مالک ساختمان شماره ۱۶۰۰ خیابان پنسیلوانیا این روزها آشکارا نشان داده است که از یک مالیخولیای شدید رنج میبرد. بیماریای که در توصیف آن آمده است : ترس، فرار و تخریب جهان پیرامون از سوی فرد مبتلا انجام می شود. حالا مالیخولیا ترامپ، او را مجاب کرده است تا برای جامه عمل پوشاندن به وعده کمپین های انتخاباتی اش یعنی «آمریکا را دوباره عالی کن» باید همچون پدری مالیخولیایی عمل کند که در راستای حراست و حفاظت از همسر و فرزندانش حلقه خانواده خود را تنگتر و تنگتر میکند و از ارتباط با دنیای خارج از چارچوب خانه اجتناب می نماید تا مبادا خانواده اش در معرض مخاطرات احتمالی قرار بگیرند.
مالیخولیای ترامپی اکنون در حال سوزاندن تدریجی و یک به یک تمامی ریشههای بذرهایی است که باراک اوباما در طول ۸ سال ریاست جمهوری اش کاشته بود. پس از وضع قانون منع ورود اتباع شش کشور به خاک آمریکا، کشیدن دیوار در مرز با مکزیک، خروج از معاهده محیط زیستی پاریس؛ قطع رابطه با کوبا و همینطور افزایش فشار بر ایران تازه ترین دستاوردهای مالیخولیای ترامپی محسوب میشود!
رئیس جمهوری ایالات متحده به دنبال تصویب قانون تحریم های غیر هسته ای ایران در کنگره آمریکا شب شنبه در جمع خبرنگاران ظاهر شد. سخنرانی او پیرامون دو اتفاق حائز اهمیت بود. دونالد ترامپ در کمال شگفتی از قطع رابطه با کشور کوبا سخن گفت. آشتی و برقراری ارتباط تجاری و دیپلماتیک با کوبا رویدادی که پس از ۵۴ سال قطع رابطه در واپسین ماه های ریاست جمهوری باراک اوباما رخ داده بود و بسیاری از آن به عنوان دستاورد ارزشمند دولت اوباما یاد می کردند. اما ترامپ اعلام کرد که بهبود روابط آمریکا با کوبا را که در دولت باراک اوباما انجام گرفته بود، «کاملا» لغو میکند و منع گردشگری آمریکاییها در کوبا دوباره برقرار و تحریمها علیه هاوانا اعمال میشوند. علت این اقدام را هم زندانیان سیاسی کوبایی در هاوانا اعلام کرده و گفته است تا زمانی که زندانیهای سیاسی در کوبا آزاد نشوند، آمریکا تحریم این کشور را رفع نخواهد کرد.
اما «ایران» بخش دیگری از سخنرانی ترامپ را به خود اختصاص داده بود. او دراظهاراتی صریح پیرامون کشورمان عنوان کرد که: «آنها (دولت اوباما) با دولتی توافق کردند که دائماً در منطقه خشونت و بیثباتی میپراکند (!) و در ازای این توافق هیچ چیز به دست نیاوردند.» ترامپ اضافه کرد: «آنها (ایرانیها) به سختی برای همه چیز تلاش کردند، اما ما به اندازه کافی سخت تلاش نکردیم. اما اکنون دیگر آن روزها به سر آمدهاند.
حالا ما کارتها را در دست داریم.» این اظهارات رئیس جمهوری آمریکا ، واکنش هایی را از سوی سران نظام ایران به همراه داشته است، واکنش هایی که بوی نگرانی از آن به مشام می رسد. به طوری که حسام الدین آشنا، مشاور حسن روحانی در توئیتی چنین نوشته است: «در مواجهه با آمریکای دوره ترامپ، بیش از همیشه به راهبری های رهبری، تدبیر دولت و امید افزایی در میان مردم نیازمندیم. روزهای دشوار در راه است؛ وحدت را نشکنیم. » البته نوع رویکرد جناح های مخالف دولت اندکی متفاوت است به گونه ای که بر روی مالیخولیای ترامپی موج سواری کرده و به جای چاره جویی برای مقابله با رفتارهای آمریکا، به عیب جویی از دولت یازدهم پرداخته اند و برخوردهای ایالات متحده را ناشی از دیپلماسی دولت حسن روحانی می پندارند.
باید در نظر داشت که ترامپ در حال پوشاندن جامه عمل به وعده هایی است که در کمپین های انتخاباتی اش سر می داده و یکی از این قول ها نیز مقابله با ایران بوده است. در مورد واکنش حکومت ایران به اقدامات اخیر آمریکا، نگرانی برخی دولتمردان از این برخوردها، نحوه مواجهه دولت حسن روحانی با موج سوارانی که از تحریم ایران توسط ایالات متحده خشنود هستند و همینطور تحلیل رفتارهای دونالد ترامپ؛ آفتاب یزد با دکتر احمد نقیب زاده، تئوریسین جریان اصلاحات و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به گفتگو پرداخته است که در ادامه می خوانید:
آقای دکتر لغو بهبود رابطه با کوبا، کنار گذاشتن قرارداد پاریس و همین طور افزایش فشارها بر ایران از تازهترین سیاستهای اتخاذ شده توسط دونالد ترامپ است. تحلیلتان از این سیاستهای جدید رئیس جمهوری آمریکا چیست؟
ببینید، ترامپ انتخابی است که مردم آمریکا کردهاند و الان هم پشیمان به نظر میرسند. در شرایط فعلی که دنیا احتیاج به آرامش دارد، ترامپ هر روز به تغییر رای و عقیده میپردازد و این اتفاق بحران آفرین است. از جمله در مورد ایران فارغ از سایر تصمیمهایش؛ اگر قدرت انجام کاری در خصوص کشورمان را داشته باشد، دست به انجام آن میزند. این وظیفه ماست که در عین حفظ صلابت خود، بهانهای به دستش ندهیم و آمادگی هرگونه اتفاقی را هم داشته باشیم.
البته باید در نظر بگیریم که هر جا ترامپ سر و صدا میکند، در مواجهه با مقاومتها، عقبنشینی مینماید ولی در همان حوزههایی هم که مقاومتی صورت نمیگیرد خطرناک ظاهر میشود. مثلا در مورد کوبا تمامی روابطی که پس از گذشت ۵۴ سال به وجود آمده بود همه را نقش بر آب کرد. ترامپ از انجام رفتارهای احمقانه ابایی ندارد. به همین دلیل است که میگویم ما باید برای روزهای سختتری آماده باشیم.
بنابراین سخنان شب شنبه او در جمع خبرنگاران مبنی بر اینکه دیگر آن روزها برای ایران به سر آمده و اکنون کارتها در دست ماست، نمیتواند یک بلوف سیاسی باشد
بله. ایالات متحده به شدت درحال کار برای افزایش فشارها بر ایران است و به دنبال راههایی برای برخورد با ایران است و در پی براندازی است. در این طرح براندازی هم به دنبال کسانی میگردند که با آنها همراهی نمایند و متاسفانه سازمان تروریستی مجاهدین (منافقین) در آمریکا به صورت فعالانه کار میکند و در حال همکاری با آمریکاست. در چنین شرایطی وظیفه همه نهادها و ارگانها این است که در جهت همدلی و همبستگی ملی گام بردارند.
آنچه مایه تاسف است آن است که درست در زمانی که کشور نیازمند همدلی و همبستگی است، از جانب برخی افراد سخنان ضد و نقیضی بیان میشود که میتواند بحرانزا باشد. باید مسئولان متوجه حساسیت مقطع زمانی که در آن زندگی میکنیم، باشند.
آقای دکتر! تحریمهای اخیر کنگره میتواند تهدیدی برای برجام باشد؟
این تحریمها خطری را به شکل مستقیم برای برجام ایجاد نمیکند. زیرا آمریکاییها قصد دارند تا برجام را با خود ایران دوباره به مذاکره بگذارند اما به هرروی، به بهانههای دیگر تحریمهایی را وضع کردهاند که برای ایران مزاحمتزا است، اما به نظر نمیآید که بخواهند به ابطال برجام فکر کنند یا آن را به کلی کنار بگذارند.
به نظر میرسد رفتارهای اخیر ترامپ سیاستمداران داخلی را نیز نگران کرده است به طور مثال حسامالدین آشنا اخیرا در توئیتی گفته است که در مواجهه با آمریکای ترامپ به راهبردهای رهبری و تدبیر دولت نیاز داریم. اکنون واکنش سیاستمداران ایران نسبت به آمریکای ترامپ چه باید باشد؟
واقعیت این است که رفتارهای اخیر آمریکا جای نگرانی دارد. به باور من، مسئولان باید با یکدیگر همدلی بیشتری نشان دهند که نمیدهند. چون در حال دامن زدن به تناقضها و اختلافات جناحی شان و در پی تسویه حساب سیاسی هستند. در چنین مقطع زمانی، بازیهای حزبی و جناحی چه ضرورتی دارد؟ متاسفانه گروههایی هستند که هر دولت اصلاح طلبی که روی کار میآید رفتاری با آن دارند که انگار آن دولت، دولت رژیم صهیونیستی است! تمام تلاشهایشان را به کار میبندند تا شکست بخورد و نتواند در میان مردم محبوبیتی کسب کند. این رفتارها اشتباه فاحش است.
چرا که سرخوردگی در میان مردم ایجاد میکند و در نهایت بدنه نظام از ناامیدی و سرخوردگی ملتش آسیب میبیند. به هر صورت در شرایط امروز که در داخل کشور صحبتهایی در خصوص آینده سیاسی ایران در سطح کلان میشود و از طرف دیگر، فشارهای خارجی که وجود دارد، نیازمند یک اتحاد ملی است نه عقدهگشایی. در این میان، البته نباید نقش عربستان و فشارهایش را نادیده گرفت. عربستان بسیار دلخور و سرخورده است و برداشتش این است که بین مرگ و زندگی یکی را باید در مواجهه با ایران برگزیند. ایران سعودیها را در وضعیتی قرار داده که انتخابش میان مرگ و حیات است. در نتیجه با تمام قوا قصد برخورد با ایران را دارد.
نکته دیگر افزایش حجم فشارهای داخلی است. به هر حال برخی دلواپسان از تحریمها و فشارهای جدید خشنود هستند. حسن روحانی برای مواجهه با این جبهه چه سیاستی را باید پیش بگیرد؟
مواضع آقای روحانی رسمی است و حساب شده اما مواضع دلواپسان صورتی غیررسمی دارد. آنها را من بیعقلانی میدانم که تنها چهار سوی سبیل خود را میبینند و در نظر نمیگیرند که مملکت در چه شرایطی قرار دارد.
بین مسئولان که به خارج سفر و در آنجا اقامت داشتهاند و آنهایی که تا به حال به خارج از کشور نرفتهاند یک فرق عظیم و یک شکاف عمیق وجود دارد. آنهایی که سفر نکردهاند و در داخل بودهاند بسیار خودبین و خود بزرگ پندار هستند درحالی که قدرت دیگران را نادیده و دستکم میگیرند و برای منافع کوچک و مواضع ایدئولوژیکشان کشور را به مخاطره میاندازند و تمام دستاوردهای ۳۷ ساله انقلاب را از میان میبرند.
به هر تقدیر من فکر میکنم دولت باید به وزارت خارجه نقش بیشتری بدهد و بعد هم اینکه کار خود را به شکلی مستقل و به دور از متاثرشدن از این جریانات انجام دهد و بقیه مسئولان هم از دولت حمایت کنند چون دولت روحانی جزو معدود دولتهایی است که میداند نیازهای ما در عرصه بینالمللی چیست و از علم دیپلماسی برخوردار است.
برخی تحلیلگران مسائل بینالملل بر این باورند که اکنون ایران میبایست نظر کشورهای اروپایی را جلب کند و حمایت آنها به خود را برانگیزاند. آیا واقعا میتوان به اروپای منهای آمریکا تکیه کرد؟
من با این نظر موافقم که اروپاییان شریکای قابل اعتمادی هستند، چرا که به شدت از سیاستهای ترامپ و جنگ افروزیهایش دلخور هستند. متاسفانه در ۸ سال دولت نهم و دهم نتوانستیم روابط خوبی را با اروپا برقرار کنیم و این فرصت را از دست دادیم و به این موضوع توجه نکردیم.
اکنون هم دیر نشده است. هم به دلیل شکافی که در دو سوی آتلانتیک ایجاد شده است و هم به خاطر نیاز ما به آنها میتوان در جهت افزایش بهبود روابط با آنها کوشید چرا که اروپاییان از جنگ و درگیری در منطقه خاورمیانه بیمناک هستند و میدانند که به دلیل دارا بودن مرز مشترک با خاورمیانه تمامی نابهسامانیها به کشورهای آنها هم سرایت میکند. خب این یک تصمیم و نگاه خوبی است که نسبت به خاورمیانه اتخاذ کردهاند. درحالی که آمریکاییها به دور از صحنه قرار گرفتهاند و از جنگ و خونریزی و آتش سوزی در منطقه ابایی ندارند و فکر میکنند که دامن آنها را نمیگیرد.
از همین نگاههای مثبت اروپایی ها باید بهره برد و به دنبال افزایش روابط بهتر با اروپا بود. البته که اروپاییان هم به دنبال خواستههایی هستند و ما نمیتوانیم همزمان هم روابط بسیار گرمی با روسیه داشته باشیم و در عین حال با اروپاییان هم ارتباطات نزدیکی برقرار کنیم. گو اینکه در ماههای اخیر با روسیه نیز اروپا مذاکراتی داشته و درصدد حل مشکلاتش بوده است تا به روابط بهتری برسند. باید توجه داشت که روابط بینالملل هم چون جدولی است که باید عناصرش را کنار هم چید و بهترین آن را انتخاب کرد اما به هر روی، به باور من همواره اروپا یک گزینه بسیار مناسبی بوده است برای ما. چون نه برخوردار از آن نگاههای سطحی آمریکاییها هستند و نه به دنبال ماجراجوییاند. خود این مسئله میتواند برای ایرانمثبت باشد.
- 19
- 5