این موضوع شاید در مورد برنامههای سرگرمکنندهای که شبهای جمعه پخش میشود، صدق کند اما برنامههایی که از دهها کانال رسانه ملی منتشر میشود برنامههایی نیست که حداقل در شهری که من نماینده آن هستم مطلوب مردم باشد؛ به ویژه درباره برنامههای خبری و تحلیلی رویکرد صدا و سیما کاملا رنگ یکجانبهگرایانه به خود گرفته و باعث شده تا مردم از آشنایی با نظرات جناحهای دیگر محروم شوند.
یعنی حتی زمانی که از داخل مجلس گزارش تهیه میکنند همه جناحها را نمیبینند. به عبارت دیگر مصاحبهها و اظهارنظرها درباره مسائل روز نیز منتهی میشود به گفتوگو با نمایندگان یک جناح خاص. یک جریان محروم میشود و صدای جریان مقابل پخش میشود. به نظر من با توجه به اینکه بودجه صدا و سیما از بیتالمال تامین میشود لازم است این سازمان انحصاری بودن را کنار بگذارد چرا که ما رسانه خصوصی نداریم.
برای تبیین رویکرد صدا و سیما کافی است نگاهی به نوع پوشش خبری جشنواره فیلم فجر بیندازیم. در یک رویداد بزرگی مانند جشنواره فیلم فجر یک کارگردان یک نقد خیلی مختصری را مطرح کرده است بیجهت صدای گوینده تلویزیون روی صحبتهای این کارگردان پخش میشود تا صدای انتقاد او به گوش کسی نرسد، وقتی این قبیل سانسورها صورت میگیرد من بیننده کنجکاو میشوم ببینم که این فرد چه چیزی گفته که گوینده صدا و سیما اینچنین تلاش میکند صدای آن کارگردان شنیده نشود.
به نظر میرسد اگر بخواهیم مخاطبان بیشتری را پای برنامههای صدا و سیما بنشانیم باید از این سبک و سیاق خارج شویم. صدا و سیما تجربه مناظرههای انتخاباتی را دارد و به یاد داریم که چطور این مناظرهها با استقبال مردم روبهرو شدند؛ حتی افرادی که نقد جدی به رسانه ملی دارند، نشستند و این برنامهها را تماشا کردند. با اینکه درباره اصلاح معاونین خبری مواضعی وجود دارد اما به نظر میرسد لازم است یک بازنگری در رویکردهای خبری بلکه کل برنامههای صدا و سیما صورت بگیرد. به همین علت ما در کمیسیون فرهنگی به جد طرح اداره صدا و سیما را دنبال کردیم و احتمالا بعد از پایان بررسی لایحه بودجه ۹۸ در دستورکار مجلس قرار خواهد گرفت. در این راستا یکی از پیشنهادات مطرح شده این است که صدا و سیما به شیوه هیات امنایی اداره شود تا از اعمال نظرهای سلیقهای و یکجانبهگرایی پرهیز شود.
- 15
- 6