در میان اینها صالح تلاش کرد با وجود اخراج از قدرت، در بازی خطرناکی در قدرت بماند اما در نهایت به ضرب گلوله ای کشته شد و تصاویر جنازه اش در معرض نگاه میلیون ها انسانی قرار گرفت که ناباورانه عاقبت یکی از قدرتمندترین و سرسخت ترین رهبران کشورهای عرب را نظاره می کردند.
۱- شبیه قذافی
نحوه کشته شدن علی عبدالله صالح بسیار شبیه به شیوه کشته شدن قذافی بود. قذافی بعد از ازدست دادن قدرت و کنترل پایتخت لیبی، به سمت زادگاهش یعنی شهر سرت فرار کرد و به دنبال تلاش انقلابیون برای تصرف شهر سرت، قذافی به دام انقلابیون افتاد و به طرز مشکوکی به ضرب گلوله یکی از انقلابیون کشته شد. فیلم و عکس جنازه اش توسط دوربین های موبایل ضبط شد و دست به دست چرخید تا همه باور کنند قذافی واقعا کشته شده است.
برای علی عبدالله صالح هم همین روند اتفاق افتاد. علی عبدالله صالح بعد از حملات حوثی ها (حزب انصارالله) به خانه اش در صنعا، تلاش کرد به سمت مارب و زادگاهش فرار کند که در مسیر توسط حوثی ها متوقف شد و به ضرب گلوله از پشت سر، کشته شد. نظامیان حوثی با دوربین گوشی موبایل از جنازه علی عبدالله صالح فیلم گرفتند و در شبکه های اجتماعی پخش کردند. این فیلم سر از شبکه های ماهواره ای هم در آورد تا خبر کشته شدن صالح تایید شود.
علی عبدالله صالح و قذافی هر دو بیش از ۳۰ سال در مسند قدرت بودند اولی حدود ۴۰ سال و دومی ۳۴ سال حکمرانی کرد اما هر دو به دست افراد نامعلومی به طرز وحشتناکی کشته شدند و جنازه آنها به دور از احترام رسمی، دست به دست شد.
۲- آینده چه می شود؟
چه آینده ای در انتظار یمن است؟ آینده حزب کنگره مردمی به رهبری صالح چه می شود؟ آینده حوثی ها؟ آینده جنگ یمن؟
آینده یمن: آینده یمن پیچیده تر از اکنون خواهد شد. یمن وارد تونل تاریکی خواهد شد که نقطه روشنی در انتهای آن دیده نمی شود. آنچه می توان گفت این است که شرایط فعلی یعنی جنگ و بی ثباتی و ناامنی و گرسنگی ادامه خواهد داشت.
آینده حوثی ها (انصارالله): کشته شدن صالح باعث تقویت حوثی ها خواهد شد. حکومت صنعا که قبل از این در دست دو رقیب قدرتمند حوثی ها - صالح بود هم اکنون به صورت یک دست در اختیار حوثی ها خواهد افتاد و در نتیجه حوثی ها قدرتمند از گذشته خواهند شد. مهمترین نکته اینکه دوگانگی در حکومت صنعا از بین می رود و ابزارهای قدرت حزب کنگره مردمی که مهمترین آنها ارتش است نیز به دست حوثی ها می افتد. علاوه بر این، عاقبت صالح، آینده ای شوم را در برابر مخالفان حوثی ها قرار می دهد.
آینده کنگره مردمی: حزب کنگره مردمی، یک حزب فرد محور به محوریت و رهبری صالح بود. در نتیجه بعد از کشته شدن صالح، این حزب از دورن فروخواهد پاشید. این حزب دارای گرایش های مختلف و بخش های متنوعی است. از جمله شماری از نظامیان رده بالا، سیاستمداران، فعالان اجتماعی فرهنگی و اقتصادی و سران قبایل. حالا با حذف صالح، این حزب نخواهد توانست به مانند گذشته، یکپارچه و قدرتمند ادامه حیات دهد. قطعا بخش های مختلف حزب، تکه تکه خواهد شد و هیچ طرفی نخواهد توانست همه بخش ها را زیرمجموعه یک حزب واحد حفظ کند.
پیش بینی می شود هر بخش از حزب، حرکت و رفتار مستقلی را در پی بگیرد. به عنوان مثال بخش هایی از نظامیان عضو حزب، به دولت عبدربه پیوسته اند و بخشی دیگر سکوت می کنند و با حوثی ها همراهی خواهند داشت.
آینده جنگ یمن: جنگ یمن نیز وارد مرحله جدیدی شده است. از یک سو حزب کنگره، تقریبا فروپاشیده و به شدت تضعیف شده است. این باعث می شود دولت عبدربه منصور و ائتلاف نظامی عربستان سعودی در جنگ یمن تقویت شود چرا یکی از بزرگترین دشمنانش کنار رفته است. ائتلاف عربستان سعودی در این جنگ در مقابل حوثی ها و نیروهای صالح بودند که هم اکنون صالح کنار رفته است.
به نظر می رسد عربستان سعودی تلاش خواهد کرد از این اتفاق استفاده حداکثری داشته باشد و اعضای حزب کنگره را به سمت خود جذب کند.
همزمان، حوثی ها روند تصفیه ارتش یمن را سرعت خواهند بخشید در این صورت پایگاه های ارتش در کنترل نیروهای کنگره را خود در دست خواهند گرفت. یعنی حوثی ها تلاش خواهند کرد حزب کنگره را از ابزارهای قدرت خالی کنند.
جنگ یمن احتمالا و تا آینده ای نامعلوم به همین صورت فعلی ادامه خواهد یافت و تغییر محسوسی در آن روی نخواهد داد. موضع حوثی ها تقویت شده و عربستان سعودی هم راهی جز ادامه جنگ هوایی علیه یمن و محاصره این کشور نخواهد داشت.
۳- تقابل ایران و سعودی
یمن یکی از مهمترین صحنه های جنگ غیرمستقیم ایران و عربستان سعودی است. با این تفاوت که نیروهای سعودی به صورت مستقیم درگیر ماجرا هستند کشته می دهند و شهرهایشان مورد حمله موشکی قرار می گیرد اما ایران از این ماجرا به دور است.
کشته شدن علی عبدالله صالح یکی از معلومات بحران یمن را به مجهول تبدیل کرده است و این موضوع بر پیچیدگی بحران یمن خواهد افزود. این شرایط به سود ایران و حوثی هاست اما برای سعودی ها به آینده تحولات بستگی دارد.
اگر سعودی ها بتوانند اعضای کنگره ملی را به سمت خود جذب کنند و همه آنها را یکپارچه کنند در این صورت به سود ریاض خواهد بود اما اگر کنگره ملی در معرض فروپاشی قرار بگیرد و به چند دسته تبدیل شود و هر بخش به سمتی برود در این صورت سعودی ها از این اتفاق سودی نخواهند برد.
قطعا ادامه وضع موجود به این معنی است که بحران یمن همچنان در وضعیتی علیه امنیت و ثبات عربستان سعودی خواهد ماند. عربستان سعودی نیز هر روز ناتوان تر از دیروز، از حل بحران یمن عاجر است. نه راه نظامی نه راه سیاسی؛ عربستان سعودی با هیچ یک نتوانسته است بحران یمن را حل کند.
۴- صالح و اصرار به ماندن در قدرت
علی عبدالله صالح زندگی پر فراز و نشیبی داشت. او حدود ۳۴ سال در راس قدرت بود. ابتدا رئیس جمهوری یمن شمالی بود اما یمن را یکپارچه کرد و خود در راس حکومت یمن واحد قرار گرفت. شاید بتوان علی عبدالله صالح را پدر یمن جدید دانست اما به شدت دلبسته قدرت بود و حضور در قدرت را بر هر چیز دیگری ارجح می دانست.
در سال ۲۰۱۱ با آغاز بهار عربی از تونس و امتداد آن به مصر و لیبی، اعتراضات علیه حاکم به یمن هم رسید.
در بحران یمن، اعتراضات سراسری به شدت گسترده شد و فشارها بر علی عبدالله صالح افزایش یافت. علی عبدالله صالح همزمان با افزایش اعتراضات، به سرکوب معترضین دست زد و شمار زیادی از معترضین کشته شدند. افزایش بحران در یمن باعث شد شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی در این بحران دخالت کند و با ارائه طرحی خواستار کناره گیری صالح از قدرت به سود معاونش (عبدربه منصور هادی) شود.
صالح در ابتدا با این اقدام موافقت کرد اما بارها از کنارگیری از قدرت خودداری کرد و در نهایت با فشارهای زیاد مجبور شد این اقدام را عملی کند و از قدرت کناره گیری کرد.
اما بعد از کناره گیری از ریاست جمهوری، تلاش کرد همچنان در قدرت بماند. او تلاش کرد از طریق اقدام علیه دولت یمن، خود درباره در قدرت بماند. همزمان عملکرد دولت عبدربه منصور انتقاداتی را برانگیخت. حوثی ها در چند گام به سمت پایتخت حرکت کردند و حکومت عبدربه منصور را با همراهی حزب کنگره به رهبری صالح سرنگون کردند و کشور را به طور کامل در کنترل خود گرفتند.
دولت صنعا عملا به کنترل ائتلاف حوثی ها - صالح درآمد. سقوط استان ها، شهرها و پادگان های ارتش یکی پس از دیگری به لطف همکاری صالح با حوثی ها عملی شد.
صالح همیشه یک اصل را در ذهن داشت و آن اینکه با هر هزینه ای باید در قدرت بماند.
این اتفاق باعث شد هادی از عربستان سعودی درخواست کمک کند تا مانع از سقوط آخرین شهر در کنترل نیروهای هادی در دست اتحاد صالح - انصارالله شود. سعودی ها نیز با تشکیل ائتلاف نظامی حمله همه جانبه ای را علیه یمن آغاز کردند و در این حمله، هزاران شهروند غیرنظامی، زنان، کودکان و سالمندان کشته شدند. یمن فقیر در نتیجه جنگ سعودی ها، فقیرتر شد. زیرساخت های این کشور نابوده شده اند. بیماری و گرسنگی سراسر یمن را فراگرفته است. موشک های ائتلاف نظامی سعودی همچنان بر سر مردم عادی فرود می آیند.
۵- رابطه ایران و علی عبدالله صالح
ایران و دولت علی عبدالله صالح، رابطه ای پر فراز و نشیب را تجربه کردند.
مقامات ایرانی به هنگام حکمرانی صالح، همزمان با حمایت از گروه حوثی ها اما رابطه با دولت علی عبدالله صالح را نیز حفظ می کردند.
ایران از انقلاب مردمی سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ یمن علیه علی عبدالله صالح و برکناری او از قدرت حمایت کرد اما در گام بعدی از اتحاد او با حوثی ها برای سرنگونی دولت عبدربه منصور نیز حمایت می کرد.
علی عبدالله صالح در روزهای اخیر اتحاد با حوثی ها را کنار گذاشت و علیه انصارالله اقدام مسلحانه کرد در نتیجه مقامات ایرانی دوباره بعد از سه سال، علیه صالح موضع گیری کردند و این همزمان با حمایت و پشتیبانی تمام عیار سعودی ها از صالح بود.
۶- بهار عربی در ایستگاه صالح
بهار عربی منجر به فرار زین العابدین به علی رئیس جمهور تونس به سعودی، سرنگونی حکومت معمر قذافی در لیبی و کشته شدن او، پایان حکمرانی ۳۰ ساله حسنی مبارک رئیس جمهور مصر و زندانی شدن او و کناره گیری علی عبدالله صالح از قدرت بعد از ۳۴ سال ریاست جمهوری شد.
در میان اینها صالح تلاش کرد با وجود اخراج از قدرت، در بازی خطرناکی در قدرت بماند اما در نهایت به ضرب گلوله ای کشته شد و تصاویر جنازه اش در معرض نگاه میلیون ها انسانی قرار گرفت که ناباورانه عاقبت یکی از قدرتمندترین و سرسخت ترین رهبران کشورهای عرب را نظاره می کردند.
سران کشورهای عربی در سال ۲۰۱۰ در نشست اتحادیه عرب در شهر سرت لیبی عکس یادگاری گرفتند. در آن عکس، قذافی در میان مبارک، بن علی و صالح ایستاده بود و از سر شوخی های بی مزه همیشگی اش، دستانش را بر روی شانه های مبارک و صالح قرار داده بود.آن عکس ماندگار شد، به ویژه وقتی چهارمین فرد عکس یعنی صالح هم نهایت بی رحمی پیدا کرد.
از میان این ۴ نفر مشخص شد آن کسی که بر باقی ماندن در قدرت به هر هزینه ای و هر شیوه ای اصرار کرد (قذافی و صالح) نهایتی بی نهایت دردناک و خشونت آمیز در انتظارش بود و با گلوله ای کشته شد و کشور را به جنگ و نابودی کشاند و آن کسی که باخت را پذیرفت و کنار رفت (مبارک و بن علی) حداقل جان خود و اعضای خانواده و کشور و زیرساخت های کشورش را حفظ کرد.
- 13
- 6