علی مطهری، نماینده مجلس شورای اسلامی، درباره علت حمایت اکثریت رای دهندگان در انتخابات سوم تیر ماه سال ۸۴ از احمدی نژاد گفت: دو عامل موثر بود. یکی شخصیت خود ایشان که بالاخره برای یک قشری از جامعه جاذبه داشت. از یک نفوذ کلامی برخوردار بود، به شکلی حرف میزد که توده مردم راحت میفهمیدند. خود نوع بیان ایشان و شخصیت مردمی که نشان میداد جاذبه داشت.
اهم اظهارات وی از در گفتگو با انصاف نیوز بخوانید:
* در درون خود حاکمیت یک بخشی بود که به دنبال حذف و به حاشیه راندن آقای هاشمی بودند و احساس کرده بودند بهترین شخص که میتواند این کار را انجام دهد و جسارت این کار را دارد آقای احمدی نژاد است. لذا وقتی احساس کردند تا حدودی پایگاه اجتماعی دارد در آن یک هفتهی آخر پشت سر او قرار گرفتند و از او حمایت کردند. یعنی از درون نظام ایشان حمایت شد.
* اولین عامل به شخصیت و نفوذ کلام او برمیگشت و دومی به مشکلی که بخشی از نظام با آقای هاشمی داشت و همچنین به هوش و ذکاوت آقای احمدی نژاد برمیگشت که به این پی برده بود که خود نظام مایل است آقای هاشمی به حاشیه رانده شود. بقیهی کاندیداها این مطلب را درک نکرده بودند. او این جور نشان داد که من آن کسی هستم که میتوانم این کار را بکنم. لذا بخشی از نظام پشت سر ایشان قرار گرفت و این از عوامل موفقیت ایشان بود.
* الان جامعه از نظر رشد اجتماعی و سیاسی در وضع خوبی است. امروز مردم مثل ۲۰ ، ۳۰ سال پیش نیستند و به راحتی حرف هر کسی را قبول نمیکنند ولی در عین حال نیاز به آگاهی بخشی هم وجود دارد. باید به مردم آگاهی داد. البته کسی با ویژگیهای آقای احمدینژاد نداریم.
* عدهای میگفتند که ایشان شعارهای اول انقلاب را زنده کرده و رفتارش را هم شبیه به شهید رجایی میدانستند. برای همین قشرهای وفادار به انقلاب زودتر جذب شدند.
*بخشی از دستگاههای نظارتی با احمدی نژاد در بررسی عملکرد او و حتی پروندههای قضایی او دچار رودربایستی است، فکر میکنم از آن جسارت و صراحت آقای احمدی نژاد مقداری هراس دارند. یک علت دیگر هم میتواند این باشد که احساس میکنند شاید یک روزی به ایشان برای حذف رقیب نیاز داشته باشند و بخواهند از ایشان استفاده کنند. لذا نمیخواهند که بهاصطلاح کاملا تخریب شود. برای همین او را بین زمین و آسمان نگهداشتهاند و یا به قول عامیانه در آبنمک خواباندهاند که اگر یک روزی لازم شد ایشان را وارد عرصه کنند.
* احمدینژاد جسارت خوبی داشت. ایشان در اواخر دوران ریاست جمهوری خود، در مقابل برخی کارهای غیرقانونی نهادهای نظامی ایستادگی کرد. در مورد دخالتهایی که از بیرون در دولت میشد ایستادگی کرد. اینها از نقاط مثبت ایشان بود که در آقای روحانی وجود ندارد.
* در سال ۸۴ ایراد ایشان این بود که در حد یک رییس جمهور نبود و نباید آن موقع ایشان را تایید میکردند. ولی در آن زمان عدهای میخواستند ایشان آقای هاشمی را به حاشیه براند، لذا او را وارد میدان کردند. ایراد دیگر این بود که از نظر عقاید تابع آقای مشایی بود و در این اواخر از «مکتب ایران» دم میزد و از کوروش و داریوش صحبت میکرد که بوی بازگشت به ایران باستان از آن به مشام میرسید. یا از وحدت ادیان حرف میزد که اصلا فرقی بین اسلام و مسیحیت و دیگر ادیان نیست. آن اواخر یک مقدار اشکالات عقیدتی هم داشت. این به خاطر آن بود که مرید آقای مشایی بود و هر چه او میگفت قبول میکرد.
* خود آقای هاشمی معتقد بود که در سال ۸۴ انتخابات مهندسی شده و آن انتخابات را قبول نداشت. میگفت شکایت کردم و تعداد ۱۱۰ فرمانده نظامی به خاطر دخالت در انتخابات محکوم شدند ولی من به خاطر نظام از آنها گذشتم. به هر حال این نظر ایشان بود. البته روی نفوذ آقای احمدی نژاد هم حساب نکرده بودند. فکر میکردند که ایشان نمیتواند آرایی را به سمت خودش جذب کند.
* این بار هم این احتمال البته نه دقیقا به آن شکل وجود دارد. همیشه باید از گذشته عبرت گرفت و تجربه کسب کرد.
* چون دولت اصلاحات کارهایی انجام داد و در مجموع موفق بود. در آن دوره یک شیطنتهایی هم شد. مثلا آقای معین که قبلاً رد صلاحیت شده بود این بار تایید صلاحیت شد تا آرای این طرف را بشکند. به هر حال برای آینده باید خیلی حساب شده عمل کرد.
- 15
- 5