در روزهایی که فعالان سیاسی هر دو جناح کشور مشغول برنامهریزی برای آینده کنش سیاسی خود هستند و دولت نیز در پی انجام امور کشور، نگاهی به آینده ساحت سیاسی ایران و مقاطع انتخاباتی آن میتواند جذابیت خود را به دنبال داشته باشد. کما اینکه اگر به آنهایی که در عرصه سیاسی ایران فعالیت میکنند نگاهی بیندازیم خواهیم دید که هر کدام تا چه اندازه برای آینده خود برنامهریزی دارند. اما از جریانات سیاسی که بگذریم در صحنه سیاست عملی ایران بعضا اشخاص تعیین کننده نیز حضور داشتهاند. یکی از این اشخاص علی لاریجانی رئیس مجلس است که با وجود اینکه حزبی ندارد، اما باتوجه به کنش سیاسی بالا احزاب و جریانات سیاسی را اقناع به حمایت از خود میکند؛ چه اینکه اصلاحطلبان از وی در انتخابات۹۴ در قم حمایت کردند. حال اوضاع به گونهای است که گویا قرار است لاریجانی از تهران کاندیدا شود که در صورت حضور در انتخابات ریاست مجلس در چنگ اوست، اما برخی معتقدند که وی از هم اکنون خود را برای ۱۴۰۰ آماده میکند. حمایت اصلاحطلبان، اعتدالگرایان حتی اصولگرایان از او چهرهای فراجناحی ساخته که میتواند مورد توافق همه قرار گیرد تا شاید رئیس مجلس آینده یا بالاتر از آن رئیسجمهور سیزدهم لقب بگیرد. از این جهت است که باید با رصد تحولات رخ داده در سپهر سیاست ایران منتظر حضور این سیاستمدار میانهرو در خانه ملت یا پاستور باشیم.
ائتلاف اصلاحطلبان با لاریجانی؟
از کهنه سیاستمداران ایرانی است که در چارچوب ساختار سیاسی جمهوری اسلامی فعالیت موثری داشته و در بافتهای موقعیتی گوناگون؛ کنش مستقلی توام با ارتباط با حاکمیت از خود نشان داده است. صحبت درباره علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس است که از معدود سیاستمدارانی است که حضور در ارکان حاکمیتی را تجربه کرده و همین امر نشان دهنده عمق اعتماد حاکمیت به اوست. به قرائت اکثر فعالان سیاسی از هر دو اردوگاه اصلاحطلب و اصولگرا، لاریجانی سیاستمداری مرضی الطرفینی است که در بازی سپید و سیاه سیاست، همواره خاکستری بوده است.
این معنا را میتوان در مقاطع حساس کشور به عینه دید. موضعگیری معتدلانه در تحولات پس از انتخابات سال۸۸ ایستادگی در مقابل خود محوریهای احمدینژاد در مجلس هشتم، عقلانیتگرایی در مجلس نهم و تدبیر در قضیه تصویب برجام و لوایح FATF در مجلس دهم نشان میدهد که لاریجانی همواره مبتنی بر مقتضیات زمان، مصلحت و منافع ملی عمل کرده است. وی که در هر جایگاهی که قرار داشته توانسته به مقدار معین عملکرد مثبتی از خود به نمایش بگذارد. دبیری شورای عالی امنیت ملی و ۳ دوره ریاست مجلس، علی لاریجانی را به بازیگری در صحنه سیاست ایران تبدیل کرده که جریانات سیاسی نمیتوانند از روی اسم وی به سادگی گذر کنند. آن هم در شرایطی که کشور نسبت به گذشته خالی از چنین مردان کار آزمودهای است.
لذا سیگنالها اینگونه نشان میدهند که به نسبت دیگر چهرههای سیاسی کشور لاریجانی روزها و ماههای بهتری را پیش رو خواهد داشت. قطع به یقین اصلاحطلبان به دلیل فیلترهای نظارتی نخواهند توانست ژنرالهای خود را به عرصه انتخابات بفرستند و در خوشبینانهترین حالت لیستی شبیه به آنچه در اسفند۹۴ شاهد بودیم بیرون خواهند داد. اصولگرایان نیز نه با مشکل فیلتر نظارت حاکمیتی که با مشکل فیلتر نظارتی مردم و عدم محبوبیت و رأی آوری مواجهند. در این میان طیف لاریجانی هم به نحوی اعتماد حاکمیت را در پشت خود دارد و هم به کم و بیش اقبال عمومی مردم را؛ لذا اگر لاریجانی تا پیش از این از قم نامزد انتخابات مجلس میشد شرایط پیش رو او را به سمت نامزدی از سوی مردم تهران سوق میدهد.
۹۸ یا ۱۴۰۰؟
آنطور که ساحت سیاست ایران نشان میدهد اگر «wide card» یا شگفتی سازی در عرصه سیاسی ایران طی یک سال پیش رو پیش نیاید علی لاریجانی به احتمال فراوان در انتخابات مجلس نیز به عنوان رئیس پارلمان خواهد بود. البته این در صورتی است که بپذیریم که او بخواهد در انتخابات مجلس شرکت کند، اما شاید لاریجانی عزم بیشتری داشته باشد تا کرسی بالاتری چون ریاست جمهوری را تجربه کند. بررسی روند تحولات نیز این گزاره را تایید میکند که لاریجانی محتملترین گزینه انتخابات ۱۴۰۰ است. اگر به بررسی تحرکات جریانهای سیاسی کشور نیز بپردازیم نیز چند نکته قابل اغماض است. نخست اینکه گرچه اصلاحطلبان از کاندیدای مستقل جریانی سخن میگویند و تلویحا هرگونه ائتلافی را رد میکنند، اما خود بهتر میدانند که با وجود محدودیتها و فیلترهای نظارتی بعید است که بتوانند چهرهای شاخص را کاندیدا کنند و لاجرم باید به ائتلاف تن در دهند و در شرایط فعلی نیز کسی بهتر از لاریجانی برای ائتلاف با اصلاحطلبان نیست.
گرچه در برخی محافل صحبت از جهانگیری است، اما حزب اصلاحطلبی مثل کارگزاران نیز در دوگانه میان لاریجانی و جهانگیری ترجیح میدهند روی کاندیدای بالقوه پیروز مانور دهند. اعتدالگرایان حامی روحانی نیز آلترناتیوی بهتر از لاریجانی برای ۱۴۰۰ نخواهند یافت و قاعدتا به سمت و سوی حمایت از او خواهند رفت. رئیس مجلس در میان اصولگرایان نیز همچنان دارای پایگاهی محکم است و میتواند روی آنها نیز که خاستگاه اصلی او هستند حساب ویژهای باز کنند. چه اینکه با رفتن آیتا... آملی لاریجانی به مجمع و ریاست احتمالی سیدابراهیم رئیسی در قوه قضائیه وی رقیبی آنچنان قدرتمندی نیز نخواهد داشت. مرور این مسائل نشان میدهد که لاریجانی پیشتاز عرصه سیاسی ایران در ماهها و شاید هم سالهای پیش روست.
ائتلاف لاریجانی با دولت؛ نه اصلاحطلبان
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با ائتلاف اصلاحطلبان با لاریجانی در انتخابات آینده اظهار داشت: آقای لاریجانی چهرهای اصولگرا، اما منطقی و معقول است که مثل بسیاری از اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو سیری از تحولات و تطورات را داشته و از چهرهای تندور در راس صداوسیما به چهرهای میانهرو در ریاست مجلس تبدیل شده است.
علی تاجرنیا به «آرمان» گفت: اگر قرار باشد اصلاحطلبان ائتلافی کنند که لاریجانی در آن حضور داشته باشد به منزله این است که آرایش نیروهای سیاسی تغییر کرده و ما نیازمند تعریفی جدید از نیروهای سیاسی در ایران هستیم. عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت افزود: ممکن است اصلاحطلبان به دلیل شرایط موجود و عدم حضور خود بخواهند از یک اصولگرای میانهرو حمایت کنند، اما این به معنای ائتلاف نیست. تاجرنیا تصریح کرد: آنچه موجب شده تا آقای لاریجانی به اصلاحطلبان نزدیک شود بیش از مواضع وی به دور شدن بخشهای اصولگرا از وی و متاثر از دولت آقای روحانی است. از این جهت است که نزدیک بودن لاریجانی به روحانی و دولت را نزدیک بودن به اصلاحطلبان میدانند.
حمید شجاعی
- 9
- 5