
رقبای سیاسی دولت این روزها در تریبونهای مختلف، سیاستهای دولت را مورد انتقادها و حتی شماتت سیاسی قرار میدهند و درواقع نشان دادن یک روی سکه هر رویداد و تصمیمی به استراتژی مخالفان دولت تبدیل شده است، استراتژیای که در آن نشانی از منافع ملی و دغدغههای جامعه وجود ندارد. این نوع انتقاد و برخورد با قوه مجریه درواقع اعتماد مردم به گروههای مختلف سیاسی را کاهش خواهد داد و بهدنبال آن بیاعتمادی به برنامهها و تصمیمات دولت را هم در پی خواهد داشت.
همه یک انتظار دارند؛ رئیسجمهوری یا یک نفر از دولت حرفی بزند و بگوید چه چیزی باعث پیدایش شرایط فعلی شده است. اما همیشه دولت ترجیح داده است که به جای دفاع از عملکرد خود سکوت کند. سکوت آزار دهندهای که حامیان دولت را حتی از خود دور کرده است.
این سکوت گویا قرار نیست حالا حالاها شکسته شود به گونهای که روز گذشته اسحاق جهانگیری در واکنش به برخی حملات به دولت آقای روحانی در توئیتر خود نوشت: همه حرفهایی که علیه دولت زده میشود را میتوان ظرف ۵ دقیقه جواب داد. وقتی زمان آن برسد حتما جواب خواهیم داد، اما الان شرایط کشور به گونهای است که هیچ موضوعی و هیچ دغدغهای مهمتر از اداره کشور و رفع مشکلات زندگی مردم نیست. به همین دلیل ما به خاطر مردم و کشورمان باید برخی از ادعاها را تحمل کنیم.
سوال اینجاست زمان پاسخگویی به منتقدان کی است و تا چه زمانی دولت باید سکوت کند. آیا همین سکوت کردن باعث نشده است که منتقدان جسورتر و سرمایه اجتماعی اعتماد خود را نسبت به دولت از دست دهد. آیا همین سکوت باعث نشده است که عملکرد دولت حتی در بخشهایی که موفق بوده است نادیده گرفته شود؟
همه ناگفتهها را نمیشود گفت
رحیم ابوالحسنی، فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه مردم نباید در جریان همه مسائل باشند، به «ابتکار» گفت: من موافق نیستم که همه مسائل باید گفته شود. امروز جامعه جهانی به حدی رشد کرده است که اخبار حتی زودتر از داخل به خارج از مرز میرسد. ما مسائلی را داریم که مربوط به اصل نظام و حفظ نظام است. شاید دولت آقای روحانی با مشکلاتی روبه رو باشد که اگر دشمن در جریان آن قرار بگیرد از آن به عنوان نقطه ضعف استفاده کرده و در صدد آسیب به نظام باشد، این یک واقعیت است.
امکان دارد رفتارها و کنشهای برخی از افراد که در درون نظام انجام میشود، کار نیروهای خودسر باشد. نیروهایی که دارای تقابل فکری و رفتاری هستند. اینجا ما نمیتوانیم مشکلات درون سیستم را به گونهای بیان کنیم که دشمن خارج از سیستم از آن علیه خودمان استفاده کند.
دولت بیش از حد خویشتنداری میکند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نگفتن بسیاری از مسائل کاملا درست است، گفت: آنچه که مهم است اینجاست که چه چیزی نباید گفته شود؟ اینکه ما همه مسائل را جزو نگفتیها و مسائل امنیتی قرار بدهیم درست نیست. به نظر من دولت آقای روحانی در اینجا دچار مشکل است. برخی از مسائل وجود دارد که دیگران در جریان هستند اما مردم خودمان در جریان نیستند. اینکه افکار عمومی نباید در جریان برخی مسائل امنیتی قرار بگیرند را قبول دارم اما همه مسائل و مشکلات دولت که امنیتی نیست. رقابتهای سیاسی که در درون سیستم وجود دارد و مانع از کنش مناسب قوه مجریه میشود باید گفته شود و مردم در جریان این موانع در مقابل دولت باشند.
به عقیده من دولت آقای روحانی بیش از حد خویشتنداری میکند. برای مثال، دولت میتوانست درباره ردیفهای بودجه اطلاعرسانی کند و از افکار عمومی کمک بگیرد. ما میبینیم زمانی که کشور دچار مشکل جدی مالی است، بخش اعظمی از بودجه در اختیار سازمانهایی قرار میگیرد که در دست بخش خصوصی هستند. یعنی که از جیب دولت برای خودشان استفاده میکنند. اینجا باید دولت شفافسازی کند و بعد از آن بسیج افکار عمومی شکل بگیرد و با کمک همین افکار عمومی مانع این چنین رفتارهایی شود. شاید دولتهای قبلی در برخی از سیاستها اشتباه کرده باشند دلیلی ندارد دولتهای بعدی هم همین روال را ادامه دهند.
ابوالحسنی ناگفتهها را به دو دسته تقسیم کرد و افزود: من احساس میکنم بخشی از این سکوت کردنها درواقع واهمهای است که دولتمردان دارند به خاطر اینکه میخواهند در قدرت باقی بمانند. آنها نمیخواهند هزینه داده و بخشی از مشکلات را حل کنند ولو این هزینه حذف خودشان از قدرت باشد. بخش دیگر حوزه امنیتی است که به نظر من آنها نباید گفته شود. درواقع مردم از دولت به این خاطر گلهمند هستند که هیچ چیزی را به مردم نمیگوید درحالی که حق آنهاست در جریان برخی از مسائل باشند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که همین صحبتهایی که علیه دولت میشود، به نظام خدشه وارد نمیکند، گفت: حتما همینطور است چراکه نه تنها عملکرد دولت را زیر سوال میبرد بلکه حتی در روال آن مانع ایجاد میکند که در نهایت به کل نظام خدشه وارد میکند. دولت باید سنگاندازیها و گروههای نفوذی که در اقتصاد کشور وجود دارند و به دولت فشار وارد میکنند را معرفی کند و این مسائل را با مردم مطرح کند. درواقع موانع موجود در مسائل اقتصادی کشور را باید به مردم بگویند. گفتن این موانع به مردم باعث میشود که آنها این شرایط را راحتتر تحمل کنند.
آنچه که باید مورد توجه قرار داد این است که یقینا وجود دستگاههای موازی و تاثیرگذار بر سیاستهای دولت نیز بدون شک گذر از این مسیر را ناممکن میکند. دولت هیچ راهی ندارد جز آنکه این سکوت و در خود فرورفتن را بشکند و با القای این واقعیت به جامعه که دولت منفعل نیست و فعال است، موانع پیشِرو و خارج از اراده قوه مجریه را با هماهنگی نهادهای دیگر برطرف کند. دولت باید تلاش کند این باور عمومی نسبت به خود را تغییر دهد.
الهام برخوردار
- 13
- 2