بازی دوسر باخت اصولگرایان با محوریت تتلو!

مبتنی بر اصول یا همگام با هر آن چه که پیش آید؛ پیش آمدهایی که نه راه اعلام اشتباه را باز بگذارد و نه بتوان از آن به نفع خود استفاده کرد. دو سر باخت کاملی که خروجی‌اش جز شرمندگی و دست و پا زدن در میانه رسوایی نیست. اصولگرایان هنوز که هنوز است در تلاش اند تا بازی ناکام و از ابتدا محکوم به شکست خود با کاراکتر خواننده زیرزمینی را یک جایی و یک جوری به نفع خود به پایان برسانند اما، هر گامی که در این راه بر می‌دارند واکنشی جز عتاب برنمی‌انگیزد و البته تاریخ هم می‌گوید این جریان هرگز و هرگز قدرت اعتراف به اشتباهاتش را ندارد.

شرایط انتخاباتی شرایط متفاوتی است. هر کاندیدایی بنا بر رای و اندیشه خود یا قدرت تحلیل و عمق تفکر مشاورانش، رویکرد و سیاستی را اتخاذ می‌کند که از آن رای و اقبال استخراج شود. به همین خاطرکاندیدای اصولگرایان حاضر شد تا دیداری اختصاصی با خواننده زیرزمینی نه چندان محبوب اما پر فالوور ترتیب دهد تا شاید بتواند از فالوورهای مجازی آن در انتخابات بهره ببرد.

رویکردی که ثمره اش شد شرمندگی هواداران و حتی ریزش فالوورهای امیرحسین مقصودلو. با این حال، بنا بر همان سیاست عدم اعتراف به شکست یا اشتباه و دنبال کردن بازی با مهره‌ها‌ی سوخته، تتلو در کنار حمید رسایی مهمان ردیف اول همایش فارس پلاس می‌شود.

پس از این همایش که از قضا خواننده نامتعارفی که آشکارا نه از موسیقی بهره چندانی دارد و نه هرگز می‌توان او را هنرمند خطاب کرد در آن جایزه ویژه نیز دریافت می‌کند، بخش قابل توجه از اصولگرایانی که هنوز آبرو و اندیشه خود را به هر قیمت نازلی و برای دیده شدن تاخت نزده اند، به انتقاد از این رویکرد پرداختند.

خواننده زیرزمینی که روزهای اخیر در مورد بحران‌ها‌ی اجتماعی دردناکی مانند حادثه تلخ آتنا اقدام به بیان سخنان سخیف و نازل کرده است و در پی آن حتی با چهره‌ها‌ی ملی ورزشی نیز درگیر شده است، در حالی مجلس گرم کن محافل اصولگرایی شده است که هنوز مشخص نیست. چطور تبدیل به چهره انتخاباتی نزدیک به یکی از کاندیداها شد.

البته تاریخ گواهی می‌دهد که اقلیت تندروی اصولگرا همواره پراشتباه تر و البته پر سر و صداتر از اصولگرایان معتدل و ریشه دار بوده اند و چهره‌ها‌یی مانند حمید رسایی که از قضا این روزها هم ردیف تتلو و حامی شماره یک آن به نظر می‌رسد، صدای تریبون‌ها‌ی خودساخته‌شان از باقی اصولگرایان بلند تر است. به همین خاطر آفتاب یزد با سه چهره اصولگرایی معتدل در این خصوص به گفتگو نشسته است تا نگاه و تحلیل آن‌ها‌ در خصوص بیراهه رفتن اقلیت تندرو را از زبان اصول گرایان واقعی بشنود.

تاکتیک اشتباه انتخاباتی و ایجاد انحراف

حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با آفتاب یزد، با بیان این نکته که قطعا جریان اصول گرایی بر مبنای آموزه‌ها‌ی قرآن و براساس نص صریح قرآن واسلام و احادیث و روایاتی که وجود دارد رفتار خودش را شکل می‌دهد و هرگونه رفتار خارج از این چارچوب مورد قبول نیست، اظهار داشت: «درخصوص این که ما آیا رفتارهای سیاسی مان در برخورد افراد و معضلاتی سیاسی یا اجتماعی با اسلام تطبیق دارد یا نه، جای بحث و گفتگو وجود دارد.

به نظر می‌رسد که در خصوص این شخص خاص بعضی‌ها‌ نگاهشان به رفتارهای اجتماعی یک مقدار سیاست زدگی دارد تا رفتارهای کاملا منطبق با اسلام.» وی افزود: « باید رفتارهای سیاسی مان را با نگاه دینی تطبیق دهیم.»

این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به عقبه استفاده سیاسی از خواننده زیرزمینی تصریح کرد: «در انتخابات گذشته بعضی‌ها‌ برای کسب آرای خاکستری سعی کردند با شیوه‌های مختلف در حوزه سیاسی رفتارهای متفاوتی را از خود نشان‌دهند و به نوعی رفتارهایی را بروز دهند تا این قشر را جذب کنند.

ما این نوع رفتارها را باید با مبانی اسلامی تطبیق دهیم.» کنعانی مقدم برخلاف بسیاری از شخصیت‌ها‌ی جناح راست اما، قدرت اعتراف به اشتباهات جریان را دارد. عضو هیئت موسس حزب سبز ایران خاطرنشان کرد: «استفاده سیاسی از چنین چهره‌ها‌یی برای رای آوردن، تاکتیک اشتباهی بود.»

وی در ادامه توضیح داد: «تفکر اصولگرایی یک بحث و گرایش‌ها‌ی سیاسی این جریان بحث دیگری است. ممکن است بخشی از جریان اصولگرایی تفکر اصولگرایی داشته باشد اما در گرایش‌ها‌ی سیاسی رفتارهایی را از خود نشان دهد که با آن تفکر تطابق نداشته باشد. ما باید سعی کنیم گرایش‌ها‌ی سیاسی مان را بر تفکر اصولگرایی منطبق کنیم.

این که ما بیاییم رفتارهای سیاسی مان را بخواهیم تطبیق دهیم با بخشی از رفتارهای مذهبی‌مان و توجه نکنیم که آیا این برداشت ما از اسلام با تفکر سیاسی مان تطبیق دارد یا نه، یا دجار انحراف می‌شویم و یا دچار روش‌ها‌یی می‌شویم که عمدتا بتواند مورد سوال واقع شود.»

کنعانی مقدم در پایان با اشاره به رفتار جریان اصولگرایی و باقی جریان‌ها‌ی سیاسی کشور تاکید کرد: «در رفتارهای سیاسی به نظر می‌رسد که ما در مواقعی نتوانستیم مبانی اسلام را مورد توجه قرار دهیم و بیشتر برداشت‌های سیاسی‌مان را به نام دین مطرح کردیم. این مسئله همیشه در رفتارهای سیاسی جریان‌ها‌ی مذهبی موجب ایجاد انحراف و عبور از خط قرمزهایی شده که مبانی دینی تعریف کرده اند.»

اصولگرایان ضربه تفرقه افکنی‌ها‌ی خودشان را می‌خورند

محسن غرویان، مدرس فلاسفه اسلامی حوزه علمیه نیز در گفتگو با آفتاب یزد به بیان چند نکته در این خصوص پرداخت. حجت الاسلام غرویان با نقد رفتار اصولگرایی در سال‌ها‌ی اخیر اظهارداشت: «مارکسیست‌ها یک شعاری داشتند و دارند که می‌گویند هدف وسیله را توجیه می‌کند؛ من فکر می‌کنم بعضی از اصولگرایان ما متاسفانه بر همین اساس فعالیت می‌کنند. یعنی دست به کارهایی می‌زنند برای رسیدن به اهدافشان که این وسیله‌ها‌ و راه‌ها‌ و ابزارهایی که استفاده می‌کنند اصلا با مبانی اصولگرایی خودشان سازگاری ندارد.

یک نمونه آن همین حرکتی است که در انتخابات هم انجام شد و الان هم ادامه دارد.» وی همچنین با اشاره به هدف برخی رفتارهای این چنینی تصریح کرد: « هدف گاهی در بعضی حرکات برخی چهره‌ها‌ی اصولگرا "مطرح بودن" است. یعنی می‌خواهند به هر وسیله‌ای مطرح باشند. همین روش‌ها‌یی که آقای احمدی نژاد هم استفاده می‌کرد و این‌ها‌ دوست دارند به هر بهانه‌ای حضور داشته باشند و دیده شوند.

ولو از چنین طریقی.» غرویان افزود: « این کارهایی که من می‌بینم در حال انجام است، چه حالا و چه پس از انتخابات، از همین جنس است. چهره‌ها‌یی از اصولگرایان که شکست خورده هستند، مطرود شده اند و از دید مردم افتاده اند می‌خواهند خود را به هر وسیله‌ای از نو مطرح کنند.»

مدرس حوزه علمیه و استاد فلسفه اسلامی در ادامه با اشاره به شکست‌ها‌ی پی‌درپی اصولگرایان در انتخابات‌ها‌ی مختلف گفت: « اصولگرایان ضربه تشتت خودشان را می‌خورند. ضربه تفرقه‌افکنی‌ها‌ی خودشان را می‌خورند. حالا می‌خواهند به هر طریقی جبران کنند و تسلی خاطری بیابند.»

او همچنین در پایان تاکید کرد: «در کل اصولگرایی از مردم فاصله گرفته و مردم پشت کردند به این اصولگرایان افراطی. این حرکت‌ها‌ به خیال خودشان برای انسجام بیشتر و جمع شدن بیشتر است که متاسفانه «از قضا سرکنگبین صفرا فزود، روغن بادام خشکی می‌نمود!» این کارها نتیجه معکوس دارد و من فکر می‌کنم اصولگرایی دچار یک اضمحلال عمیقی شده و کسانی که باید محوریت داشته باشند در اصولگرایی آن وزانت خود را از دست داده‌اند. به این سادگی‌ها‌ و به این زودی‌ها‌ اصولگرایان نمی‌توانند به اجماع برسند.»

دیداری که باعث ریزش رای در انتخابات شد

جواد آرین منش، نماینده ادوار گذشته مجلس شورای اسلامی در گفتگو با آفتاب یزد، با برشمردن ویژگی‌ها‌ی کلان دو جریان سیاسی اصلی در کشور اظهار داشت:‌« یک جریان مدعی دین مداری، ارزش مداری و توجه به آرمان‌ها‌ی انقلاب اسلامی بوده و خود را انقلابی معرفی کرده و به اسلامیت نظام بیشتر گرایش داشته است.

این جریان گفتمانی را مورد توجه قرار داده که مبتنی بر ارزش‌ها‌ی دینی و انقلابی و توجه به مفاهیمی مثل بسیج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و از این گونه ارزش‌ها‌ست؛ و از این‌ها‌ استفاده شده برای یار گیری و برای حضور انقلابی در صحنه سیاسی.»

وی افزود: «در مقابل جریان دیگری که جریان اصلاحات تلقی می‌شود گرایش‌ها‌ و گفتمانش بیشتر مبتنی بر آرای مردم و جمهوریت نظام است و از مفاهیم یا کلید واژه‌هایی مانند آزادی، نشاط، شادمانی و عباراتی از این دست استفاده کرده است. بنابراین هویت هر جریانی برای طرفداران آن کاملا روشن است.»

نماینده اسبق و اصولگرای مردم مشهد، با اشاره به تلاش برای بهره گیری از برخی شخصیت‌ها‌ی خاص مانند این خواننده زیر زمینی خاطرنشان کرد: «من فکر می‌کنم به عاریت گرفتن برخی گفتمان‌ها‌ی جریان رقیب، نوعی استفاده مصنوعی و غیر واقعی تلقی می‌شود و نه تنها هرگز برای آن جریان رای آور نیست بلکه موجب ریزش آرا نیز خواهد شد.

در همین امر نیز یک وقت است ما می‌گوییم از نوعی از موسیقی استفاده می‌کنیم که مجاز تلقی می‌شود و افراد و چهره‌هایی را یاد می‌کنیم که خوش نام باشند. در این صورت کارمان درست است و ممکن است بر سبد آراءمان نیز اضافه کند. اما استفاده از چهره‌های خاصی مثل آقای تتلو که مدتی از عمر خود را به دلایلی در زندان به سر برده نمی‌تواند رای آور تلقی شود.»

او همچنین تاکید کرد: «من فکر می‌کنم این‌ها‌ یک اشتباهات استراتژیک است که رخ می‌دهد و حتی آقای رئیسی هم اگرچه معتقد است آن دیدار نزدیک انتخابات را با هدف جلب آرا انجام ندادند، اما همان دیدار باعث ریزش بخشی از آرایشان در انتخابات شد.»

آرین منش در پایان تاکید کرد: « من معتقدم هر دو جریان سیاسی امروز در مقطعی قرار گرفته اند که باید در گفتمان و استراتژی خود تجدیدنظر کنند. یعنی به عبارتی مردم از این دو قطبی‌ها‌ی تند و تندروی‌های دو جریان سیاسی خسته شده‌اند. مردم گرایش‌شان به سمت اعتدال،‌ آرامش و حل مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. مردم به دنبال افرادی می‌گردند که بتوانند ضمن حفظ اصول و ارزش‌ها‌، نشاط، شادمانی و رفاه را هم برایشان به ارمغان بیاورند. یعنی مردم هم دوست دارند جمهوریت نظام مورد توجه قرار بگیرد و هم اسلامیت آن.»