در تنگناي سياسياي که محيط پيراموني واشنگتن، پايتخت آمريکا را فراگرفته، مدتي است شايعات و حرفهايي درباره استعفاي قريبالوقوع رکس تيلرسون، وزير امورخارجه آمريکا مطرح شده و به بيرون درز کرده است. اگر بخواهيم عملا بررسي کنيم، درمييابيم که ميان او با دونالد ترامپ، رئيسجمهوري ايالاتمتحده آمريکا، اختلافهاي شخصي و سياسي بروز کرده است. گفته ميشود که وزير سرشناس و آرام تا اول ژانويه سال آينده از سمت خود استعفا خواهد داد.
اين گزارشها درحالي منتشر ميشود که حقايق و اتفاقاتي که طي دو ماه اخير روي داده که باعث کناررفتن دشمنان تيلرسون شده، موضع او را در دولت آمريکا بيشازپيش تقويت کرده است.
صحبت از استعفا دلايل ظاهري و موجهي دارد، ازجمله ديدگاههاي مختلفي که تيلرسون با رئيسجمهوري آمريکا بر سر پروندههاي افغانستان، توافق هستهاي با ايران، تحريمهاي روسيه، بحران قطر، کرهشمالي و حتي حوادث شارلوتزويل دارد؛ به گونهاي که تيلرسون گفته ترامپ درباره حادثه شارلوتزويل «از طرف خودش حرف زده است» (و نه از سوي ملت آمريکا).
همچنين خلأ بزرگي در سياست خارجي آمريکا به وجود آمده است، نزديک به ۸۲ درصد از سمتهاي سياسي هنوز پر نشدهاند که يکي از دلايل آن، به بازسازي ساختار وزارت امورخارجه آمريکا بازميگردد. مخالفت دموکراتها در کنگره و همچنين شکست در يافتن شخصيتهاي مورد توافق که نه کاخ سفيد را شوکه کند و نه از ترامپ انتقاد کند و همچنين تجربه ديپلماتيک داشته باشد، سبب شده است تا عملا بسياري از سمتها بدون سرپرست باقي بماند.
سومين مسئلهاي که سبب شده تا تيلرسون به فکر استعفا بيفتد و اتفاقا بزرگترين دليل براي استعفاي او محسوب ميشود، شکست او در ايجاد رويکردي ملموس و قابل تعريف براي ديپلماسي آمريکاست. سفر او به کشورهاي عربي حوزه خليجفارس براي حل بحران با قطر بعد از ۳۵ روز انجام شد و به هيچ نتيجهاي نرسيد. خوشبينياش نسبت به کرهشمالي بعد از آزمايشهاي اخيرش بر سر موشکهاي بالستيک از بين رفت. از روبطش با اروپاييها سرخورده شده و عمليات صلح را نيز که داماد رئيسجمهوري آمريکا، جرد کوشنر مديريت ميکند. به استثناي آتشبس در جنوب سوريه، هيچ نقطه تحولي که وزير امورخارجه دستاورد جديدي براي خود بداند، به دست نيامده است.
اين درحالي است، دلايل عملي و پراگماتيک بسياري وجود دارد که بقاي تيلرسون در سمتش را توجيه ميکند، برعکس گذشته، نفوذ وزير امورخارجه در مرحلههاي اخير در دولت بيشتر شده است. اين عوامل اولا بر فرضيه اينکه ترامپي که حرف ميزند با آنچه در دولت عمل ميکند، متفاوت است، استناد دارد. صحبت رئيسجمهوري براي لغو توافق هستهاي با ايران حرفي عاميانه است يا اينکه عقبنشينياش از افغانستان يا مجازات کرهشمالي با آنچه در واقعيت عمل ميکند، متفاوت است.
تمامي اين مسائل سبب ميشود که اينگونه برداشت شود که اختلافاتش با تيلرسون فقط ظاهري است. توافق هستهاي با ايران را رئيسجمهوري دوبار تا الان تأييد کرده است و انتظار ميرود تا اکتبر تصميم نهايي را دراينزمينه بگيرد. درباره جنگ افغانستان، ترامپ راه ژنرالها و وزير امور خارجهاش را ميپيمايد که طرفدار افزايش شمار نيروهاست. در خاورميانه به نظر ميرسد که تيلرسون و کوشنر حرف آخر را ميزنند، درحاليکه کمکهاي ۲۹۰ ميليون دلاري به مصر را قطع کردهاند و از انتقال سفارت آمريکا به بيتالمقدس منصرف شدهاند.
سياست خارجي ترامپ نسبت به آنچه ميگويد بيشتر سنتي است، براي همين بقاي تيلرسون برايناساس توجيهپذير است. همچنين نياز ترامپ به وزير امورخارجهاش در درگيري موازنهها و اصلاحات خارجي آمريکا در تعامل با کنگره و همچنين روابط خود تيلرسون با نمايندگان سبب ميشود تا ترامپ به فکر جايگزيني براي تيلرسون نيفتد که اگر کنار برود، مشکلات قانوني با توجه به روابط مسموش با جمهوريخواهان به وجود خواهد آمد و زيان بزرگي خواهد ديد. همچنين روابط وزير امورخارجه با جيمز متيس، وزير دفاع و جان کلي، رئيس ستاد کارکنان کاخ سفيد سبب ميشود تا ماندن او در قدرت را بيشتر از استعفايش تصور کنيم. بهويژه که بازهاي دستراستي تندرويي مثل استيو بنن و سباستين گورکا نيز از کاخ سفيد رفتهاند.
همه اين اتفاقات کفه را به سود تيلرسون در ماههاي آينده سنگين ميکند، حداقل ميتوان گفت تا زماني که دولت با کنگره بر سر بودجه درگير است و بازسازي وزارت امورخارجه پايان يابد، او بر سر کار خواهد ماند اما بعد از آن، در صورتي که تيلرسون ترجيح دهد که بازنشسته شود، نيکي هيلي، سفير آمريکا در سازمان ملل بارزترين نامزد براي جانشيني او است؛ همچنين شانس انتخاب دينا حبيبپاول، سفير آمريکا در سازمانهاي بينالمللي نيز بالاست.
در چنين سناريويي نميتوان انتظار داشت که ايدئولوژيای که بر آن مصالح سنتي، امنيتي و ژئواستراتژيک و اقتصادي حاکم است و خود ترامپ به آن گرايش دارد، در سياست خارجي آمريکا اوج بگيرد. درحاليکه انتظار ميرود در چنين حالتي حتي ترامپ نيز با وجود سخنراني علنياي که عليه عدم اتخاذ چنين سياستي بيان کرده است، از اين رويکرد فاصله بگيرد.
- 16
- 2