كلامش نافذ و جملاتش شمرده شمرده بيان ميشود. در بيان كلمات دقت ميكند و هر كلمهاي را به زبان نميآورد. ديدگاههايش عميق است و تحليلهايش نشان ميدهد زيرو بم فضاي سياسي ايران را به خوبي ميشناسد. از رابطه آيتا...هاشمي و آقاي روحاني ميگويد و عنوان ميكند: «هاشمي پدرخوانده دولت حسن روحاني نيست». پس از آن عنوان ميكند كه آيتا...هاشمي هميشه معتقد است: «جريان اصلاحات بايد با پيشاني رئيس دولت اصلاحات شناخته شود». گريزي به پشت پرده سياست در ايران ميزند و عنوان ميكند:«ارادهاي كه آيتا...هاشمي را در انتخابات رياستجمهوري سال۹۲ از انتخابات حذف كرد، در شرايط كنوني به دنبال حذف حسن روحاني از انتخابات است».
با اين وجود وي عنوان ميكند كه در صورتي كه حسن روحاني در انتخابات حضور پيدا نكند جايگزين وي در جريان اصلاحات محمدرضاعارف نخواهد بود. «آرمان امروز» با مهندس محمد عطريانفر، عضو ارشد حزب كارگزاران سازندگي، معاون سياسي اسبق وزیر كشور و نخستين رئيس شوراي شهر تهران، در يك هواي سرد گفتوگو کرده كه ماحصل آن را در ادامه ميخوانيد.
با كارشكنيهاي آمريكا آينده دوران پسابرجام درهالهاي از ابهام قرار گرفته است. آيا سرنوشت مبهم برجام به عنوان مهمترين دستاورد دولت آقاي روحاني در پايگاه راي ايشان در انتخابات رياستجمهوري۹۶ تاثير نميگذارد؟
كار شكنيهاي آمريكا به معناي نقض قطعي برجام نيست و تاكنون هر دو طرف مذاكره، حسب اعلام نظر كارشناسان به تعهدات خود پايبند بودهاند. برخي گمان ميكنند برجام «خم رنگرزي» است كه بايديك شبه وضعيت زندگي مردم را تغيير دهد. نتيجه برجام در روندی ۱۰ساله آثار تمام عيارخود را نشان ميدهد و تا پايان ايندوره زماني، نميتوان درباره سرنوشت توافق يا فرجام برجام اظهارنظر قاطع كرد. اولويتبندي آقاي روحانيدر مديريت كشور حل مناقشه اتمي ايران با قدرتهاي غربي بود كه اين مساله از دو جنبه قابل تحليل و بررسي است.
نخست اينكه آقاي روحاني تلاش كرد به بحرانهايي كه دولت گذشته در عرصه بينالمللي براي ايران به وجود آورده بود پايان دهد. تحليل آقاي روحاني در اين زمينه اين بود، تا زماني كه مشكلات ايران در عرصه جهاني با رفع تحريمها حل نشود، مشكلات داخلي نيز در مسير حلشدن قرار نخواهد گرفت. مساله دوم برخلاف اينكه برخي عنوان ميكنند نتايج موسّع برجام بايد بلافاصله در زندگي مردم آثار خود را نشان دهد، به نظر ميرسد اين توقع نوعي بزرگ نمايي درباره مطالبات از برجام است و با واقعيتهاي برجام و توافق جهاني همخواني ندارد. برجام اولويت مهم دولت آقاي روحاني بود كه او و تيم مذاكرهكننده هستهاي با هدايتهاي كلي رهبري معظم به خوبي موفق به حل آن شدند. از اين منظر نبايد نگران تزلزل پايگاه راي آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ بود.
به نظر شما پايگاه راي آقاي روحاني در سال۹۲در سال۹۶ نيز تكرار خواهد شد؟
برخي آراي كانديداهاي انتخاباتي همواره متعلق به هواداران جدي آنهاست. از سوي ديگر مخالفان هر كانديدا با اقداماتي كه عليه وي انجام ميدهند از يك سو باعث كاهش آراي وي ميشوند و از سوي ديگر به دليل خطا در سياستهاي تبليغاتي به آراي آن كانديدا اضافه ميكنند. در كنار اين دو، راي انبوهي هم از آرا وجود دارد كه به «آراي خاكستري» معروف است. صاحبان آراي خاكستري انبوه وتعيينكننده، معمولا به زندگي روزمره خود مشغولند و در بزنگاههاي سياسي براساس مقتضيات زمان تصميمگيري ميكنند.
در سال۹۲ آراي خاكستري گسترده طبقه متوسط از آقاي روحاني حمايت كردند. آراي خاكستري داراي عقلانيت فردي بالايي است و معمولا تحت تاثير عواطف، آرزوها و آرمانهاي احزاب موافق و مخالف قرار نميگيرد. با اين وجود آراي آقاي روحاني در انتخاباترياستجمهوري۹۶ هم ريزش دارد و هم رويش. در طول سه سال و چند ماه گذشته آقاي روحاني به تنهايي موفق شده رابطه مناسبي با مردم برقرار كند. مردم به خوبي متوجهند برخي از بن بستهاي پيش روي آقاي روحاني يا به دليل ضعف همكاران ايشان در دولت است يا اينكه شرايط عمومي كشور به شكلي بوده كه اينگونه مشكلات با وجود اراده رئيسجمهور براي رفع آن، بروز كرده است. به نظر من ميزان آراي آقاي روحاني در انتخابات۹۶ با سال۹۲تفاوت زيادي پيدا نخواهد كرد وچه بسا ممكن است نسبت به گذشته افزايش هم پيدا كند.
به نظر شما احتمال اينكه انتخابات به دور دوم كشيده شود وجود دارد؟
اين مساله بستگي به آرايش سياسي رقيب دارد كه با چه آرايشي در انتخابات حاضر شود. اگر اصولگرايان همچنان با تشتت و چند دستگي مواجه باشند و نتوانند با عقلانيت و آينده نگري كار خود را سامان دهند و در انتخابات حضور پيدا كنند، آقاي روحاني در مرحله اول به پيروزي دست پيدا خواهد كرد. با اين وجود اگر اصولگرايان به صورت عقلايي اختلافات خود را حل كنند و گروههاي آنها به دنبال سهم خواهي نباشند و از تجارب گذشته درس بگيرند وحول يك شخصيت معتدل و شاخص جمع شوند، ممكن است انتخابات به دور دوم كشيده شود.
در شرايط كنوني برخي از شخصيتهاي اصلاحطلب به دنبال رويكرد حزبي در انتخابات رياستجمهوري و شوراي شهر هستند و در مقابل برخي تاكيد بيشتري روي پتانسيل فردي شخصيتهاي اصلاحطلب دارند. شما با كدام ديدگاه موافقيد؟حزب كارگزاران چه رويكردي را در اين زمينه دنبال خواهد كرد؟
نگاه درست برخي از دوستان درباره اينكه احزاب بايد نقش محوري در انتخابات داشته باشند مطلوب است. با اين وجود اين افراد نبايدبه صورت آرماني به فضاي سياسي ايران نگاه كنند. آنها بايد واقعيتها را در نظر بگيرند. محوريت دادن به احزاب در انتخابات به اين زوديها نه تنها در سال۹۶ بلكه در سالهاي آينده هم امكانپذير نيست. رفع علت هم به اين است كه منظومه سياسي جمهوري اسلامي بايد با اعتقاد وصميمت كامل، نظام حزبي را به صورت عملي وبا رعايت حقوق متقابل به رسميت بشناسد كه تاكنون اين اتفاق مبارك رخ نداده است. در طول۳۵سال گذشته رقابت و فعاليت احزاب در حد تئوري و بهصورت ظاهر و شكلي بوده و نقش آفريني آنها هنوز به معناي واقعي بروز و ظهور عملي پيدا نكرده است.
به همين دليل اصلاحطلبان تلاش ميكنند در كنار فعاليت محدود احزاب از پتانسيل چهرههاي شاخص خود نيز در تجميع آراي مردم استفاده كنند. بدون شك امروز سرنوشت اصلاحطلبان براساس يك توافق جمعي متكي برارادهاي است كه بر بستر مشورت هم جانبه از زبان رئيس دولت اصلاحات و آيتا...هاشمي عنوان ميشود. در نتيجه چكيده انديشه اصلاحات با انعكاس درديدگاههاي آيتا...هاشمي و رئيس دولت اصلاحات ملاك عمل سياسي اصلاحطلبان در آينده و بهويژه انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ خواهد بود. نظرافرادي كه عنوان ميكنند نبايد به آقاي روحاني چك سفيد امضا داد، بلكه با قيد و شرط بايداز ايشان حمايت كرد، تنها به عنوان يك اظهارنظر قابل احترام است ونظر جامع نيست ونمي تواند ملاك عمل شاكله كلي جريان اصلاحات قرار بگيرد. چرا كه عملكرد آقاي روحاني فراتر از انتظار اصلاحطلبان بوده است. حزب كارگزاران نيز بر اين باور است كه اصلاحطلبان بايد در يك همكاري مشترك وهمهجانبه حركت كنند و از همه پتانسيلهاي موجود براي موفقيت در انتخابات استفاده نمايند. البته كارگزاران براي خود اين تكليف را نيز مشخص كردهاند كه با ديالوگي سازنده افراد و گروههايي را كه ديدگاههاي ديگري جز اين دنبال ميكنند را به كاروان جريان اصلاحات ملحق نمايند.
برخي از اعضاي حزب كارگزاران مانند دكتر نقيبزاده عنوان كردند كه آقاي روحاني به دليل قرابت و نزديكي فكري كارگزاران با دولت بايد بيشتر از اعضاي كارگزاران در كابينه خود استفاده كند. حزب كارگزاران با اين استراتژي به دنبال چيست؟
انديشه وديدگاه آقاي دكتر نقيبزاده به عنوان چهره شاخص علمي و عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران و يكي از اساتيد برجسته دانشگاهي كشور براي ما بسيار قابل احترام است. ديدگاههاي ايشان از دو جنبه قابل تحليل است. نخست از منظر تئوريك و نظريهپردازي و دوم از موضع فرايند كاربست عملي آن. ديدگاه ايشان از نظر تئوري همواره نافذ و راهگشا بوده است. با اين وجود ايشان هيچگاه در مقام عمل توصيه به شتابزدگي در اقدام سياسي به كسي نكردهاند. از سوي ديگر حزب كارگزاران در چهارچوب تصميمات كلي اصلاحات تلاش ميكند ديدگاههاي سازنده و كاربردي خود را با رئيسجمهور محترم در ميان بگذارد. در نتيجه اصلاحطلبان و حزب كارگزاران با آقاي روحاني مذاكره و گفتوگو ميكنند. اما اين مذاكره و گفتوگو به معناي«بگو مگوي» سياسي نيست. بگو مگوي سياسي به معناي «بده و بستان» و «مجادله»غلط است.
اصلاحطلبان هيچ گونه مجادلهاي با آقاي روحاني ندارند و ديدگاههاي خود را در محيطي همراه با آرامش و احترام با آقاي روحاني و كابينه ايشان در ميان ميگذارند و در مقابل ديدگاههاي ايشان را نيز ميشنوند. شرايط آقاي روحاني در فضاي سياسي كشور به شكلي نيست كه بتواند اقداماتي بيش از آنچه تاكنون انجام داده، صورت بدهد.
چرا ملاك عمل اصلاحطلبان در انتخابات آينده ديدگاههاي آيتا...هاشمي و رئيس دولت اصلاحات است؟ اين ملاكبندي چه كمكي به اصلاحطلبان براي موفقيت در انتخابات خواهد كرد؟
در شرايط كنوني ديدگاههاي آيتا...هاشمي و رئيس دولت اصلاحات مكمل يكديگر هستند. آيتا...هاشمي به عنوان ظرفيت و ذخيره بزرگ نظام داراي سابقه بسيار درخشان در طول انقلاب وپس از آن درتاسيس حاكميت جديداست كه واجد كاريزما، قدرت روحي و محبوبيت بينالمللي است. از سوي ديگر رئيس دولت اصلاحات در عرصه سياستورزي عملي داراي نيرويي كارآمد و ساختارمند است. در نتيجه تركيب ديدگاههاي آيتا...هاشمي و رئيس دولت اصلاحات ميتواند كمك بزرگي به جريان كلي اصلاحات براي عبور از مسيرهاي ناهموار پيش رو كند. آيتا...هاشمي و رئيس دولت اصلاحات از يكديگر جداییناپذيرند. اگر چه رئيس دولت اصلاحات، خود از دل نگاه و دولتمردي آيتا...هاشمي بيرون آمده است اما به دليل قوام، گفتمان و اعتبار خود به يكي از وزنههاي تعادلبخش در فضاي سياسي ايران تبديل شده است.
جريان اصلاحات در زماني كه نياز به وجه تئوريك و نظريهپردازي دارد به رئيس دولت اصلاحات نزديك ميشود و آنجا كه به جنبههاي عملي و واقع گرايي نياز دارد به آيتا...هاشمي تمايل پيدا ميكند. آيتا...هاشمي معتقد است پيشاني جريان اصلاحات بايد با رئيس دولت اصلاحات شناخته شود. در شرايط كنوني آيتا...هاشمي بر اين باور است كه آقاي روحاني براي تكميل برنامههاي خود بايد در دور دوم انتخابات رياستجمهوري نيز به پيروزي دست پيدا كند. از سوي ديگر برخي عنوان ميكنند آقاي روحاني از آيتا...هاشمي حرف شنوي صِرف دارد و ايشان به نوعي «پدرخوانده» دولت است، در حالي كه اين ديدگاه كاملا اشتباه است. از يك طرف آيتا...هاشمي چنين روحيهاي ندارد كه ديدگاههاي خود را به دولت تحميل كند و از طرف ديگر آقاي روحاني از نظر شخصيتي نيز فردي نيست كه زير بار هرخواستهاي برود و حاضر باشد ديدگاههاي ديگران را بيچون وچرا اجرا كند. آيتا...هاشمي و آقاي روحاني داراي دو هويت متفاوت شخصيتي هستند.
اين در حالي است كه ديدگاههاي هر دو داراي نقاط اشتراك زيادي است اما در عرصه عمل هر كدام روش و ديدگاههاي خاص خود را دنبال ميكنند. برخي به دنبال اين هستند که آقاي روحاني نخستين رئيسجمهور يك دورهاي تاريخ جمهوري اسلامي باشد. بهنظرميرسد ارادهاي كه آقايهاشمي را در انتخابات رياستجمهوري سال۹۲ از انتخابات باز داشت، به دنبال حذف آقاي روحاني از صحنه مديريت سياسي كشور و يكدورهاي كردن دولت ايشان است. در ماجراي حذف آيتا...هاشمي درانتخابات آنها عنوان ميكردند به مصلحت ملي نيست كه ايشان در انتخابات حضور داشته باشد.
در حالي كه آيتا...هاشمي به دستور و حكم رهبر معظم انقلاب سالهاست رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است و بيشتر از همه به مصلحت نظام و انقلاب، آگاهي و اهتمام دارد. در شرايط كنوني اين اراده به دنبال اين است كه به هر شكل ممكن آقاي روحاني را از حضور در انتخابات باز دارد. اينكه آيا اين اراده موفق خواهد شد ديدگاه خود را عملي كند نياز به زمان و البته فراز وفروداتفاقات آينده فضاي سياسي ايران دارد. اين اراده به دنبال آن است که عرصه را بر آقاي روحاني تنگ كند تا وي در انتخابات شركت نكند و خود را در معرض آراي مردم قرار ندهد. اين اراده به دنبال حذف آقاي روحاني از مراودات متعارف سياسي نيست و بلكه به مراوداتي فراتر از مراودات متعارف فضاي سياسي كشور دل بسته است.
اگر چنين اتفاقي رخ بدهد محمدرضا عارف جايگزين حسن روحاني در جريان اصلاحات خواهد شد؟
اگر چنين اتفاقي رخ بدهد جريان اصلاحات بايد با هوشياري ومراقبت به دنبال جايگزين مناسب براي آقاي روحاني باشد. با اين وجود تصور نميكنم با وجود صلاحيت آقاي عارف، وي جايگزين آقاي روحاني باشد. جريان اصلاحات بايد براي همه شرايط، تمهيد و برنامهريزي كند و همه احتمالات را در نظر بگيرد. جريان اصلاحات نبايد از هيچ حفرهاي گزيده شود. آقاي عارف در شرايط كنوني مديريت اصلاحطلبان را در مجلس برعهده دارد و به همين دليل به مصلحت نيست كه خود را وارد انتخابات رياستجمهوري كند.
اصولگرايان در مقطع زماني با اهداف منفعت طلبانه به آقاي روحاني نزديك شدند. اين در حالي است كه در ماههاي اخير با يك چرخش استراتژيك به سمت آقاي قاليباف گرايش پيدا كردند. دليل اين گردش اصولگرايان چيست؟ چرا اصولگرايان قاليباف را به روحاني ترجيح دادند؟
برخي اصولگرايان معتدل با دور انديشي و رويكردي محاسبه گرايانه به آقاي روحاني نزديك شدند. با اين وجود اگر آنها به طرف يك شخصيت اصولگرا و درون گروهي گرايش نشان دهند، نميتوان گفت آنها دچار چرخش در ديدگاههاي خود شدهاند. به نظر من اين حركت، از جمله ظرافتها و سياستورزي عملي در فضاي واقع بيني سياسي ايران است؛ اگرچه به نظر ميرسد اصولگرايان با روحيهاي كه فعلا شاهد هستيم با حضوري متكثر و متفرق در انتخابات رياستجمهوري حاضر خواهند شد. اين جريان تا زماني كه نتايج تاييد صلاحيتها مشخص شود فرصت دارد تا فضاي عمومي كشور را عليه آقاي روحاني بسيج كند. با اين وجود پس از حضور متكثر تبليغاتي تا قبل از نتايج تاييد صلاحيتها، تلاش ميكند استراتژي خود را براي بعد از اعلام نتايج تغيير دهد و روي يك گزينه اجماع كند. به نظر ميرسد گزينه نهايي اصولگرايان پس از اعلام نتايج تاييد صلاحيتها، آقاي قاليباف باشد. اوكه تحركات سياسي خود را براي حضور در انتخابات آغاز كرده است. با اين وجود سوال اساسي اين است كه محمد باقر قاليباف در انتخابات رياستجمهوري چه خواهد كرد و کدام استراتژي را براي پيروزي خود در نظر خواهد گرفت؟ او در سالهاي ابتدايي مديريتش در شهرداري تهران تا حد قابل قبولي موفق بوده و كارنامه خوبي از خود برجاي گذاشته بود. در حالي كه نيمه پاياني دوران مديريت ايشان در شهرداري تهران با سوالات وابهامات فراواني مواجه است، رويكرد او با نيمه اول تفاوتهاي زيادي دارد و مورد انتقاد بسياري از كارشناسان و صاحب نظران سياسي و اجتماعي قرار گرفته است.
به همين دليل از گوشه و كنار خبر ميرسد آقاي قاليباف به دنبال اين است كه مسائل و مشكلات پيش آمده در دوران شهرداري خود را هرچه زودتر حل كند و سپس وارد رقابتهاي رياستجمهوري شود. قاليباف به دليل اينكه در دو انتخابات۸۴ و ۹۲ دوبار شكست خورده است، انتظار دارد اصولگرايان در كنار وي گزينه ديگري معرفي نكنند و فقط براي وي و به تنهايي «فرش قرمز» پهن كنند. به همين دليل آقاي قاليباف در صورت حضور انتخاباتي كانديداي ديگري از جريان اصولگرايي را در كنار خود تحمل نخواهد كرد. قاليباف به خوبي به اين مساله آگاهي دارد كه اگر اينبار نيز در انتخابات شركت كند و شكست بخورد لاجرم براي هميشه دوران مديريت وي در سطح كلان بسته خواهد شد.
- 16
- 5