نوزدهمین نشست شانگهای در حالی برگزار شد که در آن علاوه بر حضور سران کشورهای عضو، کشورمان ایران نیز به همراه افغانستان، بلاروس و مغولستان به عنوان عضو ناظر در آن شرکت دارد. درباره درباره اهمیت و ابعاد نشست شانگهای برای ایران با فریدون مجلسی، دیپلمات سابق گفتوگو کردیم که در ادامه شرح آن میآید.
اهمیت نشست شانگهای را چگونه ارزیابی می کنید؟
اهمیت این کنفرانس در درجه نخست از جانب کشورهایی است که به لحاظ اقتصادی ذینفع هستند که عموما کشورهای آسیای شرقی بوده و دارای شباهتهای مشترکی میباشند. به عقیده من حضور ایران در بیشتر از این لحاظ دارای اهمیت است که بستری فراهم میشود که در عرصه بینالملل حضور فعال داشته و در انزوای بینالمللی قرار نگیرد. مساعی هم شده که ایران به عضویت این کنفرانس دربیاید. اما به دلایلی با این امر موافقت نشده است.
تلاش کشورهای عضو بیشتر معطوف به بهبود مناسبات تنگانگ اقتصادی و روابط فی میباشد در حالی که ایران در این مسائل با این کشورها شریک نیست و نکته مهمتر آنکه ایران که در حال حاضر با کشورهای مختلفی در منطقه و عرصه بین المللی دچار چالش بوده و کشورهای عضو از این جهت تمایل چندانی ندارند که در چنین چالش هایی با ایران شریک شوند.
در سخنرانی که آقای رئیسجمهور تلاش شد با لحنی ملایم، مسائل و مشکلات خاص ایران با آمریکا، جهان عرب، فلسطین و اسرائیل و از این دست مسائل مطرح شود اما از نظر من طرح چنین مباحثی در این در این کنفراس حساسیت و توجه لازم را بدنبال نخواهد داشت.
شما در توضیحات خود به نوعی پاسخ سوال دوم من را مبنی بر اینکه ایران چرا تاکنون به صورت رسمی به عضویت کشورهای عضو این نشست در نیامده را دادید، پرسش این است که اساسا چقدر واقعبینانه است که ما به دنبال چنین عضویتی باشیم؟ خصوصا با توجه به تنشهایی که در منطقه با آنها روبرو هستیم، چنین توقعی میتوان داشت؟
خیر، به نظر من این توقع نابجایی است. حداقل تا زمانی که ما نتوانیم در منطقه و با همسایگان خود در سازگاری باشیم .
مشخص است که کشورهای عضو شانگهای چندان استقبالی به این وضعیت نشان نخواهند داد .
ایران مدتها است که به دنبال برقراری ساز و کار مالی ویژه مشترکی با کشورهای اروپایی موسوم به اینستکس است و البته برقراری آن با سنگاندازیهایی نیز مواجه شده است، آیا شما امکان برقراری چنین قابلیتی را با کشورهای عضو شانگهای امکانپذیر میدانید؟
امکان آن وجود دارد و به تدریج کشورهای دیگری نیز علاقمند هستند که جایگزینی برای دلار در مراودات مالی خود بیابند. البته ارزهای بسیاری از کشورها برای چنین امری اعتبار لازم را ندارند.
ارز کشورهایی مثل چین، کره جنوبی، ژاپن، تایلند و مالزی دارای اعتبار لازم بوده و امکان اینکه در آینده بتوانند واحد پولی خود را جایگزین دلار کنند وجود دارد.
در میان کشورهایی مثل هند و چین و روسیه و برزیل و آفریقای جنوبی پیش از این ساز و کار مشابهی به نام بریکس برقرار بوده است.
از طرفی بریکس خیلی مشتاق است که ایران به عضویت این سازمان درآمده و از طرفی اشتیاقی برای راهیابی مشکلات و مسائل بینالمللی ایران به این سازمان ندارد.
به عقیده من در آینده، ایران میبایست تلاش کند تا به جای عضویت در شانگهای وارد سازمان بریکس شده که مهمترین هدف آن توسعه مبادلات مالی است بین کشورهایی که با ارز های غیردلاری تجارت میکنند.
البته باید توجه داشته باشیم که کشورهای عضو این سازمان علیرغم اینکه دارای اقتصاد های بزرگ و توسعه یافته می باشند، همچنان پس از پنج سال موفق به عملی نمودن چنین سازوکار مالی نشدهاند .
از بعد رسانهای، بیشترین توجه در این اجلاس بر دیدار دو جانبه آقای روحانی و پوتین متمرکز بوده است و با توجه به اینکه چند وقت اخیر مناسبات ایران و روسیه شرایط سینوسی پیدا کرده، از طرفی شاهد هستیم که روسیه در مواردی به ایران نزدیک شده و از طرف دیگر، روابط نزدیک پوتین و نتانیاهو و همکاری روسیه در حملات هوایی به مواضع متحدان ایران در سوریه سوال برانگیزاست.شما آینده رابطه ایران و روسیه را چگونه ارزیابی می فرمایید؟
من آینده رابطه ایران و روسیه را مثل گذشته این رابطه میدانم .
روسیه نسبت به ایران دیدی ارباب رعیتی دارد و تمایلات توسعهطلبانه این کشور نسبت به آبهای جنوبی ایران داشته و خواهد داشت.
روسیه به لحاظ تاریخی هیچ گاه حرمت ایران را حفظ نکرده است .
هرگاه ارتباط با ایران برای روسیه منافعی داشته باشد این کشور با ایران خوش رفتاری کرده و هر گاه ارتباط با ایران برای آن مقرون به صرفه نباشد با ذکر مطالبی چون: «مسائل ایران به ما ارتباطی ندارد» و یا ما «آتش نشانی ایران نیستیم» و از این دست عبارت ها، هیچ گونه مسئولیتی به عهده خود نگرفته است کشور روسیه به لحاظ اقتصادی، صنعتی و نظامی در عرضه جهانی آیندهای درخشان خواهد داشت اما عجالتاً این امر، دردی از ایران نمیتواند دوا بکند.
روسیه در سوریه از موقعیت ایران استفادههایی کرد و در جاهای دیگر نیز به دنبال منافع خود است اما مبادلاتی که در نهایت تعیینکننده است بین ایران و روسیه رقم چشمگیری را تشکیل نخواهد داد که ما انتظار آن را داشته باشیم که این کشور برای ما از خود هزینه کند.
مذاکراتی که ایران در حاشیه این کنفرانس با روسیه داشت ارتباطی به مسائل اساسی و مهم کنفرانس شانگهای ندارد.
این مذاکرات تلاشهای از طرف رئیسجمهوری است برای جلب حمایت روسیه، خصوصا با توجه به فشارو چالش هایی است که ایران در حال حاضر در عرصه بینالمللی متحمل شده است. چالشهایی که روسها چندان تمایلی برای ورود به آن نخواهد داشت.
باید بپذیریم که برای روسیه در درجه اول بقای اسرائیل است که اهمیت دارد .
در حالی که در ایران، اولویت و در درجه اول، فنا و نابودی اسرائیل دارای اهمیت است.
بیانیه پایانی این نشست و اولویت بخشی بر حفظ برجام را چگونه ارزیابی میفرمایید؟
برجام یک تعهد نامه بینالمللی است که با قطعنامه شورای امنیت رسمیت و سندیت یافته است که این سند بینالمللی بسیاری از منافع ایران را تامین میکند و البته از همان آغاز بعضی نهادهای خاص با آن به مخالفت برخاستند و ایران روابط تجاری خود را با آمریکا محدود کرد و در نهایت دیدیم که آقای ترامپ از آن خارج شد اما با وجود همه این حرفها از آنجا که معاهده ایران را متعهد به عدم فعالیتهایی در جهت ساخت بمب هستهای میکند، همه تلاش بینالمللی مبتنی بر این است که ایران به هر شکل ممکن در این توافق بماند، حتی با وجود اینکه بعضی کشورها به تعهدات خود عمل نکند . شاهدیم که برخی کشورها از جمله اروپاییها، عدم پایبندی به تعهدات خود در برجام را به گردن شرکتهای خصوصی می اندازند.
آنچه که مسلم است این است که به هر حال ایران در شرایط فعلی و برای جلوگیری از انزوا و ورود به هرگونه تنش و چالش جدید بینالمللی، بهتر است به ضوابط برجام پایبند باشد و خروج از آن قطعا منافع ملی ما تامین نخواهد کرد.
- 41
- 15
کاربر مهمان
۱۳۹۸/۳/۲۵ - ۱۵:۱۳
Permalink