اتفاقات اخیر در کشور اگر چه با برخی بدرفتاریهای ناپسند و غیرقابل قبول و همچنین حمایت معاندین خارجی همراه بود اما در دل خود این نکته را نهفته داشت که مسئولان باید تلاش بیشتری برای تحقق مطالبات مردم انجام بدهند. این در حالی است که اغتشاشات صورت گرفته مورد حمایت هیچ یک از جریانهای سیاسی و دلسوزان مردم قرار نگرفت و همگی مردم را به وحدت ملی و حفظ آرامش دعوت کردند. به همین دلیل و برای تحلیل و ارزیابی ریشهها و پیامدهای اتفاقات اخیر با مهندس علی صوفی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت اصلاحات گفتوگو کردیم.
وزیر سابق کار و رفاه اجتماعی معتقد است: «اصلاحطلبان از روحیه مطالبهگری مردم در جهت تحقق مطالبات خود از مسئولان حمایت میکنند. از سوی دیگر اعتراض نیز حق اساسی مردم است و مردم باید به شکلهای مختلف به رفتار و اقدامات مسئولان خود نظارت داشته باشند. هرچه نظارت مردم نسبت به عملکرد مسئولان بیشتر باشد شرایط برای تحقق مطالبات مردم و در نهایت پیشرفت جامعه بیشتر مهیا خواهد شد. در هر مقطعی که مردم نظارت بیشتری برعملکرد مسئولان داشتهاند ما شاهد رشد و توسعه بیشتری در کشور بودهایم و در مقابل در هر مقطعی که کانالهای نظارتی مردم به دلایل مختلف مسدود شده ما شاهد عقب افتادگی و از دست رفتن فرصتها بودهایم. با این وجود جریان اصلاحات معتقد است که شکل و شیوه نظارت و مطالبهگری نیز باید اصلاحطلبانه باشد. به همین دلیل نیز اصلاحطلبان با اقدامات ساختارشکنانه مخالفاند و این مسیر را به ضرر منافع ملی تشخیص میدهند».
در ادامه ماحصل گفتوگوی آرمان با مهندس علی صوفی را میخوانید.
منشأ تجمعات اخیر اقتصادی است یا سیاسی؟ مهمترین مطالبات تجمع کنندگان چه بود که به خاطر آن در خیابانها تجمع کردند؟
این تجمعات منشأ اقتصادی دارد و اغلب اقشاری که در این تجمعات حاضر هستند دارای مطالبات اقتصادی هستند. با این وجود هنگامی که برخی اقشار که دارای مطالبات اقتصادی هستند به خیابانها میآیند برخی اقشار دیگری که مطالبات دیگر و از جمله مطالبات سیاسی دارند نیز به این جمع اضافه میشوند و در نهایت تجمعات شکل جدیتری به خود میگیرد. این وضعیت شامل کسانی که مطالبات فرهنگی و اجتماعی دارند نیز میشود و این افراد نیز از فرصت استفاده میکنند و نارضایتیهای خود را به صحنه میآوردند. نکته قابل تأمل در این زمینه این است که تجمعات اخیر تنها به دلیل نارضایتیهای کوتاه مدت نبوده و بلکه تجمعکنندگان تمامی نارضایتیهای انباشته شده خود را مطرح کردند. این نارضایتیها نیز شامل نارضایتیهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میشود. به همین دلیل هنگامی که فرصتی برای بروز نارضایتیها ایجاد میشود، اقشار مختلف با دغدغههای متفاوت وارد صحنه شده و چنین اتفاقاتی را رقم میزنند.
اعتراضهای اقتصادی تجمع کنندگان به چه میزان به عملکرد دولت آقای روحانی بازمیگردد و به چه میزان ریشه در سیاستهای اقتصادی گذشته دارد؟
بدون شک بحرانهای کنونی جامعه همگی ریشه در سیاستگذاریهای گذشته دارد. در شرایط کنونی تورم، گرانی و بیکاری به ابرچالشهای جامعه ما تبدیل شده که سبب نارضایتی مردم را پدید آورده است. ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی کنونی جامعه قطع روابط اقتصادی ایران با کشورهای جهان و تحریمهای بینالمللی است. همه این اتفاقات نیز در دولتهای نهم و دهم رخ داده و سیاستگذاریهای این دو دولت در نابسامانی اقتصادی کشور نقش تعیین کنندهای داشته است. این در حالی است که دولت آقای روحانی تلاش زیادی انجام داد تا به این نابسامانیهای جامعه رسیدگی کند که تا حدودی نیز وضعیت را کنترل کرده است.
با این وجود آقای روحانی بیش از هر چیز به نتیجه برجام چشم امید دوخته است و امید دارد که با دستاوردهای برجام بتواند وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را بهبود ببخشد. به همین دلیل نیز هنگامی که در دستاوردهای برجام اخلال به وجود آمد برخی از برنامههای دولت و به خصوص در زمینه برنامههای اقتصادی دولت متوقف شد و دولت نتوانست به برنامههای از پیش تعیین شده خود جامه عمل بپوشاند. از سوی دیگر آقای روحانی در طول مبارزات انتخابات ریاست جمهوری شعارهایی را مطرح کردند که مورد توجه مردم قرار گرفت و به همین دلیل مردم انتظار داشتند پس از پیروزی ایشان، آقای روحانی جدیت بیشتری در زمینه تحقق برخی مطالبات سیاسی و اقتصادی آنها از خود نشان بدهد. این در حالی است که آقای روحانی پس از انتخابات ریاست جمهوری راه دیگری در پیش گرفتند و در برخی زمینهها سکوت اختیار کردند. مردم نیز احساس کردند به مطالبات آنها بیاعتنایی شده است و به همین دلیل به شکلهای مختلف و از جمله تجمعات خیابانی واکنش نشان دادند. با این وجود آقای روحانی در چهار سال دولت یازدهم همه تلاش خود را انجام دادند تا بتوانند به وعدههایی که به مردم دادهاند عمل کنند. با این وجود این وضعیت در دولت دوازدهم وجود نداشته و آقای روحانی هنوز برنامه مشخص و مدونی را درباره رویکرد دولت در چهار سال آینده مشخص نکرده و هنوز موانع پیش روی دولت را برای مردم تشریح نکرده و یا به مصلحت ندانسته که دست به چنین کاری بزند. همه این مسائل دست به دست هم داد تا مردم نارضایتیهای خود را به این شکل در خیابانها نشان بدهند.
به چه میزان احتمال میدهید که این اتفاقات توسط مخالفان دولت و برای تحت تأثیر قرار دادن عملکرد دولت آقای روحانی و همچنین پایگاه رأی اصلاحطلبان در دو انتخابات آینده طراحی شده باشد؟
مخالفان دولت با شکست در سه انتخابات اخیر در بحران بهسر میبرند و به همین دلیل به شکلهای مختلف تلاش میکنند که از بحران کنونی خارج شوند و بتوانند دوباره در فضای سیاسی کشور تأثیرگذار باشند. در نتیجه مخالفان دولت به دنبال تغییر وضعیت موجود هستند. محافظهکاران به خوبی به این مسأله آگاهی دارند که مهمترین دلیل پیروزی آنها در دو انتخابات آینده ایجاد ناامیدی و یأس در بین مردم نسبت به گفتمان اصلاحات و دولت آقای روحانی خواهد بود. به همین دلیل نیز در حال طراحی سناریو یأس و ناامیدی در بین مردم هستند تا زمینه را برای شکست اصلاحطلبان در دو انتخابات آینده فراهم کنند. در گذشته نیز همین اتفاق رخ داده و محافظهکاران تنها در مقاطعی موفق به پیروزی در انتخابات شدهاند که مردم از صندوقهای رأی ناامید شده و مشارکت بالایی در انتخابات نداشتهاند.
این در حالی است که در هر مقطعی که مشارکت مردم گسترده و باشکوه بوده محافظهکاران شکست خورده و اصلاحطلبان به پیروزی دست پیدا کردهاند. در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ مردم با مشارکت بالا و با رأیی در حدود۲۴میلیون از آقای روحانی حمایت کردند و به جریان رقیب «نه» گفتند. به همین دلیل نیز این میزان مشارکت و امیدواری نسبت به کارآمدی جریان اصلاحات سبب هراس محافظهکاران شده و به شکلهای مختلف تلاش میکنند این رأی میلیونی را به حاشیه بکشانند و اجازه تکرار آن را ندهند. در شرایط کنونی نیز این تلاش مشهود است و مشخص است که عده ای تاب تحمل رأی میلیونی مردم را ندارند. مخالفان دولت از ابتدای روی کار آمدن دولت آقای روحانی تلاش کردند آقای روحانی به نخستین رئیس جمهور چهار ساله ایران تبدیل شوند. در این زمینه از هیچ تخریب و فعالیتی خودداری نکردند و تا آنجا که میتوانستند با کارشکنیهای مختلف در مسیر حرکت دولت مانع تراشی کردند. با این وجود مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ با حمایت و اعتماد مجدد از آقای روحانی نشان دادند که به دنبال رویکرد اعتدالی در مدیریت کشور هستند. با این وجود مخالفان دولت پس از پایان انتخابات نیز بیکار ننشستهاند و تلاش میکنند مردم را از انتخاب خود در سال۹۶ ناامید کنند و شرایط را به شکلی نشان بدهند که گویا انتخاب اشتباهی صورت گرفته است.
به نظر شما اقدامات و اظهارات محمود احمدینژاد و نزدیکانش به چه میزان در اتفاقات اخیر در کشور تأثیرگذار بود؟
بدون شک تابو شکنیها از احمدینژاد آغاز شد و وی بود که به اعتراضات علنی مشروعیت بخشید. احمدینژاد در اظهارات خود خطاب به رئیس قوه قضائیه عنوان کرد که مسیر قانونی بستری برای تظلم خواهی مردم نیست و نمیتوان از مسیر قانونی به اتهامات مطرح شده پاسخ داد. افکار عمومی جامعه هنوز به خاطر دارد که احمدینژاد به چه میزان قانونشکنی میکرد و با زیرپا گذاشتن قانون برعلیه دیگران اقدام میکرد. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی این سوال برای افکار عمومی مطرح شده که چطور ممکن است فردی که در قانونشکنی شهره خاص و عام بود امروز به مدعی قانونمداری تبدیل شده است. با این وجود پیام اخیر احمدینژاد مبنی بر به نتیجه نرسیدن مطالبات از طریق قانونی این پیام را به آشوبگران و اغتشاشگران داد که از طریق قانونی نمیتوان به اصلاح امور دلخوش بود و بلکه باید رویکرد دیگری در پیش گرفت. احمدینژاد حتی حاضر نبود به صورت قانونی به اتهاماتی که دادگاه درباره وی مطرح کرده بود پاسخ بدهد و بهرغم احضار به دادگاه حاضر نشد در دادگاه حضور پیدا کند. اقداماتی مانند «تحصن» و «بست نشینی» در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی از جمله اقداماتی بود که مرزهای قانونی را درنوردید و شرایط را برای بیقانونی دیگران مهیا کرد.
ارزیابی شما از مواضع اصلاحطلبان نسبت به اتفاقات اخیر چیست؟
اصلاحطلبان از روحیه مطالبهگری مردم در جهت تحقق مطالبات خود از مسئولان حمایت میکند. از سوی دیگر اعتراض نیز حق اساسی مردم است و مردم باید به شکلهای مختلف به رفتار و اقدامات مسئولان خود نظارت داشته باشند. هرچه نظارت مردم نسبت به عملکرد مسئولان بیشتر باشد شرایط برای تحقق مطالبات مردم و در نهایت پیشرفت جامعه بیشتر مهیا خواهد شد. در هر مقطعی که مردم نظارت بیشتری برعملکرد مسئولان داشتهاند ما شاهد رشد و توسعه بیشتری در کشور بوده ایم و در مقابل در هر مقطعی که کانالهای نظارتی مردم به دلایل مختلف مسدود شده ما شاهد عقب افتادگی و از دست رفتن فرصتها بودهایم. با این وجود جریان اصلاحات معتقد است که شکل و شیوه نظارت و مطالبهگری نیز باید اصلاحطلبانه باشد. به همین دلیل نیز اصلاحطلبان با اقدامات ساختارشکنانه مخالف هستند و این مسیر را به ضرر منافع ملی تشخیص میدهند. معنا و مفهوم اصلاحطلبی نیز به همین معناست. اصلاحات معتقد است که اصلاح و تغییر باید با پذیرفتن قانون و در چارچوب ساختارهای نظام صورت بگیرد. به همین دلیل جریان اصلاحات با هرگونه ساختارشکنی و زیرپا گذاشتن قانون کشور مخالف است. با این وجود باید به مردمی که از وضعیت موجود به ستوه آمدهاند و تلاش کردهاند صدای اعتراض خود را از کف خیابانها به گوش مسئولان برسانند احترام گذاشت. به همین دلیل نیز در این مسیر باید بین شکل و محتوا تفاوت قائل شد و هر کدام را در جای خود به صورت صحیح و منطقی مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
دیدگاه شما درباره بازتابهای بینالمللی اتفاقات کشور چیست؟
در شرایط کنونی ما درآستانه یک موفقیت بزرگ منطقهای یعنی ریشهکن کردن داعش در منطقه خاورمیانه هستیم. بدون شک رفع شر داعش از سر مردم منطقه خاورمیانه توسط ایران سبب محبوبیت و القای اراده ایران بر منطقه خاورمیانه خواهد بود. به صورت طبیعی نیز این وضعیت خوشایند سلطه جویان بینالمللی مانند آمریکا و متحجران منطقهای مانند عربستان سعودی نخواهد بود. به همین دلیل در شرایط کنونی این کشورها از دست ما عصبانی هستند و عصبانیت خود را به شکلهای مختلف نشان میدهند. حمایت علنی ترامپ و عربستان سعودی از ناآرامیهای داخلی در ایران نشان میدهد که این کشورها از نفوذ روزافزون اراده ایران در منطقه خاورمیانه هراس دارند و منافع خود را در خطر میبینند. به همین دلیل نیز از اتفاقات رخ داده در کشور حمایت میکنند و تلاش میکنند کشور از نظر داخلی با چند دستگی و اختلافات داخلی مواجه شود. این در حالی است که ریشههای نظام جمهوری اسلامی در بین مردم است و مردم نیز حاضر نیستند مشکلات داخلی آنها مورد سوءاستفاده معاندین منطقهای و خارجی قرار بگیرد.
احسان انصاری
- 12
- 5