هفته گذشته مطبوعات روسیه و آمریکا بخشی از گفتگوی صمیمی کارگردان آمریکایی با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری آمریکا را منتشر کردند. مشروح این گفتگو به تازگی منتشر شده و اتفاقاً با بازتاب گسترده ای مواجه شده است. بخش قابل توجهی از صحبت های رئیس جمهور روسیه بسیار در کانون توجه قرار گرفت و کاربران شبکه های اجتماعی به آن واکنش نشان دادند.
موضوع اصلی بحث باز میگردد به مساله تهدید جدی ناتو از سوی روسیه و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه از جنگ گرم و آغاز جنگ جهانی سوم در صورت ادامه سیاست های ناتو خبر میدهد.
این نخستین باری است که ولادیمیر پوتین پس از روی کار آمدن ترامپ، ناتو و ایالات متحده را به صورت کاملا جدی تهدید کرده و از واژۀ جنگ گرم استفاده می کند. برخی ناظران می گویند اصطلاح جنگ گرم به جای جنگ سرد نشان از بحران پیچیده روابط می دهد.
رئیس جمهوری روسیه در گفتگو با کارگردان نام آشنای هالیوود، الیور استون، نکات تامل برانگیزی را در مورد نگاه روسیه به ناتو و ایالات متحده ابراز کرد. در همین رابطه راشاتودی خبرگزاری دولتی روسیه به نقل از رئیس جمهوری روسیه تاکید کرد مسکو به توسعه ناتو پاسخ درخور توجهی را می دهد تا موازنه استراتژیک را حفظ کند.
روزنامه «دیلی اکسپرس» انگلیس نیز در گزارشی نوشت پوتین اعتقاد دارد ناتو مسابقه تسلیحاتی را به راه می اندازد و روسیه به آن پاسخ خواهد داد و این پاسخ ممکن است منجر به جنگ جهانی سوم شود.
این در حالی است که ولادیمیر پوتین اعتقاد دارد ناتو با محاصره روسیه به وسیله سامانه های موشکی خود موازنه استراتژیک را برهم می زند و مسابقه تسلیحاتی جدیدی را به راه می اندازد و این اقدامات ناتو را اشتباهاتی بزرگ می داند.
اما نکته جالب در این گفتگو این بود که پوتین فاش کرد در دوره ریاست جمهوری «بیل کلینتون» به وی و کشورش پیوستن روسیه به ناتو نیز پیشنهاد شده است. پوتین با لحنی تند تاکید کرد کنار نمی ایستد تا مانع شود کشورش با چالش های امنیتی بزرگ روبرو می نشود. او می گوید سیاست های آمریکا و این مسابقه تسلیحاتی راهی به جز دادن پاسخ مناسب برای مسکو باقی نگذاشته است. پوتین گفت: پاسخ روسیه سخت اما موثر است. اگر موازنه راهبردی از بین برود یک تراژدی بزرگ به راه خواهد افتاد.
با توجه به خط نشان های رئیس جمهور روسیه، سوالی که مطرح می شود این است که آیا روسیه با توجه به سیاست اوراسیاگرایی و سیات خارجی خود نسبت به مرزهای جغرافیایی کشورش در پی احیای شوروی است؟ یا اینکه اصولا تداوم این استراتژی نتیجهای جز در بر نخواهد داشت؟ و آیا اصولاً با سیاست شرق گرایی ناتو این مسئله با قدرت نرم قابل حل و فصل است؟
دکتر بهرام امیراحمدیان پژوهشگر مسائل اوراسیا و کارشناس روابط بین اللملل ابعاد و جوانب اظهارات رئیس جمهوری روسیه را مورد بررسی قرار داد. امیراحمدیان دربارۀ موازنه استراتژیک در حوزۀ پیرامونی روسیه گفت:
باید توجه داشت که وارد کردن شوروی به مسابقه تسلیحاتی یکی از علل مهم سیاسی اقتصادی فروپاشی شوروی بود. اکنون همان هدف از سوی غرب برای روسیه دنبال می شود. روسیه برای موازنه استراتژیک با غرب ناگزیر می شود سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی خود را به بخش تسلیحاتی و نظامی اختصاص دهد.
در مقایسه با ایالات متحده آمریکا، روسیه برای موازنه نیازمند صرف بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی خود به بخش نظامی است. مقدار تولید ناخالص داخلی آمریکا ۱۰ برابر بیش از فدراسیون روسیه است. در حال حاضر هزینه نظامی آمریکا نسبت به روسیه حداقل ۱۳ برابر بیشتر است. اطلاعات بانک جهانی در سال ۲۰۱۵ نشان می دهد که روسیه ۱۳۶۶ میلیارد و ایالات متحده ۱۸۰۳۷ میلیارد دلار تولید نا خالص داخلی GDP داشته اند. در سال ۲۰۱۶ بر اساس گزارش فوربس روسیه ۶۹ و آمریکا ۶۱۱ میلیارد دلار هزینه نظامی داشته اند.
روسیه اگر بخواهد به اندازه آمریکا هزینه نظامی داشته باشد باید نیمی از تولید ناخالص داخلی خود را صرف کند. اگر کل ناتو وارد این معادله شود وضعیت ناگوارتر خواهد بود. عصبیت آقای پوتین و تهدید به تلافی هم کار ساز نیست. گفتگو و همکاری روسیه با غرب می تواند کارساز تر باشد. به نظر می رسد غرب در اهداف خود در باره روسیه به نتایج مثبتی رسیده است و آن کشاندن روسیه به مسابقه تسلیحاتی است.
امیراحمدیان در ادامه گفت: «بودجه هر کشور محدود است و برای هزینه نظامی حداکثر تا ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی GDP و آن هم برای مواقع ضروری است. افزایش نسبت بودجه نظامی به کل بودجه یعنی کاهش دیگر بخشها. چون یک کشور برای امور جاری نیازمند برقراری یک روند ثابت با افزایشی اندک است نمی توان بودجه جاری را کاهش داد. بنابراین بودجه عمرانی و سرمایه گذاری ثابت کاهش می یابد و آن هم کاهش اشتغال و بحران اقتصادی را بدنبال دارد. کاهش قیمت جهانی نفت حدود ۵۰ درصد، روسیه را از رسیدن به اهداف توسعه دچار دگرگونی اقتصادی کرد و حالا مسابقه تسلیحاتی سودی برای ملت روس ندارد ولی ممکن است به رشد آرمانگرایی دولت منجر شود و تا حدودی غرور ملت روس را پابرجا نگهدارد.
این کارشناس مسائل اوراسیا دربارۀ استراتژی این کشور گفت: «روسیه که از ضعف ژئواستراتژیک در مضیقه قرار دارد ناگزیر بوده از نظر نظامی قدرتمند باشد. به همین سبب بازدارندگی هسته ای یکی از روشهای فایق آمدن بر این ضعف است. گفته می شود جغرافیای روسیه این کشور را وادار می کند از ابعاد نظامی قدرتمند باشد. این کشور ۵۴ هزار کیلومتر مرز دارد. از نظر طبیعی بویژه در اروپا فاقد عوارض جغرافیایی نظامی است.
بنابراین سلاح هسته ای، موشکهای بالستیک قاره پیما و رادارهای بسیار پیشرفته با بردهای بی مانند خود را محافظت می کند. ولی نگهداری زرادخانه هسته ای، سیستم های دفاعی و نیروی نظامی و لجستیک هزینه بر است. روسیه برای جبران ضعف ژئواستراتژیک و نگهداری مرزها هزینه می پردازد. اوستیای جنوبی و آبخازیا در گرجستان قره باغ در آذربایجان و اشغال کریمه در اوکراین و نگهداری پایگاه نظامی در ارمنستان و تاجیکستان هزینه های زیادی برای بودجه دولتی روسیه تحمیل می کند.
ناتو برای مزاحمت امنیت ملی روسیه هزینه کمتری می پردازد. در دکترین نظامی روسیه رفع تهدید دشمنان بر مرزهای روسیه و همپیمانان آن هسته ای اعلام شده است. رقابت روسیه با غرب نسبت به دوره برژنف خیلی بیشتر شده، در حالیکه روسیه دیگر شوروی نیست. آن زمان ۱۴ جمهوری با روسیه بودند و اروپای شرقی و برخی همپیمانان آسیایی و آمریکای لاتین و آفریقایی نیز، هم پیمان آن بودند اما امروز روسیه تنهاست و همه این هزینه ها بر عهده روسیه است.»
- 14
- 2