلت روحانی که اکنون بعد از انتخاب کابینه علیرغم فشارها او پای وزرا مانده و از آنها دفاع میکند خیلی خوب است درحالی که آقای احمدینژاد این طور نبود.
زیباکلام هم میل روحانی به آرامش در بین مردم و امیددادنهایش را از دید برخی نقطه مثبتی میداند هرچند که خود او (زیباکلام) چندان از این امیددادنها خوشش نمیآید.
تغییر جو
روحانی در نیمه سال ۹۶ بازهم در تلویزیون سخن گفت. سخنی که در کنار امید، از همبستگی در آن میگفت و بهبود اوضاع. با این حال او حتی در این نطق هم نتوانست دل اصلاح طلبان و یا بسیاری از مردم را به دست آورد. برخی، گفتههای او را تکراری و برخی کلی و بدون آینده ای روشن تعبیر میکنند.
با این حال رئیس جمهور که اکنون نه در موضوع کابینه و نه در این گفتگوی تلویزیونی نتوانسته ذوق زدگی مردمیکه از پیروزی او در انتخابات ۹۶ به خیابانها ریختهاند را پاسخ دهد، چهار سال فرصت دارد تا این جو نه چندان مثبت کنونی را به نفع خود تغییر دهد.
- 17
- 3