«حاصل کار ما که به رئیس جمهور ارائه خواهد شد شامل ۶۰ درصد افرادی خواهد بود که سن آن ها از ۵۰ الی ۵۵ پایینتر است. ۶۰ درصد آنان برای بار اول که وارد هیات دولت میشوند. حالا نه اینکه ۶۰ درصد زیر ۵۰ سال باشند و همان ۶۰ درصد نیز بار اولشان باشد. ممکن است ۶۰درصد بار اولشان باشد و یک ۶۰ درصد دیگر یعنی اگر شش تا پیشنهاد میکنیم، سه نفر زیر ۵۰ سال باشد و سه نفر از آنان بار اولشان باشد. فراخوانها ارسال شده است و امیدواریم از روز یکشنبه شروع کنیم به بررسی شرح حالهایی که آمده است.» این بخشی از اظهارات محمد جواد ظریف، وزیر خارجه دولت روحانی و رئیس شورای انتقالی دولت چهاردهم درباره کابینه مسعود پزشکیان است.
در همین راستا، رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره کابینه چهاردهم به خبرآنلاین گفت: «بهترین کار این است که آن نیروهای مجرب و کارآمد شناسایی شوند، حالا یا مسئولیت مستقیم به عهدهشان گذاشته شود یا در کنار وزرا و نیروهای جوانتر، آنها هم بتوانند خط دهند، راهنمایی کنند و از تجربیات خودشان آنها را بهرهمند کنند. شخصی که ۶۰-۵۰ سال کار کرده و الان تجربیاتی آموخته، این تجربیات را با خودش باید به عالم دیگر ببرد، این حیف است. چقدر خرج و هزینه شده تا این شخص به این حد رسیده است.»
وی درباره کنارهگیری ظریف، آذری جهرمی و فاضلی از حضور در دولت گفت: « هنوز که نمیشود نظر قطعی داد که آنها کنارهگیری کرده باشند و به هیچ وجه از آنها استفاده نشود. به فرض اینکه آنها مسئولیت مستقیم وزارتخانه را نپذیرند، دلایلی دارند. مثلاً آقای ظریف ممکن است در ارتباط با مجلس یا بعضی از جناحها، صلاح میداند که مستقیماً مسئولیت به عهده نگیرد و مسئولیت دیگری را بر عهده بگیرد. بودن با دولت و همکاری با رئیس جمهور فقط در وزارتخانهها و عهدهداری مسئولیت وزارتخانه نیست.»
مشروح گفتگوی رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب میخوانید؛
* آقای منتجبنیا، فکر میکنید مسیر پیش روی دولت با توجه به آن چیزی که دکتر پزشکیان از دولت آقای رئیسی دارد تحویل میگیرد، چقدر مسیر سخت و پرچالشی است؟ کابینهای که دارد شکل میگیرد باید چه شاخصههایی داشته باشد؟
دولت چهاردهم چالشها و دشواریهای فراوان را پیش روی خودش دارد که بخشی از آن مربوط به دولتهای گذشته میشود که الان ایشان وارث آن مشکلات است. امسال سال سختی از نظر بودجه بوده و هست. کسری بودجه و تورم بالا مشکل دیگری است. اینها را حل کردن و جبران کردن به خصوص در اول کار دولت، کار بسیار دشواری است و میتواند مشکلاتی را ایجاد کند.
یکی از مشکلات ایشان و چالشها، بعضی از مخالفان یا رقبای تند هستند که احساس کردند در این انتخابات شکست خوردند. به رغم اینکه تمامی امکانات کشور را برای پیروزی آقای جلیلی بسیج کردند، ناموفق ماندند و مردم حضور پیدا کردند به حدی که دکتر پزشکیان را پیروز کردند. عدهای افراد منصف و قانونمند و قانونگرا هستند و میگویند انتخابات به هر حال برد و باخت دراد. نه آن کسی که برنده میشود باید مغرور باشد و نه آن کسی که بازنده است احساس شکست کند یا خدای ناخواسته به عکسالعمل منفی نسبت به آن کاندیدای پیروز داشته باشد.
یک مجموعه زیادی این افراد هستند ولی یک مجموعهای هم هستند که این جور فکر نمیکنند. آنها دنبال این هستند که سنگاندازی و کارشکنی کنند و نگذارند رقیب پیروزشان در عمل موفق باشد.
میبینید که در اظهارات، مصاحبهها و گفتوگوها حرفهای تندی زدند که نباید زده شود و این دور از انصاف و اخلاق است که مردم شخصی را انتخاب کنند، بعد افرادی بیایند و به او بتازند و تهمت به دوستانش بزنند، این مسئله است. علاوه بر مشکلات بینالمللی و منطقهای که هست، همه اینها دست به دست هم میدهد و کار دولت را بسیار سنگین میکند.
حالا چگونه میشود در برابر این مشکلات فائق آمد و پیروز شد؟ من معتقدم تنها در صورتی میشود که یاران قوی، نیرومند، موثر، مدیر و مدبر، روانشناس در اطراف ایشان جمع شوند و به دکتر پزشکیان در سمتهای مختلف و در مشاورت کمک کنند تا ایشان بتواند آن مشکلات را برطرف کند.
خدای ناخواسته اگر دولت یا وزرای ایشان قدرت کافی یا آن ایثار و فداکاری را نداشته باشند، ایشان نمیتواند بر موانع و مشکلات پیروز شود. لذا توصیه ما همهاش بر این است که فارغ از آن فشارهایی که میآورند، افراد سهمخواه و افرادی که میخواهند نیروهای خودشان را بر دکتر پزشکیان تحمیل کنند، ایشان فقط باید منافع مردم و مصالح کشور را در نظر بگیرد و بداند که آینده سختی را دارد، باید افرادی باشند که کاملاً وفادار، هماهنگ و همراه باشند تا بتوانند بر مشکلات پیروز شوند.
* مباحثی در روزهای گذشته در خصوص نیروهای جدید مطرح شده که در دولت پزشکیان، باید میانگین سنی کابینه زیر ۵۵ سال باشد. شما موافق چنین رویکردی هستید یا به نظر شما باید نیروهای باتجربهتری روی کار بیایند که با توجه به شرایط فعلی کشور از نظر سیاسی، اقتصادی و بینالمللی راحتتر بتوانیم از این شرایط عبور کنیم؟
ما باید در همه امور از افراط و تفریط پرهیز کنیم. یک وقت ممکن است یک دولتی سراغ افراد مسن و فرسوده برود و به دلایلی نیروهایش را از افرادی انتخاب کند که توان لازم و نشاط و انرژی کافی ندارند، این غلط است. یک زمان هم، دولتی به بهانه جوانگرایی، نیروهای مجرب را کنار بزند و از جوانهای صفر کیلومتر استفاده کند که این هم کار غلطی است و از دست دادن و نادیده گرفتن سرمایهةای انسانی است.
بهترین کار این است که آن نیروهای مجرب و کارآمد شناسایی شوند، حالا یا مسئولیت مستقیم به عهدهشان گذاشته شود یا در کنار وزرا و نیروهای جوانتر، آنها هم بتوانند خط دهند، راهنمایی کنند و از تجربیات خودشان آنها را بهرهمند کنند. شخصی که ۶۰-۵۰ سال کار کرده و الان تجربیاتی آموخته، این تجربیات را با خودش باید به عالم دیگر ببرد، این حیف است. چقدر خرج و هزینه شده تا این شخص به این حد رسیده است.
بنابراین باید از افراط و تفریط پرهیز شود. هم باید از جوانان استفاده شود تا دولت با نشاط و زندهای باشد، پیر نباشد و زمینگیر نشود. از آن طرف از نیروهای مجرب، کارآمد و موفق در دولت باید به اشکال مختلف استفاده شود، حالا در یک کاری ممکن است مستقیماً مسئولیت وزارت را بگیرند یا حداقل در کنار وزیر، آنها کسانی باشند که بتوانند وزیر را از تجربیات خودشان بهرهمند کنند و خود رئیس جمهور، مشاورین مجربی را در کنار خودش قرار دهد تا آنها بتوانند تجربیات را به رئیس جمهور و وزرا منتقل کنند. بنابراین راه اعتدال، استفاده از هر دو این مجموعههاست و این که یک قسمت را کنار بزنیم و یک قسمت دیگر را کنار نزنیم، درست نیست.
همانطور که در مورد استفاده از زنان و بانوان هم همین طور است. حالا اینکه ما بیاییم بگوییم مثلاً ۳۰ یا ۴۰ درصد زن باشند. با چه دلیل و استدلالی؟ به هر حال ما باید بانوانی را که بتوانند در قسمتهای مختلف کار کنند را شناسایی کنیم. من یادم است یک وقت در زمان انتخابات در دورههای مجلس، دوستان اصلاحطلب گفته بودند ۳۰ درصد کاندیداها باید زن باشند. من گفتم چرا ۳۰ درصد؟ چرا ۵۰ یا ۶۰ درصد نباشد؟ شما مگر بررسی کردید؟ شما بروید روی موقعیتها کار کنید.
ببینید الان ما چند درصد از بانوانی داریم که کاندیدا شوند و بتوانند انجام وظایفش را بکنند؟ ممکن است ۳۰ درصد باشد، ممکن است کمتر یا بیشتر باشد. الان هم استفاده از زنان هم باید همینطور باشد و علاوه بر آن بخش معاونت بانوان، در قسمتهای مختلف، وزارتخانهها و سازمانها هم حتیالامکان از بانوان استفاده شود تا آن اجحاف و ظلمی که در تاریخ نسبت به بانوان شده را جبران کنند ولی در این زمینه هم باید از افراط و تفریط پرهیز کنند.
* ظریف، محمد فاضلی و آذری جهرمی، که نقش خیلی مهمی در دوران تبلیغات انتخاباتی در ستاد آقای پزشکیان داشتند ولی رسما اعلام کرده اند در دولت مسئولیتی را قبول نمی کنند، شما کنارهگیری این افراد را رویکردی درست و مسئولانه میدانید یا فکر میکنید حضور این چهرهها در دولت آقای پزشکیان برای پاسخ دهی به یکسری از مطالبات مردم میتواند کمککننده باشد؟
هنوز که نمیشود نظر قطعی داد که آنها کنارهگیری کرده باشند و به هیچ وجه از آنها استفاده نشود. به فرض اینکه آنها مسئولیت مستقیم وزارتخانه را نپذیرند، دلایلی دارند. مثلاً آقای ظریف ممکن است در ارتباط با مجلس یا بعضی از جناحها، صلاح میداند که مستقیماً مسئولیت به عهده نگیرد و مسئولیت دیگری را بر عهده بگیرد. بودن با دولت و همکاری با رئیس جمهور فقط در وزارتخانهها و عهدهداری مسئولیت وزارتخانه نیست.
تعداد زیادی (حالا من عددش را یادم رفته)، سازمانها و مراکز مختلف زیرمجموعه دولت و رئیس جمهور است که آنها میتوانند استفاده کنند. آقای ظریف میتواند به عنوان مشاور در زمینههای مختلف به رئیسجمهور، دولت و وزرا کمک کنند و باید بررسی شود که دلیلشان چیست و شاید هم نخواهند بگویند اما یک دلایلی برای خودشان داشته باشند که مستقیماً مسئولیت اجرایی را برعهده نگیرند اما همه آنها تعلق خاطر دارند و پای دولت دکتر پزشکیان میایستند و همکاری میکنند.
* میتوان گفت که یک دلیل این کنارهگیری کمتر شدن فشار تندروها به دولت آقای پزشکیان بوده یا از مانعتراشی در جلسات رأی اعتماد جلوگیری شود؟
بله. اشاره کردم که ممکن است یکی از ادله، همین باشد چون به هر حال نسبت به آقای ظریف همانطور که اکثر مردم به ایشان علاقمند هستند، یک تعدادی از افراد هم نسبت به او کینه و عداوت خاصی دارند و نمیتوانند ایشان را تحمل کنند.
بنابراین اگر بنا باشد که آقای ظریف مثلاً مسئولیت یک وزارت را برعهده بگیرد، بعد دولت مسئلهدار شود و حاشیه برای دولت ایجاد کنند، بهتر است که آقای ظریف مستقیماً به عهده نگیرد، فرد دیگری را معرفی کنند و آقای ظریف یا امثال ایشان در کنار آنها بتوانند کار کنند.
* آقای منتجبنیا! شما به سهمخواهی اشاره کردید؛ مسئلهای که این روزها به کرات مطرح میشود. این مسئله را چقدر جدی میبینید و فکر میکنید که سهمخواهیها میتواند یک چالشی برای دولت چهاردهم تبدیل شود؟
این طبیعی است. هر کسی که مسئولیتی را به عهده میگیرد، آن هم در حد ریاست جمهوری، یک تعدادی خودشان را به او نزدیک میکنند، میخواهند سهمی بطلبند و جایگاهی را به دست آورند، این موضوع در موارد دیگر هم بوده است.
در ستاد دکتر پزشکیان، بعضی از افراد و گروهها حضور پیدا کردند که چه بسا با تفکر دکتر پزشکیان همخوانی نداشتند. آنها به دلیل اینکه احتمال پیروزی ایشان را زیاد میدانستند حضور پیدا کردند تا بتوانند سهمی در دولت داشته باشند و به اصطلاح غنیمتی به دست آنها برسد. از این دست نیروها بودند، همانطور که خیلیها هم نیروهای مخلص و فداکار بودند که بدون چشمداشت کار کردند.
بستگی به خود دکتر پزشکیان دارد که چگونه با آنها رفتار کند. تحت تاثیر فشارهای سهمخواهان قرار نگیرد، آن معیارها و شاخصهها را در نظر بگیرد و اعلام کند. اگر آنها فردی را معرفی کردند، ببیند آیا آن شاخصههای لازم را دارد، بپذیرد اما اگر ندارد، تسلیم فشارها نشود والا دولتی میشود که مثل تعاونی میشود و هر کسی یک سهمی در آنجا دارد و کشمکش و ناهماهنگی در آن رخ میدهد.
* شما حضور کدام یک از چهرهها که در دولت اصلاحات یا در دولت اعتدال بودند را در دولت چهاردهم، برگ برنده دکتر پزشکیان میدانید؟ آیا حتی ممکن است که ایشان بخواهند از چهرههای اصولگرا و طیف رقیب خودش استفاده کند؟
من معتقدم و پیشنهاد هم دارم که قبل از انتصاب و معرفی وزرا، عملکرد آنهایی که سابقه وزارت و مسئولیت دارند، ارزیابی شود، ببینند در آن سمتی که بودند چند درصد توفیق داشتند؟ افرادی که سمتی را به عهده گرفتند و موفق نبودند را به هیچ وجه به کار نگیرند، حالا بخواهد از دولت آقای روحانی، دولت آقای خاتمی یا حتی دولت آقای رئیسی باشد.
اگر بررسی کنند و ببیند این نیرو، نیروی موفقی است و به دولت هم اعتقاد دارد، یک وقت است که یک کسی موفق است ولی مخالف این دولت است و نمیخواهد با این دولت کنار بیاید، طبیعی است که او را نباید به کار بگیرند ولی یک کسی که میگوید من در دولت گذشته سرم به کار خودم بوده و کار میکردم، بررسی هم میکنند میبینند آدم موفقی بوده،دلیلی ندارد او را کنار بگذارند، از او هم استفاده کنند. منتهی باید آن فکر حاکم بر دولت، فکر و اندیشه خود دکتر پزشکیان باشد نه اینکه افکار مختلف در آن وجود داشته باشد که موجب تعارض و تزاحم و درگیری باشد.
* با توجه به گمانهزنیهایی که این روزها بر سر چهرههایی چون آقای طیبنیا و آقای دهقان میشود، شما فکر میکنید حضور کدام چهره در دولت آقای پزشکیان قطعی است؟
من نمیتوانم روی افراد قضاوت کنم. نظر من این است که عملکردشان را در دوران مسئولیت مورد ارزیابی قرار دهند و ببینند اینها تا چه اندازه موفق بودند؟ اگر موفق بودند، طبیعتاً میتوانند از آنها استفاده کنند و به نسبت موفقیتی که داشتند؛ میتوانند به دکتر پزشکیان کمک کنند و در پیروزیاش سهیم باشند ولی بدون ارزیابی، اقدام نکنند. چون ممکن است یک فردی نام و نشانی داشته باشد ولی وقتی عملکردش را نگاه میکنند؛ میبینند که کاری انجام نداده یا اینکه در یک شرایطی این فرد میتوانسته موفق باشد ولی در شرایط فعلی نمیتواند توفیق داشته باشد. اینها را باید بررسی فنی کنند و از آنهایی که میتوانند کمکحال دکتر پزشکیان باشند و دولت را تقویت کنند، استفاده شود.
***
محبینیا: در ایران به دولت سایه نیاز نداریم باید آفتابی باشیم/ دولت چهاردهم بنا را بر مفاهمه و دلجویی بگذارد
یک فعال سیاسی گفت: متأسفانه تحتعنوان فعالیتهای سیاسی در بعضی از زمینهها به یک فرقهگرایی مبتلا شدیم و فرقههای بسیار خطرناکی در دل برخی از نهادهای عمومی، خصوصی و علمی شکل گرفته که اگر فرصت سوار بر قدرت را داشته باشند مطمئن هستم که خرمن انقلاب، اسلام و تمامیت ارضی را آتش خواهند زد.
به گزارش ایلنا، جهانبخش محبینیا، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به این سوال که جلیلی بعد از شکست انتخاباتی در برابر پزشکیان بر ادامه روند دولت سایه تاکید کرد. تحلیل شما درباره مبنای حقوقی تشکیل دولت سایه چیست، گفت: تشکیل دولت سایه مبنای حقوقی ندارد. میتواند زیرساخت سیاسی داشته باشد و اگر از منظر علم سیاست با تکیه بر حکمرانی و سیاستگذاری عمومی و برنامهریزی باشد، خوب است. ولی باز همه ماجرا نیست. بلکه یک نوع توقف در استیلای برانگیخته کردن و تقویت شعارهای سیاسی است که در گذشته نشان داده شده با این نوع روایتها و فرازها در جامعه ایران به جایی نمیرسیم. ما در جامعه ایران به دولت سایه نیاز نداریم، اتفاقا باید خیلی آفتابی باشیم تا مردم بتوانند وقتی در انتخابات رای نیاوردیم، نقدهای ما را در قبال دولتی که رأی آورده و میخواهیم امر سیاسی را زنده نگهداریم، بدانند که چه فرآیندی شکل میگیرد.
وی افزود: دولت سایه آقای جلیلی از زمان آقای رئیسی هم راه به جایی نبرد و بیشتر حالت شعاری داشت. ایشان وقتی عضو شورای عالی امنیت ملی کشور است، چطور میتواند در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ، IT، هوش مصنوعی و روابط بینالملل امر موجود را ارزیابی کند و از طرفی امر مطلوب را پیشنهاد دهد. مگر آنکه حزب داشته باشد. در جامعه ایران حزب معنا و مفهوم ندارد. دولت سایه در بعضی از کشورهای غربی در حالت یک نظریه باقی مانده و امروز احزاب به خوبی این وظیفه را به عنوان حزب موافق یا مخالف انجام میدهند و امر سیاست را مدیریت میکنند. برخلاف فرهنگی که در غرب گسترش پیدا کرده، در جامعه ایران به دولت تفاهم و دولتیار نیاز داریم. در همه انتخاباتها متاسفانه آنهایی که در رقابت شکست خوردند، یا به هر دلیلی با اعتماد مردم مواجه نشدند، هرگز دولتیاری نکردند بلکه دولتشکنی کرده و دود این نوع منازعهها به چشم فقرا، منافع ملی و همبستگی اجتماعی رفته است.
این فعال سیاسی گفت: بخش اعظمی از عدمموفقیت دولتها را در عنادهایی خلاصه میکنیم که بعد از شکلگیری دولتها تحت عنوان دولتهای بینام و نشان خودنمایی کرده است. فکر میکنم ترویج این نوع ادبیات به جز مزاحمت و وقتکشی، به جز سیرابکردن عناد و کینه فایده دیگری ندارد، مگر اینکه با اخلاق، دیانت و تفاهم دولتها را تا جایی که امر مطلوب را مدیریت میکنند، کمک کنیم و در جایی که به هر دلیلی نقصی پیش میآید، مهربانانه در قالب نقد مسائل را گوشزد کنیم. نقد یعنی ارائه دقیق و علمی از نواقص و پیشنهاد برای رفع آن نواقص است اگر غیر از این باشد مسلما نقد نیست.
محبینیا در پاسخ به این سوال که یکی از موضوعات مطرح در دولت سایه آقای جلیلی، عدم شفافیت و محرمانگی آن است. کدام نهادها باید شفافیت مالی و کاری دولت سایه را پیگیری کنند، گفت: شفافیت امری است که در قالب حکمرانی معنا و مفهوم پیدا میکند. ما در اکثر حوزهها عدم شفافیت داریم و وقتی هم که بحث شفافیت پیش میآید خیلیها نگاه سیاسی به آن دارند. کما اینکه در یکی از دورههای پارلمان صدای آن را در شیپور سوراسرافیل دمیدند، گوش عرشیان را از این صدا کر کردند اما خودشان جرأت نکردند ۴ سال قانون را اجرا کنند. ما با عدمشفافیت در نهادها، تمامی گروهها و اهداف در جامعه ایران مواجه هستیم. دلیل آن هم این است که هنوز به حکمرانی نرسیدیم و از حکمرانی هم تفسیر بسیار گنگ و تاریکی داریم. اصلا معنی و مفهوم حکمرانی را که در جهان به آن رسیدیم، هنوز متوجه نیستیم. البته از یک زاویه دیگر هم باید مراقبت کنیم تا پی گرفتن شفافیت از طرف نهادهای رسمی به مفهوم و منزله تقویت تجسس نباشد. ما از قِبل تجسس، مداخله و پی گرفتن امور خصوصی افراد و گروهها، در جامعه ایران مصیبتهای زیادی را به بار آوردیم که سالیان سال آثار منفی آن مانده است.
وی افزود: یکی از رویکردهای اصلی احیای شفافیت در جامعه ایران آن است که سیاست را از تاریکخانه بیرون بیاوریم، در تمامی جوانب و زمینهها به غیر از امور مربوط به ردهبندی فعالیتهای اطلاعاتی و نظامی، هیچ صندوقچهای را قفل نکنیم و بقچههایمان را در تاریکخانه نهادها، تشکیلات عمومی و خصوصی پنهان نکنیم. بنابراین من نسبت به امر شفافیت در جامعه ایران به این زودیها آنقدر خوشبین نیستم.
محبینیا در پاسخ به این سوال که رهبر انقلاب در سال ۹۷ نسبت به اصلاح و نقد دولت تاکیداتی داشتند اما با شکل گیری جریان موازی با دولت مخالف بودند. با این وجود چرا ما شاهد فعالیت دولت سایه هستیم، گفت: متأسفانه تحتعنوان فعالیتهای سیاسی در بعضی از زمینهها به یک فرقهگرایی مبتلا شدیم و فرقههای بسیار خطرناکی در دل برخی از نهادهای عمومی، خصوصی و علمی شکل گرفته که اگر فرصت سوار شدن بر قدرت را داشته باشند مطمئن هستم که خرمن انقلاب، اسلام و تمامیت ارضی را آتش خواهند زد. لازمه این کار را یک اعتلای فرهنگی و ارتقای امر سیاست در جامعه ایران میدانم.
وی افزود: متأسفانه برخی از چهرههای سیاسی ما در اردوگاههای راست، چپ، اصولگرا و اصلاحطلب، نسبت به فربه شدن کانونهای فتنه، فساد و فرقهگرایی مراقبت و فهم لازم را ندارند. با اطمینان میگویم اگر این گروهها فرصت به دست گرفتن قدرت را پیدا کنند، نهادهای دموکراتیک در جامعه را از بین خواهند برد و حتی به آن اسلام سنتی هم رحم نخواهند کرد. از دل قدرت این گروه یک گردبادی برخواهد آمد که متأسفانه در تاریخ سیاسی ایران هم نمونههایی از آن اقدامات بیرحمانه و توهمآمیز را داریم. بنابراین آینده ایران با حضور این گروهها خیلی خطرناک است.
محبینیا در پاسخ به این سوال که نگرانی بابت کارشکنی احتمالی در دولت آقای پزشکیان وجود دارد از نظر شما راهکار مبارزه با آن چیست، گفت: من تحلیل روایت از نقطهنظر گفتمانی و مفهومی دولت سایه را به هیچوجه نمیپذیرم. اما از نظر تحلیل شبکه اجتماعی ایران و نگاه دموکراتیک به تغییر و تحولات، نظرم این است آنچه در رأی به پزشکیان به هر دلیلی و رای جلیلی و آرای افراد شرکت نکرده نمود دارد، باید تا حد زیادی حرمت آنها را حفظ کرد که شخصیت فردی ایشان هم حفظ شود.
وی افزود: بهترین راهکار کشیدن ترمز نگاههای تیز و تند و نگاههایی است که در بعضی از مواقع خارج از آداب برخی از رقیبان دیده شد، توانمند کردن دولت است. هرچه دولت توانمندتر باشد، اولویتهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگ، روابط بینالملل و تکنولوژیهای برتر را بتواند بر گردن نخبگان پای کار بگذارد، مطمئن هستم اقبال عمومی حتی بیشتر از آن درصدی که از آرا کسب کرده خواهد بود. لازمه آن تشکیل دولت ملی با صداقت و با خشوع تمام است که جذب حداقل بخش اعظمی از جریان اصولگرایی، اصلاحطلبان معتدل و حتی نیروهایی که به هر دلیلی در قالب این جریانات نمیگنجند، میتواند بخش اعظمی از نگاههای تند و تیز و معارضهآفرین را کنترل کند.
محبینیا تصریح کرد: توانمندی و فربه بودن دولت از ارائه خدمات به ملت در حوزه معیشت، آزادیهای سیاسی – اجتماعی، دیدن مردم، نخبگان، اقشار و حاشیهنشین شهرها، اقوام و مذاهب به ویژه عزیزان اهل سنت ما، میتواند بخش اعظمی از این گسلهای فعال را که بعضیها میکروبوار در آنها لانه کردند را صاف کند. طبیعتا دولت در ادامه کار باید بنا را بر مفاهمه و دلجویی بگذارد. از تولید ادبیات خشن و کلامهای بیربط که شاید در واکنش به مداخله افراد غیرسیاسی باشد، خودداری کند این میتواند بخش اعظمی از جریانات تندرو را مهار کرده و کنترل کند. حواستان باشد که بخشی از نیروهای ستادی آقای پزشکیان، نیروهایی بودند که از ستادهای دیگر آمده و آنجا را پناهگاه آمال، آرزوهای ملی، انقلابی، دینی، اجتماعی و سیاسی خودشان قرار دادند.
- 11
- 4