ترکیه پس از چالشهای ۱۵ ماه اخیر خود با غربیها و ناامیدی از سیاستهای یک بام و دوهوای اروپا و امریکا، در ماههای اخیر نشان داده قصد دارد، چرخشی قابل توجه در سیاست های خود نسبت به غرب ایجاد کند. از همین رو به نظر میرسد، نه تنها تمایلات این کشور به پیوستن به اتحادیه اروپا کمرنگ شده، که در جست و جوی راهی برای پیدا کردن متحدانی جدید است که بهلحاظ فرهنگی و جغرافیایی همخوانی بیشتری با آن دارند.
در این مسیر اردوغان به شرق متمایل شدهاست و به روسیه و ایران که زمانی آنان را رقیب خود میدانست روی آوردهاست. ترکیه چند ماه پیش از دو مقام ایرانی و روسیه، یعنی سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران و والری گراسیموف، فرمانده کل ارتش روسیه دعوت کرد و پس از آن موفق به امضای قرارداد سامانه دفاعی اس-۴۰۰ با روسیه شد. این کشور روز جمعه نیز در حالی که تا چند ماه پیش سیاستهای ضدسوری را در پیش گرفته بود، در نشست آستانه با ایران و روسیه برای گسترش مناطق امن در سوریه به توافق رسید. اما چه پیش آمد که ترکیه به متحدان قدیمی خود پشت کرد و به رقبای سنتیاش روی آورد.
آنکارا در اقدامی شگفتآور در دو ماه گذشته پذیرای دو مهمان خارجی مهم بود. نخست سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران وارد ترکیه شد و پس از آن نیز اعلام شد این کشور در حال آماده شدن برای میزبانی از فرمانده کل ارتش روسیه، والری گراسیموف است. ترکیه هدف از این میزبانی را گفتوگو درباره مسائل امنیتی در منطقه اعلام کرد. اینکه ترکیه در ماه اخیر با شدت قوا در تلاش برای برقراری تماس با دو رقیب تاریخی خود بوده است، باید ساکنان کاخ سفید را شگفتزده و نگران کرده باشد. چنین اقدامی نه تنها نشانگر چرخش در سیاست خارجی ترکیه است، بلکه حاکی از آن است که این کشور به طور کل از واشنگتن قطع امید کرده است.
پیروزی دونالد ترامپ در ماه نوامبر ۲۰۱۶، امیدها را در آنکارا افزایش داده بود و این کشور گمان میکرد انتخاب ترامپ به نفع آنان خواهد بود. در همان اولین روزهای پیروزی رئیسجمهوری امریکا، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه با تأکید بر اینکه انتخاب ترامپ دوران جدیدی را در روابط ترکیه و امریکا رقم خواهد زد، پیروزی وی را شادباش گفت. گفتنی است، درست در همان روزها، اردوغان برای جلبنظر رئیس جمهوری جدید امریکا و نشان دادن اشتیاق آنکارا برای کمک به محدودسازی قدرت ایران در خاورمیانه و بخصوص در سوریه، موضعی ضدایرانی اتخاذ کرد و در ازای آن نیز تنها طالب یک چیز بود: حمایت امریکا از شبه نظامیان کرد سوریه (ی.پ.گ یا واحدهای مدافع مردم) را کاهش دهد. از نظر ترکیه «ی.پ.گ» به عنوان شاخهای از گروه تروریستی پ.ک.ک، تهدیدی علیه موجودیت جمهوری ترکیه است.
پ.ک.ک یا حزب کارگران کردستان، یک سازمان شبه نظامی از کردهای ترکیه است که دههها است با آنکارا در حال جنگیدن هستند. اما با تصمیم دولت ترامپ مبنی بر سرمایهگذاری بیشتر روی گروه «ی.پ.گ»، امیدهای آنکارا نقش بر آب شد. از نظر واشنگتن، کردهای سوریه، تنها نیروی واجد صلاحیت و تنها نیروی پیاده نظام در میان گروههای مسلح رنگارنگ سوریه هستند که میتواند داعش را از بین ببرند. این بالاترین هدفی است که ترامپ در خاورمیانه دنبال میکند. عدم توافق آنکارا و واشنگتن بر سر اینکه کدام گروه بزرگترین تهدید علیه سوریه است، مشکلاتی برای همپیمانی آنها به وجود آورده است. این در حالی است که هر دو طرف قاطعانه بر سر مواضع خود ایستادهاند. حداقل در برهه کنونی چنین است.
همپوشانی با ایران و روسیه
ترکیه پس از آنکه متوجه شد حمایت واشنگتن از گروه «ی.پ.گ»، تهدید علیه موجودیت این کشور را توسط همپیمان آن در ناتو تشدید خواهد کرد، به سوی ایران و روسیه رو آورده است. این در حالی است که پیش از این ترکیه در قبال این دو کشور همواره محتاطانه رفتار کرده بود. ترکیه با وجود مخالفتهای ناتو، برای خریداری پیشرفتهترین سیستم دفاع موشکی با روسیه وارد مذاکره شده و همکاریهای نزدیکی را با کرملین در سوریه آغاز کرده است. در ضمن، ترکیه و ایران برای توسعه همکاریهای نظامی در عراق و سوریه با هم به توافق رسیدهاند. این در حالی است که پیش از این رقیب یکدیگر بوده و هر یک از طرفهای متفاوتی در درگیریهای عراق و سوریه حمایت میکردند.
در حال حاضر ایران، روسیه و ترکیه در حال همکاری سهجانبه در طیف گستردهای از امور هستند. این موارد شامل حمایت مشترک از پیمان صلح سوریه (آستانه)، متعهد شدن برای استخراج نفت از دریای خزر و ایستادن در کنار قطر در درگیری این کشور با عموزادگان عرب خود در خلیج فارس است. اما نگرانی ترکیه از پیشروی بیشتر کردها در خاک سوریه، اصلیترین عامل در نزدیک شدن این کشور به ایران و روسیه بوده است. ایران بعد از ترکیه صاحب بزرگترین جمعیت کرد منطقه است و هر دو کشور نگراند پیشروی کردها در سوریه باعث شکلگیری مطالبات مشابه در میان جمعیت کردنشین دو کشور شود.
به علاوه، تهران و آنکارا هر دو، همهپرسی برای استقلال کردهای عراق را که در روز ۲۵ سپتامبر برگزار میشود، محکوم کرده و هشدار دادهاند در صورت رویداد چنین مسألهای موج جدیدی از بی ثباتیها سراسر خاورمیانه را فراخواهد گرفت.
تمرکز بر سوریه
ترکیه بشدت از دیدگاهی که امریکاییها در قبال سوریه در پیش گرفتهاند، معذب است. عملیات تحت رهبری امریکا در سوریه به صورتی طرحریزی شده که این امکان را برای نیروهای کرد سوریه فراهم میکند تا قلمروهای داعش در شرق این کشور و ادلب در شمال شرق این کشور را به تصرف خود درآورند. ادلب در مرز ترکیه واقع شده و پیش از این توسط یک گروه وابسته به القاعده به تصرف درآمده بود.
آنکارا امیدوار است درگیری میان کردهای سوریه و نیروهای بشار اسد در دمشق، مانع پیشروی بیشتر کردها در منطقه شود. در این بین هیچ دو کشوری بیش از ایران و روسیه به بشار اسد گرایش ندارند، همین امر چرخش اخیر ترکیه به سمت این دو کشور را بخوبی توجیه میکند.
ترکیه، بویژه بیش از همه مراقب استان کردنشین عفرین است که در مرز این کشور واقع شده. آنکارا نگران است مبادا واحدهای کرد سوریه قلمروهایی از شمال سوریه را که توسط کردها به تصرف درآمده به عفرین متصل کرده و بنابراین یک موجودیت یکپارچه کرد را که از مرز عراق تا مدیترانه امتداد پیدا میکند، تأسیس کنند. آنکارا واحدهای کرد سوریه را به خاطر افزایش حملات علیه نیروهای ترکیه و عملیات نظامی تهدیدآمیز علیه عفرین متهم کرده است. اما تاکنون هر اقدامی در عفرین به دلیل استقرار نیروهای ارتش سوریه متوقف شده است. مسئولان ترکیه چنین استدلال میکنند که اگر بتوانند به نیروهای مخالف سوریه [که در حال حاضر از آنها حمایت میکنند] فشار وارد آورند تا از بخشی از قلمروهایی که تصرف کردهاند عقبنشینی کنند، روسیه و ایران چشم خود را بر حمله به عفرین خواهند بست. اما امیدهای ترکیه در این زمینه ممکن است کاملاً بیجا باشد. چرا که چالشهای زیادی پیشروی همپیمانی جدید او با ایران و روسیه وجود خواهد داشت.
نخستین چالش آن است که برای قرنها، ترکیه، ایران و روسیه رقبای یکدیگر و هر سه به دنبال حفظ تعادل قدرت در منطقه بودهاند. درست است که نگرانیهای ترکیه از پیشروی کردها سرآغاز یک همپیمانی با روسیه و ایران در سوریه بوده اما برای آنکه این روابط حسنه شکل عمیقتری به خود بگیرد، لازم است ترکیه در سیاستهای منطقهای خود تغییرات اساسی ایجاد کند. به این معنی که باید بیش از پیش از عربستان سعودی و سایر کشورهای خلیج فارس که مخالف ایران هستند، فاصله گرفته و سیاست خود مبنی بر ممانعت از نفوذ ایران در عراق را کنار بگذارد.
از طرفی ایجاد روابط حسنه با بشار اسد، باعث عمیقتر شدن بیاعتمادی بین ترکیه و مخالفان دولت سوریه خواهد شد که در نتیجه نفوذ آنکارا بر این گروههای مخالف را کم خواهد کرد. با از بین رفتن این نفوذ، ترکیه سخت بتواند تعهد خود را مبنی بر متقاعد ساختن مخالفان رژیم اسد برای عقب رفتن از قلمروهای تحت تصرفشان عملی سازد. مشکل بالقوه بعدی موضع روسیه در قبال کردهای سوریه است. مسکو معتقد است کردها برگ برنده او در قبال آنکارا و واشنگتن هستند و بنابراین احتمال اینکه به ترکیه اجازه حمله نظامی به عفرین بدهد، بسیار کم است. بدون چراغ سبز روسیه، ترکیه عملیات نظامی علیه استان کردنشین عفرین را که اردوغان بارها به آن اشاره کرده، کلید نخواهد زد.
برای ایران، چرخش در طرز تلقی ترکیه یک مزیت محسوب میشود. بستن پیمانی با آنکارا برای مبارزه با جداییطلبی کردها که نفوذ ایران در سوریه و عراق را بیشتر خواهد کرد، یک برد قطعی برای تهران محسوب میشود. اما ایران بخوبی میداند چه عاملی سبب گرایش آنکارا به تهران و روسیه شده است: تصمیم ترامپ به ادامه همکاری با کردهای سوریه و این حقیقت که در برهه کنونی اقبال نظامی در جنگ سوریه به نفع اسد است. ایران بخوبی میداند هر تغییری در این موارد باز هم سیاست ترکیه را تغییر خواهد داد.
تلاشهای گذشته آنکارا و تهران برای پیدا کردن نقاط مشترک به خاطر بیاعتمادی ریشهداری که بین این دو همسایه وجود داشته و تفاوت دیدگاههای بلندمدت آنها در منطقه، همواره با شکست مواجه شده است. همین عوامل میتواند دوباره آنها را در رسیدن به یک توافق عمیق بازدارد. استقبال گرم ترکیه از ایران به احتمال زیاد میتواند نفوذ ایران در سوریه و عراق را محکمتر کند.
با توجه به دشمنی ریشهدار میان ایران و امریکا، توافق ایران و ترکیه میتواند نفوذ سیاستهای امریکا در عراق و سوریه را کمرنگ کند. اینها خبرهای خوبی برای روابط ترکیه و امریکا که در حال حاضر نیز با مشکل مواجه شده است، نیستند و میتوانند باعث سردتر شدن روابط دو کشور شوند. اما با توجه به شکنندگی روابط ترکیه با دو رقیب پیشین خود و مشکلات بالقوهای که در رسیدن به یک توافق عمیق انتظار ترکیه را میکشد، آشتی میان این سه کشور هنوز از استحکام چندانی برخوردار نیست. بنابراین، امریکا به جای آنکه ترکیه را یک مهره سوخته بنگرد، باید امکان مداخله او را در دو زمینه نظامی و دیپلماتیک فراهم سازد.
مترجم: عاطفه رضواننیا
- 16
- 2