فیضالله عربسرخی سیاستمدار اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در گفتوگو با رویداد۲۴ فضای کنونی کشور و رابطه دولت-ملت را بررسی کرده است.
بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
* مهمترین مشکلی که امروز حاکمیت در برابر با مردم با آن مواجه است مساًله عدم اعتماد عمومی به نظام حکمرانی و کارآمدی آن است. عدم اعتمادی که باعث میشود سخنان حاکمان از جانب جامعه مورد قبول قرار نگیرد. دستاوردهای حتی اگر تأثیرگذار و مفید هم باشند، مورد استقبال عمومی قرار نمیگیرند. البته این روزها دستاورد مثبتی که دولت بتواند به مردم عرضه کند وجود ندارد. ممکن است کسانی به برخی پولپاشیها به عنوان دستاورد اشاره کنند که خودش عامل تورم و گران شدن کالاهاست؛ بنابراین مردم بیاعتماد هستند و اگر حاکمیت بخواهد قدمی برای ایجاد اعتماد بردارد اولین اقدام بازگشت پاسخ مثبت به مطالبات و انتظارات مردم برای اعتماد عمومی است. اصلاحیه قانون عفاف و حجاب موید این است که بین مسئولان توجهی به خواست مردم وجود ندارد و بنای بازگشتی به سمت مردم مشاهده نمیشود بنابراین انتظار اینکه مردم به سیستم اعتماد کنند، چندان بهجا نیست.
* با یک نظر سنجی میتوان بسیاری از مطالبات و انتظارات مردم را به دست آورد تا اگر بنای بازگشت به مردم جدی باشد، راهکارهای لازم در نظر گرفته شوند. اما هیچ اتفاقی در راستای جلب اعتماد مردم نمیافتد. با نگاهی اجمالی به فضای صداوسیما میتوان گفت هیچ نسبتی با عامه مردم ندارد و همه چیز در جهت تمایل یک اقلیت ده درصدی است.
* فضای حاکم بر مجلس و دولت با آنچه مورد انتظار و توقع جامعه است زمین تا آسمان فرق دارد. در واقع اگر مردم طالب آزادی بیشتر هستند، مقرراتی که وضع میکنند، همه در جهت محدود کردن آزادیهای مردم است.
* نگاه حاکمیت را به اینترنت ببینید، نگاه به فضای مجازی ببینید تا بدانید اساساً آنچه در دست اجرا و اقدام است، نگرشهای هستهِ سخت و یک جمع خاص در حاکمیت است. معلوم است در چنین وضعیتی هیچ انتظاری از مردم برای اعتماد به تصمیمگیران نمیشود داشت.
فیضالله عربسرخی: عدهای درون نظام در حال ایفای نقش به نفع اپوزیسیون هستند/ حکومتی که پایگاه مردمی نداشته باشد دوام نخواهد داشت
* اساساً حاکمیت نماینده مردم است و باید منتخب مردم باشد و اقدامهایش باید در راستای مطالبات جامعه باشد. اصلاً این تصور که حکومت مورد اعتماد جامعه نباشد، چه معنی و مفهومی میتواند داشته باشد؟ در واقع حکومت جز نمایندگی مردم موضوعیت و سرمایهای ندارد و اگر فاقد این سرمایه باشد، تعریف حکومت و دولت درباره آن بلاوجه است. این اصل به عنوان امری پذیرفته شده در همه کشورها است، حتی دولتهایی که منتخب مردم نیستند و خودشان را به مردم تحمیل کردهاند شعارشان این است که حمایت اکثریت جامعه را پشت سر خودشان دارند؛ بنابراین این حرف که «بیاعتمادی مردم به حاکمیت چه تبعاتی دارد» کاملا مشخص است.
* معتقدم حکومت میتواند با بازگشت به مطالبات و انتظارات جایگاه خود را بازسازی کند. البته به این شرط که «تحقق مطالبات مردم» را اصل بدانیم، نه اندیشه و تفکر و ایدهآلهای شخصی، جمعی، گروهی یا باندی را.
* آنچه میتواند یک حکومت را موفق کند، در گام اول حمایت مردم و در گام دوم کارآمدی است. اما متاسفانه امروز با دولتی مواجهیم که تجربه بسیار اندکی دارد و به همین دلیل ناکارآمدی در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... موج میزند؛ آنهم در شرایطی که دولت حتی نیروهای باتجربهِ همفکر خودشان را هم کنار گذاشتهاند؛ بنابراین بیاعتمادی موجود نهایتا حکومت را مجبور به استفاده بیشتر از ابزار نظامی، انتظامی و امنیتی میکند که چنین حالتی فاصله مردم با حاکمیت را بیشتر خواهد کرد.
* وقتی که حکومت به جای اینکه خودش را نسبت به مردم، جامعه، کشور و مطالبات مورد انتظار متعهد بداند، خودش را نسبت به اندیشههای جمعی و گروهی و ایدئولوژیک متعهد بداند، اتفاقی میافتد که امروز در کشور ما افتاده است. یعنی مطالبات مردم در رویکردهای انتخابی جایی ندارند. البته نه اینکه در شعار جایی نداشته باشد که در شعار خیلی هم پررنگ است و وعده ساخت یک میلیون مسکن در یک سال، وعده اصلاح بورس، تزریق ۳۰۰ میلیون دلار به بازار ارز و کاهش قیمت ارز، مهار تورم و کنترل گرانی و ایجاد شغل را میدهند و وعدههای پرطمطراق دیگر! اما ذرهای از کدام یک از این وعدهها در عالم واقع اتفاق افتاده است؟ هیچ کدام! چون اصلاً بنا نیست اتفاقی بیفتد؛ بنابراین با این روند بیاعتمادی مردم به حاکمیت و دلت مستقر همچنان گسترش خواهد یافت.
- 18
- 1
کاربر مهمان
۱۴۰۲/۵/۱۷ - ۱۱:۱۱
Permalink