سفر ترزا می، نخستوزیر بریتانیا، به کشورهای عرب خاورمیانه خبر جدیدی نیست، پیش از این نیز رهبران بریتانیا چنین سفرهایی را انجام دادند، اما انجام این سفر آن هم در شرایط کنونی زمینه را برای افزایش گمانهزنیها درباره اهداف نخستوزیر بریتانیا فراهم کرده است. می درگیر ماجرای برگزیت است و تلاش میکند زمینه را برای خروج کشورش از اتحادیه اروپا فراهم کند.
ماجرای خروج از اتحادیه اروپا موجب شده بود خانم نخستوزیر به خاورمیانه و تحولات آن کمتر بپردازد، اما حالا نخستوزیر بریتانیا تلاش میکند رابطه این کشور با متحدان عربش را بازتعریف کند؛ از همین رو، سفر می به خاورمیانه با استقبال رهبران عرب روبهرو شد، به باور آنها، نخستوزیر بریتانیا زمینه را برای تحقق تعاملی مثبت فراهم کرده است؛ آن هم درست در شرایطی که خاورمیانه و اروپا از منظر تاریخ دنیای مدرن دوران پرچالشی را تجربه میکنند.
برای بسیاری از کشورهای حوزه خلیجفارس، بهویژه کشورهای معتدلی چون مصر و اردن، بریتانیا متحد مهم و باارزشی قلمداد میشود. با این حال، آشفتگیهای اخیر حاکم بر بریتانیا بهعنوان پسلرزههای حاصل از برگزیت رهبران عرب منطقه را درباره نتیجه تلاشهای می مردد کرده است.
در زمان نخستوزیری دیوید کامرون، بریتانیا برای تقویت رابطه این کشور با متحدان عرب منطقه گامهای اندکی برداشته شد، در شرایطی که رهبران بریتانیا از سیاست بازگشت به شرق سوئز میگفتند، این کشور پایگاه دریایی سلطنتی جدیدی را در بحرین ایجاد کرد؛ ایجاد این پایگاه دریایی پس از سال ۱۹۷۰ (زمانیکه بریتانیا به تحولات منطقه موضع منفعلتری را اتخاذ کرد)، نشان از عزم جدی رهبران این کشور برای حضور برجستهتری در خاورمیانه داشت.
در این میان، نباید این حقیقت را نادیده انگاشت که ارتش بریتانیا در ائتلاف آمریکا علیه گروه تروریستی داعش نقش برجستهای را ایفا کرد. با این حال، تاکنون درباره سرمایهگذاری دیپلماتیکی بریتانیا در خاورمیانه گمانهزنیهای متفاوتی مطرح شده است. رهبران عرب هنوز رأی منفی سال ۲۰۱۳ مجلس بریتانیا به تصمیم کامرون مبنی بر اقدام نظامی در سوریه را به خاطر دارند. اخیرا موضع بریتانیا درباره شکافی که میان قطر و عربستانسعودی ایجاد شده بود رهبران کشورهایی چون عربستانسعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر را خشمگین کرده بود.
از منظر رهبران این گروه از کشورهای عربی بریتانیا بیاعتنا به مواضع ایدئولوژیک دوحه که از حامیان سرسخت اخوان المسلمین قلمداد میشود، در عرصه دیپلماسی موضعگیری کرده است. از همین رو، میتوان گفت سفر ترزا می به خاورمیانه فرصت مناسبی برای بریتانیاست تا با توسل بدان بتواند روابطش با متحدان عرب را بازتعریف کند، علاوه بر این، سفر می، آن هم در میانه درگیریهای سیاسی حاکم نشاندهنده عزم جدی می برای حفظ رابطه این کشور با متحدان عرب است.
محور اصلی این سفر تجارت- اقتصاد قلمداد شده است، بریتانیا پس از برگزیت نیازمند به شرکای تجاری جدیدی است. در همین راستا، اصلاحات اقتصادی عربستان و اردن مورد توجه خانم نخستوزیر قرار گرفته است. عربستان با ارائه سند ۲۰۳۰ تلاش میکند در حوزه اقتصاد این کشور تحولات جدیدی را ایجاد و این کشور را مستقل از درآمدهای حاصل از نفت اداره کند، تصمیم ریاض برای لندن آن هم در شرایط کنونی تحریکآمیز است، اما حقیقتی که رهبران بریتانیا باید بدان توجه داشته باشند این است که استفاده از فرصتهای تجاری مستلزم مشارکت فعال بریتانیا در مسائل امنیتی خاورمیانه است.
بریتانیا باید خود را برای مقابله با چالشهای امنیتی حاکم بر منطقه آماده کند. مقابله با چالش امنیت موضوعی است که هم برای بریتانیا، هم برای کشورهای عربی مهم است. حمله تروریستی اخیر در صحرای سینا نشان از تغییر تاکتیک گروه تروریستی داعش دارد؛ داعش پس از شکستهای اخیر تاکتیکش را تغییر و هماکنون برای تحقق اهدافش حملات انتحاری را در اولویت قرار داده است.
این مهم نهتنها برای کشورهای منطقه بلکه برای غرب نیز بهمثابه تهدیدی جدی است؛ از همین رو، تبادل اطلاعات امنیتی شاید اندک کاری است که بریتانیا باید برای تحقق امنیت در منطقه انجام دهد. با این حال، تنها رویدادی که هدف می از انجام این سفر را مبهم جلوه داده، مخالفت خانم نخستوزیر با سیاستهای ریاض در یمن است. ترزا می از رهبران ریاض خواسته به محاصره یمن پایان دهند؛ محاصرهای که بحران بشردوستانهای را رقم زده است.
جنگ در یمن ابتکار محمد بنسلمان، شاهزاده سعودی برای مقابله و تحت فشار قراردادن ایران بود؛ با این حال این جنگ هزینههای سنگینی را بر ریاض تحمیل کرد، مخالفت ترزا می با تصمیمهای ریاض در یمن و تحت فشار قراردادن شاهزاده جوان برای توقف خشونت در فقیرترین کشور عربی، اندکی اهداف بریتانیا در این سفر را پیچیدهتر کرده است، آیا می با هدف کاهش تنشها میان عربستان و ایران این سفر را طراحی کرده است یا سودای دیگری دارد؟
- 12
- 4