به گزارش اتاق تهران، هند و پاکستان آگوست امسال هفتادمین سالگرد تولد مشترک خود را جشن خواهند گرفت اما این جشن در حالی برگزار خواهد شد که هنوز بخشهای بسیاری با هم درگیر هستند.هندیها و پاکستانیهایی که سنوسال کمتری دارند تصور میکنند کشورهای آنها از ابتدا دشمن همدیگر بودهاند.
تنها قدیمیترها به خاطر میآورند که در دوران نوجوانی آنها دو کشور با هم دوست بودهاند. روابط بسیار عمیقی نیز میان دو کشور حاکم بود. هند و پاکستان هردو قوانین و عرفهای یکسانی به ارث بردهاند؛ هردو فقیر، چندزبانه و چندقومیتی بودند. روشنفکران آنها مثل هم فکر میکردند و با زبانی مشترک حرف میزدند. همه آنها علاوه بر زبانهای اردو و پنجابی، با زبان انگلیسی نیز آشنا بودند.
محمد الجناح رهبر پاکستانی تأکید داشت که مسلمانان برای خودشان ملیتی جدا به پا کنند و از دولت سکولار فاصله بگیرند. او در طول حیات خود بر این ایده تأکید داشت. در دهه ۵۰ میلادی، موفق شدند یکی از مشکلات خود را در زمینه پناهندگان به صورت مسالمتآمیز حل کنند. در سال ۱۹۶۰ نیز دو کشور قراردادی در زمینه سهم آب امضا کردند.
در آن سالها تیم کریکت پاکستان به سرتاسر نقاط هند میرفت و مسابقه میداد؛ در مقابل تیم هندی نیز به پاکستان میرفت. تا سال ۱۹۶۵ هر شهروندی از هند یا پاکستان میخواست به کشور دیگر سفر کند به راحتی ویزا دریافت میکرد و به سفر میرفت.
دلایل بسیاری باعث جدایی این دوقلوها شد. درگیری نخست مربوط به زمینی میشد که پاکستان ادعا میکرد هند آن را تصاحب کرده در حالیکه حق پاکستانیهاست. برخی از مناطق مشکلات دیگری داشتند، مثلاً جمعیت مسلمانان در اکثریت بود اما حکمران آنها فردی هندو بود. به دنبال همین جریانها بود که پاکستان جنبشهای مسلمانان را به راه انداخت. از همان زمان بود که نواحی خاصی از هند و پاکستان به منطقه جنگ بدل شد.
هرچه دو کشور بالغتر میشدند، سیستم سیاسیشان آشفتهتر میشد. هندیها میگویند: «آنها ژنرال داشتند و ما بوروکرات». هند دموکراسی بسیار آشفته و پیچیدهای را از سر گذراندهاست. شرایط دو کشور در زمینه رهبری و مدیریت کاملاً متفاوت بود. زمانی که کشورها از هم جدا شدند، احساس خطر و آسیبپذیری میکردند که احساسی کاملاً بهجا بود.
پاکستانیها به صورت مرتب به دنبال برابری با کشوری بودند که جمعیت آن چندین برابر جمعیت کشور خودشان بود. آنها هند را تهدیدی برای کشور خود قلمداد میکردند. همه اینها باعث شد پاکستان نیروهایی برای مبارزه روانه کشمیر کند. در نهایت هردو کشور درگیر خصومت شدند در حالیکه چیزی عاید هیچکدامشان نمیشد. تنها چیزی که از این درگیریها به دست آوردند «خطر» بودهاست.
افسوس؛ این طلوعی نبود که انتظارش را میکشیدیم!
این روزها ژنرالهای پاکستانی از هندیها میترسند و نگراناند که با افغانستانیها دستبهیکی کنند. از طرفی هند نیز از بدرفتاریهای پاکستان حسابی عاصی شده و این روزها رفتاری خصمانه در پیش گرفتهاست. در این شرایط بعید به نظر میرسد معاملات تجاری میان این کشورها وضعیت مناسبی پیدا کند. ۷۰سال از روزی که هند به استقلال رسید، میگذرد اما این کشور هنوز نتوانسته آنطور که باید خودش را نشان بدهد. کارشناسان به همین خاطر معتقدند که این دو کشور باید روابط خود را به روابط حسنه تبدیل کنند.
اما واقعیت این است که ایجاد روابط دوستانه نیازمند حل مشکلات در خانه است. تجربه به خوبی نشان میدهد که هرچه زمان میگذرد، ایجاد صلح میان این دو کشور نیز سختتر میشود. در واقع گذر زمان تنها خصومت را ریشهدارتر میکند و مانع گفتوگوی دو کشور میشود. هرچه جمعیت دو کشور جوانتر میشود، بیشتر به این فکر میکنند که از اساس با کشور دیگر دشمن هستند و در نتیجه تنها به فکر ایجاد تنش و ادامه جنگ هستند.
هرچه خصومت میان هندیها و پاکستانیها ریشهدارتر شود، احتمال بهبود اوضاع و آشتی دو کشور نیز کمرنگتر میشود. شاید از ابتدا نباید این اتفاقات رخ میداد. از همان زمان که فائز احمد فائز شاعر پاکستانی گفت: «افسوس؛ این طلوعی نبود که به دنبال آن بودیم!» حق با اوست؛ طلوع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که هندیها و پاکستانیها به دنبال آن هستند از راهی بهجز جدایی به دست خواهد آمد.
- 23
- 6
کاربر مهمان
۱۳۹۷/۸/۲۲ - ۱۳:۴۸
Permalink