ظرفیتی برای انتخابات مجلس؟/ضربه جمنا به اصولگراها

عضو جبهه ایستادگی گفت: بیانیه حمایتی و کم اثر جامعه روحانیت از رئیسی که رأی نشد. یک خواننده زیرزمینى هم از رئیسى حمایت کرد آیا فالوئرهاى او عاشقانه به حرفش عمل کردند؟

انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به پایان رسید اما گویا برای عقلای اصولگرایان تازه اول راه است تا تحلیل های منطقی خود را به رخ جمنا بکشند و بگویند این روزها را پیش بینی می کردند اما تمامیت خواهان نواصولگرا راهی را رفتند که کسب نتیجه شکست کاملا واضح و مبرهن بود.

حسن بیادی از فعالان سیاسی اصولگرا هنوز هم معتقد است جمنا باندی بود که عامل شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری شد. عضو جبهه ایستادگی می گوید اگر اصولگرایان در همین قالب و چارچوب پا به میادین رقابت های سیاسی آینده نتیجه ای جز شکست عایدشان نمی شود.

آینده سیاسی سید ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف از دیگر موضوعاتی بود که بیادی درباره آنها با خبرآنلاین به گفتگو پرداخت.

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار رأی آورد، برخی همچون آقای حداد عادل این رأی را سرمایه برای جریان اصولگرایی توصیف می کنند، آیا همه این آرا متعلق به آقای رئیسی بود یا آنکه اگر هر کسی دیگری هم جای او بود این مقدار رأی را می آورد چون حمایت تشکیلات اصولگرایان را پشت خود داشت؟

سال ۸۸ همه سلایق اصولگرا جمع شدند و به آقای احمدی نژاد رأی دادند. آقای احمدی نژاد در آن انتخابات ۲۴ میلیون رأی آورد اما اصولگرایان معتدل در این دوره از آقای روحانی حمایت کردند و ستاد تشکیل دادند. امروز اصولگرایان بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ باید قبول کنند که ۸ میلیون آرای آنها ریزش کرده است. به عبارت دیگر معتقدم اصولگرایان دچار ریزش منطقى در پایگاه اجتماعی خود شده اند. البته جامعه اصولگرایی خارج از افراطيون تماميت خواه ،هم بزرگ و هم منطقی است اما باندهای متصل به قدرت و ثروت كه به اين نام فعالیت سیاسی می کنند فعاليتشان هيچ تناسبى با منافع ملى و نظام اسلامى ندارد.

شما قبل از انتخابات می گفتید جمنا باند است.

آن نظر را الان هم دارم و به طور شفاف گفته و می گویم.

برخی تحلیلگران همچون شما معتقدند ضعف تشکیلاتی جمنا به پایگاه اجتماعی اصولگرایان ضربه زد اما در مقابل کسانی هم هستند که می گویند گفتمان اصولگرایی دیگر جذاب نیست و نیاز به بازنگری دارد. آیا دیدگاه دوم را هم قبول دارید؟

نمی شود گفت افكار و حرفهاى اصولی در جامعه جایگاه ندارد اما کسانی فقط به دنبال قدرت هستند و به هر شکلی می خواهند به آن دست پیدا کنند، برای نیل به اهداف غير منطقى و گاهاً ناصواب نیز حاضرند قانون، علم ، تجربه و شایسته سالاری را زیر پا بگذارند. تمامیت خواهی این افراد است که به زندگى مردم و كلاً به نظام اسلامى ضربه زده و می زند و جوانان پرانرژى و پاك و تحصيلكرده جامعه را دلسرد نموده و مي نمايند.

اگر اصولگرایان در قالب دیگری مکانیزم انتخاباتی خود را شکل می دادند، آرای آقای رئیسی بیشتر می شد؟

آنها که آقای رئیسی را جلو انداختند نه از سر خیرخواهی، دوستی و مروت بلكه این کار را از سر حسادت انجام دادند.

چرا می گویید برخی به خاطر حسادتی که به آقای رئیسی داشتند او را ترغیب کردند تا نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود؟

چون آینده روشن تری را برای ايشان براساس شايعات محتمل می دیدند.

در واقع معتقدید آنها می خواستند این ظرفیت بالقوه بسوزد تا دیگر آقای رئیسی نتواند در آینده برای سطح ریاست جمهوری کنشگری داشته باشد؟

بله، دیگر آقای رئیسی در سطح ریاست جمهوری قدرت کنشگری نخواهد داشت. مخالفان آقای رئیسی الفاظ مناسبی را برای او به کار نبردند و به وضوح يكسرى هم از طريق رسانه هاى بيگانه تغذيه مي گرديدند. علاوه بر آن دوستى خاله خرسه اى بود كه بعضى از اطرافيان ايشان با کارهایی ناشايسته و ابتدايى انجام مي دادند. همچنين هزینه هاى گزافى بود که از طريق همه نامزدهاى انتخاباتى از جمله آقاى رئيسى صورت گرفت اين ناهنجاريها در تاریخ ثبت و نوشته می شود و اصولا این نوع حركتهاى غيرقابل قبول و غير شرعى در تاریخ توسط نزدیکان نوشته و منتشر می شود و بالاخره آیندگان قضاوت خواهند کرد.

اگر نامزد نهایی اصولگرایان آقای رئیسی نبود و آقای قالیباف به عنوان نامزد نهایی آنها انتخاب می شد آیا همین میزان آرا یعنی ۱۵ میلیون و ۷۰۰ رأی به دست می آمد یا امکان داشت که وزن آرا کمتر یا بیشتر شود؟

معتقدم کنار رفتن آقای قالیباف زیاد اثری در آرای آقای رئیسی نداشت چون ۶۰ درصد آرای او به سمت آقای روحانی رفت. ۴۰ درصد دیگر هم بین سایر نامزدها تقسیم شد. در حالیکه اگر آقای قالیباف در صحنه می ماند و آقای رئیسی کنار می رفت، هر چند دوباره آقای روحانی با رأى كمترى در دور اول رئیس جمهور می شد اما احتمال ضعيف هم وجود داشت كه انتخابات به دور دوم برود.

یعنی معتقدید آرای آقای قالیباف بیشتر از آقای رئیسی می شد اگر او نامزد نهایی اصولگرایان لقب می گرفت؟

بله. همین طور است.

به نظر شما آقای قالیباف می تواند راه آقای عارف را برود. آقای عارف سال ۹۲ به نفع آقای روحانی کنار رفت و همین مسئله در نتیجه ای که رقم خورد موثر بود، بعد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را سامان داد و زمان انتخابات مجلس دهم سرلیست اصلاح طلبان در تهران شد، به نظر شما آقای قالیباف می تواند راه عارف را برود؟

این دو با هم در تصمیم گیری های سیاسی قابل قیاس نیستند. به نظر من کسانی که مشاور آقای قالیباف هستند و ايشان از مشاوره های آنان استفاده نكرده ولى متأثر است، همیشه در انتخابات گذشته و حال آقای قالیباف را صادقانه به مسلخ برده اند؛ یعنی هیچ گاه برای او خیرخواه نبودند تا جايى كه من احتمال ميدهم كه شايد اين مشاورين نفوذى باشند والله اعلم.

پس به نظر شما آقای قالیباف نمی تواند در انتخابات مجلس یازدهم برای اصولگرایان ظرفیتی ایجاد کند؟

آقای قالیباف می تواند برای انتخابات مجلس یک ظرفیت برای اصولگرایان ایجاد کند اما نه همه ظرفيتها را. در مجموع شخصیت هایی همچون آقای قالیباف و آقای رئیسی باید تصمیم بگیرند و تکلیف خود را روشن کنند که سیاسی هستند یا خیر. نمی شود هم از حزب فرار کنند و هم از مواهب حزب برخوردار شوند. البته اين نقيصه درباره ديگرسیاسیون طراز اول كشور صدق مي كند. یکی از دلایل عدم موفقیت جمنا، همان گله مندی اكثريت کسانی بود که خود را به عنوان نامزد در آن مکانیزم مطرح کردند. دلیل گله مندی آنها نیز تمامیت خواهی پشت پرده جمنا بود. من يقين دارم نظر پشت پرده جمنا بر آقای قالیباف نبود و کس دیگری را مدنظر داشتند. من دوستان نزديك آقای قالیباف را در جريان اين امر مهم گذاشتم اما آنها توجه نکردند.

یعنی شما به اطرافیان آقای قالیباف اطلاع دادید که جمنا نظرش بر آقای رئیسی است و با این وضعیت بهتر می دانید که آقای قالیباف نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشود؟

شايد باور نكنيد كه نظر پشت پرده جمنا حتى بر آقای رئیسی هم نبود. آقای رئیسی از مکانیزم جمنا جدا شد و به طور مستقل اعلام کاندیداتوری کرد، این مسئله را ظاهراً در اطلاعیه خود آورد.

اگر پشت پرده جمنا بر حمایت از آقایان قالیباف و رئیسی نظر نداشت پس می خواست چه کسی را نامزد خود قرار دهد؟

بالاخره یک نفر را می آوردند. ببنید در رأی گیری های جمنا چه کسانی اول بودند. آقای زاکانی و بذرپاش اول بودند بعد آقای قالیباف قرار داشت. حتی نگذاشتند آقای رضایی رأی بیاورد تا جزء ۱۰ نفر باشد. یعنی پشت پرده جمنا از بسیاری از سیاسیون ما براى مشروعيت خود سوء استفاده کرد.

در واقع می گویید پشت پرده جمنا بر حمایت از آقای زاکانی نظر داشت اما چون حضور او تأیید نشد، نظر به طرف حمایت از آقای رئیسی تغییر کرد؟

البته آقاى زاكانى يكى از ظرفيتها هستند و براى خود جايگاهى هستند اما خلاصه بگويم جمنا  آدم زیاد داشت و رأی گیری هایی هم که انجام می شد، نتیجه اش از پیش تعیین شده بود.

در حوزه تشکیلاتی هم نقدی به اصولگرایان وارد است چون امروز آقایان ناطق، باهنر، لاریجانی و ولایتی در حاشیه قرار گرفتند و به نوعی جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان مدیریت درون اردوگاهی جناح اصولگرا را به دست دارند، شما این نقد را قبول دارید؟

اسم نمی آورم اما پشت پرده جمنا گروهی تمامیت خواه و متصل به قدرت و ثروت است.

آینده جمنا چه خواهد شد؟

هیچ. همین نتیجه ای که در انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شورای شهر تهران به دست آورد و با اين بى تدبيرى ها بهتر از اين هم نخواهد شد.

یعنی معتقدید اگر اصولگرایان با همین مکانیزم بخواهند پیش بروند دوباره شکست خواهند خورد؟

بله، قطعا پيروز ميدان نخواهند بود.

آیا باندی که پشت پرده جمنا است می گذارد اصولگرایان به سمت مکانیزم دیگری بروند؟

بخواهند و نخواهند اصولگرایان به سمت مکانیزم دیگری رفته اند، آنان ديگر از كسى اجازه نخواهند گرفت.

اما انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نشان می دهد که پشت پرده جمنا هدایتگر جامعه اصولگرایی بود و اجازه نداده که مدیریت صحنه تغییر کند؟

اصلا این طور نیست، بيش از سی گروه اصولگرا در همین انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ از آقای روحانی حمایت کردند و حتی مي توان حدس زد كه  غاطبه روحانیت در كشور از آقای روحانی حمایت کرد.

پس چرا جامعه روحانیت مبارز به نفع آقای رئیسی بیانیه داد؟

بیانیه که رأی نیست. باید دید بیانیه چقدر اثرگذار است و چه كسى به آن عمل مي كند براى مثال يك خواننده زيرزمينى هم از آقاى رئيسى حمايت كرد آيا فكر مي كنيد فالوئرهاى او عاشقانه به حرفش عمل كردند؟.

به نظر شما بیانیه جامعه روحانیت مبارز در حمایت از آقای رئیسی چقدر اثرگذار بود؟

به نظرم خيلى كم اثربود فلذا اگر اثر داشت كه آراء مساجد اين نبود.

اما گفته می شود که آقای رئیسی را آقای موحدی کرمانی به صحنه انتخابات ریاست جمهوری آورد.

بله، متاسفانه من هم این خبر را شنیده ام.

خوب اگر نمی خواستند آقای رئیسی رأی بیاورد پس چرا برای راضی کردن آقای رئیسی اینقدر رایزنی کردند؟

متأسفانه ظاهر و باطن بعضى از سیاسیون ما به دلائل گوناگون یکی نیست چون ما احزاب قدرتمند منتطقى و كاربردى نداریم که سیاسیون ما روی یک ریل مشخص و بدون تهديد و ارعاب حرکت کنند اگرچه سطح توان سياسيون ما بعنوان مشت نمونه خروار در مناظره ها مشخص شد و بسيار شفاف ميزان علاقمندى خود را به نظام و همچنين كيفيت و توانمندى مديريت اجرايى و ميزان برخوردارى از تجربه و صداقت مديران طراز اولمان را بجهان نشان دادند اما غافل هستند كه اين مملكت از  صاحب فرزانه عاقل حكيم بهره منداست و در اين انتخابات مردم و رهبرعزيزشان با مشاركت عالمانه و صادقان و نيز حضورحداكثرى خود پاى صندقهاى سرنوشت ساز رأى پيروز ميدان بودند و آراء آنان بدون استثنا مقبول ودر نزد خداوند تبارك وتعالى مأجورند انشاءالله.

امید کرمانی‌ها