یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
۲۲:۵۳ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۷۳۳۷
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

سید‌رضا اکرمی:یقینا روحانی، هاشمی نیست

رسول منتجب نیا:حیثیت اصلاح‌طلبان در گرو عملکرد روحانی است

حسن روحانی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها

 کابینه دوازدهم بعد از کش و قوس‌های بسیار به مجلس معرفی شد و مجلس به بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی پرداخت. هرچند بسیاری از کارشناسان و ناظران سیاسی این کابینه را در حد وعده‌های رئیس‌جمهور و دولت ۲۴ میلیونی او نمی‌دیدند، اما به هر صورت با در نظر گرفتن محدودیت‌ها باید پذیرفت که این کابینه محصول رایزنی‌های بسیاری است. دولت یازدهم با رویکرد تعامل با دنیا وارد کار شد و از این رهگذر توانست پس از ۲۲ ماه برجام را رقم زند که از پرتو آن تورم به ۸‌درصد و رشد اقتصادی به ۷‌درصد افزایش یافت. کما‌اینکه در حوزه نفت و پتروشیمی نیز دولت به توفیقات بسیاری دست یافت و طرح تحول سلامت نیز در عرصه بهداشت و درمان گامی بزرگ بود. اکنون رویکرد دولت دوازدهم به قرائت اکثر کارشناسان باید ایجاد اشتغال و از بین بردن بیکاری باشد و مساله اقتصاد و معیشت مردم در دستور دولت قرار گیرد. از این رو لزوم بودن تیم اقتصادی هماهنگ در دولت دوازدهم ضرورت دارد. در این راستا برای بررسی کابینه پیشنهادی رئیس‌جمهور و آنچه باید در دولت دوازدهم انجام شود سیدرضا اکرمی، رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری، با «آرمان» گفت‌و‌گو کرده است در ادامه می‌خوانید.

 

کابینه دوازدهم با تمام حدس و گما‌ن‌ها معرفی شد. ارزیابی شما از وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهور به مجلس چیست؟

بنده معتقدم کابینه دولت بیش از ۳۰ نفر هستند که اکنون فقط ۱۷ نفر از آنها به مجلس معرفی شده و بنا بر این است که یک وزیر باقیمانده در مدت کوتاهی معرفی شود. ما کابینه دولت را باید در هیبت سی و چند نفر از قبیل وزرا، معاونان، رئیس سازمان‌ها، دبیر و... ببینیم. ۱۸ نفر از این افراد باید در مجلس ارزیابی شوند که آقای روحانی آنها را به مجلس ارائه داده است. معتقدم که رأی اعتماد مجلس این جمع‌بندی را به دست ما می‌دهد که مجلس از برنامه‌ها و دفاعیات وزرا قانع شده یا دولت همچنان باید به معرفی وزیر بپردازد.

 

این مساله تعاملی میان مجلس و دولت است، اما در مورد سایر اعضای کابینه مانند معاونان و رئیس سازمان‌ها و... مجلس دخالتی ندارد و رئیس‌جمهور شخصا این افراد را منصوب می‌کند. همان‌طور که مشخص است نیمی از اعضای کابینه تقریبا سابقه یک دور وزارت را دارند و شناخته شده‌اند و نیمی هم که تغییر یافته‌اند باید با عملکرد موفق خود را بشناسانند. واقع امر این است که ما در قانون و مدیران مشکل چندانی نداریم، بلکه گرفتاری ما اشکالات در شبکه اداری است. این اشکالات را می‌توان در ترافیک وتراکم بخش اداری کشور دید، تقریبا ۸۵‌درصد بودجه جاری کشور صرف این شبکه اداری حجیم و فربه می‌شود. در این راستا خود دستگاه‌ها به جای اینکه مسائل را راحت‌تر کنند،

 

دست و پای یکدیگر را می‌بندند. بدین جهت بهره‌وری در ادارات ما بسیار پایین است و کارشناسان می‌گویند: بهره‌وری در ادارات دولتی در طول روز بیش از نیم ساعت و در ادارات خصوصی نیز بیش از ۲ ساعت نیست. این امر برای کشوری انقلابی بسیار نامناسب است که بهره‌وری‌اش در چنین مرحله‌ای باشد. ما باید وجدان کاری را در دستگاه‌های اداری و بخش خصوصی فعال کنیم تا مردم به کار بیندیشند، افتخار کنند و ثمره آن را به جامعه ارائه کنند تا کشور در حالت جهادی باشد. معنای کار جهادی این است که فرد بیش از توان خود کارکند، نه اینکه بیش از یک یا دوساعت به فعالیت بپردازد. باید در بخش اداری، وجدان کاری، همت، حمیت و حمایت را دنبال کنیم تا شاهد تراکم اداری، پرونده و بوروکراسی اداری نباشیم تا وقت خود، مردم و ادارات برای یک امضا یا صدور پروانه گرفته نشود.

 

رئیس‌جمهور در دولت یازدهم بیشتر تمرکز و عزم خود و دولت را بر سیاست خارجی و تعامل با جهان قرار داد که دستاوردهای بسیاری داشت از قبیل برجام و قرارداد‌های بین‌المللی و حضور سران اروپایی در ایران. به نظر شما در دولت دوازدهم محوریت دولت بر کدام موضوع استوار خواهد بود؟

آن مقدار که من در جریانم آقای دکتر روحانی زمانی که می‌خواست برای سال ۹۲ نامزد انتخابات شود به مقام معظم رهبری گفتند که ما مقداری مشکلات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی داریم و باید برای هرسه کار کنیم. این صحیح نیست که بگوییم آقای روحانی در دور اول عمده فکر و توان خود را بر سیاست خارجی گذاشت. در هیات دولت فقط وزیر خارجه زمان خود را برای موضوع برجام گذاشت، اما سایر وزرا در طول هفته دو جلسه رسمی داشتند که به کارهای رسمی در حوزه‌‌های دیگر می‌رسیدند. خود رئیس‌جمهور دو جلسه جداگانه اقتصادی در سعدآباد داشت که به مسائل اقتصادی رسیدگی می‌کرد. در این راستا وقت رئیس‌جمهور صرف مسائل داخلی می‌شد نه سیاست خارجی، البته بهای لازم به سیاست خارجی نیز داده می‌شد. بدین نتیجه بود که تورم ۴۰‌درصدی ما تا به ۸درصد رسید. برای این تلاش بود که ثبات و سلامت در داخل کشور به‌وجود آمد. بدین‌خاطر بود که داخل کشور امنیت داشتیم. البته در موضوع سیاست خارجی و برجام که خود بحثی جداگانه‌ای می‌طلبد تلاشی جدی صورت گرفت تا بعد از ۲۲ ماه به نتیجه رسید. اکنون مسائل و مشکلات جامعه روشن است.

 

اولین مشکل کشور تولید و اشتغال است. ما میلیون‌ها بیکار از جمله بیکاران تحصیلکرده در جامعه داریم. هزاران‌هزار‌میلیارد نقدینگی سرگردان داریم که هرسال نیز اضافه می‌شود. این نقدینگی باید به اقتصاد، تجارت، صنعت حمل و نقل و صنایع گردشگری تزریق شود. متاسفانه اقتصاد ما بیکار است و از این رو نباید اصلا آن را کتمان کرد بلکه باید آن را درمان کنیم. اقتصاد ما دولتی و نفتی است و قیمت نفت نیز در تابعیت سیاسی دنیا قرار دارد و اگر روزی ۱۰۰ دلار یا بیشتر بود امروز به ۴۰ دلار می‌رسد. باید در این اقتصاد بیمار و این نقدینگی کلان به صادرات غیر نفتی بها دهیم. متاسفانه اعلام کرده‌اند در ۴ماه اول سال جاری واردات کشور رشد و صادرات غیر نفتی افت کرده که امر ناپسندی است. ایران ۱۴ کشور همسایه دارد که باید با آنها مبادله و تعامل داشته باشد تا بالاخره اقتصاد غیر نفتی ما فعال شود. مردم همچنان مانند سابق مالیات خود را نمی‌پردازند در حالی که باید مساله مالیات را جدی گرفت و به مردم گفت اگر کشور امنیت، سلامت و فعالیت می‌خواهد باید شما نیز مالیات خود را بپردازید. گاهی رقم مالیات‌های نپرداخته را ۱۵ تا ۳۰‌هزار‌میلیارد بیان می‌کنند. باید اصل مالیات را جا بیندازیم و البته خدمات مالیاتی نیز کاملا روشن باشد و در جای خود انجام بگیرد. در این راستا چون صورت‌مساله روشن است و مشکل اقتصادی، بیکاری و اعتیاد داریم، این دولت باید بر بحث اقتصاد همت وافر داشته باشد و بخش تعاونی نیز فعال باشد و به همان اندازه بخش خصوصی با جدیت به فعالیت بپردازد.

 

شما به عنوان رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری عملکرد فرهنگی دولت یازدهم را چگونه رزیابی می‌کنید و در این راستا شعارهای رئیس‌جمهور برای فضای باز فرهنگی تا چه اندازه عملیاتی شده است؟

من در هشتمین دوره مجلس در کمیسیون فرهنگی بودم که رئیس کمیسون گفت: در جامعه ما فرهنگ ۳۰۰ تعریف دارد. بدین جهت فرهنگ امر فراگیری است که شامل مسائل مختلفی چون مسائل اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، آموزشی و ارتباطی که کالایی چند رقمی نیست، می‌شود. کالایی ۳۰۰ رقمی است و میدان گسترده‌ای دارد. فرهنگ به علت وسعت میدان کاری خود مسئولان متعدد نیز دارد. مثلا در بخش دولتی اگر بنگریم، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای تبلیغات اسلامی، حوزه‌های علمیه، مساجد، نمازجمعه، وزارت فرهنگ و ارشاد، آموزش وپرورش، آموزش عالی و... در این راستا فعالیت می‌کنند. از این رو از نظر من مساله فرهنگ باید از خانواده شروع شود. من خانه را محل تفریح و استراحت نمی‌بینم، بلکه خانه را دانشگاه، آزمایشگاه، پالایشگاه و آموزشگاه می‌بینم. همه چیز از خانه و خانواده آغاز می‌شود. من خانه را کانون مشورت می‌دانم که خانواده گرد یکدیگر بنشینند و در مورد مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... با هم مشورت کنند و کمک بگیرند.

 

باید کار را از خانواده شروع کرد تا به دولت رسید. صداوسیما به عنوان یک دستگاه فرهنگی دانشگاه است و صرفا جنبه خبررسانی ندارد. صداوسیما باید بتواند به مردم کنترل اقتصادی را نشان دهد، اگر ما درست بخوریم، درست نگهداری کنیم و درست توزیع کنیم اصلا نباید فقیری در کشور داشته باشیم. نباید فاصله طبقاتی چنین باشد و بیکار داشته باشیم. ۹۰۰ تریبون نماز جمعه داریم که می‌توانند روش زیستن، فعالیت کردن و تعامل را به مردم آموزش دهند. به عقیده من سهم دولت در فرهنگ معدود و محدود بوده و کافی نیست. دولت باید در عرصه جامعه تلاش کند و همپای او سایرین هم باید در این حوزه تلاش کنند و به انجام وظیفه بپردازند.

 

فرمودید نقش دولت معدود و محدود است، به نظر شما خود دولت چنین خواسته یا به لحاظ وجود سایر دستگاه‌های موازی این امر به‌وجود آمده است؟

اینکه می‌گویم نقش دولت معدود و محدود است بدین‌جهت است که اگر شرح وظایف هر وزارتخانه‌ای را ببینید کاملا نشان می‌دهد شعاع حرکتی آن وزارتخانه تا چه حدی است. زمانی که می‌گویم فرهنگ ۳۰۰ تعریف دارد قطعا دولت نمی‌تواند هر ۳۰۰ مورد را تحقق ببخشد. چون میدان فرهنگ وسیع است و دولت شرح وظایف مشخص دارد می‌گویم وظیفه دولت معدود و محدود است. البته من دولت را جدای از ملت نمی‌دانم، باید همه دست به دست هم دهند و کمک کنند تا این بار سنگین به‌سر منزل مقصود برسد.

 

با رحلت مرحوم آیت‌ا... هاشمی چندین ماه مجمع تشخیص مصلحت بلاتکلیف بود که بالاخره در طی روزهای گذشته احکام جدید اعضای این مجمع صادر شد. ارزیابی شما از انتصابات مجمع تشخیص چیست؟

مجمع تشخیص مصلحت که حدودا ۳۰ سال است وارد کارشده با گذراندن ۴ دوره اکنون به دوره پنجم رسیده است. اولا باید این نکته را متذکر شوم که جای آیت‌ا.. هاشمی که واقعا انسان چند منظوره‌ای بود در مجمع تشخیص خالی است. ایشان روزگاری مجلس را اداره می‌کرد، در روزگار دیگری ریاست‌جمهوری، مجلس خبرگان و مجمع تشخیص را اداره می‌کرد که از این رو جای ایشان خالی است. مجمع جدید که تازه معرفی شده نشان می‌دهد که مقام معظم رهبری سیاست‌های جدیدی را اضافه کردند که مجمع به آنها توجه کند. دوم بر اشراف و نظارت بر آنچه در مجمع تصویب می‌شود باید نظارت‌هایی صورت گیرد.

 

اضافه شدن رئیس کل نیروهای مسلح نیز این نکته را نشان می‌دهد که باید هنگام تصویب مصوبات این نکته مورد توجه قرار گیرد که باید به نیروهای مسلح برای بازدارندگی و تامین امنیت کشور بیشتر بها دهیم. در این راستا به نظر می‌آید در این دوره مجمع حتما وظایف سنگین‌تر، نظارت دقیق‌تر و سیاستگذاری لطیف‌تر شده است. آیت‌ا... هاشمی شاهروی نیز شخصیت شناخته شده‌ای است. او ۱۰ سال در قوه قضائیه بوده، عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان بوده و در مجمع تشخیص هم حضور داشته که امیدواریم بتواند در این سمت جدید نیز از حق مطلب برآید.

 

بسیاری بر این باورند که خط مشی عملکردی و اعتقادی رئیس‌جمهور شباهت زیادی با مرحوم آیت‌ا.. هاشمی دارد. تحلیل شما در این رابطه چگونه است؟

به‌طور کلی ما در علم داریم که هر انسانی خودش است. این‌گونه نیست که بگوییم برخی عین هم هستند. انسان‌ها متفاوتند، اما آقای روحانی به دلیل نزدیک ۵۰ سال آشنایی و همکاری با آیت‌ا... هاشمی در مجلس، ۸سال قرارگاه خاتم‌الانبیا و حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام و... مطالب بسیاری از آقای هاشمی آموخته است. البته باید بگویم که قطعا آقای روحانی آقای هاشمی نیست و عین او نمی‌تواند باشد و در همین زمانی هم که مرحوم آیت‌ا... در قید حیات بودند آقای روحانی با ایشان ارتباط داشت، اما هرگز نمی‌توان گفت که آقای روحانی، هاشمی است. بالاتر از اینها زمان برای خود مولفه‌ای بسیار با اهمیت است.

من معتقدم اکنون وظایف مقام معظم رهبری در سال ۹۶ به مراتب از سال‌های رهبری امام راحل سنگین‌تر و دشوارتر شده است. اکنون همین فضای مجاری خودش جهان دیگری است. ما سابقا می‌گفتیم، تلویزیون، سینما، مطبوعات، نمازجمعه، اما اکنون فضای مجازی چنان فضا را باز کرده که تمامی این امور را تحت‌الشعاع قرارداده است. از این رو زمانی که در آن قرارداریم زمان خاصی است. یقینا اگر آیت‌ا... هاشمی اکنون رئیس‌جمهور بود عملکردش با سال ۶۹ تفاوت می‌کرد. اکنون با گذشته تفاوت دارد، مسائل خاص و روزمره‌ای وجود دارد که آقای روحانی باید به آنها توجه کند و بها دهد. البته در قران مجید مساله مشورت و شورا کاملا مورد توجه واقع شده که در این راستا آقای روحانی باید به اتاق فکر بها دهد و از نخبگان و فرهیختگان و صاحبان تجربه در این بخش بیشتر استفاده کند.

 

به نظرشما به عنوان یکی از اعضای جامعه روحانیت، چرا اصولگرایان طی یک دهه اخیر نتوانستند جایگاه اصلی خود را به‌دست آورند و گفتمان خود را به‌روزرسانی کنند؟

در ارتباط با این موضوع به ۳ نکته اشاره می‌کنم. اول اینکه متاسفانه ما بعد از انقلاب به تحزب، تشکل و جمعیت‌های فعال و روزآمد بها ندادیم و فقط حزب‌ جمهوری اسلامی که توسط آیت‌ا... بهشتی مدیریت می‌شد چند سالی کار کرد و پس از رحلت او نیز دیگر آن حزب فعالیت خود را از دست داد. مادامی که ما تشکل، تحزب و جمعیت‌های فعال، کوشا و به‌روز نداشته باشیم، صرفا در انتخابات موجی ایجاد می‌شود و پس از انتخابات نیز فروکش می‌کند و به حالت عادی خود باز می‌گردد. از این جهت باید این خلأ برطرف شود و به سمت تشکل‌ها، جمعیت‌ها و سمن‌ها پیش برویم که این تشکل‌ها در طول سال به فعالیت بپردازند و در مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وارد شوند و نظر‌دهی کنند. از سوی دیگر می‌بینیم دولت اهتمام دارد که بخش دولتی خود را کاهش دهد و به بخش خصوصی واگذار کند، اما زمانی که وارد کار می‌شود نه تنها کار به بخش خصوصی واگذار نشده، بلکه خصولتی می‌شود.

 

یعنی بخش خصوصی دولت ساخته با مشارکت دولت کار می‌کند. از این رو تا زمانی که بخش خصوصی را فعال نکنیم، گرفتاریم. همه کارشناسان گفتند که دولت تاجر و کاسب خوبی نیست. از طرف دیگر من به این تعاریف اصلاح‌طلب، اصولگرا و... اعتقادی ندارم. در زمانی به همین گروه‌ها، چپ و راست نیز می‌گفتند، اینها همه تعاریفی است که موج جامعه به‌وجود آورده و خود اینها جریان نیستند، بلکه افرادند. تمام اصولگرایان و اصلاح‌طلبانی که اسم و رسم دارند و تشکل دارند شاید به ۱۰۰ نفر نرسند. جریان باید کشوری و فراگیر باشد و در طول سال در امور مختلف کار کنند، نه فقط برای انتخابات. اگر نگاهی به کارکرد شوراها داشته باشیم عمده کار شوراها به شهرداری ختم می‌شود، در حالی که اگر به در قانون شوراها توجه کنیم اختصاص به شهرداری ندارد. در قانون شوراها درباره آموزش و پرورش، مسائل اجتماعی و... صحبت شده است. ما به همه قانون عمل نمی‌کنیم بلکه تنها به بخشی از آن عمل می‌کنیم. از سوی دیگر ظاهرا بنا نداریم که از خودمان نقد کنیم بلکه فقط دیگران را نقد می‌کنیم، درحالی که اندیشمند به شخصی گفته می‌شود که اول از همه خود را نقد کند. اکنون در جامعه ما به جای ضابطه و قاعده سلیقه حرف اول را می‌زند. همه گروه‌های سیاسی از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، واقعیات جامعه را در حوزه‌های مختلف قبول دارند، منتها مشکل اینجاست که هر کدام به‌طور انفرادی اظهار نظر می‌کنند. در این راستا این گروه‌ها باید روبه‌روی هم بنشینند و صحبت کنند تا مشخص شود اختلاف دارند یا نه. گرچه وجود اختلاف بین گروه‌های سیاسی طبیعی است و البته این اختلاف نه در بینش بلکه در روش است.

 

با موجودیت یافتن تشکل‌های جدیدی مانند جمنا، جبهه پایداری و... محوریت سنتی اصولگرایان که جامعتین بود، چندی است در حاشیه قرار گرفته و بسیاری از اصولگرایان قائلند که محوریت این جریان باید به گروه‌های دیگر اصولگرا واگذار شود. شما جامعتین را در چه جایگاهی می‌بینید؟

اولا جامعتین یا حزب موتلفه و تشکل‌های دیگر مدعی نیستند که باید برای همیشه مرجع باشند و مردم همیشه به آنها مراجعه کنند. جمعیت هر روز زیادتر می‌شود. آن روز که جامعتین بودند ایران ۳۵‌میلیون جمعیت داشت، اما اکنون ۸۰‌میلیون جمعیت دارد و اینها نیز مدعی نیستند که ما باید محور ۸۰‌میلیون جمعیت باشیم. خود مردم نیز قائل به تغییرند و به‌طور طبیعی در مورد جامعتین نیز این حرف وجود دارد که تشکل‌های جدید و همسو به‌وجود بیاید و این امر طبیعی است و تقابل نیست.

 

نفس تشکیل جامعه روحانیت مبارز یا جامعه مدرسین برای خلأ راهنمایی روحانیت تشکیل شد. یعنی اگر ۲۰۰ شهرستان و در هرکدام یک روحانی داریم، ۲۰۰ حرف مختلف از زبان اینها شنیده نشود و جامعتین اول به اینها خط بدهد. البته منظور خط دینی است که باید نظام را حفظ کنیم و از مقام معظم رهبری حمایت کنیم. در این راستا شعاع وظیفه جامعتین محدود است. این درحالی است که شعاع وظیفه تشکل‌های دیگر توسعه‌یافته است و اصلا در این فاز وارد نمی‌شوند و در مسائل اجتماعی و تشکل‌های مردم نهاد و روزمره فعالیت می‌کنند. جامعتین برای زمان خاصی ساخته شدند و وظایفشان ادامه دارد، اکنون شعاع نگاه جامعه مدرسین فراتر از ایران است.

 

از سوی دیگر همان‌طور که گفته شد ما از خودمان نقد نمی‌کنیم، یعنی جامعه روحانیت بگوید نظری که درباره انتخابات دادیم آیا کارشناسی شده و مردم شناسی شده بود و شعاعش همین بود؟ ما در جامعه روحانیت بحث کردیم که اصلا نباید نسبت به فرد اعلام موضع کنیم و باید سراغ اصل برویم و کاری کنیم تا زمانی که می‌گوییم‌جمهوری اسلامی، مردم با فکر و تشخیص به پای صندوق‌های رأی بیایند. اگر از خودمان نقد کنیم به این جمع‌بندی خواهیم رسید که احتمالا ما نیز اشکال و ایراد داریم و در آینده باید بیشتر به این اشکال برسیم.

 

 

آقای روحانی به چه میزان مطالبات اصلاح‌طلبان را در کابینه لحاظ کرده است؟ جزئیات دیدار بزرگان جریان اصلاحات با آقای روحانی در زمینه انتخاب اعضای کابینه چیست؟ عملکرد فراکسیون امید در تعیین صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت چگونه بوده است و آیا واکنش فراکسیون امید در مقابل برخی وزرا که مورد حساسیت بدنه جریان اصلاحات قرار داشت قابل پیش بینی بود؟ برای پاسخ به این سوالات با حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی، گفت‌وگو کردیم.

 

حجت‌الاسلام منتجب‌نیا معتقد است: «آنچه سبب نگرانی من می‌شود این است که آیا کابینه دوازدهم با همین ویژگی‌ها می‌تواند به وعده‌های انتخاباتی آقای روحانی عمل کند و یا خیر. وزرا و مدیرانی که آقای روحانی برای مدیریت اجرایی کشور در چهار سال آینده انتخاب کرده‌اند، باید با انتخاب معاونان، مدیران کل، استانداران، فرمانداران و بخشداران شرایطی را در کشور به وجود بیاورند که مشکلات مردم در زمینه‌های مختلف حل شود. بنده علاوه براینکه نگران عملکرد دولت دوازدهم و تحقق مطالبات مردم هستم، نگران وضعیت تحولخواهان کشور در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۰ هم هستم و معتقدم ما از امروز باید پیش‌بینی‌های لازم را برای دوران پس از دولت آقای روحانی نیز داشته باشیم. بدون شک سرنوشت اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان در سال۱۴۰۰ در گرو عملکرد دولت آقای روحانی در طول چهار سال آینده است. اگر آقای روحانی موفق نشود در طول چهار سال آینده به مطالبات مردم و جریان اصلاحات پاسخ مناسب بدهد ما در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۰ با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد». در ادامه متن این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید.

 

دیدگاه شما درباره چینش کابینه دوازدهم چیست؟ آقای روحانی به چه میزان مطالبات اصلاح‌طلبان را در کابینه لحاظ کرده است؟

انتظاری که از آقای روحانی وجود دارد در حد همین کابینه‌ای است که معرفی کرده‌اند. انتظار از آقای روحانی با توجه به دیدگاه‌ها و تفکرات ایشان این است که کابینه‌ای تشکیل بدهند که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان به صورت یکسان در آن نقش داشته باشند تا دولت شکل جناحی به خود نگیرد. آقای روحانی مدعی تشکیل دولت فراجناحی است تا طیف‌های مختلف فکری و سیاسی در دولت حضور داشته باشند و ارتباط دولت با همه جریان‌های سیاسی برقرار باشد. اصلاح‌طلبان نیز به این مساله آگاهی دارند و هیچ‌گاه به دنبال سهم‌خواهی از دولت آقای روحانی نبوده و در آینده نیز نخواهند بود. بین اصلاح‌طلبان و آقای روحانی نیز هیچ‌قراری مبنی براینکه اصلاح‌طلبان باید سهم بیشتری در دولت داشته باشند وجود نداشته است.

 

با این همه، اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۲ و همچنین سال۹۶همه ظرفیت‌ها و امکانات خود را در جهت حمایت از آقای روحانی به کار گرفتند تا آقای روحانی در انتخابات به پیروزی دست پیدا کند. این وضعیت در آینده نیز وجود خواهد داشت و آقای روحانی در طول چهار سال آینده به حمایت اصلاح‌طلبان نیاز خواهد داشت. به همین دلیل ایشان باید در چینش کابینه خود به دغدغه‌های اصلاح‌طلبان توجه بیشتری می‌کردند. به نظر من اصلاح‌طلبان باید در کابینه دوازدهم حضور جدی‌تر و موثرتری داشته باشند تا دولت در مسیر تحقق مطالبات مردم گام‌های بلندتری بردارد. با این همه، ما باید این مساله را بپذیریم که آقای روحانی یک چهره سیاسی اصلاح‌طلب نیست و دارای خاستگاه اصولگرایی است.

 

به همین دلیل نیز قرابت ایشان با جریان اصلاحات کمتر از یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب است. نکته مهم دراین زمینه این است که حلقه نزدیکان آقای روحانی حتی قرابت کمتری با جریان اصلاحات دارند و بیشتر به جریان رقیب نزدیک هستند. از سوی دیگر آقای روحانی در زمینه انتخاب اعضای کابینه توسط برخی افراد و نهادها تحت فشار بوده است که این مساله نیز در چگونگی و کیفیت انتخاب اعضای کابینه آینده دخالت داشته است. اگر همه این مسائل را کنار هم قرار بدهیم، متوجه می‌شویم که نباید انتظاری بیشتر از این از آقای روحانی برای انتخاب اعضای کابینه خود داشت. با این همه، آنچه سبب نگرانی من می‌شود این است که آیا کابینه دوازدهم با همین ویژگی‌ها می‌تواند به وعده‌های انتخاباتی آقای روحانی عمل کند و یا خیر.

 

وزرا و مدیرانی که آقای روحانی برای مدیریت اجرایی کشور در چهار سال آینده انتخاب کرده‌اند باید با انتخاب معاونان، مدیران کل، استانداران، فرمانداران و بخشداران، شرایطی را در کشور به وجود بیاورند که مشکلات مردم در زمینه‌های مختلف حل شود. بنده علاوه بر اینکه نگران عملکرد دولت دوازدهم و تحقق مطالبات مردم هستم، نگران وضعیت تحولخواهان کشور در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۰ هم هستم و معتقدم ما از امروز باید پیش‌بینی‌های لازم را برای دوران پس از دولت آقای روحانی نیز داشته باشیم. بدون شک سرنوشت اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان در سال۱۴۰۰ در گرو عملکرد دولت آقای روحانی در طول چهار سال آینده است. اگر آقای روحانی موفق نشود در طول چهار سال آینده به مطالبات مردم و جریان اصلاحات پاسخ مناسب بدهد ما در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۰ با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. این وضعیت درباره انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۴ نیز وجود دارد. با این همه، با توجه به روند بررسی وزرای پیشنهادی دولت در مجلس، آقای روحانی باید با تمامی وزرای خود اتمام حجت کند که مردم به ما رأی مشروط داده‌اند و اگر نتوانیم به وعده‌های خود عمل کنیم ممکن است با واکنش آنها در آینده مواجه بشویم. مردم به شخص آقای روحانی رأی نداده‌اند و بلکه به گفتمان، تفکر و برنامه‌های آقای روحانی رأی داده‌اند. آقای روحانی باید از وزرای پیشنهادی خود قول گرفته باشد که در انتخاب مدیران زیرمجموعه خود به صورت سلیقه‌ای رفتار نکنند، بلکه منافع مردم را در نظر بگیرند. بنده باید به صورت بی‌پرده این مساله را مطرح کنم که در طول چهار سال گذشته ما با مشکل جدی در چینش مدیران کشور مواجه بودیم.

 

وضعیت به شکلی بود که نیروهای بومی مناطق مختلف کشور انتقادات جدی نسبت به انتخاب استانداران، فرمانداران، مدیران کل و روسای ادارات داشتند و از سوی دیگر مردم نسبت به این انتخاب‌ها رضایت نداشتند. بسیاری از مدیران دولت در چهار سال گذشته اعتقاد عمیق به برنامه‌های دولت نداشتند و به همین دلیل اگر مخالفتی با این برنامه‌ها نداشتند اما به صورت دقیق نیز آنها را اجرا نمی‌کردند. در نتیجه عدم تحقق بسیاری از مطالبات مردم در طول چهار سال گذشته به دلیل گزینش این مدیران بوده است.

 

آیا اصلاح‌طلبان درآستــــانه انتخابــــات ریاست‌جمهوری سال۹۶ که قصد داشتند آقای روحانی را به عنوان کاندیدای اصلی خود معرفی کنند دغدغه‌های خود را در زمینه چینش کابینه به آقای روحانی مطرح کردند؟ به نظر شما نوع چینش کابینه دوازدهم در سال‌های آینده سبب نزدیکی اصلاح‌طلبان به آقای روحانی خواهد شد یا اینکه این نوع چینش سبب فاصله خواهد شد؟

بنده در ماه‌های پایانی دولت یازدهم نیز به صراحت عنوان کردم که بزرگان جریان اصلاحات باید فارغ از هرگونه تعارفات و رودربایستی‌ها به صورت جدی با آقای روحانی گفت‌وگو و مذاکره کنند. متاسفانه اصلاح‌طلبان در اغلب جلساتی که با آقای روحانی برگزار کرده‌اند دغدغه‌ها و مطالبات خود را به صورت جدی با ایشان مطرح نکرده‌اند و اغلب این جلسات به صورت دوستانه برگزار شده است. اصلاح‌طلبان باید به صورت جدی‌تر با این مساله برخورد می‌کردند و با طرح شروط و گرفتن تعهد از آقای روحانی همه ظرفیت‌های خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری به میدان می‌آوردند. این مساله در همه جوامع مرسوم است و اتفاق جدیدی نیست. در تمام کشورهای جهان هنگامی که یک جریان و یا حزب قصد دارد در انتخابات از یک فرد حمایت کند آبرو و حیثیت خود را به میدان می‌آورد. جریان اصلاحات نیز حیثیت و آبروی خود را به عملکرد آقای روحانی گره زده است.

 

به همین دلیل آقای روحانی و تک‌تک کسانی که در مبارزات انتخاباتی برای آقای روحانی تبلیغ کردند باید در مقابل مردم پاسخگو باشند. برای مثال بنده که در دوران مبارزات انتخاباتی در حدود۴۰ سخنرانی در مناطق مختلف کشور در جهت حمایت از آقای روحانی داشته‌ام باید نسبت به حمایت‌هایی که از آقای روحانی انجام داده‌ام به مردم پاسخگو باشم. از سوی دیگر مردم عملکرد وزرا و دولت آقای روحانی را به رخ اصلاح‌طلبان می‌کشند و به همین دلیل انتظار دارند عملکرد دولت در چهار سال آینده در راستای تحقق مطالبات مردم باشد. بنده در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری به رئیس ستاد انتخاباتی آقای روحانی پیغام دادم که شرایطی را فراهم کنید که کارشناسان و نخبگان بتوانند با آقای روحانی در ارتباط باشند و دیدگاه‌های خود را با ایشان در میان بگذارند.

 

با این همه، این اتفاق رخ نداد و نخبگان موفق نشدند دغدغه‌های خود را با آقای روحانی در میان بگذارند. متاسفانه آقای روحانی فقط با یک یا دو نفر از بزرگان جریان اصلاحات دیدار و گفت‌وگو می‌کند و به سخنان دیگر شخصیت‌های جریان اصلاحات توجه نمی‌کند که به نظر من این رویکردی که ایشان در پیش گرفته‌اند می‌توانست بهتر از این باشد. در کشورهای پیشرفته جهان هنگامی که یک جریان سیاسی قصد دارد از فردی حمایت کند که جزو آن جریان نیست، برای وی شرط و شروطی در نظر می‌گیرد و وی را مقید به انجام شروط و تعهد خود می‌کند. با این همه، آقای روحانی هیچ‌تعهدی به جریان اصلاحات نداده که حتما رویکرد آنها را اجرا می‌کند. آقای روحانی تنها دو جلسه با بزرگان جریان اصلاحات برگزار کرده‌اند و در نهایت نیز به همین دو جلسه بسنده شده است. مردمی که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ از آقای روحانی حمایت کرده‌اند به دلیل گفتمان و رویکرد ایشان بوده است. با این‌همه، به نظر می‌رسد برنامه‌ها و گفتمان آقای روحانی بدون افراد کارآمد که مقید به تفکر اصلاح‌طلبی هستند به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. مردم در انتخابات گذشته به آرمان‌ها و اهداف جریان اصلاحات رأی داده‌اند و به همین دلیل انتظار دارند آقای روحانی و کابینه جدید ایشان در راستای تحقق آرمان‌های گفتمان اصلاح‌طلبی حرکت کنند.

 

به نظر شما آقای روحانی در چینش کابینه دوازدهم تحت فشار قرار داشت؟ ارزیابی شما چیست؟

آقای روحانی در جلسه دفاع از وزرای پیشنهادی خود درصحن علنی مجلس عنوان کردند که تحت فشار نبوده‌اند. با این همه، ایشان در همین سخنرانی عنوان کردند که قصد داشتند از سه وزیر زن در کابینه استفاده کنند که بنا به دلایلی این اتفاق رخ نداده است. این در حالی است که براساس اطلاعات دریافتی ما نام برخی افراد نیز در کمیته‌های تشکیل کابینه وجود داشته که به دلایل مبهم از آنها در کابینه استفاده نشده است. حتی با این افراد مذاکره نیز شده و از آنها برنامه نیز دریافت شده است. به همین دلیل بنده باور نمی‌کنم که آقای روحانی بدون فشار اعضای کابینه خود را انتخاب کرده است. البته این نکته وجود دارد که آقای روحانی نسبت به سه یا چهار وزیر کلیدی کابینه باید برخی اقتضائات را لحاظ کند و در چارچوب خاصی قرار بگیرد. به نظر می‌رسد آقای روحانی در انتخاب بقیه وزرا نیز نتوانسته فارغ‌البال اعضای کابینه خود را انتخاب کند.

 

آیا آقای روحانی برای انتخاب اعضای کابینه دوازدهم با بزرگان جریان اصلاحات دیدار و گفت‌وگو داشته است؟ جزئیات این دیدارها چیست؟

گویا در این زمینه یک و یا دو جلسه بین آقای روحانی و رئیس دولت اصلاحات برگزار شده است. با این همه، این جلسات بیش از آنکه حالت جدی و کاری داشته باشد حالت دوستانه داشته که مسائل به شکل جدی مطرح نشده است. این در حالی است که در این زمینه باید رایزنی‌های جدی صورت می‌گرفت و اصلاح‌طلبان مطالبات خود را با آقای روحانی در چهار سال آینده مطرح می‌کردند. از سوی دیگر جلسه آقای روحانی با یکی از بزرگان جریان اصلاحات نیز کفایت نمی‌کند و ایشان باید در جلسات متعدد سخنان صاحبنظران و شخصیت‌های تأثیرگذار جریان اصلاحات را می‌شنیدند و به دغدغه‌ها پاسخ می‌دادند. به همین دلیل دغدغه‌های جریان اصلاحات به درستی و با جدیت به آقای روحانی منتقل نشده است و به همین دلیل نمی‌توان زیاد به اجرایی شدن آنها درآینده امیدوار بود.

 

عملکرد فراکسیون امید در رویکرد تعیین صلاحیت وزرای پیشنهادی آقای روحانی در مجلس چگونه بوده است؟ آیا فراکسیون امید در راستای مطالبات جریان اصلاحات در این زمینه عمل کرده است؟

به نظر من فراکسیون امید باید در زمینه تعیین صلاحیت وزرای پیشنهادی آقای روحانی عملکرد قوی‌تری از خود نشان می‌داد و نسبت به برخی از وزرای پیشنهادی که سبب حساسیت بدنه جریان اصلاح‌طلبی است قدرتمندتر عمل می‌کرد. بدون شک در طول چهار سال گذشته برخی از وزرا عملکرد ضعیفی داشتند و به همین دلیل معرفی مجدد آنها در کابینه سبب رنجیده خاطرشدن اصلاح‌طلبان شده است. فراکسیون امید باید با قدرت درباره این وزرا تصمیم می‌گرفت و اجازه نمی‌داد این وزرا دوباره در کابینه آینده حضور داشته باشند. ادامه سیاست‌ها و عملکردهای این وزرا در کابینه آینده می‌تواند دلیلی بر سهل‌گیری فراکسیون امید باشد که اجازه داد این افراد دوباره در سمت خود باقی بمانند. در برخی از مجالس گذشته فراکسیون‌ها به‌اندازه‌ای دارای قدرت بودند که نخست‌وزیر را تغییر می‌دادند. در شرایط کنونی بیش از۱۰۰ نماینده مجلس عضو فراکسیون امید هستند که این آمار می‌تواند در تعیین سرنوشت کلی کابینه آینده نقش سرنوشت سازی داشته باشد. در نتیجه فراکسیون امید باید قدرت خود را در این زمینه نشان می‌داد و وزرای ضعیف را حذف می‌کرد تا کابینه آینده با قدرت بیشتری بتواند به مطالبات مردم پاسخ بدهد.

 

آیا جریان اصلاحات برای پس از پایان دوران ریاست‌جمهوری آقای روحانی تدبیری اندیشیده است که دوباره یک دولت راستگرای رادیکال ظهور نکند و دستاوردهای دولت را از بین نبرد؟

آقای روحانی باید گام‌های خود را با استواری بیشتری بردارد و در جهت آرمان‌هایی که در طول مبارزات انتخابات به مردم وعده داده عمل کند. به نظر من همه چیز به عملکرد آقای روحانی در چهار سال آینده بستگی دارد. اگر آقای دولت آقای روحانی در چهار سال آینده عملکرد قابل قبولی از خود نشان بدهد و موفق شود مطالبات مردم را محقق کند، اصلاح‌طلبان می‌توانند به پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۰ امیدوار باشند. با این همه، اگر این اتفاق رخ ندهد و آقای روحانی موفق نشوند کارنامه موفقی از خود برجای بگذارند شرایط متفاوت خواهد بود و مردم مأیوس و ناامید خواهند شد و کار اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۰ سخت و دشوار خواهد بود. تجربه تاریخی نشان داده که هنگامی که مردم ناامید می‌شوند با صندوق‌های آرا قهر می‌کنند و در نتیجه جریان رقیب از عدم حضور موثر مردم در انتخابات استفاده کرده و به اهداف خود می‌رسد. بدون شک حیثیت اصلاح‌طلبان در آینده در گرو عملکرد آقای روحانی و عملکرد آقای روحانی در گرو عملکرد وزرایی است که انتخاب کرده‌اند. به همین دلیل نیز وزرای کابینه آینده باید در اجرای اهداف اصلاح‌طلبان و دولت آقای روحانی به صورت جدی اقدام کنند.

 

 

 

 

  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش