بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
جریان اصلاحات همیشه اعلام کرده که به دنبال سهمخواهی از دولت نیست. با توجه به حمایت تمام قد اصلاحطلبان از آقای روحانی به نظر شما رئیسجمهور چگونه پاسخی به حمایت اصلاحطلبان خواهد داد؟
این نوع مناقشات، اختلاف سلیقهها و پیامهای تلخ که در درون جبهه اصلاحات و اعتدال پیش میآید بسیار پیام بدی دارد و چه از جانب اطرافیان دولت و چه از جانب اصلاحطلبان پسندیده نیست و راه به جایی نخواهد برد. آقای روحانی از یک سو به اعتبار صلاحیتهای ظاهری و قابلیتها و توانمندیهای شخصی و از سوی دیگر به اعتبار تجربههای تاریخی طولانیمدت در موقعیتها و مناصب سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک و پارلمانی در کشور و هم به اعتبار همراهی و همدلی که از ناحیه جریان اصلاحات با او صورت گرفت پیروز رقابتهای انتخاباتی شد و موقعیت ریاستجمهوری در اختیار او قرار گرفت. طبعا فعالیتهای سیاسی و مشارکت در این گونه فعالیتها یک امرجمعی است، متعلق به هیچکس نیست و همه دست به دست هم میدهند و یک پروژه سیاسی را به نتیجه میرسانند.
با همه معبرها و گذرگاههایی که ما در انتخاباتهای ۹۶،۹۴،۹۲ داشتیم به همت، تلاش و تدبیر جریان اصلاحات، نیروهای موثر و چهرههای شاخص و همدل این برکات و ثمرات به بار نشست. ما بارها و بارها از اردوگاه اصلاحطلبان و از ناحیه چهرههای شاخص اصلاحطلبی این پیام را به جامعه سیاسی ایران منتقل کردیم که آقای روحانی فوق انتظار اصلاحطلبان ظاهر شد. امروز آقای روحانی در عرصه فعالیتهای سیاسی و مدیریتی به حدی شکوهمند، موثر و راهگشا ظاهر شده که تمام منویات، دغدغهها و مطالبات اصلاحطلبان را پوشش داده است.
از این جهت زمانی که در چنین موقعیتی، شخصیتی با قاعده و ریشه اصولگرایی در عرصه رقابتها ظاهر شده، با گفتمان اصلاحطلبی و حمایت اصلاحطلبان به پیروزی رسیده و نگاه او به افق پیش رو و آینده مثبت و قابل احترام و اعتناست اصلاحطلبان چه انتظاری بیش از این میتوانند داشته باشند؟ اینکه همواره ذهن ما معطوف به این باشد که چه کسی به چه پستی رسیده خطر بزرگی است که ما را تهدید میکند. معتقدم کسانی که به گفتمان اعتدال و اصلاحطلبی پایبند هستند بیش از آنکه دنبال نصب چهرههای مورد نظر خود در موقعیتهای سیاسی اجرایی باشند در مقام تعقیب گفتمان اعتدالگرایی و اصلاحات هستند که آیا این گفتمان مسیر رو بهرشد خود را طی میکند و به مسیر گذشته خود وفادار است و به شعارهای انتخاباتی خود پایبند است؟ اگر چنین بود نتیجه حاصل است.
امروز زمانی که افق پیش رو و عملکرد آقای روحانی و شیوه حضور سیاسی او در همه بزنگاههای کشور را بررسی میکنیم هیچمنافات و مرزی با اصلاحطلبان از منظر سیاسی از ناحیه آقای روحانی مشاهده نمیشود. بنابراین طبیعی است که باید به صورت یکپارچه از او حمایت کنیم. ما در دولت اصلاحات نیز شاهد بودیم که عزیزی با چهرهای کاملا اصلاحطلبانه مسئولیتی گرفته و در عملکرد موفق نبوده یا شخص دیگری با ظرفیتهای کمتر اصلاحطلبانه عمل کرده و موفق بوده، نباید اینها را از نظر دور بداریم.
من فکر میکنم به اختلافات میان دولت و اصلاحطلبان نباید بیش از یک سوء تفاهم بها داد و باورمان این باشدکه فقط به گفتمان فکر کنیم و حتما آقای روحانی آنچنان عمل خواهد کرد که نقطه بهینه را تامین کند. نقطه بهینه، چنان که از آن برمیآید، بهترین نقطه است، حرکت در مسیر بهینه یعنی مسیری که در شرایط موجود بهترین تصمیم گرفته شود. فکر میکنم آقای روحانی نیز به این تصمیم در هرشرایطی پایبندی خود را نشان داده است.
در انتخابات سال جاری شاهد مواضع اصلاحطلبانهتری از آقای روحانی نسبت به سال۹۲ بودیم. به نظر شما این گرایش اصلاحطلبانه در دولت دوازدهم تا چه اندازه نمود خواهد یافت؟
اصلاحطلبان باید بدانند که از شخصیت درستی حمایت میکنند. آقای روحانی بهترین گزینه است. اگر عکس این قضیه فکر کنیم، باید بگوییم اگر غیر از آقای روحانی بود، چه؟ اگر آقای روحانی میگفت من برای انتخابات آمادگی ندارم اصلاحطلبان چه میکردند؟ سر از پا نشناخته و به هر قیمتی متواضعانه با خواهش و تمنا از او دعوت میکردند که نباید صحنه را حالی کند.
بنابراین این نکتهای نیست که اصلاحطلبان بخواهند منتی بر سر آقای روحانی بگذارند و در سوی دیگر نیز منتی بر سر اصلاحطلبان هم نخواهد بود، چون کار سیاسی کار جمعی، توافق، اتحاد و اجماع است. با هم اتفاق میکنیم که مدیریت کشور را در جهت بهبود، بهخصوص پس از تجربه دولتهای نهم و دهم به صورت اصلاح شده و معتدل پیش ببریم. از این رو هرآنچه آقای روحانی عمل کرده، در دور بعد قطعا بهتر خواهد بود.
- 10
- 3