آزادسازی حلب از نیروهای داعش و خروج شورشیان از این شهر چشمانداز تازهای را در صحنه جنگ سوریه ایجاد کرده است. آزادی حلب به معنای پایان جنگ نیست. روزگار طلایی داعش به سر رسیده است و هر روز بیش از دیروز مجبور به عقب نشینی از مواضع خود نه تنها در سوریه بلکه عراق نیز هست. اما آزادسازی حلب و عبور توافق شده نیروهای داعش و دیگر شورشیان از این شهر به سمت ادلب، آرایش جنگی را بهگونهای دیگر تغییر خواهد داد.
مساله اصلی این است که هنوز توافقهای لازم برای تعیین سرنوشت سوریه دور از دسترس مینماید. داعش بیش از آنکه یکی از گروههای شورشی در سوریه به حساب آید، جریانی گریز از مرکز است که کوشیده از میان گسلهای موجود در سوریه و عراق برای خود محمل بسازد. در اینحال این گروه نقش تیغ را برای برخی طرفهای متخاصم در خدمت به ایجاد فشار به طرفهای رقیب برعهده داشته است. اگر با نگاه به آنچه در موصل و حلب رخ داد، نتیجه بگیریم که داعش به روزهای پایانی خود نزدیک شده ولی هنوز مشکل اصلی، یعنی جنگ داخلی در سوریه میان نیروهای دولتی و دیگر گروههای شورشی ادامه دارد.
این وضع با استقرار شورشیان گریخته از حلب به ادلب میتواند صحنه را با فعالتر کردن برخی دولتها از جمله ترکیه به طریقی دیگر وارد دور تازهای از منازعات کند. در اینجا عوامل مختلفی در استمرار و تشدید درگیریها مؤثر خواهند بود؛ از جمله منافع و نگاه متعارض دولتهای دخیل در بحران سوریه و نیز مطالبات هریک از طرفهای جنگ که یکسر آن دولت و سر دیگر آن طیفی از گروهای مخالف و شورشی است.
مذاکرات کلیدی ایران و ترکیه در روزهای اخیر برسر سوریه در این میان میتواند نقش مؤثری در رخدادهای آتی داشته باشد. اگرچه روابط تهران _ آنکارا در پی کودتای نافرجام درترکیه نسبت به گذشته ترمیم شده و آنکارا نگاه واقعگرایانهتری را به ایران پیدا کرده است ولی هنوز میان دوطرف اختلافهای اساسی باقی است. آنکارا در روزهای اخیر و چگونگی اجرای آتش بس در سوریه به درستی دریافته است که نمیتوان اقتدار ایران را در تحولات منطقهای نادیده گرفت. همینگونه است دیگر دولتهای محافظهکار عرب که توانایی ایران را در اتفاقهای منطقهای چه در سوریه، چه در عراق و لبنان محک زدهاند. از اینرو بخشی از راهحل سوریه بستگی به توافقاتی دارد که دولتهای منطقه با یکدیگر خواهند کرد. عدم توافق میتواند نه تنها به تشدید جنگ بلکه گسترش دامنه آن به اشکال مختلف بینجامد.
سوی دیگر، فقدان هرگونه توافق ملی برای آینده سوریه است. این وضع که از مارس ۲۰۱۱ تاکنون بیشترین آسیب را به تمامیت ارضی سوریه و مردم این کشور وارد کرده، همچنان بدون تغییر است. طرفهای منازعه کمترین نزدیکی نظرات را از خود بروز ندادهاند. با تمرکز شورشیان در مناطق معلوم از جمله ادلب، فرصتها و موقعیتهای نظامی تازهای را برای هریک از طرفهای درگیر ایجاد میکند. این وضع تنها درچارچوب نظامی قابل تحلیل و پیش بینی است، درحالیکه دیپلماسی برای دستیابی به راهحل پایان بخشی به جنگ خانگی در سوریه همچنان بلاتکلیف است. وعده "دونالد ترامپ" برای ایجاد مناطق امن در سوریه یک هشدار جدی در این باره است که جنگ خانگی سوریه تا آینده نامعلوم ادامه دارد؛ با این فرض که ممکن است تمامیت ارضی سوریه دچار تلاشی شود. لزوم دیپلماسی بیش از هر زمان خود را به رخ میکشد.
جلال خوش چهره
- 9
- 1