به گزارش خبر آنلاین، ترامپ با قدرت و اختیارات زیادی به کاخ سفید خواهد رفت، در حالیکه هم حزبی‌های او کنترل کنگره و مجلس نمایندگان را در دست خواهند داشت. او ابزار‌های کامیابی را در دست دارد. او می‌تواند قضات دیوان عالی را به انتخاب خودش پر کند. او بن‌بستی را که اوباما با آن دست‌وپنجه نرم می‌کرد، نخواهد داشت. آقای دونالد ترامپ وعده کرده بود که " عظمت را به آمریکا باز خواهد گرداند". آیا او کسی است که می تواند چنین وعده ای را عملی کند. گفت و گوی متفاوتی را با نعمت احمدی، حقوقدان و کارشناس مسائل بین‌المللی داشته ایم که در ادامه می‌خوانید:
خلاصه برایمان بگویید ترامپ چگونه رئیس جمهوری می تواند باشد؟
پیروزی ترامپ به هر حال همه تحلیل گران را در بهت فرو برد. شاید از این نظر که ترامپ هیچ برنامه ای را برای مدیریت و رهبری آمریکا در دنیا ندارد. در مطلبی که به تازگی در مورد ترامپ منتشر شده بود به این موضوع اشاره شده بود که مجموع کلماتی که ترامپ در سخنرانی هایش در چندین ماه گذشته استفاده می کرد حدود ۱۰۰ کلمه بوده است. معنی این مسئله این است که هر چقدر فرد ساده و ذهنی پیش پا افتاده داشته باشد کلمات کمتری برای استفاده نیاز دارد. از این رو ترامپ دارای چنین جهان بینی کوچکی است. ایشان برای هیچ مجموعه و موضوعی برنامه ای ندارد.
اکنون که ترامپ رئیس جمهور شده است چه مسائلی پیش رویش هست؟ او مسیر راحتی در پیش خواهد داشت؟
ترامپ در حال حاضر باید در دو جبهه بجنگد. نخست در حزب جمهوری خواهان که خود هم به آن تعلق دارد. ارکان اصلی حزب جمهوری خواهان به نوعی از او دوری جستند یا به شکل تمام قد از او حمایت نکردند. این افراد گفتند به ترامپ رای نمی دهند یا مثل جرج بوش رای سفید دادند. دومین جایی که باید مواضع خود را با آن مشخص کند و به شفاف سازی بپردازد روابطش با اروپا و مخصوصا پیمان ناتو است. ناتو پیمانی بود که بعد از جنگ دوم جهانی در پی شکل گیری جهان دو قطبی بوجود آمد. اما بعد از فروپاشی شوروی تا به حال هیچ کدام از رهبران آمریکایی یا غرب نتوانستند برنامه و ساختار دو قطبی آن را تغییر دهند.
ترامپ برای ناتو برنامه خاصی دارد؟ منظور ترامپ این است که بعد از فروپاشی شوروی، ناتو دچار خلا کارکردی شده است؟
به دنبال جنگ سرد و فضای دو قطبی بوجود آمده، دو بلوک کمونیستی و سرمایه داری روبروی هم قرار گرفتند و دو پیمان ناتو و ورشو شکل گرفت. با فروپاشی شوروی، ورشو منحل شد ولی ناتو سرجای خود ماند و حتی گسترش هم پیدا کرد. کشورهای شرقی که از بلوک کمونیستی خارج شدند به ناتو پیوستند بدون اینکه سوال شود که این اتحاد در مقابل چیست؟ در حرفهای به ظاهر ساده ترامپ هم این بحث وجود داشت و به آن کمتر توجه شد. او خطاب به کشورهای اروپایی گفت که آمریکا دیگر استطاعت دفاع از کشورهای اروپایی را ندارد و اگر آنها مخارج این کار را تامین نکنند، نیروهای آمریکایی را از این کشورها خارج خواهد کرد. ناتو اگر می خواهد به حضور خود ادامه بدهد باید سهم خود را بدهد. امریکا تا این تاریخ در صدد بود که کشورهای خاصی به جمع ناتو اضافه شوند بدون اینکه سهم خود را بپردازند یا سهم حقیقی خود را بپردازند.
با وحود ترامپ برای خاورمیانه چه تحولاتی می تواند اتفاق افتد؟ حضور ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا می تواند بر بحران خاورمیانه تاثیرگذار باشد؟
اکنون دنیا شرایط پیچیده ای را داراست. خیلی از موضوعاتی که در گذشته ثابت بودند یا باید ثابت می ماندند از هم پاشیدند. اما یک بنای جدید ساخته نشده است. بعد از بهار عرب که به زودی به خزان عرب تبدیل شد اتفاقات مهمی اتفاق افتاده است:
مصر جایگاه گذشته خود را نتوانست به دست آورد، لیبی وضع بغرنجی دارد، در سوریه معضلی وجود دارد که بازیگران زیادی با آن درگیر هستند و عراق چشم انداز روشنی در آینده نزدیک ندارد. مرزها در شرف تغییر و جابجایی هستند. بازی روسیه در منطقه از اصول مشخصی برخوردار نیست. پیدا است پوتین با دورنمای تند و تیزی وارد این جریان شده است. نقشه دنیا با وجود ترامپ می تواند دچار تغییر و تحول شود. با پایان دوره چهار ساله ترامپ در آینده، آهنگ تغییر مرزها چه از نظر قومیتی، چه از نظر ثروت و تقسیم بندی نفتی می تواند به بلوکهای موزاییکی جدیدی تغییر شکل دهد یا با آمدن ترامپ تثبیت شود. همچنین تغییراتی می تواند شکل گیرد که دیگر دنبال کشورهایی مانند سوریه، عراق و لیبی نگردیم یا منتظر شکل گیری کشورهای دیگری باشیم . همان حالتی که در اروپا بعد از فروپاشی شوروی اتفاق افتاد و کشورهای جدیدی بوجود آمدند، خاورمیانه هم می تواند چنین حالتی پیدا کند.
از لحاظ تاریخی به نظر می رسد افرادی که کمتر مورد توجه قرار می گیرند می توانند بیشترین تاثیرات را در جهان بوجود بیاورند. ترامپ هم یکی از آنهاست؟
با این شرایط دنیا می تواند به سمت فضای جدیدی حرکت کند. از نظر تاریخی اگر نگاه کنیم در دهه ۳۰ قرن گذشته در آلمان بی سر و صدا، یک سر جوخه ای که هیچ سابقه سیاسی نداشت به اسم هیتلر پیروز شد. او را هم کمتر به بازی می گرفتند و الان هم در اینجا اتفاق افتاده است. کسی که برای یک روز پشت هیچ میز اجرایی ننشسته است و هیچ برگی را امضا نکرده است که غیر از مسئله شخصی خودش تبعاتی برای دیگران داشته باشد به قدرت رسیده است. کاری که ترامپ تا به حال داشته است در بخش خصوصی و برای منافع شخصی خود بوده است. کسی که در صندلی ریاست جمهوری امریکا می نشیند رایی که می دهد و تصمیمی که می گیرد، این رای دیگر شخصی نیست و این تصمیمات تبعات ملی و بلکه جهانی دارد. این مسئله نشان می دهد که آمریکا آینده سیاسی مبهم و تاریکی پیش رو دارد.
شرایط ترامپ در داخل آمریکا چگونه خواهد بود. به نظر می رسد او شرایط راحت تری نسبت به اوباما در ارتباط با کنگره داشته باشد؟
وظیفه قانون‌گذاری بر اساس قانون اساسی ایالات متحده آمریکا بر عهده نمایندگان کنگره است و هر قانونی برای تصویب، نیاز به تأیید هر دو مجلس دارد. کنگره آمریکا در حقیقت مشتمل بر دو مجلس سنا و مجلس نمایندگان است.
تا به حال در آمریکا کمتر دوره ای بوده است که سه ضلع قدرت یعنی رئیس جمهور و مجالس نمایندگان و سنا به همراه دیوان عالی ایالات متحده در اختیار یک حزب قرار بگیرد. اوباما هر کاری می خواست انجام دهد باید برای راضی کردن مجالس کنگره تلاش زیادی به خرج می داد. وقتی مجلس سنا در دست دموکراتها بود تعادل نسبی در بین قوا شکل می گرفت.
دیوان عالی آمریکا متشکل از ۹ قاضی، عالی‌ترین نهاد قضایی در ایالات متحده آمریکا و مرجع تفسیر قانون اساسی ایالات متحده آمریکا است. این ۹ قاضی را رئیس جمهور انتخاب می کند. کسانی که انتخاب می شوند در دیوان عالی کشور تا زمانی که استعفا دهند و یا بمیرند در این پست می مانند. انتخاب این قضات در وزن دو حزب مطرح آمریکا تاثیرگذار است. ۴ نفر از این قضات در حال حاضر در شرایطی هستند که دیگر قادر به کار کردن نیستند و اعضای جدید باید انتخاب شوند. به نظر می رسد اوباما وقتی برای انتخاب ندارد و انتخاب آنها به ترامپ می رسد. از این رو عملا تمام ارکان قدرت در دست حزب جمهوری خواهان خواهد بود و می توان گفت رئیس جمهور حالتی غیر قابل کنترل خواهد داشت. از این رو باید دید ترامپ چه مواضعی در روزهای آینده خواهد داشت و حزب چه برنامه ای پیش روی او قرار می دهد. بسیاری از حرفها در دوره تبلیغات بود و برای جمع کردن رای بود که اتفاق افتاد. از این به بعد هر حرفی زده شود باید عمل شود.
به نظرتان سیستم و ساختار آمریکا می تواند قدرت ترامپ را محدود کند و به نوعی او را مدیریت کند؟
هر چند سیاست و حکومت در امریکا طوری است که ارکان های محرمانه و مخفی وجود دارد که می تواند رئیس جمهور را هم کنترل کند، ولی به هر حال نقش اصلی رئیس جمهور را نمی توان نادیده گرفت و وارد عصری خواهیم شد که نمی توان در مورد آن از الان سخن گفت. دنیای جدید که نمی توان تشخیص داد به کدام سو خواهد رفت. در محلی که ترامپ آمد و پیروزی خود را اعلام کرد در آن جمع از سیاه پوستان و رنگین پوستان کسی دیده نمی شود و به نظر می رسد فضایی دو قطبی در بین مردم هم شکل گرفته است. از این رو احتمال دارد چه از لحاظ داخلی و چه از لحاظ بین المللی شکاف هایی وجود داشته باشد که ترامپ مجبور است با آن مقابله کند.
- 9
- 1
