روزنامه اطلاعات نوشت: در اغلب کشورهایی که ما قضاوتگرانه آنها را به انواع نقایص و ناکافیبودن، به خصوص در اخلاق متهمشان میکنیم، پای منافع ملّیشان که به میان میآید، درست عمل میکنند. چرا در کشور ما در میان به اصطلاح نخبگان سیاسی، اخلاق رقابتی که بوی خصومت و انتقام میگیرد، بر منافع ملّی چیره میشود.
معیارهای دوگانه در بهکارگیری و یا بیکارکردن نیروها، واقعاً جای اعجاب و تأسف دارد و مصداقِ از سوراخ سوزن ردشدن و از دروازه عبورنکردن را به وضوح میتوان دید.
گویی آنجا که خود، خرِ مراد را سواریم، از بعضی قوانین میتوان با سکوت و توجیه به مدد مرور زمان عبور کرد؛ تا جایی که فیالمثل شهر را به یک تحصیلکردهی پزشکی بسپاریم و «سوئیسوار!» با سعهی صدر از کنار موانع قانونی عبور کنیم؛ اما آنجا که باید به هر قیمتی انتقامی را از فلان و بهمان بگیریم، به هزار قاعده و قانون نوشته و نانوشته تمسّک جوییم؛ انصافاً این بام، نه دو هوا، بلکه چندهوایی است!
چقدر مایهی افسوس و تحیّر است که در امریکا، هزاران ایرانی یا ایرانیالاصل در مسندهای هزار و یک رنگ، در خدمت یک شِبه قارّهی پنجاهکشوری هستند و اینسو ما، در تلاش و جدال برای فروکشیدن کسانی قابل و لایق، اما به مستمسک شبهقانونها یا قانونسازیهای چندفوریتی! الحق جای آن است که خون موج زند در دل لعل…..
دیگران با تصاحب سرمایههای انسانی ما، برای خود هویت میآفرینند و ما سرمایههای اصیل و خودی را به پای کینهورزیهای جناحی به مسلخ میبریم و به مذبح میکشیم؛ چه عالی! حالا بفرمایید: در حال قربانی منافع «پایدار» به پای کدام سماجت و پایداری هستید!؟ وانگهی! به طرائفالحیَل و ظرائفالحکَم، اگر چنین کردید و پیش بردید، کدامین طرفهها را به ارمغان و تحفه بر سفرهی مصالح مردم مینشانید!؟
- 14
- 3