محمدکاظم پور سالهاست که عکاس شخصی آیت الله هاشمی است. او که روزهای زیادی را با «آیت الله» گذرانده خاطرات ناب و زیادی از ایشان در سینه دارد.
کاظم پور در گفتگو با «انتخاب» ماجرای عکس «فیس تو فیس» آیت الله هاشمی و احمدی نژاد را روایت می کند و می گوید: یکی از دیدار کنندگان پرسید؛ «حاج آقا با توجه به عکسهای انتشاریافته از جلسه مجمع، ما متوجه رابطه دوست و دشمنی شما با آقای احمدینژاد نشدیم» ایشان در پاسخ گفت: «من با هیچ کس مشکلی ندارم، فقط به فکراین انقلاب و کشورم هستم و دوست دارم کشور رو به پیشرفت باشد تا پسرفت.»
عکاس شخصی «آیت الله هاشمی» که در روز وداع با ایشان، نیز عهده دار عکس برداری از مراسم «آیت الله» بود، توصیف خاصی از بدرقه ایشان از سوی مردم دارد. کاظم پور می گوید: آن روز با اینکه جمعیت بسیار فشرده بود، به هر طریقی خودم را به بالای ماشین رساندم. وقتی مستقر شدم و از بالا این همه جمعیت را دیدم، واقعاً مانده بودم و به یاد لحظهای افتادم که امام رحلت کرده بودند. تابوت مثل نگینی بین جمعیت بود.
کاظم پور همچنین واکنش آیت الله هاشمی به ماجرای عدم موفقیت ایشان در انتخابات ۸۴ را به یاد می آورد که «آیت الله» به یکی از دیدارکنندگان که گریه کنان از نتیجه انتخابات تاسف می خورد، می گوید: زیاد خودتان را اذیت نکنید. اینها چیزی نیست که برایش تاسف بخورید.
متن کامل گفتگوی «انتخاب» با محمدکاظم پور عکاس شخصی آیت الله هاشمی را در زیر بخوانید:
به عنوان کسی که سالهاست در محضر آیتالله هاشمی بودهاید، بفرمایید اولین بار ایشان را کجا دیدید؟
- اولین بار ایشان را در سال ۷۴ در افتتاح سدّ کارون دیدم. من در یک گروه مستندساز زیر نظر وزارت نیرو فعالیت میکردم.
چند سال سابقه عکاسی جلسات ایشان را دارید؟ از سال ۷۷ تا الان در محضر ایشان بودم که افتخار این را داشتم که هم تصویربردار و هم عکاس ایشان تا سال ۸۲ از سال ۸۲ به بعد با توجه به اینکه یکی از همکاران مسئولیت تصویربرداری را به عهده گرفت، من فقط عکاسی میکردم.
چه شد كه جذب دفتر آيتالله شديد؟
سال ۷۵ از طریق یکی از دوستان که در اداره سمعی و بصری نهاد ریاست جمهوری بود، به علت اینکه در آن دوران کارهایشان زیاد بود، من بصورت پروژه ای از بعضی برنامه های مرحوم دکتر حبیبی عکاسی یا تصویربرداری می کردم تا اینکه سال ۷۶ که حاج آقا به مجمع رفتند و مجمع کلا از ریاست جمهوری جدا شد.
آقای سلیمانی مشاور و مدیر کل روابط عمومی مجمع پرسید که آیا می خواهی در مجمع کارکنی ؟ من هم با علاقه تمام پذیرفتم و مشغول به کار شدم.
خاطرهای قابل توجه و ناگفته از ایشان را بفرمایید؟
- خاطرات زیادی از ایشان دارم. آخرین خاطره من مربوط به نوروز امسال است. در نوروز امسال من میدیدم که خانم فاطمه هاشمی مدام عکس از ایشان در فضای مجازی میفرستند، مثلاً عکس سفره هفتسین یا عکسی که در حال مطالعه بود، قرار شد که یک روز برای بازدید به عسلویه برویم. من در هواپیما دیدم که فاطمه خانم و حاج آقا تقریباً کنار هم نشستند.
همان لحظه دوربین را روی صندلی کناری حاج آقا گذاشتم و گفتم حاج آقا این دوربین تحویل شما و به دخترتان بدهید. ایشان کلی خندید و گفت: چرا؟ مگه چی شد؟ گفتم: ظاهراً فاطمه خانم می خواهند جای من را بگیرند و از شما عکس میگیرد و در فضای مجازی پخش میکند و کار را از دست من گرفته، خندید و گفت: فاطی بگذار ایشان کار خودشان را انجام بدهند.
رفتار ایشان با کارمندان مجمع تشخیص منجمله جنابعالی چطور بوده است؟
- رابطه ایشان با من بسیار خوب بود، طوری بود که من احساس پدر و فرزندی را با ایشان داشتم نه من بلکه اکثر کارمندان مجمع، هر کسی مشکلی داشت با ایشان مطرح میکرد، ایشان تا جایی که میتوانست، حل میکرد. آقای هاشمی جاذبه داشت و دافعه نداشت. یک اخلاق خیلی خوب ایشان این بود که دوست نداشت کسی از ایشان رنجیده شود.
آیا پیش آمده که ایشان از انتشار عکسی ناراحت شوند و به شما تذکر دهند؟
- خیر، معمولاً من هر برنامه ای را که عکاسی میکردم، چند عکس از آن برنامه انتخاب میشد و به تأیید آقای سلیمانی، مشاور و مدیرکل روابط عمومی و تبلیغات که میرسید، به سایتها و خبرگزاریها ارسال میشد. اما یک مرتبه من از جلسه مجمع و حاشیههای آن در زمان آقای احمدینژاد عکس گرفتم که عکسهای آن جلسه بازتاب زیادی داشت. یکی از عکسها خندیدن فیس تو فیس آقای هاشمی و احمدینژاد بود.
- 10
- 6