تنشها میان قطر و دولتهای عربی به رهبری عربستان سعودی، همچنان با شدت در حال پیشرفت است و رسیدن به یک راهحل مرضیالطرفین به مسالهای سخت و دشوار تبدیل شده است. این بحران که در اوج تلاشهای عربستان برای شکلدهی به ناتوی عربی و اجماع بر سر مهار ایران اتفاق افتاد، فرصتهایی را برای ایران بهعنوان رقیب منطقهای سعودیها فراهم آورده که بهزعم تحلیلگران میتواند راهبرد ریاض را با چالش و ناکامی مواجه سازد.
همسویی تاکتیکی ترکیه و ایران، شکلگیری مثلث جدید قدرت در خلیجفارس، صفبندی در شورای همکاری و افزایش تراز تجاری، چهار فرصت تهران از مجرای بالا گرفتن تنشها میان دوحه و ریاض است که پیامدهای مهمی بر امنیت منطقه و نظام اتحادها و ائتلافهای سیال خواهد داشت.
روز جمعه (۵خرداد) امیر قطر طی سخنانی ایران را قدرت منطقه دانست و خواستار تعامل جهان عرب با تهران شد و همچنین حمایت خود را از دو گروه مقاومت حزبالله و حماس اعلام کرد. سخنان امیر قطر با واکنش مقامات سعودی مواجه شد و روز دوشنبه (۱۵ خرداد) عربستان به دلیل اینکه دوحه از سیاستهای ریاض در منطقه پیروی نمیکند،
قطع رابطه خود را با قطر اعلام کرد؛ در همین حین دولتهای امارات، بحرین، مصر و جزایر مالدیو و همچنین دولت خودخوانده شرق لیبی و رئیسجمهوری فراری و مستعفی یمن حمایت خود را از سیاستهای آلسعود علیه قطر اعلام و روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را با دوحه قطع کردند. در ادامه این بحران، چهار دولت عربستان، مصر، بحرین و امارات، دو هفته پیش به قطر فرصتی ۱۰ روزه برای بررسی شروط ۱۳گانه دادهاند که تاکنون با پاسخ منفی قطر مواجه شده است.
در این لیست، مهمترین شروطی که شورای همکاری خلیجفارس برای قطر معین کرده شامل قطع روابط دیپلماتیک با ایران و حزبالله، تعطیلی کامل شبکه الجزیره و برچیدن پایگاه نظامی ترکیه از خاک این کشور است. در این چارچوب که بهنظر نمیرسد مقامات دوحه این شروط محدودکننده و ناقض حاکمیت و منافع خود را بپذیرند و ازسوی دیگر، دورنمای روشنی از حلوفصل بحران پیدا نیست و حتی احتمال تشدید آن نیز وجود دارد، میتوان فرصتهای این موضوع را برای ایران در عوامل زیر مورد بررسی قرار داد.
همسویی تاکتیکی ترکیه و ایران
از همان آغاز بحران میان قطر و عربستان، دولت ترکیه که مواضع نزدیکی از حیث همسویی با جریان اخوان در قطر و در سطح منطقه با دولت قطر دارد، خواستار رفع تنشها میان دولتهای عربی شده است. در همین خصوص اردوغان ضمن حمایت از موضع قطر در قبال شروط ۱۳ مادهای برای این کشور گفت: «ما این رویکرد ۱۳ مادهای را نقض حقوق بینالمللی میدانیم. چنین حملهای به حاکمیت مردم یک کشور در حقوق بینالملل غیرقابل توجیه و نادرست است. این اقدام در واقع حمله به حاکمیت یک کشور است.»
این مواضع که نشان از همسویی راهبردی دوحه و آنکارا در حمایت از گفتمان اخوان در سطح منطقه دارد و پیشتر نمود خود را در سال ۲۰۱۲ در شکلدهی به یک ائتلاف منطقهای متشکل از ترکیه، قطر، مصر و حماس نشان داد، باعث تقویت این موضوع شده که ترکیه در بحران کنونی مجددا در صدد است تا ضمن همراهی با قطر، در منافع حاصل از بحران شریک شود؛
بنابراین از این زاویه است که نوعی همسویی تاکتیکی میان ایران و ترکیه در بحران عربی پیدا شده که میتواند راهبرد عربستان در منطقه را با چالش مواجه سازد. بهخصوص که روابط ترکیه و عربستان در چند ماه اخیر سرد و تنشآلود بوده و از این زاویه فرصت خوبی برای آنکارا فراهم شده تا از مجرای بحران عربی و حمایت از قطر، ریاض را تحت فشار قرار دهد.
ازسوی دیگر، ایران نیز که از همان آغاز بحران با اتخاذ یک دیپلماسی بیطرفانه اما فعال، سعی در آرام کردن اوضاع دارد، یک روز پس از رد شروط سیزدهگانه عربستان سعودی و متحدانش ازسوی دوحه، در تماس تلفنی حسن روحانی با شیخ تمیم بنحمد آلثانی، «محاصره» قطر ازسوی عربستان سعودی و متحدانش را غیرقابل قبول خواند. در واقع، هدف تهران از همسویی با آنکارا، ضمن بهبود روابط و همفکری بر سر موضوعات مشترک، فشار بر عربستان بهعنوان رقیب منطقهای خود است که بنا دارد با شکلدهی به یک اجماع از بازیگران منطقهای، از جمله ترکیه، نفوذ تهران را در منطقه سد کند.
شکلگیری مثلث جدید قدرت
بهنظر میرسد تشدید بحران کنونی در خلیجفارس، این ظرفیت را دارد که قطر را به سمت حلقه نفوذ ایران سوق دهد و ایران نیز در جریان یک ماه مناقشه دیپلماتیک در منطقه با پشتیبانی از قطر بهطور قطع، قدر این فرصت را دانسته است. در همین خصوص «تئودور کاراسیک» تحلیلگر ارشد مسائل بینالمللی در یادداشتی در سایت «لوبلاگ» درخصوص شکلگیری مثلث جدید قدرت در خلیجفارس متشکل از ایران، قطر و عراق نوشته است:
«یک روز قبل از آنکه ۳ کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس روابط خود را با قطر قطع کنند، سلیم الجبوری، رئیس مجلس عراق و نزدیک به جریانهای وابسته به اخوانالمسلمین، به قطر سفر و درخصوص فرصتهای سرمایهگذاری مشترک با امیر قطر مذاکره کرد. عراق بهطور رسمی اعلام کرده است که درخصوص بحران شورای همکاری خلیجفارس بیطرف خواهد ماند، با این حال تعداد زیادی از مقامات عراق از احزاب شیعه و سنی خواستار حمایت بغداد از دوحه شدهاند.»
کاراسیک در ادامه با اشاره به اینکه مقامات ارشد عراق معتقد به حمایت از قطر هستند، افزود: «سلیم الجبوری گفته است که حمایت از قطر در مقابل عربستان سعودی به سود منافع عراق است و ما به عربستان سعودی و متحدانش اجازه پیروزی علیه قطر و ایجاد تغییر رژیم در این کشور به نفع افرادی که به آنها وفادار باشند، نخواهیم داد...تا زمانی که عربستان سعودی بهعنوان مرکز شیطان تجزیه نشود، عراق روی آرامش را نخواهد دید.»
نوری مالکی، رهبر ائتلاف «دولت قانون» نیز خواستار دخالت عراق برای خنثی کردن هرگونه تهاجم نظامی سعودی،امارات و بحرین علیه قطر شده است. این تحلیلگر در پایان افزوده است: «شکاف در شبه جزیره عرب به این معنا است که این مثلث جدید – قطر، ایران و عراق – میتواند کشورهای شمال خلیجفارس را بیش از قبل به ایران نزدیک کند و قطر در آینده به یک هاب کلیدی در منطقه بدل شود. ایران همین حالا از بحران قطر سود میبرد. سعودیها از تشکیل یک جبهه متحد عرب برای مقابله با ایران باز ماندهاند و ایران نیز حالا میتواند بیش از قبل دیگران را قانع کند که عربستان سعودی، کشوری است که برای دیگر کشورهای عرب مشکل ایجاد میکند و حاکمیتها را نقض میکند.»
صفبندی در شورای همکاری
ایفای نقش برادر بزرگتر برای اعراب و بهخصوص شورای همکاری خلیجفارس موضوعی است که در طول حیات این شورا همواره دستورکار و هدف نهایی سعودیها بوده است. افزایش اختلافات سیاسی و دوقطبی شدن و صفبندی درون این شورا که هماکنون به عمان و کویت نیز سرایت پیدا کرده است، نشان میدهد که عربستان حتی در درون این شورا که بیشترین قرابت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را با مجموعه بازیگران آن دارد،
نتوانسته است در بسط و اعمال رهبری خود موفق شود؛ بنابراین ایران میتواند از این اختلافات بهخصوص رویکرد مثبت و مسالمتجویانه کویت و عمان و همچنین تمایل قطر به بهبود روابط بیشترین استفاده را ببرد. بهخصوص که قطر همواره ایران را بخشی از راهحل منطقه میدانسته و بارها بر آن تاکید کرده است؛ بنابراین ایران میتواند از این صفبندی و تقابل۳-۳ در شورای همکاری، در مسائل موضوعی و مقاطع زمانی استفاده کند و یارگیریهایی را از کویت، عمان و قطر، برای خنثی کردن تهدیدهای عربستان در دستور کار قرار دهد.
افزایش تراز تجاری ایران و قطر
همچنین باید به منافع اقتصادی سرشاری که در کوتاهمدت میتواند عاید ایران شود نیز اشاره کرد. نزدیک به ۹۰ درصد منابع غذایی قطر از مرز این کشور با عربستان میگذرد که اکنون متوقف شده است. ایران میتواند جایگزینی مناسب در این زمینه ارائه دهد. شیخ نشین دوحه که تقریبا تمام غذاهای خود را از خارج وارد میکند، ۳۸ درصد از واردات خود را از طریق بندر ابوسمره وارد میکند که با عربستان سعودی مرز مشترک دارد.
از همینرو، مرز دریایی قطر با ایران (مرزی که از ۵ ژوئن باز شده)، در کنار کریدورهای هوایی که همچنان قابل دسترس است، به تنها خط حیات امن غذایی برای دوحه بدل شده است. از زمان اعمال تحریمها علیه قطر، تهران ۱۱۰۰ تن میوه و سبزیجات برای مصرف روزانه به این کشور عربی ارسال کرده است. بندر بوشهر به مرکز تجاری اصلی میان ایران و قطر بدل شده است.
همچنین بسته شدن مسیر هوایی دوحه به جنوب، شرق و غرب این کشور، حریم هوایی ایران را به مثابه مهمترین و حیاتیترین جایگزین مطرح میکند. قطر سالانه ۱۶۵ هزار پرواز به بیش از ۱۵۰مقصد در دنیا دارد. اکنون تنها راه پرواز هواپیماهای این کشور از فراز آسمان ایران خواهد بود. از آن گذشته تهران به کشتیهای قطری که محموله شان گاز مایع طبیعی است اجازه ترانزیت از طریق آبهای ایران را داده است.
بنابراین اگر بحران کنونی که چشمانداز چندان روشنی ندارد، به سمت شدیدتر شدن سوق پیدا کند، محتملترین سناریو، تحریم کامل و همهجانبه دوحه ازسوی دولتهای عربی است. تحریمی که ارزش افزوده آن نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار است و ایران در صورت ظرفیت، درایت و سرعت عمل خود میتواند این لقمه دندانگیر را به نفع خود، جذب کند.
کامران کرمی
- 11
- 4