به گزارش ایلنا، محمدرضا باهنر در دیدار با اعضای انجمن اندیشه و قلم با تأکید بر اینکه «برای استقرار کامل دموکراسی در کشور نیازمند مهندسی مجدد ساختارها هستیم»، تصریح کرد: از آنجا که برخی لوازم و بسترهای دموکراسی مانند احزاب ریشهدار و برنامهدار در جامعه ما وجود ندارد؛ خوف آن دارم که دموکراسی در نظام جمهوری اسلامی با اختلال همراه شودو این اختلال در آینده به حاکمیت پوپولیسم منجر شود.
نایب رئیس سابق مجلس درباره پرسشها و دیدگاههای مطرح شده، گفت: درست است که ما با پیروزی انقلاب اسلامی، ایده مدل دموکراسی را از غرب گرفتیم اما به برخی لوازم و بسترهای آن مانند احزاب ریشهدار و برنامهدار پایبند نبودیم. از این رو، دموکراسی در نظام جمهوری اسلامی با اختلال همراه شده است و ممکن است در آینده، این اختلال افزایش یافته و به حاکمیت پوپولیسم منجر شود. ما برای اجرای درست دموکراسی در کشور، به مهندسی مجدد ساختار آن نیاز داریم.
باهنر اضافه کرد: ما بسیاری از مسائل را که از متن شرع نبود، مانند مجلس، دولت و تفکیک قوا و... پذیرفتیم؛ اما نتوانستیم مدل مناسبی برای تلفیق مردمسالاری با حکومت دینی ارائه کنیم.
او با بیان اینکه «بعضی از همان ابتدای انقلاب، صراحتا مطرح میکردند که جمهوری اسلامی مناسب نیست و ما به دنبال حکومت اسلامی هستیم»، افزود: با این حال ساختار جمهوری پذیرفته شد، ولی بعضی از لوازم این ساختار را عمل نکردهایم که یکی از مهمترین و اساسیترین آنها، غیبت احزاب فراگیر، قدرتمند، ضابطهدار و پاسخگو به مردم است.
باهنر گفت: مهمترین علت تشکیل نشدن احزاب خود «ما» هستیم. چراکه بعضیها تصور میکنند که با حزب، رأی و رفراندوم و همهپرسیها و... میتوان درباره اصل نظام هم بحث کرد و تغییر ایجاد کرد در حالیکه نظامهای مستقر در تقریبا تمام کشورهای جهان در محدوده آراء حزبی و مردمی قرار ندارد و فوق آنهاست.
در کشور معنای حزب را نمیدانیم
او یادآورد شد: در کشور ما حزب شکل نمیگیرد زیرا معنای حزب را نمیدانیم. ما منافع حزب را میخواهیم ولی حاضر نیستیم هزینهای بپردازیم. تمام فعالان سیاسی نیز همین رویکرد را دارند.
تعجب میکنم چگونه برخی از دولت سایه سخن میگویند
باهنر با اشاره به برخی اظهارنظرها در هفتههای اخیر درباره تشکیل دولت سایه، تصریح کرد: تعجب میکنم وقتی حزبی وجود ندارد چگونه برخی از دولت سایه سخن میگویند؟
نماینده سابق مجلس با انتقاد از نوع نگاه ما به دموکراسی و ساختار حزبی اظهار کرد: در همین مجلس دهم ۱۴۰ نفر از لیست امید به مجلس میروند، اما فقط ۱۰۵ نفر حضور خود در مجلس را محصول حضور در آن لیست میدانند و ۳۵ نفر دیگر معلوم نیست از کجا و برای چه وارد لیست شدهاند. این موضوع در لیستهای اصولگرایی نیز به چشم میخورد. انگار برخی فقط نذر کردهاند به مجلس بروند و مهم نیست که در لیست چه گروهی باشند. از همه بدتر این است که افتخار خود را این میدانند که جناحی نیستند. کسی که در مجلس جناحی نیست، اصلا مناسب آن جایگاه نخواهد بود.
باهنر در ادامه با اشاره به اینکه «رؤسای جمهور ما هم عموما خود را از احزاب مبرا میدانند و بر رأی تودهای خود تأکید دارند»، گفت: حتی آقای خاتمی هم که با شعار توسعه سیاسی به میدان آمد وقتی با بعضی برخوردهای دوستان خود مواجه شد از رأی مردمی خود سخن میگفت. در زمان استقرار مجلس ششم و مباحثی که بین آن مجلس و آقای خاتمی مطرح بود، ایشان به ما و دوستان مطرح میکردند که به تحکیمیها و مجمع روحانیون اعلام کردهام که دومیلیون رأی من از شماست، بردارید و بروید. من را خسته کردهاید. خود من ۱۸ میلیون رأی آوردهام. البته ۱۸ میلیون رأی ایشان تودهای بود و اصلا تشکیلاتی نبود. همین موضوع نشان میدهد نه ما حزب درستی داریم و نه برای احزاب اهمیت چندانی قائلیم، در مقابل حزبیها هم با رفتارشان نشان میدهند که فقط میخواهند از منافع حزب استفاده کنند و حرکتی برای ایجاد خصوصیات واقعی حزب که مبتنی بر رفتار مدنی و برنامه داشتن است انجام نمیدهند. آقای روحانی و احمدینژاد نیز به همین صورت عمل کردند. آقای روحانی کابینهاش را به دلخواه خودش تعیین میکند و با کسی مشورت نمیکند. البته ممکن است کابینهای خوبی داشته باشند، ولی هیچ کداممان حزبی عمل نمیکنیم.
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: یکی از مشکلات رسانههای ما این است که به جای احزاب غائب، حزبی عمل میکنند. از نوع رسانهها به راحتی میتوان نشان داد از کدام حزب هستند. یک حزب میتواند ارگان رسمی و رسانه داشته باشد اما رسانهها نباید کارکرد حزبی داشته باشند مگر اینکه ارگان حزب باشند حال آنکه عموما رسانههای ما رسانههای حزبی شدهاند.
آینده مردمسالاری دینی در خطر است
باهنر در ادامه با تأکید بر اینکه «آینده مردمسالاری دینی در خطر است»، گفت: با مسیری که ما میرویم یا مردمسالاری آنقدر خراطی میشود که دیگر ارزشی نخواهد داشت یا به مردمسالاری به مقداری عمل میشود که وارد یک سیستم پوپولیستی که هیچ سامانهای ندارد، میشویم.
او خاطرنشان کرد: اگر میخواهیم بار حکومت بر دوش مردم باشد، دو راه حل داریم؛ حکومت یا باید مردم را با خود همفکر کند یا خودش را با فکر مردم همراه سازد. در غیر این صورت مردمسالاری دینی از بین میرود و چیزی از آن باقی نمیماند؛ تنها یک پوستهای خواهد ماند که با یک زلزله یا یک تکان سیاسی فرو میریزد.
صداوسیما در زمان انتخابات یک رینگ بوکس را بین کاندیداهای ریاستجمهوری تدارک دیده بود
نماینده سابق در دورههای مختلف مجلس شورای اسلامی همچنین به موضوع مناظرههای تلویزیونی در صحنه انتخابات اشاره کرد و گفت: در زمان انتخابات ریاست جمهوری، صدا و سیما یک رینگ بوکس را بین کاندیداهای ریاستجمهوری تدارک دیده بود. تردید نکنید که اگر با همین سیستم پیش برویم، چند سال آینده یک حرّاف رئیسجمهوری ایران میشود. متاسفانه در سیستمی که پیش میرویم چند قدم جلوتر از خودمان را نمیبینیم.
باهنر بیان کرد: در غرب ممکن است یک شومن رئیسجمهور شود اما یک تشکیلات عظیم حزبی پشت او قرار دارد.
او تصریح کرد: فارغ از بحثهای جناحی مطرح میکنم که سه رئیسجمهوری اخیر کشورمان یعنی آقای خاتمی، آقای احمدینژاد و آقای روحانی یک ماه مانده به انتخابات با تأثیر بر فضای کلی کشور رئیسجمهوری شدند. هر سه آنها نیز از آرای منفی رقیب خود بهره گرفتند.
او با اشاره به سخنان مرحوم آیتالله هاشمی مبنی بر اینکه آقای روحانی را ایشان حمایت کردند وگرنه آقای روحانی ۳ درصد بیشتر رأی نداشت، گفت: در مورد آقای احمدینژاد هم به همین صورت بوده است و تا فروردین سال انتخابات، در استانها به ایشان ستاد اجاره نمیدادند.
باهنر با بیان خاطرهای از اوایل ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی گفت: زمانی که آقای خاتمی در انتخابات پیروز شدند ما عضو هیأت رئیسه مجلس بودیم و براساس تشریفات برای تبریک به دیدار ایشان رفتیم. وقتی از ایشان درباره برنامههایشان پرسیدم، خندید و گفت که من فکر نمیکردم رئیس جمهور شوم که برنامهریزی کرده باشم. در دی ماه سال ۱۳۷۵ سراغ آقای خاتمی رفتند برای کاندیداتوری گفته بود به سراغ کس دیگری بروید. ایشان نیز در چند ماه آخر توانست رأی مردم را به سمت خود برگرداند.
دوره کاریزماها تمام شده است
محمدرضا باهنر همچنین درباره تأثیر شعار تکرار میکنم آقای خاتمی در انتخابات مجلس دهم و اثرگذاری ایشان در میان مردم، گفت: دوره ساخت افرادی که تبدیل به کاریزما میشوند گذشته است. به جای شخصیتهای کاریزما باید به فکر اصلاح ساختارها باشیم. وگرنه اینطور است که اگر آقای مهدوی فوت کنند ما یتیم میشویم و اگر دیگر خدای ناکرده آقای خاتمی فوت کنند اصلاحطلبان یتیم میشوند.
رییسجمهور بعدی حتما یک حرّاف قوی خواهد بود
او در ادامه گفت: تا دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی، رئیسجمهور به صورت متعین بود و هیچکس تردید نداشت. از سال ۷۶ تازه انتخابات شروع شد. انتخابات به این صورت که از یک الی دو ماه قبلش یک دفعه سونامی شکل میگرفت. سال ۷۶ یک زلزله ۵ ریشتری آمد و از زلزلههای ۷ الی ۸ ریشتری پیشگیری کرد. همه متوجه شدیم که دیگر فضای متعین نیست و باید کار کرد. من هنوز ادعا دارم رئیسجمهورهای پیشین تا امروز هیچکدام به صورت ساختاری نیامدهاند. این را با قاطعیت میگویم رئیسجمهوری بعدی حتما یک حرّاف قوی خواهد بود و این یک فاجعه است.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین در ادامه بیان کرد: امام خمینی (ره) چند سال آخرعمر پربرکتشان چند کار اساسی برای بعد از خودشان انجام دادند. من هنوز فکر میکنم اگر امام این کارها را نکرده بودند، امروز ما خیلی گرفتار بودیم؛ سه کار مهم مثل پذیرش قطعنامه، عزل آقای منتظری و اصلاح قانون اساسی بود. اگر هر کدامشان عمل نشده بود گرفتاریهای عظیمی داشتیم.»
در مسیر رسیدن به امروز هزینه بسیاری پرداختهایم
باهنر همچنین به موضوع حرکت در درون نظام اشاره و تصریح کرد: در سال ۱۳۷۸ عدهای تصورشان این بود که با سرمایه اجتماعی که رأی مردم است میتوانند مقابل اصل نظام هم بایستند. بعد از سالها و آسیبهایی که دو جناح به هم وارد کردند دیگر مثل گذشته نمیگویند رأی ندهید بلکه امروز میگویند پای صندوقها بروید. باید دانست که برای رسیدن به نقطه امروز هزینه بسیاری پرداختهایم.
او در ادامه با اشاره به حوادث سال ۸۸ گفت: باید در چارچوب نظام حرکت کرد. هیچ جای دنیا اجازه نمیدهند با رأی مردم اصل نظام تغییر کند. در آمریکا اگر فرد کمونیستی بگوید من میخواهم حزب سوسیالیست راه بیندازم اصلا گوش شنوایی وجود ندارد. اسمش را برای کاندیدا شدن، مینویسند ولی ایراداتی میگیرند تا رد شود. هیچ نظامی برای حفظ خودش با هیچ کس شوخی ندارد و هیچ راهی حتی دموکراتیک برای تغییر اصل نظام در هیچ کشوری در دنیا تعریف نشده است.
نیاز به دو مجلس داریم/ در مجلس باید به دنبال اقتصاد سلامت بود
محمدرضا باهنر در ادامه بر ضرورت اداره کشور با ساختار دو مجلسی تأکید کرد و گفت: به عنوان فردی که ۲۸ سال در مجلس شورای اسلامی خدمت کردهام معتقدم کشور را با یک مجلس نمیتوان اداره کرد؛ آن هم مجلسی که نمایندههایش تا بیایند اسم خیابانهای تهران را یاد بگیرند دوره حضورشان در مجلس تمام میشود. چگونه این افراد با این شرایط میتوانند طبق قانون اساسی نقشه راه دولت و مملکت را ترسیم کنند و برنامه تصویب کنند.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین درعین حال، توفیق سیستم دو مجلسی را نیز منوط به شکلگیری ساختار حزبی در کشور دانست.
نایب رئیس سابق مجلس درباره وضعیت وکلای ملت در انجام وظیفه نمایندگی مجلس گفت: نمایندگان با آن همه گرفتاری و مشکلات محلی و صنفی و قشری نمیتوانند منافع ملی را حفظ کنند. در بعضی مواقع نیز منافع منطقهای و صنفی با منافع ملی در تضاد است. البته نباید فکر کرد نمایندگان مجلس دلشان برای مملکت نمیسوزد.
او با تأکید بر اینکه «غیبت احزاب، مشکلاتی را برای مجلس ایجاد کرده است»، اظهار کرد: در انتخابات مجلس شورای اسلامی چون حزبی وجود ندارد، در یک دوره سه تا پزشک و در دوره دیگر ۴۰ پزشک وارد مجلس میشوند. یک پزشک با تخصص جراحی کودکان ورود پیدا میکند در صورتی که ما در مجلس نمیخواهیم جراحی کنیم و غده سرطانی را دربیاوریم. در مجلس باید به دنبال راهکاری برای اقتصاد سلامت بود. باید دید سلامت کشور را با چه اقتصادی میتوان درمان کرد. بسیاری از کشورهای اروپایی وزیر بهداشت و درمان خود را یک اقتصاددان قرار میدهند. این موضوع اصلا ربطی به اصولگرا و اصلاحطلب بودن ندارد. اگر تمام نمایندگان مجلس نیز اصولگرا باشند باز مشکلی حل نمیشود.
توهم توطئه و خیانت فراگیر شده است
باهنر با انتقاد از نگاه سیاسی به همه مسائل در کشور گفت: یک قرارداد نفتی بسته میشود که منافع کشور در آن است. کلی ایرادات بیربط و صرفا سیاسی گرفته میشود که وزیر نفت را مجبور میکند بارها بگوید این همان برنامه ششم است که مجلس تصویب کرده است. ما نیاز داریم ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کنیم. وقتی از افراد ایراد گیرنده میپرسیم کجای قرارداد کج است، میگویند من قرارداد را نخواندهام معتمدین ما اینگونه مطرح کردهاند. متأسفانه توهم توطئه و خیانت فراگیر شده است.
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت: در کشورهایی که ادعای دموکراسی دارند مردم درگیر همه مسائل نمیشوند. مثلا در شهری درجه دما بالای ۵۰ درجه است و بیکاری موجب آزار مردم شده است و مردم صدها مشکل دارند، اما امام جمعه شهر در نمازجمعه در مورد قرارداد نفتی صحبت میکند. نمیشود که در همه مسائل صاحب نظر و کارشناس باشیم.
قراردادهای شرکتها با هم نیاز به تصویب مجلس ندارد
باهنر تصریح کرد: نمایندگان مجلس در زمان ما به دنبال این بودند که قراردادهای خارجی به مجلس بیاید و آنها نظر دهند. اما من بارها اشاره کردم که طبق تفسیر صریح شورای نگهبان تنها قراردادهای بین دولتها باید به تصویب مجلس برسد و قراردادهای شرکتها با هم نیاز به تصویب مجلس ندارد.
جناحها نباید به اقلیت تبدیل شود/ نباید فقط در تئوری باقی ماند
باهنر درباره مسائل جناحی نیز گفت: اگر یک فراکسیون اصولگرا را یک ستون ۱۰۰متری از افراد در نظر بگیریم، ۵ نفر نخست دچار افراط هستند و ۵ نفر آخری اگر از آنها بپرسید اصولگرا هستید یا اصلاحطلب، یواش میگویند من اصولگرا هستم ولی جایی بازگو نشود. رویکرد محافظهکارانه میگوید ابتدا و انتهای صف را کار نداشته باشید و با بقیه ستون کار داشته باشیم در حالی که اگر اینگونه رفتار کنیم فراکسیون اکثریت به اقلیت تبدیل میشود. چون اگر بخواهیم همه را داشته باشیم، حرفی بزنم آن ۵ نفر اول میگویند چقدر لیبرال است و آن ۵ نفر آخری میگوید چقدر تندرو و رادیکال است. یعنی در لحظه واحد به خاطر یک جمله از دو طرف مورد هجمه قرار میگیرد و برچسب میخورد. همانطور که بعضی حرفهای بنده برای اصولگراها خوشایند نیست. اگر شما بخواهید فقط در تئوریها بحث کنید، آن زمان اگر در میدان عمل وارد شوید متوجه میشوید که تئوری ساخته شده اما کسی نیست این تئوری را اجرا کند.
در ۴۰ سالگی نظام هنوز پاسخ درستی درباره چیستی جمهوری اسلامی نداریم
باهنر در پایان با اشاره به ورود جمهوری اسلامی به ۴۰ سالگی گفت: سال دیگر نظام جمهوری اسلامی ۴۰ ساله میشود و ۴۰ سالگی زمان پختگی و واقعبینی است. اگر ما در ۴۰ سالگی بخواهیم واقعبین باشیم، در بخشهای زیادی عملکردمان موجب افتخار است اما در بعضی بخشها نیاز به تجدیدنظرهای اساسی داریم. در این ۴۰ سال هنوز پاسخ مناسبی برای این سؤال که «جمهوری اسلامی چیست؟» نداریم. هنوز تا میگوییم «اقتصاد بازار»، یک عده وحشت میکنند. اقتصاد بازار یعنی هر کاری مردم میتوانند انجام دهند دولت نباید انجام دهد. وضعیت ما در اقتصاد به گونهای است که ۷ میلیارد دلار درآمد داشتیم گرفتار بودیم، ۱۲۰ میلیارد نیز درآمد داشتیم باز هم گرفتار بودیم. زمانی که بر سر برجام به طور جدی بحث میشد یکی از وزرا گفت من نگرانم تحریمها همه برداشته بشود و ما دوباره خوب بتوانیم نفت بفروشیم و دوباره بدبخت و گرفتار شویم. یا راه درست و درست راه رفتن را بلد نیستیم یا میدانیم و جرات حرکت از ما سلب شده است.
- 17
- 6