به گزارش اعتماد، بریتانیا مصمم است که دولت روسیه- یا دست کم بخشی از آن- پشت پرده استفاده از «برنامه گاز اعصاب نوویچوک» در ترور سرگئی اسکریپال، جاسوس سابق روسیه در هفته گذشته بوده است.
سیانان در گزارشی تحلیلی درباره قتل جاسوس سابق روسیه در بریتانیا نوشت: انگلستان بر اساس نوع سم استفاده شده، دولت روسیه را تنها عامل ممکن این عملیات میداند، اما در صورت پذیرش این ادعا پرسشهای مهم دیگری نیز مطرح میشود: چرا روسیه باید این کار را در بریتانیا انجام دهد و چرا الان؟
نخست؛ بریتانیا هماکنون در صحنه جهانی جایگاه قدرتمندی ندارد. هرچند تأیید این ادعا کار دشواری است، اما تقریباً تمام روابط خارجی این کشور از ناپایداری رنج میبرد.
پیوندهای داخلی حزب محافظهکار حاکم بریتانیا، بخصوص پس از ترک اتحادیه اروپا سبب شده این کشور نتواند برای حل یکی از مهمترین مسائل ملی انگلستان پس از پایان جنگ جهانی دوم وارد فرایند چانهزنی با متحدان سابق خود شود.
دولت ترزا می به حزب اتحادگرای دموکراتیک (حزب کوچکی در شمال ایرلند) متکی است که در پارلمان بریتانیا کرسیهای نسبتا زیادی را در اختیار دارد. دولت مِی تقریباً در هر دو ماه با چالش رهبری مواجه است.
ترزا می حدود یک هفته پس از چالش اخیر از نظرها غایب بود. در عین حال هیچ گزینه بهتری هم وجود نداشت. جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر، روز دوشنبه پیشنهاد کرد بهترین راهحل این مسئله گفتوگو با روسیه درباره استفاده از تسلیحات شیمیایی در خاک بریتانیاست.
از طرفی دیگر، بریتانیای پس از برکزیت نمیتواند تکیه زیادی روی متحدان اروپایی خود داشته باشد و برای تنبیه روسیه دست به سیاستهای گسترده تحریمی بزند. در چنین شرایطی است که میتوان نیاز روزافزون بریتانیا به اتحاد و همکاری با اتحادیه اروپا را احساس کرد.
مسئله دیگری نیز در اینجا قابل ذکر است: رابطه به اصطلاح «ویژه» انگلستان با ایالات متحده! پس از لغو سفر دونالد ترامپ به لندن و انتقاد مقامات دولت انگلیس از توییتهای رادیکال و نژادگرای سرفرماندهی آمریکا، رابطه پیشتر مطلوب بریتانیا با آمریکا در وضعیت نامساعدی قرار گرفت.
میتوان گفت که پس از مدتها اکنون بدترین زمان ممکن برای انگلستان است که به متحدان اصلی خویش تکیه کند. رهبری بریتانیا در داخل و خارج از کشور تضعیف شده و لندن تنها در صورتی میتواند موضعی قدرتمند داشته باشد که با دوستانش متحد شود.
چرا مسکو «الان» باید این کار را انجام میداد؟
انتخابات ریاست جمهوری روسیه نزدیک است و آب را گلآلود کردن نمیتواند دلیل خوبی برای پیروزی قاطع پوتین محسوب شود، علاوه بر اینکه ممکن است باعث منزویتر شدن بیشتر روسیه و تحمیل تحریمهای بیشتری شود.
با این حال برخی معتقدند پیروزی پوتین در انتخابات هیچ ارتباطی به دلایل فوق ندارد. آنچه در این ماجرا اهمیت دارد پیامی است که مسموم کردن اسکریپال منتقل میکند: مسکو قدرتمند است و خیانتکاران به کشور را در هرکجای دنیا که باشد مجازات میکند، حتی اگر به قیمت سرشاخ شدن با اعضای ناتو یا تحریمهای بیشتر تمام شود.
اما سناریوی دیگری را نیز میتوان متصور شد. کرملین- و نخبگان و الیگارشهای روسیه- همواره همرأی نیستند. از طرف دیگر، با توجه به قوانین فعلی روسیه که بیش از دو دوره متوالی ریاست جمهوری را برای یک نفر مجاز نمیکند، دوره جدید ریاست جمهوری پوتین آخرین دوره حکومت اوست.
در نتیجه افرادی با این تمایل وجود دارند که خودشان را حافظان حکومت و شوکت روسیه نشان دهند. آنها تمام تلاش خود را میکنند تا دستان پوتین را برای دوره بعدی ریاست جمهوریاش تنگتر و زمینهای را برای انتخاب جانشین فراهم کنند، یا این گفتار را تقویت کنند که بدون وجود رهبری قدرتمند کشور دچار گسست و هرج و مرج خواهد شد.
هرگونه به اتفاقات هفته گذشته نگاه کنیم نه به نفع روسیه است و نه بریتانیا. پوتین سقوط اتحاد شوروی را بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیک قرن گذشته نامیده است و شاید برای او که پیشتر عضو سازمان جاسوسی ک.گ.ب. بود و سقوط دیوار برلین و پیروزی غرب را مشاهده کرد، انتخاب انگلستان، بهعنوان یکی از ضعیفترین کشورهای فعلی عضو ناتو، میتوانست دستکم برای مردم روسیه نشانی از ظهور مجدد روسیه بزرگ باشد.
سرانجام این اقدام متهورانه نکته مهمی را نشان میدهد: مسکو خودش دچار بیثباتی است و سعی میکند تا راهی نامطلوب و کریه را برای آینده ترسیم و تثبیت کند.
- 17
- 4