احمد علیرضابیگی نماینده تبریز و عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها مجلس یازدهم گفتوگویی با رویداد۲۴ کرده است که بخشهای مهم آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
* ددولتمردان برای رفع تکلیف حرف میزنند یا از عدم آگاهی چیزی میگویند که البته بعید میدانم آگاهی وجود نداشته باشد. اما آنچه روشن است، این است که آسیبهای اجتماعی در بسترهای ناامنی اقتصادی و ناترازی اقتصادی در حال شکل گرفتن است و باید دید برای رفع این ناترازیهای اقتصادی چه کارهایی باید انجام داد.
* در بستر ناترازیها، دولت آقای رئیسی برنامهای را ارائه داد و شعارهایی را مطرح کرد و این دولت به مرور شکل گرفت؛ در حال حاضر دولت نمیتواند بر این ناترازیها فائق آید و آنها را برطرف کند. وقتی به عنوان مثال درباره نهضت ملی مسکن صحبت میشود باید با این نگاه صورت بگیرد که بنا داریم شرایط بستر آسیبهای اجتماعی را از بین ببریم.
* حاشیهنشینی بالقوه جرمزا است. وقتی کالبدهای شهری بر اساس یک برنامه طراحی نشده است و سبب شکلگیری اقامتگاههای غیرقانونی یا سکونتگاههای غیررسمی میشود، بستر جرم و آسیبهای اجتماعی را فراهم می کند. عملاً برنامهای که دولت برای از بین بردن انگیزههای حاشیهنشینی و انگیزههای مهاجرت ادعا کرده بود، بروز و ظهور خارجی ندارد و طبیعتاً ما با تشدید موضوعات آسیبهای اجتماعی مواجه هستیم. وقتی این آسیبهای اجتماعی در کنار نارضایتیهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار میگیرد، نمیتواند پیامدهای خوبی داشته باشد. حال، این بستر نارضایتیها را به دسیسهها و نقشههایی که بیگانگان برای کشورمان طراحی کردهاند نیز اضافه کنیم.
* در حال حاضر صحبت از تقویت حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس و استقرار آمریکاییها در کشتیهای تجاری و نفتکشها است که این مسائل بر مبنای یک سناریو انجام میشود. از گذشته دور استراتژی ما این بوده که خلیج فارس یا برای همه امن است یا برای هیچ کس امن نیست؛ الان در چارچوب تعهدات متقابلی که بین ما و عربستان رد و بدل شده، در ازای فرایند انتقال انرژی از خلیج فارس به اروپا یک تعهداتی به همدیگر دادهایم، وقتی پای آمریکاییها وسط میآید نشان میدهد بنا است ناامنیهایی صورت بگیرد و آنها پیشبینی ناامنی کردهاند که به این ترتیب صفآرایی میکنند و اینها پیامهای مناسبی را مخابره نمیکند.
* برداشت بنده این است که صحبتهای دولتمردان وقتی با برنامه مدونی همراه نیست یا اگر هم هست، پشتوانه مالی و منابع مالی مشخصی ندارد، بیشتر در حد مشق شب است که باید به ناچار نوشته شود، این در حالی است که آثارش را نمیتوانید در جامعه ببینید. مردم هم به خوبی این مسئله را دریافتهاند و همین بیاعتمادی که در بستر جامعه دیده میشود، منجربه این شده که وقتی دولت دو روز به دلیل گرما ادارات را تعطیل می کند، هیچ کسی باور نمیکند که این تعطیلی صرفا برای رعایت شرایط حال مردم و زندگی و سلامتی آنها بوده و هر شخصی یک تعبیری می کند.
* حاشیهنشینی محصول تبعیض است؛ وقتی فرصتهای عادلانه برای آحاد مردم در دوردست و نزدیک فراهم نمیشود، شخصی که در دورست زندگی میکند برای دست یافتن به زندگی بهتر ناچار به مهاجرت میشود و مهاجرت هم، حاشیهنشینی را شکل می دهد. وقتی زندگی و فرصتهای عادلانه را به دوردست نبردهایم، طبیعتا مردم آن مناطق به خود حق میدهند برای بهرهمندی از امتیازاتی که در مرکزیت و در کانونهای شهرهای بزرگ وجود دارد، راهی شهرهای بزرگ شوند، چراکه آنها فکر میکنند بچههایشان حق زندگی بهتر دارند و باید از بهداشت، سلامتی، تحصیل و فرصت زندگی بهرهمند شوند؛ بنابراین وقتی این فرصت را برای مناطق دوردست ایجاد نکردهاند، مهاجرت اتفاق میافتد.
* مهاجرت پیامد بیعدالتی و تبعیض است؛ در ماجرای فولاد دیدید چقدر از ثروت کشور را به تاراج بردهاند! اگر بخواهید همین تحقیق و تفحص در هر کدام از این صنایع مثل مس، پتروشیمی و فولاد و بانکهای این کشور انجام شود، رقمها درشتتر میشود! خب این نشاندهنده تبعیض و بیعدالتی است و طبیعتا محصول آن مهاجرت و حاشیهنشینی و به تبع آن آسیبهای اجتماعی است. در عین حال ما برای جبران بیعدالتی و جبران تبعیض، نتوانستهایم برنامهای که بتواند مردم را دلگرم و امیدوار کند و توام با راهکار باشد، ارائه کنیم.
- 19
- 5