به گزارش ایسنا، سیده فاطمه ذوالقدر در نوشتاری به مناسبت روز جمهوری اسلامی نوشت: «۱۲ فروردین ۱۳۵۸، روزی است که نتایج رفراندوم تغییر نظام ایران طی انتخابات فراگیری که در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین برگزار شد، اعلام گردید. نتیجه آن بود که ۹۸/۲ درصد مردم ایران به «جمهوری اسلامی» رای آری دادند. این اتفاق فرخنده موحب شد که در تقویم رسمی کشورمان روز ۱۲ فروردین به عنوان «روز جمهوری اسلامی» نامگذاری گردد.
اساسیترین بخش پیام ۱۲فروردین، مبنا قرار گرفتن آرای مردم است. اصرار امام خمینی(ره) بر امر برگزاری نظرخواهی از مردم نشان داد که حکومت ایران، بر مبنای رأی مردم شکل گرفته و استقرار مییابد. در این روز بود که معلوم شد، تکیه حقیقی به آرای مردم از خصوصیات جمهوری اسلامی ایران خواهد بود چنانکه امام خمینی در سخنرانی تاریخی خود در بهشت زهرا در سال ۱۳۵۷، دلایل متقن، محکم، منطقی خود را در عدم مشروعیت نظام شاهنشاهی بیان کردند، که محور استدلال ایشان و عنصر اساسی آن اراده و خواست ملت بود.
جوهر استدلال ایشان این بود که هیچ نسلی نمی تواند برای نسل آینده، نوع و شکل نظام سیاسی را تعیین کند، مگر در صورتی که مورد تصویب نسل جدید قرار گیرد. با توجه به اینکه نسل جدید، در صورت رضایت از یک حکومت آن را تصویب می کند، مبنای تداوم هر حکومتی از دیدگاه امام، خواست و رضایت مردمی خواهد بود از این نظر رای مردم نقش مستقلی در اعطای مشروعیت به یک نظام را به طور مستمر ایفا می کند.
در اندیشه سیاسی امام خمینی، چه در دوران مبارزه با رژیم سلطنتی و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «حق تعیین سرنوشت» اهمیتی کلیدی دارد. از نظر ایشان حق تعیین سرنوشت حقی شرعی و الهی است که خداوند به انسان عطا فرموده است: «حق شرعی، حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد.» یا در جای دیگری به صراحت دو وجه عمده نظام یعنی جمهوریت و اسلامیت را بدین شکل عنوان نمودند: «ما جمهوری اسلامی را اعلام کرده ایم و ملت با راهپیمایی های مکرر به آن رای داده اند. حکومتی است متکی به آرای ملت و مبتنی بر قواعد و موازین اسلامی».
لذا در آرای بنیان گذار جمهوری اسلامی دموکراسی به مفهوم دخالت مردم در سرنوشت خویش است و مواردی چون انتخاب نماینده مجلس، رئیس جمهور و امثال آن، تبلورهای عالی این دخالت به شمار می رود. اما این دموکراسی هرگز مفهومی ابتدا به ساکن نیست، بلکه متکی بر مفروضات است که آن مفروضات در جهت حفظ و حمایت از کیان و بنیانهای دینی، فعالیت دارند؛ استعدادِ مردم داری اسلام و همچنین طبع ناآلوده و بیدار مردم، از دو سوی، سازوکاری را شکل می دهند که امکان مشارکت مردم را در امور سیاسی ـ اجتماعی فراهم می سازد ولی همۀ این مشارکتها یا حتی در برخی از موارد، عدم مشارکتها، محدود به تکلیفی است که انسان برای خود تشخیص می دهد. این تکلیف، اولویت و مرجعیت را از حالت انتخاب کننده و رأی دهندۀ صرف خارج کرده، رابطه ی طولی میان انتخاب و مشارکت با تکلیف برقرار می سازد.
در عین حال نگرش امام خمینی به دستاورد بشری مبتنی بر رأی مردم نیز مورد عنایت قرار گرفته است: «چه بسا شیوه های رایج اداره مردم در سالهای آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکلات خود به مسایل جدید اسلام نیاز پیدا کنند، علمای بزرگوار اسلام از هم اکنون باید برای این موضوع فکری کنند.»
مبانی اساسی فوق در کنار رشد نوین آزادی گسترده مطبوعات و رسانه ها به عنوان یکی از ارکان جمهوریت در جهان معاصر توجه به آراء بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران را اهمیتی مضاعف می بخشد. لذا عمل به سیرۀ امام راحل بدون تردید تداعی وحدت اساسی چارچوب اسلامیت نظام، آزادی، امنیت و مردم سالاری را تداعی و افزونی مشارکت سیاسی و واقعی تر مردم و توسعۀ کشورمان در راستای دستاوردهای بشری مردمسالاری و تفکیک قوا و نمایندگی واقعی مردم را بدنبال خواهد داشت.»
- 17
- 5