روزنامه جهان صنعت نوشت: رییس مجلس انقلابی، یعنی رییس مجلسی که ۴ سال پیش با شعار «شفافیت» روی کار آمدن، هنوز حتی در یک نشست خبری نیز مشابه آنچه در ادوار گذشته مجلس به دفعات شاهد بودیم، حاضر نشده و به دفعات در این ۴ سال ثابت کرده همان مهندس قالیبافی است که روزگاری در شهرداری تهران هرگز شفاف عمل نمیکرد و تا اسناد تخلفات و مفاسد احتمالی دوران مدیریتش افشا نمیشد، کلامی نمیگفت و البته در عین حال همان سردار قالیبافی که وقتی فرماندهای نظامی بود که پوتین به پا میکرد و یونیفورم به تن، اما حتی اگر در عملیاتی «گازانبری» به صفوف منسجم دانشجویان معترض حمله میکرد تا دریابند نهتنها در دانشگاهی که محل تحصیلشان بود، از این حمله گازانبری مصون نخواهند بود، بلکه حتی در خوابگاههایشان در کوی دانشگاه هم خبر از آرامش و امنیت نیست؛ عملیاتی گازانبری که همچون پرونده «املاک نجومی» که در دوران شهرداری قالیباف رقم خورد و پروندههایی همچون ماجرای شاسیبلندهای مجلس در همین مجلس انقلابی یا ماجرایی که پیشتر به «سیسمونیگیت» معروف شد، قالیباف تنها وقتی حاضر به اظهارنظر دربارهشان شد که ماجراها لو رفت و ناچار به اعتراف بود. هرچند این تنها واکنش قالیباف در قبال این افشاگریها نبوده و در برخی موارد، حتی بهرغم انتشار اسناد فساد و تخلفاتی که رقم خورده بود، او زیر بار نرفت که نرفت!
این هم شاید طنز روزگار است که مجلس انقلابی و نمایندگان عمدتا اصولگرایش که ۴ سال پیش در چنین روزهایی پیوسته از «شفافیت» میگفتند، حالا در آستانه انتخاباتی که زمینهساز تشکیل مجلس بعدی است و ازقضا همچون انتخاباتی که دوم اسفندماه ۹۸ برگزار شد، انتخاباتی است بدون رقیب انتخاباتی و فرصتی برای رویارویی و رقابت درونگفتمانی طیفهای رنگارنگ اصولگرا با یکدیگر، بار دیگر غائلهای علیه رییس مجلس به راه افتاده و معلوم شده اسحاق قالیباف که پدرش، خود را از انقلابیترین انقلابیون میداند و به سبک زندگی و نوع پوشش میلیونها ایرانی ایراد میگیرد، سبکی برای زندگیاش برگزیده که نهتنها هیچ شباهتی به آنچه پدرش مدعی است، ندارد، بلکه به واقع با سبک زندگی اکثریت قریب به اتفاق شهروندان این مملکت نیز متفاوت است. جالب اینکه حال که ماجرای تلاش اسحاق قالیباف برای مهاجرت دائم به کانادا لو رفته و به بحث روز کاربران شبکههای اجتماعی تبدیل شده، برخی از حامیان رییس مجلس انقلابی تازه به یاد حریم خصوصی افراد افتادهاند و به ملت درس اخلاق میدهند که در زندگی دیگران تجسس نکنید!
ماجرای مهاجرت دائم اسحاق قالیباف به کانادا را حتی اگر بپذیریم، بحثی است مربوط به زندگی خصوصی او، اما دستکم در این ماجرا، تناقضی شدید میان این اقدام فرزند رییس مجلس انقلابی با آنچه پدر این جوان انقلابی و البته خود این آقازاده جوان ادعا کرده و میکند، وجود دارد که اقدامی است غیراخلاقی و ناپسند و در نتیجه کسی که مرتکب این میزان ریاکاری شده، در جایگاهی نیست که به دیگران درس اخلاق بدهد و درباره جزئیات سبک زندگیشان و آنچه میپوشند و نمیپوشند، اظهارنظر کند.
با این همه آنچه حالا در ماجرای مهاجرت دائم اسحاق قالیباف به کانادا، بار دیگر سبک زندگی اعضای خانواده رییس مجلس انقلابی را زیر ذرهبین افکار عمومی قرار داده، این است که در همین چند سالی که قالیباف بر کرسی ریاست یکی از قوای سهگانه مملکت تکیه زده، این چندمین بار است که با چنین دردسرهایی روبهرو میشود. بهویژه پس از آنکه فروردینماه ۱۴۰۱، خبر آمد خاندان قالیباف در سفری دستهجمعی راهی ترکیه شدهاند تا برای نوه رییس مجلس انقلابی سیسمونی بخرند! پروندهای که به سرعت با هشتگ «سیسمونیگیت» مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت و البته درنهایت، افشاگر ماجرا محکوم شد.
آنچه حالا در این چند روز گذشته، بار دیگر منجر به تشدید انتقاد افکار عمومی نسبت به سبک زندگی رییس مجلس انقلابی و اعضای خانوادهاش شده، به شکایت اسحاق قالیباف از طریق دادگاه فدرال کانادا مربوط است و تلاش این جوان انقلابی برای اینکه هر طور شده، پاسپورت کاناداییاش را از دولت کانادا بگیرد و همچون یک کانادایی بتواند تا هر زمان که خواست، در این کشور اقامت کند؛ ماجرایی که البته همچون تمامی پروندههای پرتعدادی که در این چند دهه سیاستورزی قالیباف از آن شنیدهایم، بهرغم پنهانکاری او و تلاش برای مخفی نگه داشتنش، ناخواسته لو رفته است. پروندهای که اینبار ازقضا از سوی روزنامهنگاری افشا شد که چند سال پیش هم وقتی قالیباف شهردار تهران بود، از فساد گسترده در پرونده املاک نجومی شهرداری تهران پرده برداشت و البته نهتنها مورد تقدیر قرار نگرفت، بلکه به همان سرنوشتی دچار شد که وحید اشتری پس از افشای پرونده سیسمونیگیت با آن مواجه شد.
یاشار سلطانی که پیشتر به عنوان سردبیر وبسایت معمارینیوز و روزنامهنگاری در این حوزه شناخته میشد، ۲۴ بهمنماه متنی را از طریق وبسایت شخصیاش منتشر کرد و از پیروزی اسحاق قالیباف در این دعوای حقوقی که از طریق دادگاه فدرال کانادا پیگیری میشد، خبر داد. او با بیان اینکه «ماراتن دریافت ویزای مهاجرتی اسحاق قالیباف فرزند محمدباقر قالیباف سرانجام با رای دادگاهی در کانادا به سود او پایان یافت و راه دریافت ویزای کانادا برای او هموار شد»، نوشت: «پرونده مهاجرتی اسحاق قالیباف از سال ۲۰۱۹ در جریان است و به دلیل بررسیهای امنیتی بالا در کانادا به یک پرونده طولانی تبدیل شد.» سلطانی که تاکید کرده «فرآیند رسیدگی به این پرونده به دلیل مسائل امنیتی طولانی شده»، از واکنش اسحاق قالیباف به این مساله گفته و شکایتی که او علیه وزیران مهاجرت و امنیت عمومی کانادا طرح کرده است. او با اشاره به نام وکیل کانادایی اسحاق قالیباف در این پرونده نوشته: «نهایتا در آبانماه امسال دادگاه اعلام کرد که وزارت مهاجرت کانادا باید ظرف ۶۰ روز تکلیف درخواست ویزای مهاجرتی اسحاق قالیباف را مشخص کند.» این روزنامهنگار با اشاره به پروندههای پرتعدادی که در این چند سال، به دلیل سبک زندگی خانواده قالیباف، حیات سیاسی رییس مجلس انقلابی را با چالش روبهرو کرده، از پرونده «سیسمونیگیت»، «هلدینگ یاس» و «خیریه همسر قالیباف» به عنوان نمونههایی از این پروندههای جنجالی نام برده و تاکید کرده که این مسائل «هنوز هم محل پرسش افکار عمومی است». آنچه در ادامه موجب پیچیدگی دوچندان و گسترش ابعاد این غائله شد، توئیتی بود که از سوی سردبیر یک وبسایت خبری اصولگرا منتشر شد. علی غفاریان که از آنچه در ۱۵ اردیبهشت ۹۶ و اوج رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، بهعنوان سردبیر وبسایت خبری صراطنیوز تجربه کرده، با اشاره به افشاگری این وبسایت خبری درباره تحصیل اسحاق قالیباف در استرالیا، آن هم در شرایطی که قالیباف در همان روزهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری مدعی شده بود که کل پسانداز فرزندش، «یک میلیون تومان» است، نوشت: «فردای انتشار این خبر، برادران تلفنی احضارم کرده و ابلاغ شد بهدلیل به هم زدن فضای جبهه انقلاب تا برگزاری انتخابات حق فعالیت ندارم! از ساختمان صابونچی که بیرون آمدم، با تحریریه سایت تماس گرفتم و به بچهها گفتم که صراطنیوز تعلیق شد؛ بروید استراحت!» این فعال رسانهای اصولگرا با اشاره به رسانههایی که از آنها به کنایه به عنوان «رسانههای تراولی» نام برده، تاکید کرده که «این بار پس از ۶ سال مشخص شد که اسحاق جان بابا، به دنبال دریافت ویزای مهاجرتی کاناداست و هنوز هم «تراولیها در حال تکذیب این افتضاح هستند؛ ماه هیچوقت پشت ابر نمیماند!» غفاریان که ظاهراً به ماجرای افشای نامهای اشاره کرده که به تازگی لو رفت و مشخص شد که قالیباف بخش هنگفتی از بودجه مجلس را بهصورت تراول میان رسانهها و فعالان رسانهای همسو توزیع کرده، در توئیتی دیگر نوشت: «وقتی اغلب رسانهها، کانالها، پیجها و اکانتها را از اصلاحطلب تا مثلا انقلابی رصد کنی و ببینی دو خط نقد به قالیباف نمینویسن، وقتی کیفکشهای همیشه در صحنهشان گلهای فحاشی میکنند و برچسب میزنند، مشخص است که این تراولها کجا خرج میشود!»
این در حالی بود که وحید اشتری دیگر فعال رسانهای اصولگرا که در جریان پرونده سیسمونیگیت علیه قالیباف افشاگری کرده بود، با اشاره به متنی که از سوی علیاکبر رائفیپور یکی از دیگر اصولگرایانی که چندصباحی است به منتقد سرسخت رییس مجلس انقلابی تبدیل شده، نوشت: «چند سوال ساده از ماجرای تراولگیت؛ اینکه آقای قالیباف بابت فعالیتهای رسانهای با رسانهها و روزنامهها و اشخاص قرارداد ببندد و ماهانه از بودجه مجلس پول پرداخت کند هیچ ایرادی ندارد. ولی میشود پرسید دلیل اینکه حقالزحمهها را با تراول و نقدا پرداخت میکنند، چیست؟!» این در حالی بود که رائفیپور در نامهای سرگشاده خطاب به رییس مجلس انقلابی، به ماجرای دریافت ویزا و اقامت دائم فرزند قالیباف در کانادا واکنش نشان داد و ضمن تاکید بر لزوم شفافسازی از سوی قالیباف نوشت: «اولا چرا باید فرزند یکی از مهمترین مسوولان نظام به دنبال دریافت اقامت دائم از یک کشور معاند و متخاصم باشد؟! ثانیا میزان سرمایهگذاری فرزندتان در کانادا هزینههای مربوط به دریافت اقامت دائم در آن کشور، همچنین هزینههای حقوقی شکایت مذکور در همان سالها از چه منبعی تامین و چگونه پرداخت شده است؟!» او همچنین در پینوشت اضافه کرد: «به فرض صحت، همین که توانستهایم از این مساله آگاه شویم، مدیون شفافیت پروندههای قضایی در کانادا هستیم؛ والا از طریق جناب قالیباف و خانوادهشان چیزی درز نکرده است.»
رائفیپور که متن این نامه سرگشاده را از طریق حساب کاربریاش در توئیتر نیز منتشر کرده، در انتها عبارت «اینبار فرق میکند» را هشتگ کرده است؛ حال آنکه وقتی به واکنش حامیان قالیباف به این افشاگری دقت کنیم، درمییابیم که نهتنها قصه همان قصه تکراری فرار به جلو و اتهامزنی و ارعاب منتقدان است، بلکه ظاهرا اینبار این رویکرد را با جدیتی دوچندان پیش گرفتهاند. جلیل محبی که زمانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور بود و حالا ظاهراً مشاور حقوقی رییس مجلس انقلابی، در توئیتی به جای شفافسازی درباره اصل ماجرا، به منتقدان و افشاگران تاخت و نوشت: «خیلی اتفاق خوبی است که من در سمتی ایستادهام که آقای رائفیپور و خانم آذرپیک مقابل آن هستند!» این روحانی اصولگرا همچنین در توئیتی دیگر با طرح این ادعا که «مساله پسر قالیباف را پیگیری کرده»، نتیجه پیگیریاش را اینطور روایت کرد؛ «وقتی شما درخواست ادامه تحصیل میدهید و مخالفت میشود، موضوع شکایت مهاجرت است. درحالی که مهاجرت به معنای فارسی یعنی گذاشتن و از ایران رفتن! اما مساله اصلی اینجاست که خبر از اینجا رفته، نه از کانادا؛ آنهم با عکسی که فقط در هارد اسحاق بوده است!» محبی که سعی کرد با استفاده از هشتگ «انتخابات» اینطور القا کند که علت این افشاگری دولت کانادا، ضربه زدن به جمهوری اسلامی است، در توئیت سوم حتی از این نیز فراتر رفت و نوشت: «افشاگر غیر متصل نداریم. هدف قدرت است و افشاگر بازیچه!» این فعال سیاسی انقلابی البته توضیح نداده که در میان این بازی قدرتی که توصیف کرده، ملت کجای کارند! وضعیتی که یادآور آن تعبیری است که چندسالی است بهویژه در فضای مجازی و ادبیات کاربران شبکههای اجتماعی به کار میرود و میگوید؛ «ما هیچ، ما، نگاه!»
- 17
- 5
علی سلطانی
۱۴۰۲/۱۲/۵ - ۱۸:۰۰
Permalink