احمد خرم، وزير راه و ترابري در دولت اصلاحات، در گفتوگويي که با خبرگزاري «خبرآنلاين» انجام داده، درباره موضوعات مختلفي ازجمله انتخابات سال ٩٦، تأثير فقدان هاشمي بر جريانهاي سياسي و نيز بازخواني استيضاح خود صحبت کرده است که گزيده آن در پي ميآيد. اين گفتوگو را الهه محمدي انجام داده است.
**فضا فضاي تککانديدايي نيست؛ اما رقيبگذاشتن براي حسن روحاني از سوي اصلاحطلبان و اعتداليون مطلوب نيست و خطرناک است؛ مگر اينکه به دلايلي مانند نهيکردن روحاني از کانديداتوري، رد صلاحيت او يا انصراف او، ما مجبور شويم که نفر ديگري را معرفي کنيم. تا اين موضوعات پيش نيايد، امکان رقيبتراشيدن براي روحاني وجود ندارد و بسيار خطرناک است.
**ما هيچ کانديدايي را به غير از حسن روحاني در نظر نگرفتهايم. با نزديکشدن به ثبتنام اطلاعات دقيقتري به دست خواهد آمد؛ چنانچه خطري براي کانديداشدن يا رد صلاحيت وجود داشته باشد، بايد دو،سه نفر که احتمال رأيآوردنشان وجود دارد، کنار آقاي روحاني باشند.
** پيشبيني من اين است که اصولگرايان با فوت آيتالله هاشمي بهعنوان يک وزنه تعادلي، به مسئله روز آنها تبديل و باعث انشقاق بيشتر بين تندروها و استفادهکنندگان از روشهاي خشونتآميز خواهد شد و اقشار زيادي از اصولگرايان به سمت اعتدال و پرهيز از خشونت ميروند؛ چون اميد اين طيف سياسي کشور به آيتالله هاشمي هم بود که بهعنوان يک تعديلکننده تأثيرگذار باشد. الان اين نقش را معتدلين اصولگرا بايد ايفا کنند.
**قاليباف، سعيد جليلي، ميرسليم و... در بين اصولگرايان هيچکدام رقيب روحاني نيستند. گزينههاي اصولگرا شايد بتوانند چند ميليون رأي هم بياورند؛ اما نميتوانند حسن روحاني را از ميدان به در کنند.
**به نظر من با فضاي جامعه و حضور بدنه اجتماعي، اصولگرايان امکان اينکه رأي روحاني را به سمت گزينههاي خودشان بکشانند، وجود ندارد. فوت آيتالله هاشمي هم گرايش به حسن روحاني را بيشتر کرد و برنده قطعي انتخابات سال آينده روحاني خواهد بود.
** استيضاح من يک استيضاح سياسي بود. همه کساني که آن استيضاح را امضا کردند، به دو چيز معتقد بودند: يکي اينکه من آدم بيعرضهاي نيستم و دوم اينکه مبتلا به فساد مالي و اخلاقي هم نيستم. مدير چه چيز ديگري بايد داشته باشد؟ آنها براي اينکه به بدنه دولت ضربه بزنند، بدون اينکه مستنداتي ارائه دهند، با سياسيکاري من را استيضاح کردند. مسئله قطار نيشابور را پيش کشيدند؛ درحاليکه دادگاه در آن زمان درباره آن پرونده حکم برائت داده بود؛ يا افتادن هواپيما در خرمآباد را پيش کشيدند که در سه ماه اوليه وزارت من بود که آن هم پس از بررسي از سوی کميته بررسي سوانح خطاي خلبان و پايينبودن قدرت موتورهاي توپولف بود. من هم در يک روز٩ هواپيماي توپولف را از رده خارج کردم.
** من بعد از دوران وزارتم ديگر هيچ علاقهاي به وزارت نداشتم. همان اول هم آقاي خاتمي به من نگفته بود که ميخواهد من را بهعنوان وزير معرفي کند و بدون صحبتکردن با من، من را براي رأي اعتماد به مجلس معرفي کرد. وقتي استيضاحم رأي آورد، خيلي خوشحال شدم. پدرم آن موقع زنده بود، به من زنگ زد و گفت هيچ ناراحت نباش، من تمام نطقها را گوش دادم و هيچ جمله محکمهپسندي پيدا نکردم. من هم به پدرم گفتم که خوشحالم که هيچ چيزي به من نتوانستند بچسبانند. بعد از فرداي استيضاح پروندهاي ساختند و به قوه قضائيه فرستادند و پس از گذشت چهار ماه از استيضاح قاضي در گزارشي که به رئيس قوه داد، گفت که هيچ تخلف و سوءاستفادهاي نبود؛ وگرنه من آن را پيدا کرده بودم.
- 18
- 3