روزنامه توسعه ایرانی نوشت: محمدباقر قالیباف در روزهای اخیر موفق شد که اعضا و حامیان دولت وفاق را کاملا شگفتزده کند چنانکه به تعبیر بخش بزرگی از حامیان و همراهان دولت چهاردهم، گویا تصمیم گرفته که از قطار وفاق پیاده شود.
رئیس مجلس در کمتر از ۴۸ ساعت در هفته گذشته موفق شد دولت را با شگفتی مواجه کند، ابتدا به حضور محمدجواد ظریف، معاون راهبردی مسعود پزشکیان در دولت حمله کرد و در مرحله بعد و در نشست خبری خود به صراحت اعلام کرد که لایحه حجاب و عفاف اکنون قانون است و اگر دولت قصد ابلاغ آن را ندارد بر اساس قانون رأسا در روز ۲۳ آذر ماه این قانون را برای اجرا ابلاغ خواهد کرد.
بلوای تازه قالیباف با مهره ظریف
اکنون اما روزهاست که مساله ظریف و معاونت راهبردی ریاست جمهوری به یک بلوا در میان اعضای تندروی اصولگرا و جبهه پایداری تبدیل شده است و تقریبا همه میدانستند که چشم آنان به گزارش کمیسیون امنیت ملی مجلس بود تا در آن به تخلف رئیسجمهور از قانون انتصابات در مشاغل حساس استناد شود و اتفاقا بخشی از سروصدای اعضای پایداری مجلس یکی همین بود که این گزارش به مانع رئیس مجلس برخورد کرده و آنان مدعی بودند که او قضیه را به گزارش کمیسیون اصل ۹۰ در این باره موکول کرد و به سر و صدای چند نماینده هم توجه نکرده است.
در این بین اما قالیباف ناگهان همه را شگفتزده کرد و بار دیگر نشان داد چرا هیچ وقت حامیان جدی نداشته و برخی همواره معتقد هستند که او در مواضع سیاسیاش ثبات ندارد. قالیباف صبح روز سه شنبه ۶ اذر ماه بناگاه در یک چرخش ۱۸۰ درجهای گفت معلوم است که در این انتصاب تخلف شده و دولت باید تدبیر کند و اعلام کرد که «حضور محمدجواد ظریف در دولت غیرقانونی است و او میتواند «با ظرافت» تا اصلاح قانون از سمت خود کنارهگیری کند.»
قالیباف چرا همراه تندروها شد؟
این موضع البته که خلاف انتظار بود و به جای تبیین نظر رهبری و دست کم تفکیک تابعیت قهری از غیر قهری؛ اما این پرسشی مهمتر از بود و نبود ظریف در دولت را پدید میآورد که آیا ماه عسل دولت و مجلس پایان یافته یا قالیباف نمیخواهد زیر فشار تندروها بماند و از جانب آنان متهم به مماشات با دولت شود؟
کما این که پیشتر مجید انصاری معاون حقوقی رئیسجمهوری در همایشی به نقل از رهبری گفته بود: «ایشان گفتهاند که بند مربوط به تابعیت قهری باید اصلاح شود و با اصلاحیه دولت از این منظر موافقاند و با این نگاه چون فرزند محمد جواد ظریف در دوران ماموریت او در آمریکا به دنیا آمده طبعا شامل تابعیت قهری میشد و به نظر میرسید تیر تندروها برای عزل ظریف به سنگ خورده است اما ناگهان قالیباف یک چرخش جدی از خود را نشان داد.»
البته که همین سخن کافی بود تا بسیاری از فعالان سیاسی که فکر میکردند قالیباف تغییر کرده، در شبکههای اجتماعی اعلام کنند که او همانی است که بود.
عجیبتر این که حالا قالیباف در حالی به مخالفت با دولت پرداخته و ظریف را مینوازد که اگر تابعیت پسران ظریف قهری است اما پسر او تا همین چند ماه اخیر زمین و زمان را بهم دوخته و یکی از گرانترین وکلای کانادا را به خدمت گرفته بود که بتواند تابعیت کانادا را کسب کند.
تصور کنید در صورت وقوع این رخداد، دقیقا حالا ر قالیباف نه در سمت معاونت راهبردی که در سمت یکی از سران قوای کشور با مشکل تابعیت و اقامت پسرش در کانادا باید از سمتش استعفا میداد اما حالا به لطف دولت کانادا او برای حضور ظریف در دولت شرط تعیین میکند.
قالیباف و عبور از پروژه وفاق
اما جالبتر این است که قالیباف در نشست خبری خود و در واکنش به سوال خبرنگاری که گفت ممکن است وفاق بین دولت و مجلس با عدم رأی آوردن یک فوریت لایحه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس دچار خدشه شود، با لبخند پاسخ داد: «وفاقی که بستگی به رأی آوردن یا نیاوردن یک لایحه داشته باشد، همان بهتر که نباشد» و در جای دیگری هم گفت: «اگر جای ظریف بودم خیلی با ظرافت به پزشکیان میگفتم اجازه دهید در دولت نباشم.»
به نظر میرسد قالیباف خود به خوبی میداند به سهمی که میخواسته از کابینه و دولت وفاق رسیده و حالا دیگر به راحتی میگوید آن وفاق همان بهتر که نباشد.
با این اظهارات قالیباف، اظهارات تازه محمد مهاجری که به اختلافات این روزهای دولت و مجلس گریزی زده است، بیشتر قابل درک است. محمد مهاجری در اکانت شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است که: «دولتیها ناراضیاند که قالیباف سهمش را گرفته و زیر میز وفاق زده، پایداریچیها ناراحتند که چرا دیرهنگام از پشتیبانی پزشکیان دستکشیده، و رئیسمجلس مذبذب است و زیگزاگی حرکت میکند. این، سرنوشت چهرههایی است که گرچه خوبند، اما ناترازی سیاسی دارند و نمیتوانند خود را ارتقا دهند.»
قالیباف زود زیر میز زد!
البته که رفتار عجیب و دوگانه قالیباف با واکنشهای تندتر دیگری نیز مواجه شد. جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده اسبق مجلس نیز اخیرا با طعنه تند این که در دوران مرحوم ابراهیم رئیسی مدیران زیادی فرزندانشان در خارج از کشور بودند و آقای قالیباف یادشان نبود که این خلاف است، گفته است که: «همین حالا هم بعضاً مدیرانی در دولت حضور دارند که فرزندشان در خارج از کشور است. اینکه روی آقای ظریف زوم کردهاند، بیانگر یک غرض شخصی است. این دوستان ما بجز آقای ظریف، واقعا هیچ مشکل دیگری در کشور نمیبینند؟ مگر نباید مسائل و مشکلات مردم را بازگو و رسیدگی کنند؟ چرا میخواهند فردی را که یکی از مهمترین دلایل پیروزی آقای پزشکیان بوده، کنار بزنند؟ البته بخشی از این هم حق آقای پزشکیان است. قالیباف گفته اگر با کنار رفتن ظریف قرار است وفاق برهم بخورد بگذارید برهم بخورد.»
اما اشارات جعفرزاده ایمنآبادی به سهمخواهی قالیباف از دولت حتی ابعاد جالبتری نیز داد. او با بیان این نکته که حدود ۷۰ درصد انتصابات پزشکیان از نزدیکان قالیباف هستند، میگوید که «به نظرم آقای قالیباف زود زیر میز زد و هنوز پستهای زیادی در کشور وجود دارد که او بخواهد نیروهایش را در آنجا اصطلاحا بچپاند. شک نداشته باشید، بعد از اتمام انتصابات، آقای پزشکیان تنها خواهد شد؛ چرا که این آقایان وفاق را یکطرفه میخواهند. ما از ابتدا گفتیم وفاق خوب است، اما در ایران کارساز نیست.»
نیروهای قالیباف در ارکان دولت و خنجر او در پشت دولت
نماینده سابق مجلس همچنین تاکید داشت که: «بخش اعظمی از نیروهای نزدیک پزشکیان خانهنشین و نیروهای جلیلی و قالیباف حتی وزیر شدند. شخصی که بیانیه نوشت و گفت نه به دولت «مسدود مسعود» حالا وزیر شده است. قالیباف یک گزینهاش پست نگرفت، سریع زیر میز زد. من نگران آقای پزشکیان هستم و متاسفانه روزهای تنهایی او را میبینم. دوستانش را ناراحت کرد و فکر کرد با خوشحال کردن دشمنانش، میتواند روی این اسب که نه زین دارد نه چیزی، سوار شود.»
این فعال سیاسی با کنایه به انتصابهای دولت پزشکیان نیز گفت:«حتی اگر قالیباف رئیسجمهور شده بود نمیتوانست این اندازه نیروهایش را در دولت و سایر پستهای دولتی جا بزند. ۸۰ درصد استانداران از نزدیکان قالیباف هستند. پزشکیان نیروهای خود را رها کرد و چسبید به دشمنانش و گفت میخواهم وفاق ایجاد کنم. در همین مدت ببینید هرروز در مجلس به او حمله میکنند و با این حملات تصور میکنند میتوانند امتیاز بیشتری بگیرند. قالیباف هم تصورش این است با یکی دو گله دیگر، میتواند چند پست دیگر برای نیروهایش دست و پا کند. تقریباً همه استانداران منسوب به قالیباف هستند. با هر وزیری که صحبت کنید میگوید آقای نیکزاد به آنها تلفن کرده و گفته معاونین چه کسانی باشند. خدا کند استراتژی آقای پزشکیان جواب دهد، ما که از اول بدبین بودیم و تا آخر هم بدبین هستیم. من این نکات را در جلسهای که با پزشکیان داشتم به او گفتم، اما قبول نکرد.»
با توجه به این گفتههای نماینده پیشین مجلس دیگر عجیب نیست رفتار روزهای اخیر قالیباف را بسیاری تعبیر به زدن خنجری از پشت به دولت کردهاند. دولتی که حالا او میگوید اصلا وفاق با آن را نمیخواهیم اگر ظریف در مجلس باشد.
قالیباف و ابلاغ یک قانون به جای رئیس دولت
البته که مساله ظریف تنها موضوع جنجالی روزهای اخیر میان دولت و رئیس مجلس نبوده است. در حالی که حالا روزهاست دولت از ابلاغ قانون حجاب سرباز میزند و شنیدههای بسیار حکایت از رایزنی مسعود پزشکیان با بزرگان و سران نظام برای توقف این قانون دارد؛ قالیباف در نشست خبری ۷ آذرماه خود گفت که این قانون را ابلاغ خواهد کرد. او در این نشست تصریح کرد: «زمانی که قانون عفاف و حجاب را در مجلس دنبال میکردیم برخی میگفتند ما قانون نداریم. به آنان میگویم که درباره حجاب قانون داشتیم و داریم. مصوبه حجاب و عفاف ۲۳ آذر ابلاغ میشود.»
این اصرار ناگهانی قالیباف برای اجرای قانونی که پزشکیان در زمان انتخابات وعده ایستادگی در برابر آن را داده بود برای بسیاری از فعالان سیاسی کشور به یکی دیگر از موارد قرار گرفتن رئیس مجلس در کنار نیروهای تندرو و از جمله پایداریها در مجلس تعبیر شد.
این در حالی است که برخی معتقدند وسطبازی قالیباف هیچ کمکی به او برای انتخابات سال ۱۴۰۷ نخواهد کرد. او از یک سو به وفاق و دولت و رایدهندگان دولت مسعود پزشکیان پشت میکند و از سوی دیگر تندروهای مجلس و البته طیف موسوم به اقتدارگرایان که شاهد این مدل تناقضات رفتاری در او هستند، او را برای این که نامزد آنان باشد جدی نمیگیرند. ناامید کردن رایدهندگان از دولت پزشکیان البته که هیچ کمکی برای جذب این آرا به سوی قالیباف نخواهد کرد.
نکته اینجاست که او به جای قمار بر آینده سیاسی خود انفاقا باید در مواجهه با اصولگرایان تندرو چنان مرزبندی داشته باشد که از سقوط نامش به ورطه رادیکالیسم و تقابل با دولت جلوگیری کند، آن هم در عین اینکه در مسیر میانهروی با دولت حرکت میکند و لزوما میتواند متحد منتقد دولت باشد.
رئیس مجلس در حالی که یک چشم به وفاق داشته، ناگهان پاسهای گلش را به سمت راست فرستاده است. او در قمار بزرگی بر سر آینده سیاسیاش وارد شده که دورنمای آن برایش چندان خوشایند نخواهد بود و شاید باید اکنون دوباره به او یادآور شد همانهایی که امروز در اردوگاه آنان ایستاده در دوران مبارزات انتخابات سال جاری بدترین و تندترین حملات را به او کردند و خوب است اگر این بار خواست دلایل شکستهای پیاپی خود را در منظر رایدهندگان ارزیابی کند به رفتار این روزهایش با دقت بیشتر بنگرد.
***
حمله به نیکزاد در روزنامه اصلاح طلب: با این نایب رئیس احمدی نژادی، نمی توان اصلاح اقتصادی کرد
روزنامه هم میهن نوشت: صادقانه باید گفت که احتمال چندانی وجود ندارد که با این رفتار تندروها در مجلس و اصحاب قدرت، تحول مثبت چشمگیری در اقتصاد ایجاد شود.
فارغ از کوشش آنان برای ایجاد یک بحران جدید از خلال ابلاغ قانون حجاب که دراینباره مفصل باید نوشت، آنان شمشیر خود را برای تداوم سیاستهای نادرست گذشته از رو بستهاند؛ سیاستهایی که از سال۱۳۸۴ و با آمدن احمدینژاد آغاز شد و پس از آن هیچکس نتوانست آن ریل ویرانگر را بهکلی تغییر دهد؛ سیاستی که تحت عنوان عیدی دادن به مردم، قانون برنامه چهارم را اجرا نکرد و قیمت انرژی را تثبیت کرد؛ درحالیکه تورم زیادی در جامعه ایجاد شد و همیشه هم یک خلاف واقع را تکرار کردند تا اقتصاد را نابود کنند و موفق شدند.
خلاف واقعشان این بود که تورم ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی است و جلوی افزایش آن را گرفتند؛ درحالیکه تورم نهتنها کم نمیشد، بیشتر هم میشد. دلیلش از نظر دانش اقتصادی پیچیده نیست. حالا یکی از همان افراد که دست راست دولت احمدینژاد بود و اکنون در مقام نایب رئیس مجلس است، میگوید: «رئیسجمهور و اعضای دولت با اعصاب مردم بازی نکنند، فعلاً و در این مقطع زمانی ما هیچ مجوزی درباره قیمت بنزین ندادیم و نخواهیم داد. قطعاً دولت بدون نظر مجلس نمیتواند این کار را انجام دهد. برای بنده سخت است که ۶میلیارد دلار برای واردات بنزین در لایحه بودجه بگذاریم، چنانچه سال گذشته نیز عددی گذاشته شده بود تا بنزین وارد شود اما الان قطعاً مجلس این اجازه را نداده و نخواهد داد.»
البته ایشان نهفقط به لحاظ محتوایی طرفدار رویکرد احمدینژادی است؛ بلکه به لحاظ ادبیات نیز یاد او را زنده میکند. چون که با کنایه زدن درباره آقای ظریف گفت: «مملکت رو علاف یک نفر نکنید!»
حالا ببینیم ماجرا چیست؟ در دولت رئیسی که مطلوب آقایان بود، از سال۱۴۰۰ بهطور متوسط سالانه ۳۴درصد بر بدهیهای دولت افزوده شد. خُب آقای نایبرئیس! درست است که بسیاری از آقایان به لحاظ شخصی در چنین شرایطی قرار نمیگیرند شاید هم بهجای افزایش بدهی، طلبهایشان افزایش یافته، ولی اگر یک فرد سالی ۳۴درصد بدهیاش اضافه شود، چه چیزی جز اینکه «ورشکستهای» میتوان به او گفت؟
در این مدت شما بودجه دولت رئیسی را بستید و تورم وحشتناک را بر گُرده فقرا و مردم تحمیل کردید؛ حالا در مقام دفاع از مردم خود را جا میزنید؟ افزایش بدهی دولت یعنی تورم. شما آن را ایجاد کردید با هماهنگی دولت قبل.
اگر یک نگاه مسئولانه به ارقام تورم در این سه سال کنید، باید استعفا میدادید؛ ولی اکنون با فراربهجلو در کسوت دفاع از مردم درآمدهاید. به نام فقرا و به کام اغنیا شعار میدهید و خود را قهرمان تثبیت قیمت انرژی جا میزنید. حتما مسئولیت افزایش بدهی و تورم را هم نمیپذیرید و آن را به گردن پزشکیان خواهید انداخت، هم فال و هم تماشا. ولی این یکی را اشتباه میکنید. پزشکیان را نشناختهاید.
مسئولیت بودجه با چنین دخالتهایی به عهده مجلس است. همین که بیش از اندازه در امور اجرایی و انتصابات دخالت میکنید هم باید مسئولیت را متوجه شما کرد. صبر پزشکیان هم حدی دارد. حداکثر نفوذ مجموعه تندروها در جامعه در انتخابات روشن شده است. حتی در مورد سیاست انرژی هم بهتر است از مقامات عالی استعلام کنید تا هدایت شوید هرچند سیاست کلان را میدانید ولی برخلاف آن چنین میگویید.
ایران بدون شکلگیری وفاق درونساختاری به هیچجا نخواهد رسید البته همزمان باید وفاق با مردم را هم تقویت کرد ولی تندروها با این مواضع زیانبار خود و سیاستهایی که در خصوص فیلترینگ، پوشش زنان و قیمتگذاری و انرژی در دستور کار دارند هر دو وفاق را نشانه رفتهاند. هرگونه بیتوجهی به این رفتارها موجب ناکامی تغییرات اخیر خواهد شد.
- 13
- 4